نگاه سازآگاه
عصر نو- شانزدهم تير ۱۳۹۰ برابر با هفتم ژوئيه ۲۰۱۱
وبلاگ سازآگاه [http://sazagah.blogspot.com] در مدت اندک سه سال فعاليت، توانسته توجهي بسياري از اهل فن را در زمينهي انتشار و مباحث پيرامون انتشار کتاب چريکهاي فدائي خلق توسط موسسهي مطالعات و پژوهشهاي سياسي جمهوري اسلامي جلب کند. به گونهاي که در بسياري از سايتهاي جنبش فدائي به اين وبلاگ ساده لينک داده شده است. و محمود نادري (نام مستعار نويسندهي کتاب مذکور) در نخستين صفحه از جلد دوم کتاباش از اين وبلاگ به عنوان منبع نام آورده است.
نويسندهي سازاگاه به هيچ عنوان به دلايل فوق خود را محق و يا مسلط به موضوع نميداند چرا که عمرش از عمر اين انقلاب منحوس کمي کمتر و پرورش يافته در ميان عقدههاي حاصل از زيستن و کمدانشي ماندن در ساختاري است که حکومت جمهوري اسلامي بر وي تحميل داشته؛ در نتيجه آنچه در پي ميآيد تنها يک نگاه و نقدي ساده و دريافتي هنوز خام و ابتدائي خواهد بود.
پس از انتشار جلد نخست کتاب چريکهاي فدايي خلق (از نخستين کنشها تا انقلاب 1357) موجي از بازتابها و انتقادها متوجهي نويسندهي مجهولالهويه و منفعتطلب کتاب شد که درست و يا نادرست سعي در کسب هويت و آگاهسازي و برملا ساختن دروغها و اشتباهات موجود در اثر داشتند. که تقريباً به تمامي در وبلاگ سازآگاه بازنشر داده شدهست. انتقادهايي که محمود نادري و دوستاناش در مقدمهي جلد دوم و چند يادداشت پراکنده (که در وبلاگ ميتوانيد بيابيد) سعي به پاسخ دادن به آنها کردند.
اما نکتهي قابل توجه در اين است که با انتشار جلد دوم کتاب، تقريباً بهجز گفتوگوي کوتاه شهلابهاردوست با مهدي سامع، کمتر سازمان باقي مانده از فدائيان (که تيغ حملهي نادري در جلد دوم هم متوجهي آنهاست) به پاسخگوئي برآمدهاند. و العجب که جلد دوم بسيار دقيقتر و تئوريک با موضوع مواضع سازمان و مشتقات آن پس از قيام بهمن 1357 برخورد ميکند و عليالخصوص در انتهاي کتاب اسنادي را که مدعي گرفتن آن از بايگاني امنيتي عراق پس از سقوط صدام است، آورده که هيچ توجيحي ندارد؛ آيا سازمان چريکهاي فدائيخلق و چريکهاي فدايي – اقليت به ابزار جاسوسي حزب بعث عراق در زمان جنگ تبديل شده بودند؟ آيا به همين راحتي هدف وسيله را توجيه کرد؟ سقوط با همين چند ده هزار دلار امکانپذير بود؟
اينها و بسياري ديگر، منجمله تائيد همهجانبه و تمام و کمال خميني و نظام جمهوري اسلامي توسط سازمان اکثريت در بحبوحهي دههي سياه شصت که منجر به انحراف ايدئولوژيک و انحطاط و در نتيجه قرباني شدن بسياري از کادرها بعد از پلونوم 67 و بازگشت به ايران بود، اينگونه است که در کتاب آمده؟ چرا سازمانهاي فدائي نسبت به اسناد و ادعاهاي منتشره در جلد دوم کتاب، يک فصل پس از انتشار آن هنوز موضع نگرفته و آنها را رد و يا نقد نکردهاند؟
اينها براي نسل جوان ايراني که درگير مبارزهاي ـ اينبار در قالب جنبش سبز ـ با نظام هستند، ميتواند بسيار آموزنده باشد. اينکه قهرمانهاي خستهي يک دوران اينک چه پاسخي در قبال خطاهاي احتمالي گذشتهي خود دارند، مهم است. نميتوان صرفاً با تکيه به نامها و مبارزات دليرانه و قهرمانانهي آنان که ديگر ميان ما نيستند براي خود سپر امني ساخت و در قلعهي بستهي کودکي و نابالغي نشست و بر سهدهه چپروي کودکانه و خطاهاي ايدئولوژيک چشم فرو بست! نسل جوان امروز پاسخ ميخواهد. انتشار کتاب دشمن همين يک خوبي را داشته باشد که رفقا از لاک خود سر بيرون آورده و با آگاهي و وسعت نظر به نقد گذشتهي خود بنشينند، مفيد است.
به عنوان يک جوان پرسشگر همواره با احترام و البته با فاصله به جنبش فدائي کشورم نگريستهام. نه مانند نويسندهي کتاب دشمن ديدي تحقيرآميز را داشتهام و نه مانند رفقاي فدايي شيفته و فريفتهي شيفتگي خويش از گذشتهاي موهوم ماندهام. رفقاي گرامي، عزيزترين اسطورههاي مقاومت و هميشهي زندهي ميهنم؛ زيباترين فرزندان اين آب و خاک؛ اکنون زمان آن است که با حفظ ديدگام و رويهي شخصي و گروهي، با نقد محکم و اصولي گذشته؛ در اتحاد با هم برنامهاي نو و ساختاري منسجم را پيريزي کنيد. جنبش فدايي آنقدر زنده و بالنده و مهم و اثر گذار بوده و هست که دو دهه بعد از ادعاي دشمن مبني بر نابودي آن هنوز دربارهاش به جد کتاب منتشر و بحث ميکنند و هنوز جمهوري اسلامي از نام آن در واهمه مانده است. انتشار پاسخهاي تئوريک و تدوين درست تاريخسازمان و بازخواني انتقادي تمام نظريههاي منتشر شده ميتواند از نخستين گامها باشد.
از اتهام زدن به هم بپرهيزيم که هر يک به تنهايي کوهي از خطاها داشته که تنها ميتوانيم از فراز آن همديگر را بيحاصل هدف بگيريم؛ کندن کوه کار عاشق است و عاشق فدائيست. پس با عشق و مهربان به هم بنگريم و نه از نفاق و کينه! غفلت ما بوده که امثال احمدينژادها، مشائيها و مافياي نظامي امنيتي کنوني را بر سرکار آورده است.
در پايان با پوزش از اينکه اين کمترين نوآمده و نوآموز به خود اجازه دادم يا اين لحن به انتقاد بپردازم، آرزومندم بتوانيم در کنار هم بمانيم و با هم اين راه فدايي را در آرامش و اطمينان و آزادي طي کنيم. وبلاگ سازآگاه آماده است تمامي نظرات رفقاي فدائي و ديگر تحليلگران و نويسندگان را دربارهي کتابهاي چريکهاي فدايي خلق منتشر کند. لطفاً ديدگاهها و نظرات خود را به اين نشاني بفرستيد:
sazagah@gmail.com
ن. سازآگاه
http://sazagah.blogspot.com