کانون نویسندگان ایران :
دريغا كه فقر، چه به آسانى احتضار فضيلت است! / احمد شاملو
بیستو دو سال از درگذشت احمد شاملو میگذرد. شاعری که یگانه رویایش شکوه و ارجمندی انسان بود. با هرآنچه موجب وهن آدمی است، سر ستیز داشت. خیالش اگرچه تا هرکجا میرفت اما، همواره از آن نازکخیالی شاعرانه که قصدش مقام امن و امان است میگریخت. شاعر عصر خویش بود و شاهد عصر خویش، و آینده را نه به جستجوی سرانجام خود و پیشگوییای کامبخش، که به خاطر فردای مردمی که دوستشان میداشت رصد میکرد. از همین روست که میدانست دورانی چنین پرادبار در پیش است. دوران تحدید و تحقیر زیبایی. دوران تکریم و تشریف پلیدی. دورانی که در آن جلپارهایست نان/ به رنگ بیحرمت دلزدگی/ به طعم دشنامی دشخوار.
بیستو دو سال از مرگ شاعر آزادی میگذرد.
و بیش از سی سال از روند اجرای برنامههای توسعه، که حکومت هربار به بهانهای آن را در بوق و کرنا کردهاست. لیکن بعد اینهمه سال گویی تنها چیزی که وسعت یافته، تباهی و ویرانیست. غباری طاعونی که شاعر همآن نخست، برخاستنش را بر آفاق دیده و هشدار دادهبود.
اکنون، و در شرایطی یاد احمد شاملو را گرامی میداریم که بازداشت زنجیرهای هنرمندان و نویسندگان و فعالان سیاسی و مدنی و خانوادههای دادخواه، خشم عمومی را برانگیخته و ایستادگی مردم در برابر ستم و تبعیض جانی تازه گرفته است.
کانون نویسندگان ایران، شدت گرفتن رفتارهای جائرانه و تبهکارانهی حاکمیت علیه مردم را محکوم کرده و اعلام میدارد:
روز دوم مرداد، در ساعت پنج عصر، در امامزاده طاهر کرج، گرد هم میآییم و مزار احمد شاملو را گلباران میکنیم.
که نام و یاد او، و شعر امیدانگیزش تا ابد چراغ راه آزادی و آزادیخواهیست.
کانون نویسندگان ایران
۳۱ تیر ۱۴۰۱