ديدگاه
شعارهای مسعود پزشکیان تنها برای جذب آرای مشارکت داده شد و هیچکدام ضمانت اجرایی ندارند! با همین بینش هم بود جامعه ایران با اکثریت مطلق هر دو دور انتخابات را تحریم کرد و پزشکیان به عنوان رییس جمهوری با کمترین میزان رای در تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل کردند!
همچنین این عدم حضور در نمایش انتخابات یک نه قاطع به تمامیت نظام جمهوری اسلامی بود که جامعه با دموکراتیکترین شکل ممکن آن را نشان داد و با صدای رسا اعلام کرد ما جمهوری اسلامی را نمیخواهیم و خواهان استقرار آزادی و دموکراسی هستیم!
ووکاشین پاکروان
فعال اکو-سوسیالیست
پزشکیان به عنوان رییسجمهور نظام منصوب شد….
انتخابات ریاست جمهوری نظام اسلامی برگزار شد و در نهایت از میان کاندیدهای دستچین شده شورای نگهبان منصوب علی خامنهای، مسعود پزشکیان نماینده جناح اصلاحات بیرون آورده شد….
این که گمان شود مسعود پزشکیان نماینده منتخب مردم است یک تحلیل و نگاه اشتباه است چرا که مسعود پزشکیان روز شنبه در سخنرانی به مناسبت منصوب شدنش گفت از علی خامنهای بابت این که شرایطی پیش آورد که من بتوانم در انتخابات شرکت کنم و پیروز شوم تشکر میکنم که خود نشانی از مهندسی نمایش انتخابات است !
اما خامنهای با تایید صلاحیت کاندید باند رقیب چه چیزی را دنبال میکند؟
در گام نخست باید گفت که خامنهای دریافته است که در انتخابات ایالات متحده شانس پیروزی دونالد ترامپ رییسجمهور جمهوریخواه که خواهان فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ایران است برای پیروزی بیشتر از بایدن است از همین رو تصمیم گرفت از یکدستسازی نظام فاصله گرفته و کاندید باند اصلاحات را تایید صلاحیت کند تا با رییسجمهور شدن آن موجب آن شود که نرمش قهرمانانه دیگری نیز شکل بگیرد….
همچنین علی خامنهای رهبر رژیم ایران از فضای انفجاری جامعه آگاه است و جنبشهای مدنی و سیاسی و طبقاتی در جامعه در حال گسترش است و روزی نیست که علیه جمهوری اسلامی به میدان نیایند! زنان با بیحجابی، زندانیان سیاسی با اعتصابات خود و کارگران، فرهنگیان و بازنشستگان با اعتراضات خود فضا را برای رژیم جمهوری اسلامی سخت کرده است….
از همین رو اتاق فکر خامنهای، مسعود پزشکیان و کارت اصلاحات را به کار گرفت تا بتواند با آزادی تمام از مطالبات جامعه در مورد گشت ارشاد و فیلترینگ و مذاکرات با غرب و حق و حقوق اتنیکهای غیر فارس و اقلیتهای مذهبی بتواند خود را به عنوان یک چهره اپوزیسیون در انتخابات نشان دهد تا بخشی از جامعه را به سمت خود بکشد! اما جامعه ایران چه با تحریم ۶۰ درصدی دور اول و تحریم ۵۱ درصدی دور دوم بر اساس امار رسمی و تحریم ۸۸ ددصدی دور اول و تحریم ۹۱ درصدی دور دوم بر اساس آمار غیر رسمی در مشارکت مردم و ایجاد فضای دوقطبی جامعه ناکام ماند….
اما آیا علی خامنهای میتواند سیاست خارجی و داخلی خود را با مسعود پزشکیان تغییر دهد؟
پاسخ به این سوال به صراحت منفی است به این دلیل که هرگونه گشایش در سیاست خارجی منوط از اخراج از خاورمیانه و عدم حمایت از گروههای شبهنظامی است که بخشی از دکترین و ماهیت وجودی جمهوری اسلامی ایران است که اگر از آنان دست بکشد و در مرز خود محدود شود و بحران آفرینی منطقهای نکند دیگر چیزی برای عرضه کردن ندارد و از نظر ایدئولوژیک فروپاشی میشود! از همین رو حتی مذاکرات احتمالی با غرب نمیتواند باعث گشایش شود و حتی اگر از نظر اتمی «نرمش قهرمانانه» انجام دهند در موضوعات موشکی و منطقهای ناتوان است و بخش اعظم تحریمها به علت حمایت از تروریسم باقی خواهد ماند، از همین رو نمیتواند جمهوری اسلامی را به عنوان یک نظام عرفی وارد جامعه بینالمللی کند!
در موضوع سیاست داخلی نیز مانند حجاب و فیلترینگ، ستم به اتنیکهای غیرفارس، سرکوبگری سیاست کلی نظام است و پاشنه آشیل این رژیم است! مخصوصا حجاب اجباری که خود همین اصلاحطلبان عامل تحکیم آن هستند! حتی همین مسعود پزشکیان در سالهای اولیه پس از انقلاب در دانشکده علوم پزشکی تبریز با لباس سپاه پاسداران و سلاح دختران را مجبور به رعایت حجاب اجباری میکرد! آن هم پیش از آن که حتی قانون حجاب اجباری در سال ۱۳۶۱ تصویب شود!
در موضوعات اقتصادی هم آقای پزشکیان توانایی ایجاد دولت رفاه اجتماعی که وعده داده بر اساس بازار رقابتی و آموزش و بهداشت رایگان و معافیت مالیاتی برای طبقه کارگر و متوسط را ندارد! چرا که در برنامه هفتم توسعه که علی خامنهای منتشر نکرده است بر خصوصیسازی در تمام عرصه و مقررات زدایی از قانون کار تاکید دارد که همان سیاست اقتصاد رانتی است که باید توسط الگارشی مالی سپاه پاسداران اداره شود و نمیتواند بهبودی در زندگی مردم پدید بیاورد!
از همین رو شعارهای مسعود پزشکیان تنها برای جذب آرای مشارکت داده شد و هیچکدام ضمانت اجرایی ندارند! با همین بینش هم بود جامعه ایران با اکثریت مطلق هر دو دور انتخابات را تحریم کرد و پزشکیان به عنوان رییس جمهوری با کمترین میزان رای در تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل کردند!
همچنین این عدم حضور در نمایش انتخابات یک نه قاطع به تمامیت نظام جمهوری اسلامی بود که جامعه با دموکراتیکترین شکل ممکن آن را نشان داد و با صدای رسا اعلام کرد ما جمهوری اسلامی را نمیخواهیم و خواهان استقرار آزادی و دموکراسی هستیم!