به استقبال اول ماه مه / بخشهای اول و دوم

ديدگاه

گرانی، تورم و فشار اقتصادی و معیشت سخت بر زندگی مردم همچنان سنگینی می‌کند. بیکاری، عدم بازگرداندن کارگران اخراجی، موضوع توجه به وضعیت کارگران قراردادی و پیمانی، دشواری امنیت شغلی و حدت حوادث کارگری در معادن و حرفه پرستاری و ساختمانی همچنان به قوت خویش باقی است و تاسف بارتر اینکه بی خانمانی، گسترش اعتیاد و اختلاس، فقر و بی‌تامینی با انواع بحران‌های معیشتی همچون : نداشتن برق و خاموشی متناوب سراسری، بحران آب، بیکاری زنان و جوانان ‌و بحران‌ها و تخریب زیست‌محیطی، بهره‌مندی از یک زندگی عادی را هم برای اکثریت مردم سخت و پرمشقت ساخته است.

امیرجواهری لنگرودی
andishe.gbg@hotmail.com

به استقبال اول ماه مه ۱۴۰۴
(بخش اول)

اول ماه مه، فریاد انسان بود از حنجره‌ی طبقه‌ای محروم در درجامعه‌ای تجزیه شده، آنجا که پول بلا منازع فرمان می‌راند و انسان نقش حقیری را ایفا می‌کند. گرچه تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای زندگی، انگیزه‌ای قوی بود، اما آدمی در این طغیان مجدد به فراتر از این می‌اندیشید، یعنی اعاده ارزش‌های والای زندگی در برابر حقارت شکم‌های بر آمده از نظام سرمایه‌دارهای آدمی‌خوار.

آن‌روز نیز به مانند امروز دعوا بر سر این بود که آیا باید ارزش‌ها و جنبه‌های گوناگون حیات آدمی را به رابطه ساده‌ی خرید و فروش تبدیل کرد یا نه؟ و این پرسش همچنان به قوت خویش باقی‌ست!

از زمان روم باستان، نبرد گلادیاتورها در برابر هم، نه برای نشان دادن قدرت بازو به یکدیگر، بلکه برای تفرعن خاطِر برده‌دارانی بود که سرداران سپاه، برای تفریح خاطر آنان،در میادین ورزشی شهرهای روم برای صاحبان ثروت به نمایش می‌گذاشتند تا از درهم شکستن یک برده انسانی در برابر دیگری، برده‌دار پرده دری کند، فخر فروشد و قدرت خود را از قِبل این برد و باخت، بر برده‌دار دیگری بنمایاند – کرک داگلاس، هنرپیشه صاحب نام در نمایش فیلم “اسپارتاکوس” این فضاحت برده‌داران را در برابر تماشاگران بر پرده‌ی سینما، با توانمندی تمام، به نمایش گذاشته است – از همان زمانِ روم باستان تا به اینسو، می‌خواستند و می‌خواهند که هستی توده وسیعی از مردم جامعه بشری، یعنی کارگران زن ومرد، بازنشستگان، کودکان کار و خیابان و زحمتکشان کار در باروری زمین و آبادانی کشت و کار را به رابطه ساده‌ی کار و مزد نابرابر تبدیل کنند که کردند، اما انسان تحمل نکرد و کوشید ارزش‌های خود را طی تمامی این سال‌ها در نبردی بی امان بین دو دنیای کار و سرمایه بازیابد!

اول ماه مه تلاشی‌ست بسیار گران‌بها برای اعاده ارزش‌های والای انسانی در پهنه‌ی رودررویی بین دو طبقه اجتماعی کار و سرمایه. در این بین ما همواره جانب نیروی کار و گستردگی گشایش جبهه وسیع او را در سراسر دنیای نامتوازن سرمایه، روی دوش خود حس می‌کنیم و در این سوی جهان خود را حنجره آنان می‌شناسیم تا فریاد بر آوریم: در ایران، طبقه ما، در مقابل خواسته‌ها و مطالبات بر زبان آورده‌ی خویش در کف خیابان، سال‌هاست با ستم مضاعف حاکمیتی ضد کارگر و زحمتکشان، همواره از حق داشتن تشکل مستقل، سندیکاها، اتحادیه‌ها، یا شوراهای شهر وشهرک وروستا، دستمزد کافی و بیمه درمانی، بازنشستگی مکفی وقرارداد مطمئن و دائمی، بازگشت کارگران اخراجی بر سرکار، برابری دستمزد زنان و مردان و ده‌ها خواست واقعی دیگر محرومند و برای به دست آوردن آن‌ها سخت به مبارزه مشغول.

اول ماه مه هر سال نقطه‌ی تجلّی وطرح همین مطالبات معوق مانده است و نشانه‌ی تداوم مبارزه برای به دست آوردن این حقوق مسلم که دست نایافتنی نمایانده شده است!

ادامه دارد …

به استقبال اول ماه مه ۱۴۰۴
(بخش دوم)

دربیداد نظام اسلامی حق گرفتی است نه دادنی!

رهاننده‌ی برتری در کار نیست،
نه آسمان، نه قیصر، نه خطیب.
خود به رهایی خویش برخیزیم، ای تولیدگران!
رستگاری مشترک را بر پا داریم!
تا راهزن، آنچه را که ربوده رها کند،
تا روح از بند رهایی یابد،
خود به کوره‌ی خویش بر دمیم
و آهن را گرما گرم بکوبیم

بخشی از سرود «بین‌الملل کارگران» ترجمه‌ی احمد شاملو

چند روزی به اول ماه مه (۱۱اردیبهشت) ۱۴۰۴ روز همبستگی بین المللی کارگران جهان و دوم مه (۱۲ اردیبهشت) روز معلم در ایران نمانده است .

متاسفانه امسال و صرفاً به دلایل شرایط سخت و با نوعی محافظه کاری شدید و با اعمال فشار و تهاجم نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به فعالین شناخته شده و در زندان نگه‌داشتن آنان و یا آزادی با وثیقه‌های کلان و در کنترل نگهداشتن فعالان شناخته شده‌ی عرصه کارگری و فرهنگی و زنان، به هیچ انگاشتن تشکل‌های مستقل کارگری و به این بهانه که “جامعه منتظر نتایج اجلاس‌های پیدا و پنهان و مذاکرات ایران و ایالات متحده آمریکاست، همان بهتر که جنبش‌های مطالباتی آرام باشند تا این نتایج به بار نشیند”… گرامی‌داشت روز بین‌المللی کارگران و تجمع برای این روزو بخشا روز معلم ، به سیاق فراموشی رود.

درعوض نمایشات دولتی “هفته کارگر”، که خود اقدامی علیه روز جهانی و همبستگی کارگران در روز اول ماه مه است، آزاد و رها با بوق و کرنا و کلی هزینه و ریخت و پاش زیر سایه وزارت کار و دولت فخیمه اسلامی و خانه کارگر و اعوان و انصارشان برای شیرینی خوری! سور و سات، مثل سال‌های قبل در جریان باشد!

و این بالماسکه درسایه نهادهای کارگری دست ساز و حکومتی همچون خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار و انجمنهای صنفی تحت نفوذ نهادهای امنیتی با هدف تهی کردن روزجهانی کارگر از ماهیت اعتراضی و مطالبه محورآن، در برنامه‌های تبلیغاتی حکومت، کارگران را سر قبر آقا و نماز جمعه ‌برند تا کارگر نمونه را بر گزینند!

غافل ازاینکه نتایج مذاکرات در کوتاه مدت و درازمدت هیچ عرصه ازمنافع کارگران و زحمتکشان، زنان، دانشجویان، معلمان، بازنشستگان، جانبداران محیط زیست، هزاران هزار کودکان کار و خیابان، کولبر کردستانی و سوخت بر سیستانی و بلوچستانی، شوتی‌ها و توده وسیع زحمتکشان روستایی که در طلب حقابه‌اند و بیل و خیش خود را نمی‌توانند به کار گیرند و… را تأمین نمی‌کند.

این خیل وسیع مطالبگران کف خیابان؛ به آسانی برابر وجود کاسبان تحریم، رانت خواران زالو صفتی که چرخش دلار را در هوا خریدارند، بورس بازان حرفه‌ای که به زعامت گردش سرمایه جهانی، همواره کاسه می‌چرخانند، نمایش مذاکرات مستقیم وغیرمستقیم وهای وهوی طرفداران اسراییل صهیونیسم وگرایشات راست جامعه یعنی جانبداران تحریم و ماشه یعنی حمله یکباره سرمایه جهانی به زعامت ایالات متحده امریکا و نتایاهو، یعنی همه بی پایگان سلطنت طب ورشکسته، ازمطالبات به حق خود کوتاه نخواهد آمد… جدا از این چنانچه  نتانیاهو نتواند توافق ترامپ و همپالگی آنها و آپارات دربار خامنه ای را بهم بزند، مدافعان ورشکسته‌ی سلطنت پهلوی، طرفداران مسعود و مریم (مجاهدین خلق)، نیروهای محور مقاومت و چپ‌های متوهمی که رژیم تا بن دندان سرمایه داری ناسالم اسلامی را همچنان ضد امپریالیسم می‌شناسند و همچنان برای نظام اسلامی، در این مسیرمبارزه ضد امپریالیستی نامیدن رژیم، سینه می‌زنند، بار دیگر با بن بست و ورشکستگی تاریخی اسفبار مواجه خواهند شد. هرچند حاکمیت جمهوری اسلامی همچون سلف خویش نظام پهلوی برای بقای خویش همچنان به زمان خریدن مشغولند، در شرایطی که همین خامنه‌ای  در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی و پدافند ارتش مذاکره با آمریکا را هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه ندانست  و مدعی شد: « هیچ تاثیری دررفع مشکلات کشورندارد… «این را باید ما درست بفهمیم؛ این‌جور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل می‌شود. نه خیر، از مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمی‌شود»(۱) خامنه‌ای همچنین در تاریخ سه شنبه ۲۶ فروردین مجداداً با “جزیی” توصیف کردن مذاکرات ایران و آمریکا گفت: «در برجام به اشتباه کشور را شرطی کردیم و این اشتباه نباید تکرارشود» خامنه‌ای گفتگو درعمان را ده‌ها کار وزارت امورخارجه توصیف کرد»(۲) تا پیروزی و شکست آنرا را از سر خود واکند.

حاصل کلام اینکه حاکمیت اسلامی ناخواسته، بالجبار و برای حفظ و بقای حکومت خود، تن به مذاکره با ترامپ و ایالات متحده آمریکا داده است. استمرار این مذاکرات به مانند خود برجام هیچ تاثیری تعیین کننده‌ای در زندگی مردم عادی ندارد. گذشته نشان داد در زمان اوباما و توافق برجام  ۱۵۰ میلیارد دلار پول نقد  وارد کشور شد و هیچ سهمی به مردم نرسید، بلکه هزینه‌ی ساخت تونل‌های غزه، لبنان، سوریه، حشدالشعبی و حوثی‌های یمن و پاپتی‌های نیابتی  دیگر شد و همه هم برباد رفت، مابقی هم سهم دزدان و اختلاسگران و رانت خواران درون نظام گردید. امروز هم از این نشست و برخاست ها چهارعباسی قیمت دلار پائین آمد و فردا دوباره بالا کشیده می شود.

طبقه ما امسال در شرایطی به پیشباز اول ماه مه و دوم مه می‌رود، که زندان، فشار و شکنجه، اعدام به عنوان عاملی برای ترساندن و سرکوب مردم، روز به روز افزایش می‌یابد. نباید فراموش کرد که در ذات و درون این مناسبات منحط اقتصادی، نمادی همه سر فاسد و مخرب وجود دارد که علیرغم افزایش ثروت اجتماعی توسط نیروی کار و زحمت، همچنان فقر، نابرابری، تبعیض و فلاکت از بین نرفته و شکاف طبقاتی پی‌درپی فزونی می‌گیرد. در چنین وضعیتی، گرانی، تورم و فشار اقتصادی و معیشت سخت بر زندگی مردم همچنان سنگینی می‌کند. بیکاری، عدم بازگرداندن کارگران اخراجی، موضوع توجه به وضعیت کارگران قراردادی و پیمانی، دشواری امنیت شغلی و حدت حوادث کارگری در معادن و حرفه پرستاری و ساختمانی همچنان به قوت خویش باقی است و تاسف بارتر اینکه بی خانمانی، گسترش اعتیاد و اختلاس، فقر و بی‌تامینی با انواع بحران‌های معیشتی همچون: نداشتن برق و خاموشی متناوب سراسری، بحران آب، بیکاری زنان و جوانان ‌و بحران‌ها و تخریب زیست‌محیطی، بهره‌مندی از یک زندگی عادی را هم برای اکثریت مردم سخت و پرمشقت ساخته است.

درست درچنین شرایطی حاکمیت ضد کارگری و ضد تشکل مستقل، همه راه‌ها را برای به خیابان کشاندن این مطالبات بی پاسخ مانده این سال‌ها، حتی در روز جهانی اول ماه مه و روز معلم  بسته است.

پس می‌بنیم که حتی برگزاری مذاکرات برای همبستگی کارگران ایجادمانع می‌کند، و موفقیت حکومت در مذاکرات بی شک رویه‌ی ضد طبقه‌ی کارگر حکومت اسلامی را تقویت می‌کند. دراین میان و با ادامه ی مقاومت جامعه در برابر حکومت، این مبارزه تاریخی، آنچه به طبقه ما باز می‌گردد این است که باید متشکل شد، سازمان یافت و طی دو روز به شکل متشکل ازهمدیگر نیروگرفت و در خیابان ماند یا به هر شیوه و تاکتیکی به این مبارزه متشکل دامن زد!

برای طبقه ما راه گریزی نیست که یازده و دوازده اردیبهشت اول ماه مه روز جهانی کارگر، و دوم مه روز معلم، روز رزم و پیکار و اعتراض کارگران و معلمان کشور پیکاری توامان، علیه ستم و استثمار و نابرابری مزدی است و راهی جز یکی شدن و سازماندهی و مبارزه نیست و باید نیرو را با حساب و وارسی و انگاره‌های فکر شده به خیابان کشاند و نیک دریابیم در بیداد نظام اسلامی حق گرفتی است نه دادنی؛ باید آنرا با چنگ و دندان گرفت!

منابع:

۱) بی بی سی فارسی – خامنه‌ای: مذاکره با آمریکا هوشمندانه و شرافتمندانه نیست.

https://www.bbc.com/persian/articles/cde9px5rwjdo

۲) خامنه‌ای: مبارزه با آمریکا ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد – ایندیپندت فارسی

https://www.independentpersian.com/tv

——————————————————————————-