همبستگی ۶۶ خانوادهی دادخواه از کشتار دههی شصت با خیزش مردم ایران
به سه زبان فارسی، انگلیسی و آلمانی:
همراه با جوانان شجاع، خیزش «زن، زندگی، آزادی» را تقویت کنیم!
آتش سوزی مهیب، صدای انفجار و حمله به زندانیان با تیراندازی و گاز اشک آور در فضای بستهی بند ۷ و ۸ زندان اوین در غروب شبنه بیست و سوم مهرماه، یاد و خاطرهی کشتارهای دستهجمعی در زندانهای ایران را برای ما «مادران و خانوادههای خاوران» و دیگر خانوادههای کشته شدگان دههی شصت دوباره زنده کرد و قلب و تنمان را به شدت لرزاند. هنوز نمیدانیم چه تعداد از زندانیان سیاسی و عمومی در این فاجعه و فاجعهی مشابه در هفدهم مهر در زندان لاکان رشت کشته و مجروح شدهاند و هنوز عمق هیچ کدام از این فجایع روشن نیست. جمهوری اسلامی ایران که پایههای نظام فاسدش را بر انواع تبعیضهای جنسیتی، عقیدتی، قومی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و سرکوبهای بیرحمانه بنا نهاده است، در طی این سالها بسیاری از معترضان و منتقدان خود را با حذف فیزیکی، سر به نیست کردن یا تبعید یا با سرکوبهای وحشیانه و تهدید و ایجاد رعب و وحشت، از صحنهی سیاسی جامعه حذف کرد و به این وسیله توانست حکومت خود را سرپا نگاه دارد.
این رژیم سرکوبگر، از آغاز دههی شصت و حتی پیش از آن در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹، چندین هزار تن از جوانان و نخبگان این مرز و بوم را که علیه انواع تبعیض، بیعدالتی و نابرابریهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قیام کرده بودند را بازداشت کرد، شکنجه داد و با محاکمههای ساختگی و چند دقیقهای به جوخههای مرگ سپرد. روزهایی که روزنامهها از بار کشته شدگان بسیار سنگین بودند و گاه تعدادشان به ۴۰۰ نفر می رسید. اوج این بیرحمی در تابستان ۱۳۶۷ پس از نوشیدن جام زهر در پایان جنگ ایران و عراق با یک فَتوا در مدت یک ماه و نیم با بستن درب زندانها و بیخبری خانوادهها و دنیا اتفاق افتاد. در آن مدت کوتاه نزدیک به پنج هزار زندانی سیاسی را که پیشتر از آن در دادگاههای فرمایشی و ناعادلانه به حبس محکوم شده بودند و برخی حکمشان پایان یافته بود را پشت درهای بسته و بدون اطلاع خانوادهها، با حکم «هیات مرگ» در تهران و شهرستانها حلق آویز کردند و پیکرشان را به ما خانوادهها تحویل ندادند و مخفیانه در گورهای جمعی خاوران و دیگر گورهای بی نام و نشان به خاک سپرده شدند. تاکنون نیز بارها و بارها آثار این جنایتهایشان را پاک کردهاند با این خیال که خانوادهها را به سکوت بکشانند، ولی موفق نشدهاند و ما همچنان دادخواه ایستادهایم و با اذیت و آزارهای مداوم آنها ساکت نشدهایم و تا روشن شدن حقیقت و به سرانجام رساندن دادخواهی نیز آرام نخواهیم گرفت.
بهرغم این جنایتها و سرکوبهای وحشیانه و بیرحمانهی اعتراضاتِ در این چهل و اندی سال، همواره شاهد اعتلای جنبشهای مستقل و مردمی بودهایم که روزبهروز فراگیرتر و رادیکالتر شدهاند. مادران و خانوادههای خاوران که مبارزات پیگیرشان برای دادخواهی و مقاومتشان به عنوان یک مادر و زن علیه تبعیضهای بی رویهی این حکومت بر زنان، الهام بخش مبارزات شجاعانه دیگر مادران و زنان دادخواه بوده است، در تمامی این اعتراضات، از جنبشهای مطالباتی تا اعتراضات فراگیرتر و خیابانی همواره کنار، همراه و پشتیبان مردم و خواستهایشان بودهاند و هستند. تردیدی نیست که سرانجام آن روز فرا خواهد رسید که زنان و مردان شجاع همراه با سایر جنشهای مستقل، این چرخهی معیوب را در هم خواهند شکست و آزادی، برابری و عدالت اجتماعی را به دست خواهند آورد. ما نیز همچون گذشته در این راه عاشقانه یاریشان خواهیم کرد و تا لحظهی آخر همراه و یاورشان خواهیم بود.
خیزش «زن، زندگی، آزادی» که پس از قتل حکومتی مهسا(ژینا) امینی و از اواخر شهریور، علیه حجاب اجباری و هر گونه تبعیض و بی عدالتی و نابرابریهای اجتماعی، به پا خاست، بسیاری از اقشار و طبقات مختلف جامعه را که از ۴۳ سال ظلم، تبعیض، فقر، بیعدالتی، اختناق، سرکوب و کشتار این حکومت به ستوه آمده بودند را به خیابانها آورد تا با برگزیدن شیوههای مختلف اعتراض از راهپیمایی، تجمع، برداشتن روسری از سر، شعرخوانی، اعتصاب و غیره از شرق تا غرب و از جنوب تا به شمال، از کردستان تا تهران و زاهدان، از سراسر ایران تا دور دستترین کشورهای جهان، دنیا را به لرزه درآورد. ما نیز در هر کجای ایران و جهان که باشیم همراه و همگام با این اعتراضات خواهیم بود. اعتراضاتی که بهرغم سرکوبهای بیرحمانه در خیابان، دانشگاه، مدرسه و زندان و کشته شدن دستکم ٢١۵ معترض از بزرگسال تا جوان و کودک و دستگیری و شکنجه هزاران نفر و اعتراف گیریهای اجباری و تهدید معترضان و خانوادهها، تا کنون همچنان ادامه دارد و امیدواریم با حمایت سایر اقشار و طبقات مردم و حضور آنان در عرصههای مبارزه، اعتصابات گسترده و فراگیر و حمایت افکار عمومی جهانی اینبار به سر منزل مقصود برسد.
بدینوسیله ما تعدادی از مادران و خانوادههای خاوران و خانوادههای کشته شدگان دههی شصت در خارج از کشور، با اعلام همراهی و همبستگی خود از خیزش مترقی و ساختارشکنانه «زن، زندگی، آزادی»، از تمام خانوادههای دادخواه و زنان و مردان شجاع و مبارز میخواهیم که به این خیزش بپیوندند و به سرکوبگران اجازه ندهیم که عزیزان ما را دوباره و دوباره در خیابانها بکشند یا دستگیر کرده و شکنجه داده و در زندانها اعدام کنند یا به اشکال دیگر به قتل برسانند. حضور فعال ما برای همراهی و همبستگی با این خیزش انقلابی و سرنوشتساز بسیار اهمیت دارد.
ما از تمام آزادیخواهان میخواهیم که برای تحقق خواستههای زیر در لحظه کنونی ما را همراهی کنند:
۱– تمامی زندانیان سیاسی باید بدون و قید و شرط آزاد شوند.
۲– مجازات اعدام و انواع شکنجه و اعترافگیری باید لغو گردد.
۳– پرونده سازی برای کودکان و نوجوانان باید پایان یابد و همگی بدون قید و شرط آزاد شوند.
۴– حقیقت فاجعهی اخیر زندان اوین، زندان لاکان رشت و اسامی کشته شدگان و مجروحان باید روشن شود.
۵– حقیقت تمام کشتارهای صورت گرفته در طی ۴۳ سال گذشته در زندانها و در خیابانهای سراسر ایران باید روشن شود.
سوم آبان ۱۴۰۱
امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
آذرمیدخت الهی؛ فرزند زنده یاد پرویز الهی
آذرنوش خطیب؛ فرزند زنده یاد ابوالحسن خطیب
آراز ضیغمی؛ فرزند زنده یاد علی اصغر ضیغمی
آزاده ابراهیم پور؛ همسر زنده یاد غلام ابراهیمزاده
آزاده، ضیغمی؛ فرزند زنده یاد علی اصغر ضیغمی
آیدین حلیمی اصل؛ فرزند زنده یاد ناصر حلیمی اصل
افتخار فاریابی؛ مادر زنده یاد امیر میرعرب بایگی
الناز ضیغمی؛ فرزند زنده یاد علی اصغر ضیغمی
الهه میرعرب بایگی؛ خواهر زنده یاد امیر میرعرب بایگی
ایراندخت انصاری؛ همسر زنده یاد جمشید سپهوند، خواهر زنده یاد مسعود انصاری
باقر ابراهیمزاده؛ برادر زنده یاد غلام ابراهیمزاده
بهاره جمالی؛ برادرزاده زنده یاد حسن جمالی
پرویز فولادپور؛ برادر زنده یاد علیرضا فولادپور
پروین کراچی؛ همسر زنده یاد شاهرخ جهانگیری
پریسا امجدی: از خانواده زنده یادان باقر امجدی و علیرضا شکوهی
پویان شریفی؛ فرزند زنده یاد فرزین شریفی و برادرزاده زنده یاد فرامرز شریفی
ثریا مرادی؛ از خانواده زنده یاد غلام ابراهیمزاده
جواد ابراهیمزاده؛ برادر زنده یاد غلام ابراهیمزاده
حسن روحانی گنابادی؛ برادر زنده یادان علی و نفیسه روحانی گنابادی
حسن فرامرز؛ برادر زنده یادان سیروس و هرمز
حوری فولادپور؛ خواهر زنده یاد حمید فولادپور و از بستگان زنده یادان علیرضا و محمدرضا فولادپور
روشنک فولادپور؛ از بستگان زنده یادان حمید فولادپور، فرزین و فرشید راجی و یوسف یوسفی
زری لونی (عیوض)؛ همسر زنده یاد لهراسب صلواتی
زهرا رنجی؛ همسر زنده یاد ناصر حلیمی اصل
زهرا سرحدیزاده؛ مادر زنده یاد منیژه معنوی پرست
ژاله فولادپور؛ خواهرزاده زنده یادان فرزین و فرشید راجی و از بستگان زنده یادان حمید فولادپور و یوسف یوسفی
سپیده مجیدیان؛ خواهرزاده زنده یاد رحیم میلانی
سکینه مؤمنی فراهانی؛ مادر زنده یاد صدرالله شیخ الاسلامی
سیاوش راجی؛ برادر زنده یادان فرزین و فرشید راجی و از بستگان زنده یادان یوسف یوسفی و حمید فولادپور
سیروس فتحی؛ برادر زنده یاد ژیلا فتحی
شایسته وطن دوست تربهبر؛ همسر زنده یاد فرزان ببری و از بستگان زنده یادان: جمشید گلی، غلامرضا دلاور، بهروز دلاور، مسعود رسولی و جمشید صدف زاد
شروین حلیمی اصل؛ فرزند زنده یاد ناصر حلیمی اصل
شکوفه ابراهیمزاده؛ خواهر زنده یاد غلام ابراهیمزاده
شکوه محمدی؛ از دوستان فهیمه تقدسی
شهرام نورمنصوری؛ برادر زنده یاد شاپور نورمنصوری
شیرین امیری؛ همسر زنده یاد اصغر آراسته
صدیقه حاج محسن؛ خواهر زنده یاد حسین حاج محسن
عصمت طالبی کلخوران؛ همسر زنده یاد مجید سیمیاری و خواهر زنده یادان عادل، رضا و التفات طالبی کلخوران
علی ابراهیمزاده؛ برادر زنده یاد غلام ابراهیمزاده
فاطمه دوستدار؛ همسر زنده یاد ابوالحسن خطیب
فرح مدائن؛ خواهر زنده یادان لیلا، مبشر، لقمان و داوود مدائن – و از خانواده زنده یادان: بهنام، بیژن، کاووس و منوچهر رضایی جهرمی
فرخ صوفی؛ برادر زنده یاد فرامرز صوفی
فرشته صوفی؛ خواهر زنده یاد فرامرز صوفی
فرهاد صوفی؛ برادر زنده یاد فرامرز صوفی
فیروزه صوفی؛ خواهر زنده یاد فرامرز صوفی
کوکب محمدی؛ از خانواده زنده یادان محمد محمدی، احمد محمدی، محمد یزدانیان
کیومرث نقیپور؛ از خانواده زنده یاد غلام ابراهیمزاده
گلنوش پاکدل؛ فرزند زنده یاد کمالالدین پاکدل
معزز خواهشی؛ همسر زنده یاد کمالالدین پاکدل
منصوره بهکیش؛ خواهر زنده یادان زهرا، محمود، محمدرضا، محسن و محمدعلی بهکیش – و از خانواده زنده یادان: سیامک اسدیان و مهرداد پناهی شبستری
منصوره درزی؛ همسر زنده یاد فرامرز صوفی
منیره امیرشکاری؛ خواهر زنده یادان سعید، علی و حمید امیرشکاری – از خانواده زنده یادان: جعفر، علی و محمدصادق ریاحی و هوشنگ کامرانی
مهین خدیوی؛ رفیق و همراه زنده یاد حمید رضوان
مهراندخت شریفی؛ همسر زنده یاد مهدی حسنی پاک
مهرنوش پاکدل؛ فرزند زنده یاد کمالالدین پاکدل
مهناز؛ از دوستان زنده یاد حمید ابراهیمی، فرهود و عباس شهیدی
مهین حسینی دهدشتی؛ خواهر زنده یاد حسین حسینی دهدشتی
مونا فرامرز؛ از خانواده زنده یادان سیروس و هرمز
مینا لبادی؛ همسر زنده یاد علی اصغر ضیغمی
ناهید صادقی؛ همسر زنده یاد فرزاد دادگر
نسترن صوفی؛ فرزند زنده یاد فرامرز صوفی
نسرین اسدیان؛ خواهر زنده یاد سیامک اسدیان – و از خانواده زنده یادان: توکل و نورالله اسدیان، زهرا بهکیش، فریدون اعظمی، عبدالرضا و حمیدرضا نصیری
نگار زکیپور؛ فرزند زنده یاد محمود زکیپور
نیلوفر ابراهیمزاده؛ فرزند زنده یاد غلام ابراهیمزاده
یاسمن صوفی؛ فرزند زنده یاد فرامرز صوفی
یسنا احمدی؛ خواهر زنده یاد حمید احمدی
Hand in Hand with the Brave Youth, in Solidarity the “Women, Life, Freedom”
Uprising The horrible conflagration, sounds of explosion, shooting the prisoners and attacking them with tear gas in the enclosed space of units 7 and 8 of Evin prison on the evening of October 15, 2022, reminded us, “Khavaran mothers and families” and the other families of those killed in the 1980s, of the memory of massacres of prisoners in the 1980s in the prisons of Iran, and shivered our hearts. We do not yet know how many political and ordinary prisoners were killed in this disaster and the same disaster that happened at Rasht Lakan prison on October 9, 2022. The depth of these tragic events is not clear yet. The columns of the Islamic Republic of Iran, are built upon sexual, ideological, ethnic, political, social, and economic discrimination and brutal suppression. During these years, the Islamic regime executed, sent to exile, and brutally suppressed many of its dissidents and removed them from the political scene of the country by creating a terror and horror atmosphere.
This suppressive regime, since the early 1980s and even before that in 1979 and 1980, arrested, tortured, and executed thousands of youths and elites of the country who rebelled against discrimination, injustice, and social, political, and economic inequality. The climax of this cruelty was the summer of 1988 when almost five thousand political prisoners were hanged by order of the “Death Board” based on a religious decree (fatwa) in Tehran and other cities in one and half a month behind the locked gates, while the families and the whole world were kept uninformed. They executed the prisoners who had already been tried in the show trials and were sentenced to prison, and some had even finished their prison sentences. The bodies of the hanged political prisoners were secretly buried in Khavaran and other mass graves. The regime has tried to clear the traces of these crimes and silence the families, but they have not succeeded, and we are still pleading for justice. We have not been silenced in spite of continuous persecution, and we will continue our struggle until the truth is attained.
Despite these crimes and the brutal suppression of protests during the last four decades, we have always witnessed the exaltation of independent and popular movements that have gradually become more inclusive and radical. Khavaran mothers and families whose relentless combat for justice and their resistance as mothers and women against the regime inspired other justice-seeker mothers and women movements have always accompanied people and supported them in all these protests, from civil movements to more general street demonstrations. There is no doubt that, finally, there will be a day when brave women and men will defeat this corrupted regime and will attain freedom, equity, and social justice. We have always been and will be the supporters of people in the course of their rebellion for freedom.
The uprising of “women, life, freedom” that flourished after the killing of Mahsa Amini by the regime against the compulsory hijab and other forms of social discrimination and injustice brought people who could not tolerate poverty, suppression, discrimination, injustice, and massacre any more to the streets to shake the world from east to west, from south to north, from Tehran to Kurdistan to Zahedan, from Iran to all other countries of the world. We, wherever in the world, will support the movement. Despite the brutal suppression of protesters in the streets, universities, schools, and prisons killing at least 215 youths and children, the torture of thousands of people, and admissions under duress and threatening of the protestors and families, the protests are still alive. We hope that through the support of all people from different social classes and inclusive strikes, and the support of world public opinion, the rebellion leads to victory.
We, the undersigned, do hereby announce our solidarity with the progressive and deconstructive “women, life, freedom” movement. We ask all justice seeker families and brave women and men to join this movement and not let the suppressors kill our beloved ones in the streets or arrest, torture, and execute them in the prisons. Our presence in the streets, either inside or outside the country, and our solidarity with this revolutionary movement are crucial and decisive.
We would like to ask all freedom fighters to join us in the realization of the following requests:
1. All political prisoners must be freed unconditionally.
2. Execution sentences, torture, and admissions by duress should be abolished.
3. Incrimination against children and teenagers must be stopped, and they must be freed unconditionally.
4. The truth of recent disasters in Evin prison and Rasht Lakan prison must become clear, and the names of those prisoners killed or injured must be announced.
5. The truth of all killings in the prisons and streets of Iran during the last 43 years must become clear to the public.
25 / 10 2022
Solidarität mit der Bewegung “Frau, Leben, Freiheit”
Am 15. Oktober 2022 stand das Evin-Gefängnis in Flammen. Nach Augenzeugenberichten, die das Geschehen außerhalb des Gefängnisses beobachteten, waren zudem mehrere Explosionen und Gewehrschüsse zu hören. Die Insassen berichten vom Einsatz von Tränengas innerhalb geschlossener Räumlichkeiten in den Gefängnistrakten Nummer 8 und 7. Die geschilderten Ereignisse versetzen uns “Die Mütter und die Familien von Khavaran” in Angst und Schrecken und reißen alte Wunden auf, weil dieses Gefängnis in den achtziger Jahren der Schauplatz vieler schrecklicher Taten war, infolgedessen wir unsere Liebsten für immer verloren.
Wir wissen immer noch nicht, was an diesem Abend geschehen ist. Es liegen keine transparenten Informationen vor, wie viele Inhaftierte verletzt und getötet worden sind. Bereits am 09. Oktober kursierten in den sozialen Medien Berichte über Unruhen im Lakan Gefängnis in Rasht, die niedergeschlagen wurden. Auch hier ergriff das Regime die Taktik des Schweigens, ohne die geringste Bereitschaft zu zeigen, für Transparenz sorgen zu wollen.
Die islamische Republik Iran verfolgt eine Politik, die auf Diskriminierung und Unterdrückung benachteiligter Gruppen fußt, sei es ethnischer, geschlechtlicher, religiöser, politischer, sozialer oder wirtschaftlicher Natur. Um ihre Schreckensherrschaft aufrechtzuerhalten, setzt die Islamische Republik Mittel wie Verhaftungen, Folter, Hinrichtungen, das Verschwinden lassen von Aktivist*innen und Terror ein.
Das Regime zeigt bereits seit Anbeginn seines Bestehens, dass es nicht davor zurückschreckt, alle seinen Kritiker*innen brutal zum Schweigen zu bringen, die gegen Ungerechtigkeit, Ungleichheit und Diskriminierung ihre Stimme erhoben haben. In den ersten Jahren nach der Revolution überflutete eine Reihe von Hinrichtungen das ganze Land, so dass manchmal bis zu 400 Menschen an einem Tag ihr Leben verloren. Den Höhepunkt ihrer Unmenschlichkeit erreichte die Islamische Republik im Sommer 1988, als sie nach dem Ende des Krieges zwischen dem Iran und dem Irak und einem Fatwa von Khomeini über 5000 politische Gefangene innerhalb von anderthalb Monaten in Teheran und anderen Städten hinrichten ließ. Es waren Menschen, deren Haftfrist teilweise vorüber war. Ihnen wurde ohne das Beisein eines Anwalts der Prozess gemacht, der nur wenige Minuten dauerte und aus einigen wenigen Fragen bestand. Ihre leblosen Körper sollten die Familien nie wieder zu Gesicht bekommen. Ihre Leichen wurden in Massengräbern verscharrt, von denen das Prominenteste den Namen Khavaran trägt.
Das Regime versucht seit jenen Tagen, uns “Die Mütter und die Familien von Khavaran” davon abzuhalten, Gerechtigkeit walten zu lassen. Wir gaben aber nie nach und werden trotz andauernden Schikanen und Bedrohungen nicht aufhören, nach Gerechtigkeit zu schreien, bis die Verantwortlichen belangt worden sind.
Trotz dieser barbarischen Verbrechen und einer Atmosphäre der Angst in der Gesellschaft flammten immer wieder Proteste auf, die im Laufe der Jahre umfangreicher und radikaler geworden sind. “Die Mütter und die Familien von Khavaran”, die seit Jahren als Beispiel für einen Kampf gegen die frauenfeindliche Struktur der Islamischen Republik gelten und andere Frauen inspirieren, unterstützen die Protestierenden bei ihren Forderungen auf allen gesellschaftlichen Ebenen, sofern ihre Aktivitäten friedlich verlaufen, und werden sie immer unterstützen. Es besteht kein Zweifel, dass eines Tages durch den Mut der Frauen und Männer dieses Landes das bröckelnde Gebäude der Islamischen Republik zusammenstürzen wird und die Fahnen der Freiheit, Gleichheit und der sozialen Gerechtigkeit gehisst werden. Wir werden die Protestierenden bis zu unserem letzten Atemzug unterstützen.
Die Bewegung “Frau, Leben, Freiheit”, die nach der Ermordung von Mahsa (Jina) Amini ins Rollen kam, sich zuerst gegen die Zwangsverschleierung richtete und schnell zu einem Protest wurde, der jegliche Ungleichheit in Frage stellte, breitete sich schnell in allen gesellschaftlichen Schichten aus und mobilisierte die Gesellschaft als Solches, die 43 Jahre Tyrannei ertragen hatte. Dieser Protest, der auf den Straßen begann, wird mittlerweile mit vielseitigen Methoden wie Streiks, Entschleierung und Versammlungen ausgetragen. Er ist in allen Ecken und Enden des Landes zu finden, vom Süden nach Norden, vom Westen nach Osten. Sie überschritt sogar die Landesgrenzen und wurde zu einer globalen Bewegung. Wir unterstützen diese Bewegung aus dem ganzen Herzen, egal ob wir uns innerhalb oder außerhalb des Landes befinden. Es ist eine Bewegung, die trotz brutaler Gewalt auf den Straßen, trotz Zwangsgeständnissen, trotz über 215 Getöteten, darunter Kinder und trotz Bedrohungen gegenüber der Familien der Opfer weitergeführt wird. Wir hoffen, dass diese Welle der Proteste weitere Unterstützung seitens der breiten iranischen Gesellschaft und der internationalen Gemeinschaft erfährt, damit die Islamische Republik zerschlagen wird. Aus diesem Grund werden wir “Die Mütter und die Familien von Khavaran”die fortschrittliche Bewegung “Frau, Leben, Freiheit” mit voller Kraft unterstützen und fordern alle Menschen auf, sich uns anzuschließen, damit wir nicht noch einmal Zeuge eines weiteren Verbrechens seitens des unterdrückerischen Islamischen Regimes werden, das unsere Kinder wieder und wieder verhaften und hinrichten wird.
Wir fordern alle Freiheitsliebenden auf, sich folgenden Forderungen anzuschließen:
1. Die bedingungslose Freilassung aller politischen Gefangenen.
2. Das sofortige Aussetzen der Todesstrafe, Folter jeglicher Art und des Erzwingens von
Geständnissen.
3. Die Kriminalisierung von Minderjährigen muss sofort beendet werden und alle Minderjährigen
müssen bedingungslos freigelassen werden.
4. Die transparente Aufarbeitung der kürzlich geschehenen Verbrechen im Evin-Gefängnis und im
Lakan-Gefängnis in Rasht und die Offenlegung der Namen aller Verletzten und Getöteten.
5. Die transparente Aufarbeitung aller politisch motivierten Morde der letzten 43 Jahre auf den
Straßen und in den Gefängnissen.
25 / 10 / 2022