همین سطح نازل حداقل دستمزد نیز در شرائط حاکم، به جمع کثیری از کارگران تعلق نمیگیرد و با تبعیضات مضاعف رایج در مورد زنان کارگر، کارگران مهاجر و کودکان کار، پیداست که چه فشار و محرومیت شدیدتری بر اینان تحمیل میگردد. در همین روزها مجلس و دولت سرگرم سرهم بندی بودجهای برای سال جاری هستند که نه تنها هیچ بهبودی واقعی در وضعیت کار و زیست دستمزدبگیران ایجاد نمیکند بلکه ، برعکس، موج دیگری از گرانی و افزایش عوارض و مالیاتها را به ارمغان میآورد. بعد از آن هم نوبت، بررسی لایحه «برنامه ششم » دولت در مجلس است که، د رراستای پیگیری و تکمیل سیاست «تعدیل ساختاری» به وسیله دولت روحانی، در صدد تعرض کم سابقه ای به باقی مانده حقوق اجتماعی و صنفی کارگران و زحمتکشان و دست درازی بیشتر به سفرههای نیمه خالی خانوارهای آنها است.
اول ماه مه ٢٠١٦ (١٢ اردیبهشت ١٣٩٥) تجدید پیمان دیگری برای گسترش مبارزات متحد کارگران
اول ماه مه (١٢ اردیبهشت)
تجدید پیمان دیگری برای گسترش مبارزات متحد کارگران
اول ماه مه، روز همبستگی جهانی کارگران، ضمن گرامیداشت یاد مبارزان و مبارزات گذشته و بزرگداشت دستاوردهای پیکارهای طولانی کارگران و زحمتکشان، در عین حال، فرصت دیگری است برای تجدید عهد و فشرده کردن صفوف برای مقاومت و مبارزه در راه تحقق خواسته های عادلانه و در جهت ایجاد جهانی دیگر
در سالی که گذشت، کارگران و زحمتکشان در اقصا نقاط جهان، از امریکا و مکزیک گرفته تا هندوستان و بنگلادش، و از ترکیه و یونان تا بریتانیا، فرانسه، اسپانیا و پرتقال، مقاومت و مبارزات وسیعی را در برابر تداوم و تشدید تهاجمات لیبرالیسم اافسار گسیخته به پیش بردند. در جریان این مبارزات نیز، بیش از پیش، آشکار گردید که محصول اصلی نظام سرمایهداری حاکم ، برای اکثریت عظیم تودهها، چیزی جز تشدید نابرابریها در سطح ملی و بینالمللی، پایمال کردن حقوق و دستاوردهای اجتماعی مزد و حقوق بگیران، بحرانهای پی درپی مالی و تجاری، تداوم تخریب محیط زیست و نیز جنگ و کشتار و آوارگی در بسیاری از مناطق جهان نیست. در سال جاری نیز این عرصه جهانی مسلما خالی نخواهد ماند و رویاروئی کار و سرمایه چه بسا در ابعاد بزرگتری، ادامه خواهد یافت.
در سالی که گذشت، در در سرزمین ما نیز تعرض علیه کارگران و زحمتکشان و باقی مانده حقوق و دستاوردهای آنان همچنان استمرار و شدت یافت. اعتصابات و اعتراضات حق طلبانه کارگران غالبا با سرکوب خشن نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم روبرو شدند. اعمال فشار به شیوههای گوناگون به کارگران، اخراج، احضار به دادگاه، محاکمه و حبس فعالان و نمایندگان کارگری و تلاش برای جلوگیری از برپائی تشکاهای مستقل کارگری در این دوره هم ادامه داشته است.
درحالی که دسته دسته کارگران شاغل اخراج و یا بیکار شده و به انبوه هفت میلیونی بیکاران در جامعه ما افزوده میشوند، تداوم اشکال گوناگون پیمانکاری و قراردادهای موقت و سفید امضاء نیز عملا هیچگونه امنیت شغلی برای اغلب دستمزد بگیران شاغل هم باقی نگذاشته است.
با استمرار و حتی تشدید وضعیت رکود تورمی در ایران، استبداد مذهبی حاکم همان شگرد و سیاست قدیمی خود مبنی بر انتقال بار بحران اقتصادی بر دوش مزد و حقوق بگیران پیشهوران و صنعتگران خرده پا را پیش میبرد. درحالی که طبق معمول دغلبازیهای مرسوم سردمداران حکومت اسلامی، وزیر کار رژیم، با وقاحت تمام میگوید که «نرخ رشد مزد از تورم پیشی گرفته »، میزان حداقل دستمزد برای سال جاری فقط 14در صد افزایش داشته است که بسیار کمتر از نرخ واقعی تورم است و حتی، بر مبنای برآوردهای کارشناسان رسمی نیز، پائین تر از نصف خط فقر است. همین سطح نازل حداقل دستمزد نیز در شرائط حاکم، به جمع کثیری از کارگران تعلق نمیگیرد و با تبعیضات مضاعف رایج در مورد زنان کارگر، کارگران مهاجر و کودکان کار، پیداست که چه فشار و محرومیت شدیدتری بر اینان تحمیل میگردد. در همین روزها مجلس و دولت سرگرم سرهم بندی بودجهای برای سال جاری هستند که نه تنها هیچ بهبودی واقعی در وضعیت کار و زیست دستمزدبگیران ایجاد نمیکند بلکه ، برعکس، موج دیگری از گرانی و افزایش عوارض و مالیاتها را به ارمغان میآورد. بعد از آن هم نوبت، بررسی لایحه «برنامه ششم » دولت در مجلس است که، د رراستای پیگیری و تکمیل سیاست «تعدیل ساختاری» به وسیله دولت روحانی، در صدد تعرض کم سابقه ای به باقی مانده حقوق اجتماعی و صنفی کارگران و زحمتکشان و دست درازی بیشتر به سفرههای نیمه خالی خانوارهای آنها است.
با وجود همه تعرضات دولت و کارفرمایان علیه کارگران و زحمتکشان، سرکوبگریها و تحمل فشارهای طاقت فرسا به آنان، واقعیت این است که طبقه کارگر ایران از پای ننشسته و به اشکال گوناگون، مقاومت و مبارزات خود را برای حق کار و حیات ادامه میدهد. هر چند که جنبش کارگری هنوز به طور عمده در حالت تدافعی قرار دارد اما، بی مبالغه، میتوان ملاحظه کرد که این جنبش، در این دوره نیز فعالترین جنبشهای اجتماعی در ایران بوده است. در سال گذشته، تعداد زیادی از کارخانه ها و واحدهای صنعتی و تولیدی،از جمله کارخانه نورد لوله صفا، ذوب آهن خاتون اباد، کاشی خزر، ذغال سنگ البرز، شرکت صدرا، نیشکر هفت تپه، لاستیک سازی خوزستان و … شاهد حرکتهای اعتراضی کارگران بوده اند. اعتراضات گسترده مزد و حقوق بگیران واحدهای پتروشیمی در منطقه ماهشهر و عسلویه در رابطه با وضعیت مبهم و متزلزل شغلی شان، پس از واگذاری این واحدها به بخش خصوصی در پائیز گذشته بازتاب بیشتری داشت. اعتصابات و اعتراضات در اکثر صنایع و بنگاههای تولیدی، در ارتباط با ابتدائی ترین حقوق شغلی و صنفی و شهروندی آنان ، بویژه خواست دریافت دستمزدهای معوقه، افزایش دستمزدها، مقابله با اخراج، و همچنین تلاش برای پایه ریزی و ایجاد تشکلها ی مستقل کارگری بوده است.0
در جریان این اعتراضات و مبارزات نیز کارگران، بیش از پیش، آگاه میشوند که تاهنگامی که سایه شوم استبداد مذهبی بر سرزمین ما پابرجا است، تعرض علیه کارگران و زحمتکشان و جقوق اولیه آنان ادامه خواهد یافت. آنها درمییابند که پراکندگی مبارزات، ضعف عمده آنها در برابر صف آرائی رژیم و شرکای سرمایه دار آنست و بدون ایجاد تشکلهای آزاد و مستقل صنفی و اجتماعی و بدون مبارزه ای متشکل، سازمان یافته و سراسری، تحقق خواسته های آنها میسر نخواهد بود. از این راه و از طریق تلاش برای برقراری پیوند با جنبشهای اجتماعی جوانان و دانشجویان، زنان، ملیتها ی تحت ستم، معلمان و پرستاران، مدافعان حفظ محیط زیست و همچنین همبستگی بین المللی و جلب حمایت کارگران و زحمتکشان و نیروها ی ترقیخواه دیگر جوامع، طبقه کارگر ایران میتواند توازن قوای تازه ای رقم زده و پیروزیهای پایدار و بزرگتری را به دست آورد.
زنده باد اول ماه مه
پیروز باد مبارزات کارگران ایران برای آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
12 اردیبهشت 1395- اول ماه مه 2016