یورونیوز : بازگشت ترامپ؛ پایان جنگ در خاورمیانه یا همواری راه اسرائیل در حمله به ایران

ديدگاه

نتیجه انتخابات ایالات متحده برای خاورمیانه بسیار مهم است و قبل از هر چیز یک پیروزی برای بنیامین نتانیاهو و در وهله دوم یک پیروزی برای محمد بن سلمان محسوب می‌شود. اما آیا همانگونه که ترامپ وعده داده است، او به جنگ‌ها پایان خواهد داد یا با آزادتر گذاشتن نتانیاهو، بر آتش جنگ در خاورمیانه خواهد دمید.

نگارش از يورونيوز فارسی :

بازگشت ترامپ؛ پایان جنگ در خاورمیانه یا همواری راه اسرائیل در حمله به ایران؟

شاید بازه زمانی کنونی تا روز تحلیف دونالد ترامپ در ماه ژانویه ۲۰۲۵ روزهای تعیین‌کننده‌ای برای خاورمیانه باشد. یا تلاش‌های دولت کنونی آقای بایدن با همکاری کشورهای مصر، قطر و امارات برای رسیدن به آتش‌بس در غزه به نتیجه می‌رسد و یا اینکه کارزار نتانیاهو در غزه و لبنان شدیدتر شده و تبادل آتش بین ایران و اسرائیل نیز وارد مرحله تازه‌ای می‌شود.

همزمان نیز نباید از نظر دور داشت که بر اساس برخی گزارش‌ها به نقل از مقامات ایرانی، ظاهرا تهران درصدد است تا حمله هوایی اسرائیل را قبل از آغاز به کار ترامپ «شدیدتر و با تسلیحاتی قوی‌تر» پاسخ دهد.

دونالد ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی خود ادعا کرد که اگر در انتخابات شکست بخورد، ادامه سیاست‌های دولت دموکرات‌ها باعث می‌شود که اسرائیل «ریشه‌کن» شود. ترامپ همچنین ابراز تمایل کرده بود که مناقشه غزه باید پایان یابد، ولی موضع او در مورد هرگونه درگیری احتمالی با ایران هنوز مبهم است.

هم متحدان و هم دشمنان آمریکا در شرایطی که انتظار بازگشت ترامپ به قدرت را در ماه ژانویه می‌کشند، با این پرسش مواجه هستند که آیا دومین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ منعکس‌کننده آشفتگی و غیرقابل پیش‌بینی دوره اول او خواهد بود یا خیر.

بسیاری از روسای جمهور ایالات متحده آرزوی برقراری صلح در خاورمیانه را داشتند و تعدادی از آن‌ها هم به نوبه خود تا حدی موفق بودند.

به عنوان مثال، بیل کلینتون توافقنامه اسلو با فلسطینی‌ها را در سال ۱۹۹۳ و توافقنامه صلح با اردن در سال ۱۹۹۴ را تسهیل کرد و دونالد ترامپ نیز با میانجیگری در مذاکرات عادی‌سازی روابط دیپلماتیک بین اسرائیل و چندین همسایه عرب آن، توافقنامه ابراهیم را با بحرین، امارات عربی متحده و مراکش در سال ۲۰۲۰ به سرانجام رساند. اما این قراردادهای دیپلماتیک هیچ کمکی به پیشبرد تشکیل کشور فلسطین در کرانه باختری و غزه نکرد.

با این حال، ترامپ احتمالاً برای عادی‌سازی تاریخ‌ساز روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی دوباره تلاش می‌کند، سیاستی  که در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ آغاز شد و بایدن نیز آن را تا حدی دنبال کرد.

اما این بار با ۸ سال پیش که ترامپ برای نخستین بار رئیس جمهوری آمریکا شد متفاوت است و جهان آبستن درگیری‌های متعدد است. چالش ترامپ این است که چگونه می توان از یک فاجعه منطقه ای و در عین حال از گرفتار شدن در یک «جنگ همیشگی» طولانی دیگر جلوگیری کرد.

آزادی عمل بیشتر برای اسرائیل؟

یک احتمال این است که ترامپ دست نتانیاهو را در غزه و منطقه فراتر از آن باز می‌گذارد. اسرائیل در حال جنگ در غزه و لبنان است و در عین حال با دشمن سرسختی همچون ایران روبرو است. حملات نیروهای حوثی یمن به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ نیز به قوت خود پابرجا است.

ترامپ از تلاش‌های اسرائیل برای برچیدن حماس در غزه ابراز حمایت کرده است، اما به بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل تاکید کرده است که باید کار را به سرعت تمام کند؛ به حدی سریع که تایمز اسرائیل به نقل از منابع آگاه نوشت که دونالد ترامپ به بنیامین نتانیاهو اطلاع داده که انتظار دارد اسرائیل تا بازگشت رسمی او به قدرت (۲۰ ژانویه)، درگیری‌های غزه را به پایان برساند.

اما نخست وزیر اسرائیل روز دوشنبه اشاره کرد که اسرائیل هنوز به مرحله پایانی درگیری نرسیده و در یک فایل ضبط شده از یک جلسه حزب لیکود گفت که نمی‌تواند با درخواست حماس برای پایان دادن به جنگ در ازای آزادی ۱۰۱ گروگانی که هنوز در دست حماس هستند موافقت کند. حال آنکه احتمالا درخواست ترامپ از اسرائیل برای تضمین پیروزی غزه قبل از روز تحلیف، شامل بازگشت گروگان‌ها نیز می‌شود.

علاوه بر این، محدودیت‌های سیاست داخلی اسرائیل برای پایان دادن به جنگ نیز دخیل هستند؛ از جمله چیدمان دولت ائتلافی نتانیاهو، که شامل برخی جناح‌های راست افراطی است که با پیشنهاد توافق آزادی گروگان‌ها مشروط به آتش بس دائمی در غزه مخالفند. همچنین در دولت نتانیاهو تقریباً اتفاق نظری وجود دارد که به تشکیلات خودگردان فلسطین اجازه ایفای نقش در اداره غزه داده نشود، زیرا دولت اسرائیل در تلاش برای یافتن یک جایگزین مناسب برای پر کردن خلاء قدرت در غزه است.

بنابراین پیش‌بینی نمی‌شود که تا روز تحلیف ترامپ، نتانیاهو به آتش بسی در غزه برسد ولی احتمالا بر شدت حملات خود به غزه و لبنان خواهد افزود.

در عین حال، انتظار می‌رود با شروع کار دولت جدید در آمریکا، ترامپ به تسلیح اسرائیل ادامه دهد و سیاست او در قبال اسرائیل احتمالاً بر خلاف فشاری که بایدن به صورت محدود به دولت نتانیاهو اعمال می‌کرد، هیچ محدودیتی برای نگرانی‌های بشردوستانه نخواهد داشت.

صلح در خاورمیانه؟

با فرض اینکه جنگ‌ها به نوعی فروکش کنند، آقای واقعیت امر این است که ترامپ اهمیت چندانی برای تبدیل سرزمین‌های فلسطینی به یک کشور مستقل و حمایت از آرمان فلسطین قائل نیست.

روشن نیست که چه کسی سیاست خاورمیانه را در دولت جدید ترامپ رهبری خواهد کرد، اما در اطراف رئیس جمهور منتخب حامیان جنبش شهرک‌سازی اسرائیلی مانند داماد او جارِد کوشنر هستند که از پتانسیل ساخت املاک و مستغلات «اموال ساحلی» در غزه صحبت کرده است. نفر دیگر نیز دیوید فریدمن سفیر سابق آمریکا در اسرائیل است که از حق الهام گرفته شده اسرائیل برای تصرف کرانه باختری سخن گفته است.

پیروزی ترامپ می‌تواند فوراً و عمیقاً به نفع جناح راست افراطی اسرائیل باشد که به الحاق‌ کرانه باختری به خاک اسرائیل معتقدند و به طور بالقوه نقشه منطقه را تغییر می‌دهد.

با این حال، بازگشت متحد نزدیک نتانیاهو به کاخ سفید لزوما به معنی این نیست که دولت اسرائیل بدون هماهنگی و یکجانبه هر کاری را که به نفع منافع ملی اسرائیل است انجام خواهد داد.

برخلاف بایدن، ترامپ نگران این نیست که نخست وزیر اسرائیل بتواند از لحاظ سیاسی به او در داخل کشور آسیب برساند.

پویایی قدرت بین ایالات متحده و اسرائیل در دوران ترامپ یک طرفه تر خواهد بود و رئیس‌جمهور جدید نفوذ بسیار بیشتری بر دولت اسرائیل نسبت به اسلاف خود خواهد داشت.

دونالد ترامپ همچنین تمایل خود را برای یک رسیدن به یک راه حل سریع در لبنان ابراز کرده است، البته اگر در طول ماه های باقیمانده از دولت بایدن آرامش به لبنان بازنگردد.

دیگر برنده بزرگ خاورمیانه، خاندان سلطنتی آل سعود بود که سرمایه گذاری زیادی روی خانواده ترامپ انجام داده است. ترامپ احتمالاً هدف دست نیافتنی عادی سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی را دنبال خواهد کرد ولی درگیری طولانی مدت می تواند تقاضاهای طرف سعودی را افزایش دهد.

مقامات بایدن زمان و انرژی زیادی را صرف تلاش برای دستیابی به توافق عربستان و اسرائیل کردند و در تمام مدت مظنون بودند که محمد بن سلمان ولیعهد منتظر رئیس جمهوری دوباره ترامپ است.

با این حال، حتی برای شاهزاده سعودی، معامله با نتانیاهو در زمانی که غزه با خاک یکسان می شود و بیش از ۴۳ هزار فلسطینی کشته شده اند، ساده نخواهد بود.

احتمال حمله پیشدستانه اسرائیل به ایران؟

براساس گزارش‌های متعدد، ایران احتمالا در حال آماده شدن برای حمله به اسرائیل از خاک عراق در روزهای آینده است. اما جناح‌های دست راستی در اسرائیل معتقدند که تناتیاهو نباید منتظر حمله تلافی‌جویانه ایران بماند و بهتر است به صورت پیشدستانه وارد عمل شود.

احتمال حمله پیشدستانه اسرائیل به ایران از طرف مقامات سپاه ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است،‌ بطوریکه سردارعلی فدوی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران ایران روز چهارشنبه گفت: «هرگونه حمله پیشدستانه‌ آمریکا و رژیم صهیونیستی [اسرائیل] برای باز داشتن ایران از انجام عملیات وعده صادق۳ را بعید نمی‌دانیم.»

علی خامنه‌ای نیز در سخنرانی اخیر خود گفت: «دشمنان اعم از آمریکا و رژیم صهیونیستی [اسرائیل] بدانند نسبت به آنچه که در مقابل ایران و جبهه مقاومت انجام می‌دهند قطعاً پاسخ دندان شکن دریافت خواهند کرد.»

با این حال موضع مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران یک روز پس از سخنان آقای خامنه‌ای جالب توجه است. وی با تأکید بر اینکه «جمهوری اسلامی ایران به هیچ‌وجه تجاوز به حریم و امنیت خود را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت،» با لحنی متعادل‌تر خطاب به سران اسرائیل گفت‌: «گرچه اگر [اسرائیل] در رفتار خود تجدیدنظر کند، ‌آتش‌بس را بپذیرد و دست از کشت و کشتار مردم مظلوم و بی‌گناه منطقه بردار ممکن است در نوع و شدت پاسخ ایران اثر داشته باشد.»

هرگونه درگیری طولانی با ایران احتمالاً شامل آمریکا می شود، حال آنکه بی‌میلی ترامپ برای درگیر شدن در جنگ‌های خارجی موضوع ثابت سیاست خارجی غیرقابل پیش‌بینی او باقی مانده است. با این حال، توانایی‌های متقاعدکننده قابل توجه نتانیاهو ممکن است رئیس‌جمهور سابق و آینده آمریکا را که بزودی قدرت را در دست می گیرد متقاعد کند که بمباران ایران می‌تواند یک پیروزی سریع نظامی باشد، کما اینکه جامعه اطلاعات آمریکا بر این باور است که ایران قصد گرفتن جان ترامپ را دارد، باوری که تهران آن را تکذیب می کند.

حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران با تبعاتی نامعلوم؟

با این حال، اگر ایران با افزایش ظرفیت غنی‌سازی هسته‌ای خود – در مقایسه با زمان خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ – روزی تصمیم بگیرد که فعالیت‌های هسته‌ای را به درجه تسلیحاتی نزدیک‌تر کند، ترامپ ممکن است با بحران جدیدی روبرو شود.

ترامپ در صحبت‌هایش به گونه‌ای تلویحی گفته بود که باید به اسرائیل کارت سفید یا همان آزادی عمل نامحدود داده شود. پس از اینکه ایران در اول اکتبر بیش از ۱۸۰ موشک بالستیک به اسرائیل شلیک کرد، آقای بایدن از دولت نتانیاهو خواست که به تأسیسات نفتی ایران یا سایت‌های هسته‌ای آن حمله نکند. آقای ترامپ این خویشتن داری را به سخره گرفت و گفت: «اول هسته‌ای را بزن و بعد نگران بقیه باش.»

روسای جمهور آمریکا از هر جناحی گفته‌اند که ایران هرگز اجازه دستیابی به سلاح هسته ای را نخواهد داشت. با این حال هیچ کدام سایت‌های ایران را بمباران نکردند و به اسرائیل هم چراغ سبزی برای انجام این کار ندادند. دلیلش این است که خطر تشدید تنش‌های منطقه‌ای واضح است، ولی هرگونه تاخیر در توسعه هسته‌ای ایران احتمالا کوتاه مدت و نامشخص خواهد بود.

ترامپ در دوران اول ریاست جمهوری خود از توافق هسته ای ایران خارج شد، تحریم های «فشار حداکثری» را اعمال کرد و در سال ۲۰۲۰ دستور کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد عملیات خارجی ایران در عراق را صادر کرد. با این حال، ترامپ به دنبال توافق دیپلماتیک با رهبران ایران بود و از حمله مستقیم حتی پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران و حمایت از حملات به تاسیسات نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ خودداری کرد.

یک مسئله ظریف تر این است که آیا رئیس جمهور ایالات متحده ممکن است از حمله اسرائیل حمایت کند یا نه. اگر اسرائیل به طور مستقل عمل کند، احتمالاً تنها تأثیر محدودی خواهد داشت، اما دخالت ایالات متحده به طور قابل توجهی تأثیر نظامی این حملات احتمالی را تقویت خواهد کرد. کمک آمریکا می‌تواند از تبادل اطلاعات در مورد اهداف گرفته تا نجات خلبانان اسرائیلی که شاید جنگنده هایشان سرنگون شود را شامل شود و یا اینکه تامین سوخت‌گیری هوا به هوا را برعهده بگیرند یا اینکه در در حملات و بمباران ها شرکت داشته باشند.

مهمتر از همه، نتانیاهو نمی تواند کاملا مطمئن باشد که ترامپ از اولویت استراتژیک دولت اسرائیل در شروع جنگی برای نابودی برنامه هسته ای ایران، حمایت خواهد کرد.

درست است که ترامپ فرمان کشتن قاسم سلیمانی، یار محبوب و متحد علی خامنه‌ای را شخصا صادر کرد ولی او به صورت علنی بارها گفته است که تغییر رژیم در ایران اولویت او نیست و حتی ممکن است با ایران وارد توافق شود. اما چیزی که مشخص تر است این است که علی خامنه‌ای اعتماد کافی به دولت‌های آمریکا ندارد و بارها تاکید کرده است که سیاست ایران همواره ثابت خواهد ماند.

بنابراین می‌توان پیش‌بینی کرد که سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران ادامه خواهد یافت و تمرکز ترامپ بیشتر بر عادی سازی روابط بین کشورهای عربی و اسرائیل معطوف و متمرکز خواهد بود.