
هنگامی که ترامپ با اطمینان به نفس، جسارت و یقین 100 درصدی، ایدهای را بیان میکند یا بیانیهای درخور چندین علامت تعجب صادر میکند، تقریباً می توان گفت هرگز محصول یک فرایند فکری سنجیده و دقیق نیست. چه با آن اظهارات موافق باشید چه مخالف، ترامپ آنچه را که می پندارد بدیهیات عقل سلیم است، مکرراً و با صراحت بیان میکند. دربارۀ همه چیز و همه جا. این حرفها الزاماً بیان سیاستی منسجم یا برنامهای برای اقدام، یا بررسی دقیقی از گزینههای سنجیده نیست.
آيا ترامپ از آنچه می نماید کمتر است؟
آلون پینکاس
ترجمۀ حماد شیبانی
نه جناح راست ملیگرای افراطی اسرائیل و نه دموکراتهای لیبرال ضد نتانیاهو نباید از سخنان دونالد ترامپ هیجانزده یا افسرده شوند، خواه این سخنان به نظر یک اظهار نظر گذرا دربارۀ پاکسازی قومی غزه باشد یا وعدهای برای صلح در منطقه.

دونالد ترامپ را مانند نیومن، پستچیای سریال “ساینفلد” که جری عمیقاً از او بیزار بود، تصور کنید. در یکی از قسمتهای سریال، جری که مدام از زنان ایراد میگیرد، با وحشت و انزجار کشف میکند زنی که با او در حال حاضر قرار میگذارد، قبلاً با نیومن، همسایۀ منفور و ناخوشایندش، رابطه داشته است.
اوضاع برای عزت نفس خدشه دار شدۀ جری بدتر میشود وقتی که زن به او میگوید در واقع این نیومن بود که رابطه را قطع کرد، نه او. جری این موضوع را برای دوستش الین تعریف می کند، او میگوید:
الین ـ شاید چیزی در نیومن باشد که ما نمی بینیم.
جری ـ نه، کمتر از آن است.
الین ـ امکانش هست.
جری ـ نه، امکان ندارد. من در چشمهایش نگاه کردهام. او خیلی شرور است.
الین ـ شاید او یک معما، یک راز پیچیده در یک چیستان باشد.
جری ـ بله، او یک راز پیچیده در یک توئینکی است.
در مورد ترامپ هم این مثال صدق می کند، این “کمتر از آنچه به نظر میآید” نه یک توهین، بلکه بیشتر یک نظر دربارۀ عمق و دوام اظهارات اوست. این بدان معنا نیست که سخنان او خندهدار و بیاهمیت است یا صرفاً تحریکاتی است برای به هم ریختن جهان. برای خود او برخی از این حرفها واقعاً جدی است.
مثلاً، هنگامی که ترامپ با اطمینان به نفس، جسارت و یقین 100 درصدی، ایدهای را بیان میکند یا بیانیهای درخور چندین علامت تعجب صادر میکند، تقریباً می توان گفت هرگز محصول یک فرایند فکری سنجیده و دقیق نیست. چه با آن اظهارات موافق باشید چه مخالف، ترامپ آنچه را که می پندارد بدیهیات عقل سلیم است، مکرراً و با صراحت بیان میکند. دربارۀ همه چیز و همه جا. این حرفها الزاماً بیان سیاستی منسجم یا برنامهای برای اقدام، یا بررسی دقیقی از گزینههای سنجیده نیست.
ترامپ از جزئیات بیزار است، از نظر او جملات یک خطی کافی است. این که مردم چگونه این جملات را تفسیر میکنند برای او مهم نیست. اکثر این اظهارات عمری به کوتاهی حشره های یک روزه دارند. حشرهای آبی که معمولاً فقط یک روز زنده میماند. آنها تا زمانی زنده هستند که موضوع بعدی ، مثلاً تهدید به تحریم کلمبیا یا مقابله با دانمارک بر سر خرید گرینلند، ذهن و صفحه کلید او را درگیر کند.
به همین دلیل، نه راستگرایان افراطی و طرفداران سرسخت نتانیاهو، و نه دموکراتهای لیبرال ضد نتانیاهو ـ که به عنوان “چپ میانه” نیز شناخته میشوند ـ نباید از چیزی که ترامپ میگوید هیجانزده یا افسرده، خوشحال یا ناامید شوند. طول عمر اظهارات جنجالی او کمتر از زمانی است که تایپ یک پاسخ برآشفته و پرشور در شبکههای اجتماعی یا درسهای اخلاقی در تلویزیون نیاز دارد.
شیوۀ عمل و پیشفرض او بر اساس اشاره به آنچه که بدیهیات عقل سلیم میپندارد، بنا شده است؛ سپس این موارد را بدون هیچ فیلتری، بدون در نظر گرفتن آداب یا این که چگونه فهمیده خواهند شد، بیان میکند. این ذات اوست.
بنابراین، هنگامی که میگوید مصر و اردن ـ و حتی اندونزی، طبق گزارشها ـ باید صدها هزار آوارۀ فلسطینی از غزه را بپذیرند، زیرا که “یک منطقۀ بکلی ویران شده است”، از نظر خود، یک حقیقت آشکار را بیان میکند، نه این که خواهان پاکسازی قومی باشد. از دیدگاه و پیشفرض املاکی او، غزه در حال حاضر غیرقابل سکونت است و تا جایی که او میداند، فقط چیزی را که میبیند بیان کرده است.
ترامپ ممکن است بیهدف، نامتعارف و ناهنجار باشد، اما او علت شکافها و تغییرات ژئوپلیتیکی در نظم جهانی نیست. او یک شتابدهنده برای فرایندها ودینامیسم هائی است که از قبل آغاز شده است. او به نظم بینالمللی “قانون محور” که پس از 1945 توسط آمریکا هدایت شده، اهمیتی نمیدهد و اغلب بطور علنی نسبت به آن خصومت می ورزد. او معتقد است این نظم برای آمریکا هزینههای زیاد ی دارد با منافع کم.

(عکس: عبدالکریم حناـ آژانس AP)
اما ترامپ از این که در مرکز قدرتنمایی ابرقدرت آمریکا قرار دارد، لذت میبرد و از سردرگمی، نفاق و هرج و مرجی که اظهاراتش در جهان ایجاد میکند، کاملاً خوشنود است.
اگر به ترامپ بگوئید آنچه او “عظمت دوبارۀ آمریکا” مینامد، میتواند توازن قدرت سیاسی، اتحادها و بازارهای مالی را بیثبات کند، از شما بابت این تعریف تشکر خواهد کرد.
اگر شما مکزیک، کلمبیا، پاناما، دانمارک، اوکراین، کره جنوبی یا ژاپن باشید، چه میکنید؟
الف) همچنان به آمریکا به عنوان رهبر، چتر استراتژیک و متحدی قابلاعتماد تکیه میکنید، با این فرض که علیرغم اظهارات ترامپ، آمریکا همچنان پایبند خواهد ماند؛
ب) به دنبال متنوعسازی اتحادها، افزایش توان دفاعی، حتی بررسی گزینۀ هستهای و بهبود روابط با چین هستید.
اگر گزینۀ (ب) را انتخاب کردید، که بسیاری از این کشورها احتمالاً در سالهای آینده این مسیر را خواهند پیمود، از ترامپ بپرسید: “این چه سودی برای آمریکا دارد؟ چطور باعث عظمت دوبارۀ آمریکا میشود؟”
و اما خاورمیانه و اسرائیل
نمیتوان چیز زیادی به تحلیل پیامدهای احتمالی ایدۀ ترامپ در مورد انتقال فلسطینیان غزه به مصر و اردن افزود، چراکه “زوی بارئلآن” آن را بررسی کرده و اثرات احتمالی اش بر اسرائیل نیز توسط “امیر تیبون” همراه با انتقاد شرح داده شده است.
اما نکتۀ جالب دربارۀ طرحها و اظهارات ترامپ نه غیرعملی بودن آنها، بلکه نحوۀ دریافت و تفسیر آنها در اسرائیل است. برخلاف حرفهایش دربارۀ گرینلند، پاناما و کلمبیا، این موضوع واقعاً جنبهای طنزآمیز دارد.
اولین هیجان زدگان، راستگرایان افراطی و هواداران متعصب نتانیاهو بودند. آنها با سرخوشی و شوری که گویی ترکیب ظهور کوروش زمینی و مسیح آسمانی را جشن میگیرند، از پیروزی ترامپ استقبال کردند.
اصرار او بر پایان جنگ غزه و دستیابی به توافق آزادی گروگانها، به سرعت بهعنوان این که مجبور است بگوید اما واقعاً اعتقادی به آن ندارد، نادیده گرفته شد. تا زمانی که دریافتند او واقعاً به آن اعتقاد دارد، و این اعتقاد شامل یک مرحلۀ دوم در توافق آتشبس است که برای پایان جنگ ضروری است.
به دنبال آن، حملات شدید علیه ترامپ، و بویژه علیه نمایندۀ او در خاورمیانه، “استیو ویتکاف”، آغاز شد. اما جای نگرانی نبود؛ نتانیاهو تلاش کرد تا حامیانش را آرام کند و گفت: “من اطمینان خاطر پیدا کردهام که جنگ ادامه خواهد یافت.” تا سرانجام آنها متوجه شدند هیچ تضمینی، مگر در صورت فروپاشی کامل توافق آتشبس، از سوی ترامپ داده نشده است.
سپس نوبت به دموکراتهای لیبرال ضد نتانیاهو در اسرائیل رسید. آنها علاقهای به ترامپ نداشتند اما خیلی سریع موضعی طرفدار ترامپ اتخاذ کردند و به این باور رسیدند که ترامپ، برخلاف بایدن، به گونهای بر نتانیاهو فشار خواهد آورد که او را وادار به پایان جنگ و ایجاد فرآیند عادیسازی روابط با عربستان سعودی ـ همراه با یک مؤلفۀ فلسطینی ـ بکند، که در نهایت ائتلاف حاکم نتانیاهو را از هم خواهد پاشید.
و بعد از همۀ اینها، ترامپ خیلی سرسری گفت که پناهندگان فلسطینی از غزه، در مصر و اردن اسکان داده شوند، درحالی که با سرمایۀ سعودی، قطری و اماراتی، “مار- آ – جبالیا” ساخته خواهد شد؛ مجموعهای از آپارتمانهای لوکس به همراه یک زمین گلف برای ترامپ.
در حال حاضر، هیچیک از جناحهای اسرائیلی نمیدانند چگونه ترامپ را تفسیر کنند. اما یک پیشنهاد هست: سعی نکنید از حرفهای او سر در بیاورید.
آنچه دیروز گفت، ممکن است فردا تغییر کند یا نادیده گرفته شود. آنچه دربارۀ غزه میگوید، ممکن است ظرف یک ساعت به طرحی برای گرینلند تبدیل شود.
اگر فکر میکنید ایدههای او غیرعملی است، اگر تصور میکنید که قابلیت تبدیل شدن به سیاست عملی را ندارد، یا اگر اعتقاد دارید که رفتار او هنگام گفتن این سخنان رفتاری در شأن یک رئیس جمهور نیست، وقت خود را برای جستجوی سرنخهای پنهان و برداشتهای عمیق از منظور واقعی او تلف نکنید. هیچ پاسخی وجود ندارد.
آیا در ترامپ چیزی بیش از آنچه به نظر میآید، هست؟ نه. او کمتر از آن است، و این لزوماً چیز بدی نیست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع : هاارتص ـ 28 ژانویه 2025:
به این مقالات نیز نگاه کنید:
1 –
2 –