حکم اخیر دیوان بین المللی دادگستری به صراحت بیان می کند که گسترش شهرک سازی در سرزمینهای اشغالی، به معنی الحاق آن بخشها به اسرائیل و محرومیت واقعی فلسطینی هایی است که تحت اشغال نظامی هستند، جملگی این سیاستها خلاف قوانین بین المللی است. همۀ این اقدامات غیرقانونی از جمله در بیانیه های اتحادیۀ اروپا محکوم شده است، زیرا ما آنها را نقض قوانین بین المللی می دانیم.
(گفتگوی دیپلمات ارشد اتحادیۀ اروپا با هاارتص در مورد اسرائیل، نتانیاهو و جنگ غزه ـ 29 اوت 2024)
دالیا شایندلین
ترجمۀ حماد شیبانی
ژوزف بورل:
حق اسرائیل برای دفاع از خود محدودیت دارد
(گفتگوی دیپلمات ارشد اتحادیۀ اروپا با هاارتص در مورد اسرائیل، نتانیاهو و جنگ غزه ـ 29 اوت 2024)
ـ ژوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا ریاست نهادی را بر عهده داشته است که به نظر می رسد با مناقشۀ اسرائیل و فلسطین آچمز شده است.
دالیا شایندلین
ترجمۀ حماد شیبانی
مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا، از این که اتحادیۀ اروپا به اندازۀ کافی برای کمک به مردم غزه، برقراری صلح در خاورمیانه و مهار افراط گرایان دولت نتانیاهو تلاش نکرده است، اظهار تأسف می کند. او در مصاحبه ای به هاآرتص می گوید: «ما در بهترین حالت واکنش نشان می دادیم، و در بدترین حالت منفعل بودیم. مطمئناً آنطور که باید فعال نبودیم».
از زمان آغاز دورۀ پنج سالۀ مسئولیت او در سال ۲۰۱۹، این نهاد بین لفاظیهای آرمانی در مورد راه حل دو کشوری ( سیاست چند دهۀ اخیر خود )، و فقدان اقدامی متحد برای پیشبرد این راه حل در عمل دچار انسداد شده است. این سیاست به دلیل انجام ندادن اقدامات کافی از سوی حامیان راه حل دو کشوری بارها مورد انتقاد قرار گرفته است. و این در حالی است که بسیاری از اسرائیلی ها حتی اظهارات اروپائیان برای بیان سیاستهای خود را خصمانه می دانند.
بورل، به عنوان نمایندۀ عالی اتحادیۀ اروپا در امور خارجی و سیاست امنیتی و معاون رئیس کمیسیون اروپا (که با عنوان HRVP شناخته می شود)، نمایندۀ جناح مترقی اتحادیه در مورد درگیری اسرائیل و فلسطین بوده است. دورۀ بورل اواخر امسال به پایان می رسد و جانشین او کاجا کالاس، نخست وزیر سابق استونی است.
در طول جنگ غزه، او هم در مورد وحشت ۷ اکتبر و هم در مورد ویرانی نوار غزه کاملاً صریح صحبت کرده است. او از زمان اولین معاملۀ گروگان گیری در ماه نوامبر، خواستار آتش بس و تحریمهای هدفمند علیه وزرای اسرائیلی و شهرک نشینان تندرو شده و همواره ابراز تاسف کرده است که اتحادیۀ اروپا آنطور که باید فعال نبوده است.
هفتۀ گذشته، مصاحبۀ او با هاآرتص در سانتاندر، در زادگاهش اسپانیا، پس از میزگردی در مورد آیندۀ اروپا و خاورمیانه، که خود من گردانندۀ آن بودم، صورت گرفت. در این گفتگو، او از تمایز بین انتقاد از دولت اسرائیل و تعهد اروپا به موجودیت اسرائیل صحبت کرد. وی توضیح داد که ائتلاف فعلی نتانیاهو با متهم کردن همۀ منتقدان خود به یهودستیزی، ایفای نقش سازنده در منطقه را برای نهادهای بین المللی بیش از هر زمان دیگری دشوار کرده است. او همچنین تأکید کرد که کمکهای بشردوستانه به غزه بدون یک راه حل سیاسی، ناکافی است.
این بحث برای وضوح بیشتر ویرایش شده است، و آقای بورل از طریق ایمیل موافقت خود با ویرایش انجام شده را اعلام کرده است.
ـ لطفاً در مورد آنچه که در میزگرد عمومی بیان کردید، توضیح دهید، این که چگونه اروپا حق تعیین سرنوشت یهودیان را در کشور خود و امنیت آنرا به رسمیت می شناسد.
ـ به نظر می رسد برخی از اسرائیلی ها شک دارند که ما از حق موجودیت اسرائیل حمایت می کنیم. اما برای اروپایی ها، وجود دولت اسرائیل واقعیتی است که ما از آن دفاع می کنیم و به شدت به آن متعهد هستیم. هیچکس در اتحادیه اروپا نمی گوید که اسرائیلی ها باید به دریا ریخته شوند. در عین حال، ما همچنین از این ایده حمایت می کنیم که فلسطینی ها حق دارند کشور خود را داشته باشند، آنها هم حق تعیین سرنوشت دارند و این مواضع با هم تناقض ندارد.
در مورد راه حل دو کشور، یک دولت در حال حاضر وجود دارد. اسرائیل یک کشور قدرتمند و دموکراتیک با اقتصاد سالم، جامعه ای پر جنب و جوش و ارتشی قوی است. اما فلسطینی ها از چنین مفهومی فاصلۀ زیادی دارند. ما از موجودیت [اسرائیل] و حق آن برای دفاع از خود حمایت می کنیم. اما مانند هر حقی، حق دفاع مشروع نیز حدی دارد که شامل احترام به حقوق بشر و حقوق بین الملل است. علاوه بر این، من مطلقاً هرگونه یهودستیزی و هرگونه سخنان نفرت انگیز را رد می کنم. هر چیزی که بر اساس تعلق قومی، علیه مردم تبعیض قائل شود، کاملاً محکوم است.
من یک روز قبل از حملۀ حماس به کیبوتسها،7 اکتبر، در کیف بودم و همراه خاخام کنیسۀ کوچکی که در آنجا ساخته شده بود، از “بابی یار” محل کشتار در جنگ جهانی دوم بازدید کردیم و نماز خواندیم. دقیقاً عصر روز قبل از 7 اکتبر بود. روز بعد به خانه پرواز کردم . از ساعت 6 صبح تلفنم زنگ می خورد. با خودم گفتم: خدای من، باز یک حملۀ دیگر. خیلی زود آشکار شد که این یک حملۀ عظیم و وحشتناک علیه یهودیان بود که ما در اتحادیۀ اروپا آن را با شدیدترین عبارات ممکن محکوم کرده ایم.
با اینحال باید روشن شود که انتقاد از دولت نتانیاهو را نمی توان یهودستیزی تلقی کرد. نخست وزیر بنیامین نتانیاهو را می توان مانند هر دولتی در جهان مورد انتقاد قرار داد. من اغلب به جای اسرائیل در مورد «دولت نتانیاهو» صحبت می کنم. این دو مقوله متفاوت است.
همچنین باید اذعان کنم که اتحادیۀ اروپا هرگز از سرمایۀ سیاسی خود به طور کامل برای حل مناقشۀ اسرائیل و فلسطین استفاده نکرده است. ما این کار را با اعلامیۀ ونیز در سال 1980 انجام دادیم، زمانی که مفهوم «راه حل دو کشوری» را برای اولین بار در دستور کار قرار دادیم. اما از آن زمان، اتحادیۀ اروپا از نظر ساختاری از این درگیری خارج شده است. [آمریکا عمداً آنها را که در مذاکرات صلح دخیل و ناظر بودند حذف کرد تا بتواند در کنار اسرائیل کل صورت مسئله را پاک کند. مترجم] ما در مورد ایدۀ راه حل دو کشوری توافق داریم. اما برای پیشبرد عملی و اجرائی آن فعال نیستیم. ما بیانیه های زیادی در حمایت از این راه حل صادر می کنیم، اما نه اقدامی بیشتر از آن.
ـ به نظر شما شکستها یا موانع در عدم مشارکت طولانی مدت اتحادیۀ اروپا چیست؟
ـ من می توانم بگویم که مناقشۀ فلسطین و اسرائیل یکی از مسائلی است که برای ایجاد اجماع در مورد آن در اتحادیۀ اروپا دشواری وجود دارد، احتمالاً بیش از هر موضوع دیگری، و این یک مشکل واقعی است. اگر می خواهید به طور موثر مداخله کنید، باید متحد باشید. اخیرا، با توجه به افزایش خشونت در کرانۀ باختری، ما اقداماتی را برای تحریم برخی از شهرک نشینان و نهادهای خشونت طلب انجام داده ایم. اما همین کار را هم پس از ایالات متحده و به میزان بسیار کمتری از کانادا انجام دادیم.
تاریخ اهمیت زیادی دارد و مناقشه اسرائیل و فلسطین با تاریخ برخی از کشورهای عضو اتحادیه مرتبط است، برخی بیشتر و بسیار متفاوت از دیگران.
ـ تاریخ از چه نظر برای آن کشورها اهمیت دارد؟ آنها چه وجه مشترکی دارند؟
ـ تاریخ برای کشورهایی مانند آلمان و برخی دیگر از کشورهای اروپای مرکزی اهمیت زیادی دارد.
سایۀ هولوکاست پیشینۀ مشترک آلمان و تا حدی اتریش، مجارستان و اسلواکی است. آنها تمایل زیادی در به زیر سؤال بردن سیاستهای دولت اسرائیل، از جمله در رابطه با رفتار نظامی آن در جنگ غزه ندارند.
ـ در مورد کشورهایی که نسبت به خودمختاری فلسطینیان حساس تر هستند چطور؟ آنها چه وجه مشترکی دارند؟
ـ من خاطرۀ تاریخی مشترکی بین اسلوواکی و اسپانیا در مورد خاورمیانه نمی بینم. اسپانیا همیشه نسبت به مسئلۀ فلسطین بسیار حساس بوده است و اسرائیل را خیلی دیر به رسمیت شناخت. هنگامی که در سال ۱۹۶۹ در کیبوتس گالاون، در نزدیکی بِئر السبع، جایی که من همسر اولم را ملاقات کردم، داوطلب کار شدم، به یاد دارم که کشورم هنوز روابط دیپلماتیک با اسرائیل نداشت. رفتن به کار در یک کیبوتس در آن زمان کاملاً استثنایی بود. در مورد ایرلند، می توان آن را به خاطرۀ اشغال بریتانیا و مبارزۀ طولانی آنها برای استقلال گره زد.
وقتی به دفتر مرکزی برگشتم، همکارانم گفتند: روی این مشکل غیرقابل حل سرمایه گذاری نکنید. بسیاری تلاش کرده اند و موفق نشده اند. آنها با نومیدی می گفتند: اگر این روزها کاملاً آرام به نظر می رسد، دلیلی برای ادامۀ این شرایط نیست.
مهم این است که ما توجه داشته باشیم وقتی این کشورها حقوق فلسطینی ها و دولت فلسطین را به رسمیت می شناسند، نباید تصور کرد که این شناسائی آنها را به مخالفان اسرائیل تبدیل می کند. اما دولتهای اسرائیل، و به ویژه این دولت حاضر، تمایل دارند هر کسی را که 100 درصد با موضع خودشان همسو نیست، یا مخالف آنست – نه فقط علیه دولت بلکه علیه دولت وعلیه مردم بشمار آورند و اتهام یهودستیزی به سرعت مطرح می شود. فکر می کنم این هنری کیسینجر بود که از این نگرش شکایت کرد. این رویکردی کاملا گمراه کننده است.
ـ تغییرات اصلی مورد نیاز در سیاست اتحادیۀ اروپا در قبال درگیری چیست؟
ـ من فکر می کنم که ما باید از حمایت بشردوستانه از مردم غزه فراتر برویم. متأسفم که در دورۀ ریاست خود شاهد این نبودم که این درگیری به سمت حل و فصل پیش برود. ما در بهترین حالت واکنشی بودیم، در بدترین حالت منفعل بودیم، مطمئناً آنطور که باید فعال نبودیم.
برعکس تصور خیلیها، مشکل وجود داشت، همیشه، بی صدا در زیر سطح می جوشد. واضح بود که این درگیری برای همیشه آرام نخواهد ماند. من سعی کردم آن را در دستور کار دیپلماتیک نگه دارم و هشدار دادم که فکر نکنیم می توانیم آن را حل نشده بگذاریم. من نمی دانستم که این امر به این سرعت و به طرز وحشتناکی رقم خواهد خورد.
انکار متقابل، عدم همدلی کامل
لازم به ذکر است که بورل در مقاله ای با عنوان «30 سال پس از اسلو – ما نباید از صلح خاورمیانه دست بکشیم» که در پنجم اکتبر سال گذشته در “جردن تایمز” منتشر شد، نوشت: نیاز به تغییر وضعیت موجود در تل آویو به اندازۀ رام الله احساس نمی شود، باید دانست که درگیری از بین نمی رود. این ایده که اسرائیل می تواند بدون صلح با فلسطینی ها پیش برود، توهم خطرناکی است.
دیپلمات ارشد اتحادیۀ اروپا می گوید که از هفتم اکتبر، او «سعی کرده است با تکرار این نظر که بهترین امنیت برای اسرائیل، به رسمیت شناختن کشور فلسطین است، صدای خردورزی و مسئولیت شناسی را منتقل کند. بهترین امنیت برای اسرائیل با وجود یک کشور فلسطینی تأمین می شود. من می دانم که دفاع از این ایده در شرایط کنونی دشوار است. اما اگر مخالف این راه حل هستید، باید بگویید که چه راه حلی را پیشنهاد می کنید».
من می دانم که دولت فعلی اسرائیل مواضع کاملاً متضادی اتخاذ می کند، که بر اساس آن وجود یک کشور فلسطینی، امنیت اسرائیل را تهدید می کند. اما این فقط به خاطر فلسطینی ها نیست، بلکه به خاطر اسرائیلی ها نیز هست. شما فقط می توانید با کشور دیگری که قلمرو مستقل خود را دارد و می تواند مسئولیت آرامش در مرزها را بر عهده بگیرد، مانند مصر و اردن، صلح پایدار ایجاد کنید. توافقات صلح با اعراب برای دهه ها امنیت اسرائیل را در مرزهایش به ارمغان آورده است و حتی اخیراً به سرنگونی موشکهای ایران هم کمک کرده است. این را نباید ساده گرفت. شما باید با فلسطینی ها صلح کنید، نه فقط با کشورهای عربی.
اگر شما نیروها را بدون توافق صلح خارج کنید، گروه های تروریستی ادعا خواهند کرد که این به معنای پیروزی آنها است، مانند غزه در سال 2005، و لبنان در سال 2000. اما اشغال ابدی نمی تواند آلترناتیو باشد، نه تنها به این دلیل که دیوان بین المللی دادگستری این را می گوید، بلکه به این دلیل که ابزار نظامی، همانطور که به طرز غم انگیزی شاهد آن هستیم، به تنهایی نمی تواند امنیت دراز مدت اسرائیل را تضمین کند. کلید این قفل، پذیرش و شناسائی متقابل است. در عوض، آنچه امروز می بینیم، انکار متقابل، حداقل در افکار عمومی، و عدم همدلی کامل با درد دیگری است. رسیدن از انکار متقابل به پذیرش متقابل دشوار است، اما من معتقدم که این تنها راه برای جلوگیری از تکرار تراژدی هایی مانند اکتبر است.
ـ می گویید امنیت تنها به ابزارهای نظامی بستگی ندارد، می توانید در اینمورد توضیح بیشتری بدهید؟
ـ شما می توانید به انکار حقوق فلسطینی ها ـ دولت آنها ـ ادامه دهید. شما می توانید سعی کنید غزه را در محاصره نگه دارید و کرانۀ باختری را تحت فشار شدید نگه دارید، اما این تضمین نمی کند که شما صلح و آرامش را به دست آورید. شما باید مدام ظرفیتهای نظامی بیشتری برای سرکوب مقاومت فلسطین هزینه کنید و البته که هرگز هم صد در صد در امنیت نخواهید بود.
آلمانیها و فرانسویها زمانی که آرامش و صلحشان تنها به صف آرائی نظامی وابسته بود، در امنیت نبودند، هر کدام همیشه سعی می کردند از دیگری جلوتر باشند، و سرانجام یک روز این تلاشها باعث درگیری شد. اکنون، آلمانیها و فرانسویها کاملاً احساس امنیت می کنند. چرا؟ چون تصمیم گرفته اند در صلح و به رسمیت شناختن متقابل زندگی کنند. آنها تصمیم گرفته اند بر تضاد هویتها غلبه کنند، که خود یک پیشرفت خارق العاده و تاریخی بود.
ـ اما آیا این به این دلیل است که آلمان متحمل شکست کامل شده است؟ آیا این چیزی است که ما باید برای اسرائیل-غزه منتظرش باشیم؟
ـ آلمان کاملا شکست خورد و ما نازیسم را شکست دادیم، اما وجود آن به عنوان یک دولت انکار نشد. پس از آن، ما سرمایه گذاری زیادی در بازسازی کامل آلمان کردیم. ما نگفتیم که شما شکست خورده اید، بنابراین دیگر وجود ندارید، به آلمانیها نگفتیم “شما شکست خورده اید، نابود شده اید و حذف شده اید”. برعکس، ما از ارتکاب اشتباهات جنگ جهانی اول اجتناب کردیم، و پس از آن آلمان چنان توسط برندگان مجازات شد که رنجشهایی که پدیدار شده منجر به جنگ جهانی دوم شد. به جای این که بگوییم “می خواهیم شما را از روی زمین حذف کنیم”، گفتیم: “بیایید به آنها کمک کنیم تا در صلح و آرامش روی پای خود بایستند.”
اما وضعیت امروز در خاورمیانه این است که دو نفر برای یک سرزمین می جنگند و این امر آن را با وضعیت ما متفاوت می کند. در خاورمیانه، دو نفر ادعای مشروع بر یک سرزمین دارند و این مشکل باید حل شود.
“شیمون پرز” کارهای زیادی برای حل وضعیت از طریق به رسمیت شناختن متقابل انجام داد. من رابطۀ شخصی بسیار خوبی با شیمون داشتم. نظرسنجیهای شما نشان می دهد که تا 70 درصد از جمعیت اسرائیل در گذشته از ایدۀ دو کشور حمایت می کردند، اما با کشته شدن اسحاق رابین، رهبری که توافقنامۀ اسلو را امضا کرد، مشکل تازه ای آغاز شد. ما باید این را احیا کنیم، در غیر این صورت نسل به نسل درگیری خواهیم داشت، تشییع جنازه پس از تشییع جنازه.
من از شنیدن این که رنج مردم غزه همدلی زیادی در میان اکثر اسرائیلی ها ایجاد نکرده است، تحت تأثیر قرار گرفتم، گویی همه در غزه گناهکار هستند، بنابراین همه، از جمله زنان و کودکان، باید هزینۀ کاری را که حماس انجام داده است بپردازند. این یک اشتباه بزرگ است. وحشت حملات حماس، وحشت آنچه در غزه اتفاق می افتد را توجیه نمی کند. یک وحشت نمی تواند وحشت دیگری را توجیه کند.
ـ آیا از طرف اتحادیۀ اروپا باید دخالت بیشتری در تلاش برای آتش بس وجود می داشت؟ آیا می توانست نقش فعالتری داشته باشد؟
ـ من سعی کردم اروپایی ها را وادار کنم همصدا شوند و در مذاکرات شرکت کنند و صدای عقل را بلند کنم. اما این یکی از تفرقه انگیزترین مسائل زمان ما است – نه تنها در اروپا بلکه در سراسر جهان.
به عنوان مثال، برخی ترجیح می دهند در حال حاضر به جای مسائل سیاسی، بر حمایتهای بشردوستانه تمرکز کنند. می گویند ما باید فوراً تلاش کنیم تا رنج مردم غزه را کاهش دهیم. اما ما با یک فاجعۀ طبیعی مثلاً زلزله روبرو نیستیم. من معتقدم که ما باید به دنبال ریشه های سیاسی این مشکل و علت این رنج باشیم. همه می گویند “افراد زیادی کشته شده اند”. خوب، بعد چه؟ حمایتهای بشردوستانۀ بیشتر تعداد کشته شدگان را کاهش نمی دهد.
ـ درخواست شما برای تحریم شهرک نشینان تا کجا پیش رفته است؟
ـ ما چارچوب مشخصی برای تحریمها در این زمینه ایجاد کرده ایم. اما این تحریمها را علیه تعداد بسیار کمی از افراد و یک یا دو نهاد اعمال کرده ایم. من معتقدم که این سیاست باید ادامه یابد. اخیراً با توجه به ازدیاد نفرت پراکنی از سوی برخی از وزرای دولت اسرائیل، آنها را برای اِعمال تحریم در نظر گرفته ایم. اما این بستگی به اتفاق نظر کشورهای عضو دارد.
ـ آیا این بدان معناست که شانس زیادی وجود ندارد؟
ـ در نظر گرفتن تحریم برای کسانی که پیامهای نفرت آمیز می فرستند، نباید تابو باشد. این واقعیت که کشورهای عضو می توانند در مورد آن بحث کنند، در حال حاضر با خود پیامی دارد. توافق بر سر تحریم برخی از مهاجران و گروه های خشن دشوار بود، اما در نهایت این کار را انجام دادیم. وقتی وزیر مسئول پلیس “ایتامار بن گوئیر” برای نماز به مسجدالاقصی می رود، این کار شرایط را برای جلوگیری از خشونت تخفیف نمی دهد. چنین تحریکاتی به طور گسترده محکوم شده است و باید از آنها اجتناب کرد.
تنها راه حل واقع بینانه التزام به طرح تقسیم است
(لازم به ذکر است که یک هفته پس از انجام این مصاحبه، هاآرتص گزارش داد که بورل قرار است از کشورهای عضو اروپایی بخواهد قطعنامه ای را برای تصویب تحریمها علیه بن گوئیر و بتسالیل اسموتریچ، وزیر افراط گرا، تصویب کنند.)
ـ آیا لیستی از تاکتیکهای مختلف برای افزایش فشار دارید؟
ـ ما منتظر آمریکایی ها برای هماهنگی هستیم، زیرا می خواستیم در این موضوع هماهنگ باشیم. کانادا اقدامات سخت تری انجام داده است. پیروی از آنچه کانادا انجام داده است، رویکرد خوبی خواهد بود، به ویژه با توجه به مهاجران خشن و اشغال غیرقانونی زمین.
ـ آیا اتحادیۀ اروپا اهرم فشاری بر حماس، حزب الله یا ایران دارد؟
ـ اتحادیۀ اروپا حماس را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرده است، ما آنها را اینگونه می بینیم. ما با حماس ارتباطی نداریم. در مورد حزب الله بین شاخۀ نظامی و سیاسی تمایز قائل می شویم. زمانی که در لبنان بودم، با رهبر فراکسیون پارلمانی حزب الله ملاقات کردم. ما با آنها صحبت می کنیم، آنها در دولت لبنان وزیرانی دارند، اعضائی هم در پارلمان لبنان دارند.
من به لبنان رفتم تا خویشتن داری را ترویج کنم، تنشها در مرز لبنان و اسرائیل را کاهش دهم و از گسترش درگیری جلوگیری کنم. می خواستیم با کسانی صحبت کنیم که می توانند تنش را تشدید کنند یا آن را کاهش دهند، و این حزب الله است. اما ما با شاخۀ نظامی که آن را یک سازمان تروریستی می دانیم، صحبت نمی کنیم.
ـ نظر شما در مورد این باور رایج در اسرائیل، که اسرائیل توسط جامعۀ بین المللی متهم شده است چیست؟ این باور که سازمان ملل متحد و اتحادیۀ اروپا و سایر نهادها فقط اسرائیل را تحت فشار قرار می دهند؟
ـ نه. این باور درست نیست. سازمان ملل نمایندۀ جامعۀ بین الملل علیه دولت اسرائیل نیست. برعکس، اسرائیل با قطعنامۀ سازمان ملل ایجاد شد. یک بار دیگر نشان سردرگمی بین یک دولت و مردم آن است. به عنوان مثال، اخیرا “نیکلاس مادورو” از من انتقاد می کند و می گوید که “من به ونزوئلا حمله می کنم”. نه، این حمله به کشور نیست، انتقاد از دولت است.
جامعۀ بین الملل با تصویب قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد یا مجمع عمومی، در انتقاد از اقدامات دولت نتانیاهو، اقدامات و سیاستهای جاری این دولتها را رد می کند. حکم اخیر دیوان بین المللی دادگستری به صراحت بیان می کند که گسترش شهرک سازی در سرزمینهای اشغالی، به معنی الحاق آن بخشها به اسرائیل و محرومیت واقعی فلسطینی هایی است که تحت اشغال نظامی هستند، جملگی این سیاستها خلاف قوانین بین المللی است. همۀ این اقدامات غیرقانونی از جمله در بیانیه های اتحادیۀ اروپا محکوم شده است، زیرا ما آنها را نقض قوانین بین المللی می دانیم.
اما نتانیاهو اهمیتی نمی دهد. علیرغم هشدارها و نگرانیهائی که در بیانیه های ما ابراز شده، می بینیم که این روند ادامه دارد. دولت اسرائیل نمی تواند از این واقعیت تعجب کند که اگر قطعنامه های سازمان ملل را اجرا نکند، بر تصویری که مردم از اسرائیل دارند تأثیر می گذارد. نظر مشورتی دیوان بین المللی دادگستری در مورد اشغال نمی تواند واضح تر از این باشد. این نظر همچنین هشداری به همه است که می گوید نباید با این نیروی اشغالگر همکاری کنید.
ـ اتحادیۀ اروپا بدنبال درگیریها و جنگهای شدید تشکیل شد، اکنون نهادی جمعی است برای به اشتراک گذاشتن فرصتهای اقتصادی، آزادی حرکت میان قدرتهای حاکمیتی خاص. آیا این رویکرد الگوئی برای صلح اسرائیل و فلسطین در آینده است؟ به جای دو کشور جدا شده با دیوار، آیا این دو کشور مانند بقیۀ کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا همکاری می کنند؟
ـ این ایده آل خواهد بود. اما من فکر می کنم که در حال حاضر، برقرار شدن چنین رابطه ای بسیار دشوار خواهد بود و شاید برای مدتی نوعی جدایی اجتناب ناپذیر باشد. بعداً، برچیدن مرزها، مجاز کردن حرکت آزاد در منطقه، به اشتراک گذاشتن توسعۀ اقتصادی بسیار بهتر از اینست که همه در داخل مرزهای خود باشند، با هم همکاری نکنند، با دیگران تماس نگیرند و ثروت خود را صرف ظرفیتهای نظامی کنند.
در کوتاه مدت، تنها راه حل واقع بینانه تقسیم است، به طوری که همه بتوانند در وطن خود باشند و احساس امنیت کنند. بعدها، وقتی اعتماد لازم بین آنها ایجاد شد، بهترین کار آنست که کشورهای اروپایی انجام داده اند: ما اساساً مرزها را لغو کرده ایم. خوب، مرزها وجود دارند، اما نامرئی هستند. من می توانم از سانتاندر به ریگا بروم بدون این که احساس کنم از یک مرز بین المللی عبور می کنم، بدون ویزا و بدون گذرنامه. ما یک بازار مشترک و یک ارز واحد ایجاد کردیم.
من از شنیدن این که رنج مردم غزه همدلی زیادی در میان اکثر اسرائیلی ها ایجاد نکرده است، شگفت زده هستم. گویی همه در غزه گناهکار هستند، بنابراین همه، از جمله زنان و کودکان، باید تاوان کاری را که حماس انجام داده است بپردازند. این یک اشتباه بزرگ است.
پس از آنچه بین فلسطینی ها و اسرائیلی ها اتفاق افتاده است، باید قدم به قدم پیش برویم. اما یک چیز مسلم است: اگر به همان مسیر ادامه دهیم، با رویدادهای آسیب زایی مانند امروز روبرو خواهیم شد. خشونت باعث ایجاد رنجش می شود. تنها صلح می تواند از این امر جلوگیری کند. جستجوی صلح مستلزم پذیرش دیگری است. برقراری صلح دشوارتر از ادامۀ جنگ است. اما ما چند سال است که به جنگ ادامه داده ایم؟
این باید به منظور تأمین امنیت مشترک انجام شود. صلح و امنیت دست به دست هم می دهند و مکمل یکدیگرند. شما بدون صلح امنیت نخواهید داشت. (بورل روی میز ضربه ای می زند.) و صلح مستلزم به رسمیت شناختن دیگری است.
ـ امیدوارید در سفر خود به منطقه در ماه سپتامبر چه دستاوردهایی داشته باشید؟
ـ من قصد دارم به زودی به مصر، اسرائیل و سایر کشورهای خاورمیانه بروم تا فرصتهایی را برای گفتگو بین جوامع مدنی ایجاد کنم، گوش دهم و صدای صلح را به گوش دیگران برسانم. من می دانم که این کارها باید بیشتر انجام شود. ما در حال سازماندهی جلساتی با جامعۀ مدنی، اسرائیلی ها و فلسطینی ها هستیم و می خواهیم شبکه ای از مردم ایجاد کنیم که با یکدیگر صحبت کنند. ما باید از رویارویی پرهیز کنیم و دانش متقابل و شناخت متقابل را افزایش دهیم. این باید در جامعۀ مدنی اتفاق بیفتد، اما در نهایت این قدرت سیاسی است که باید این کار را انجام دهد. دادگاه های بین المللی دادگستری قانون را تفسیر می کنند، اما این سیاستمداران هستند که صلح را در میان مردم برقرار می کنند.