کارل مارکس و مجازات اعدام

مقدمۀ مترجمان:

فرماندۀ جوخۀ اعدام گفت: «داری جلوی جوخۀ اعدام هم بلبل‌زبونی می‌کنی؟»… و دوباره برگشت طرف جوخه، و موقعی که خودش را آماده کرد تا بگوید: «جوخه! آتش!» محبی دیوانه فریاد زد: «جوخه! بیلاخ!»

کوتاه‌ترین قصۀ تخیلی عالم، رضا براهنی

مجازات اعدام همواره مسئله‌ای مناقشه‌برانگیز بوده است. دادگاه آتن به‌وسیلۀ آن سقراط را به مسلخ مرگ کشاند چون او را عامل منحرف‌کنندۀ جوانان می‌دانست. از هگل و کانت تا روبسپیر، از مارکس تا فوکو و باتای به بررسی این موضوع پرداخته‌اند. چه‌زاره بکاریا، جرم‌شناس ایتالیایی، از اعدام به‌عنوان «جنایتی هولناک توأم با خونسردی و بی‌رحمی تمام» یاد می‌کند. اما کماکان برخی دولت‌ها همچون ایالات متحده، چین، ایران و عربستان آن را به‌عنوان مجازاتی مشروع، بازدارنده و جرم‌زدا توجیه می‌کنند.

موافقانِ اعدام استدلال می‌کنند این مجازات با ایجاد ترس می‌تواند افراد را از ارتکاب جرم بازدارد، اما مخالفانش آن را خشونت‌آمیز، سبعانه و غیرانسانی تلقی می‌کنند. مخالفت با اعدام بعد از جنگ جهانی دوم شدت بیشتری گرفت و بسیاری از دولت‌ها آن را در یک یا دو مرحله الغا کردند. در دهه‌های بعد نیز کوشش مردم، حقوقدانان و فعالان حقوق بشر در اقناع دولت‌ها برای الغای اعدام با موفقیت نسبی مواجه شد؛ اما باز هم دوام عمومی نیافت. مجازات اعدام، اکنون و شاید تا آینده‌ای دور، همچنان ابزاری انحصاری نزد دولت‌ها است برای سرکوب مخالفان سیاسی و مجازات بزهکاران.

پیشینۀ مجازات اعدام برای جرائم سیاسی در ایران به حکومت ساسانیان برمی‌گردد، اما از آن دوره تاکنون و در تمام حکومت‌ها بقای خود حفظ کرده است: از شمع‌آجین کردن بابیان گرفته تا به دار آویختن اعضای حزب دموکرات آذربایجان. گردن زدن، به دار آویختن، شلیک با سلاح گرم، ناپدیدسازی قهری و… از جلوه‌های اعدام مخالفان و منتقدان نظام‌های سیاسی در دوره‌های قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی بوده است .

در چنین روزهایی که مخالفت با اعدام بیش از هر زمان دیگری شدت گرفته است، واکاوی جوانب تاریخی و فلسفی آن اهمیتی بیشتر دارد. اگرچه هر کوشش و رویکرد رادیکال در نفی اعدام همواره با مخالفت شدید نظام‌های اقتدارگرا و سرمایه‌دار روبه‌رو می‌شود، این وظیفه‌ای دشوار بر عهدۀ دگراندیشان و مخالفان سلب حق حیات انسانی است که در نفی  آن بنویسند.

رابرت ام. بوم، نویسندۀ این مقاله، استاد عدالت کیفری و مطالعات حقوقی است. او می‌کوشد با بهره‌گیری از مکتب تحققی (اثباتی) در حقوق نشان دهد که چرا مارکس با اعدام مخالف بود و آن را سبعانه می‌دانست، چرا مجازات اعدام بازدارنده نیست و چه نتایج وحشتناکی را به دنبال داشته است.

نسخه‌ی کامل پی‌دی‌اف

کارل مارکس و مجازات اعدام

رابرت ام. بوم، ترجمهٔ سهیل سروی و مهسا حدادی