دست‌های خونین جمهوری اسلامی در انفجار بندرعباس مشهود است

ديدگاه

بنابر ادعای منابع محلی و شواهدی که از محل انفجار وجود دارد، تعداد کارگران روزمزدی که روزانه برای بارگیری و تخلیه در شرکت‌های «سینا» و «بتا» و سوله‌های دیگر مشغول به کار بودند بسیار زیاد است. مرگ غم‌بار این گروه از کارگران را به‌سختی می‌شود ثابت کرد؛ چنان‌که در حادثه مرگبار فروریختن متروپل اثبات حضور و وجودشان ممکن نشد و بسیاری‌شان در پارکینگ آب‌گرفته متروپل ماندند و هرگز بیرون آورده نشدند.

ووکاشین پاکروان

دست‌های خونین جمهوری اسلامی در انفجار بندرعباس مشهود است

خبر انفجار بندر رجایی در بندرعباس ایران را غرق ماتم کرد! ده‌ها کشته و هزاران مجروح این حادثه خود گواهی بر فاجعه‌ بزرگیست که ایران زمین متحمل شده است! در ابتدا این فاجعه بزرگ را به خانواده‌ جانباختگان فاجعه و سپس مردم بزرگ ایران تسلیت میگویم و برای بازماندگان آرزوی سلامتی داریم! در این نوشتار به گزارشی از حادثه پرداختم، از خسارت‌های مالی انفجار نوشتم، از قربانی شدن کارگران سخن گفتم و در نهایت به حکومتی پرداختم که مردم خود را قربانی فجایعی می‌کند که عاملش خودش است!

انفجار بندر رجایی، انفجاری که ایران را تکان داد….
هم‌زمانی انفجار در بندر شهیدرجایی با دور سوم مذاکرات دیپلمات‌های جمهوری اسلامی و آمریکا در مسقط و انتشار دود نارنجی از آن‌که خاطره انفجار ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ در بندر بیروت را تداعی می‌کرد ظن خرابکاری یا اقدام تروریستی را هم لابه‌لای اخباری که از این حادثه منتشر می‌شد برجسته کرد. دود حاصل از سوختن «نیتروژن دی‌اکسید» و «نیتریک اسید» زرد و نارنجی و در دمای بالاتر به رنگ قهوه‌ای است و آثار استنشاق آن نیز بر بدن انسان جبران‌ناپذیر است.
در ماجرای انفجار در بندر بیروت علت انفجار ذخیره دو هزار و ۷۵۰ تُن آمونیوم نیترات اعلام شد که به مدت شش سال در گمرک بدون ایمنی کافی نگهداری شده بود. صداوسیما در اعلام نخستین خبرها از حادثه بندر شهید رجایی انفجار یک مخزن آمونیاک را عامل این انفجار اعلام کرده بود.
با این حال به نظر می‌رسد این حادثه بیشتر به آنچه در ۲۹ بهمن۱۳۸۲ در ایستگاه راه‌آهن «خیام» در نزدیکی نیشابور رخ داد شبیه است. حادثه‌ای که در آن ۵۱ واگن شامل ۱۵ واگن گوگرد، ۶واگن بنزین، ۱۰واگن پنبه و ۷واگن نیترات آمونیوم به‌اصطلاح فرار کرد و پس از خارج شدن از ریل دچار آتش‌سوزی و سپس انفجاری شد که شبیه به یک زلزله با بزرگی ۳.۵ در ابعاد ریشتر نمایان شد.
هنوز محل دقیقه وقوع این حادثه مشخص نشده و اظهارنظر مسوولان نیز نشان نمی‌دهد نقطه آغاز آن دقیقاً چه مختصاتی داشته است. خبرنگار صدا و سیما وقوع انفجار مخزن آمونیاک را در نخستین گزارش‌ها از این ماجرا تکذیب کرد و آن را ناشی از انفجار محموله یک کانتینر دانست که نمی‌دانند حاوی چیست. نخستین خبرهایی که از وقوع این انفجار توسط رسانه‌های ایران منتشر شد از بروز حادثه در محدوده عملیات کانتینری سینا در بندر شهید رجایی خبر داد. این محدوده نزدیک به بارانداز میانی این بندر قرارگرفته و توسط شرکت «توسعه خدمات دریایی و بندری سینا» از زیرمجموعه‌های بنیاد مستضعفان اداره می‌شود؛ بنابراین وقوع حادثه در فرض نخست در منطقه غربی این بندر رخ داده‌است. بندر شهید رجایی شامل ۳ بارانداز ۴۰ پست اسکله دارد. با این حال بررسی فیلم‌های منتشرشده نشان از گستردگی و وسعت محدوده انفجار دارد.
در عین حال بررسی فیلم‌هایی از تخریب ساختمان «صدور مجوز یگان حفاظت شهید رجایی» در شرق این منطقه و تخریب ساختمان گمرک در قلب آن گمانه‌زنی درباره محل دقیق وقوع انفجار را سخت‌تر کرد.
انتشار فیلم هوایی از این بندر نشان از آن داشت که دود سیاه از سه نقطه متفاوت در حال تصاعد است؛ بنابراین می‌توان فرض کرد که پس از وقوع انفجار و ورود آسیب به دیگر نقاط نگهداری کانتینرهای حامل مواد قابل اشتعال و خطرناک حریق وسعت یافته است.
برخلاف حوادثی که پیشتر در ایران روی‌داده بود از جمله سقوط هلی‌کوپتر رییس‌جمهور پیشین جمهوری اسلامی که اطلاع‌رسانی فاقد انضباط صورت می‌گرفت حدود ۳ ساعت پس از وقوع این حادثه سازمان مدیریت بحران کشور استاندار هرمزگان و مدیرکل مدیریت بحران این استان را مسوول اعلام هر گزارشی از این حادثه دانست و از سایر مسوولان خواست تا دراین‌باره اظهارنظر نکنند. موضوعی که دادستان کل کشور نیز با تهدید نسبت به نشر اطلاعات نادرست از آن هشدار داد.
با این حال سخنگوی دولت مسعود پزشکیان، با تاکید بر این که «درباره علت وقوع حادثه باید صبر کنیم تا کارهای کارشناسی لازم انجام شود» از رسانه‌ها خواست تا «از اعلام نظر در حد گمانه‌زنی پرهیز کنند».«فاطمه مهاجرانی» در عین حال به ایرنا گفته است: ۲۷ نفر از مصدومان نیاز به جراحی داشته‌اند.
در همین حال «بابک محمودی» رییس سازمان امداد و نجات کشور نیز در توصیف این حادثه توضیح داده‌است: شدت انفجار به حدی بود که منجر به شکسته شدن شیشه‌ها در محدوده بندر شد و همین امر سبب بالا رفتن میزان جراحت‌ها و مصدومان شده است.
با توجه به مسطح بودن محدوده منطقه ویژه اقتصادی شهید رجایی و دپوی کانتینر و ماشین‌آلات به نظر می‌رسد انفجار به شکلی دایره‌وار اجسام پیش رو را به اطراف پرتاب کرده و موجب خسارات بعدی شده‌باشد.
طبق دستوری که مسعود پزشکیان رییس‌جموری ایران به وزیر کشور داده او موظف به بررسی موضوع شده و ساعاتی پس از وقوع حادثه به بندرعباس رفته و از سوی دیگر وزیر راه و شهرسازی نیز در بندر شهید رجایی حاضرشده است. در همین زمان رییس‌مجلس نیز گروهی از نمایندگان را موظف به بررسی علل بروز این حادثه کرده‌است. پیش‌تر در حوادثی چون خروج قطار یزد- مشهد، ریزش ساختمان متروپل، حریق در بیمارستان گاندی و آتش‌سوزی مرکز ترک اعتیاد لنگرود نیز وزیر کشور بلافاصله در محل حاضرشده بود اما ارزیابی و بررسی هیچ‌یک از این حوادث به نقطه مطلوبی نرسید.
با این حال اظهارنظر درباره علل بروز این حادثه به پس از خاموش شدن حریق موکول شده بود و این در حالی است که با فرارسیدن شب خبرها حکایت از گسترش آتش‌سوزی به سایر محدوده دپوی کانتینرها دارد.
آنچه تا این لحظه از ظاهر وقوع انفجار در بندر شهید رجایی بر پایه اخبار منتشرشده می‌توان گفت بروز حادثه در کانتینرهای حامل مواد خطرناک از جمله مشتقات نیتروژن بوده‌است. این ظن را دود نارنجی متصاعد همین یادآور حادثه فرار واگن‌های باری از ایستگاه ابومسلم در نزدیکی نیشابور و بروز حادثه و سپس انفجار آن در ایستگاه خیام در ۷ کیلومتری نیشابور در سال ۱۳۸۲ است. آتش‌نشان‌هایی که ابتدا به محل حادثه همجوار با روستای «ده‌نو» رسیدند بدون اطلاع از بار واگن‌ها صرفا با آب شروع به خاموش کردن حریق کردند، غافل از آن‌که ترکیبات شیمیایی واگن‌ها پس از حریق اولیه منجر به انفجاری شد که ۳۵۲ کشته و ۴۶۹ مجروح برجا گذاشت.
به گفته فرمانده امدادی این حادثه هیچ‌گاه مشخص نشد مالک محموله‌ای که شامل این ۵۱ واگن می‌شد چه شخص یا ارگانی بوده‌است و چرا از اعلام محتویات آن در بارنامه خودداری کرده‌است. این ۵۱ دستگاه واگن باری به ترتیب شامل ۴ واگن اول خالی، ۵ واگن بعدی بنزین، ۱۰ واگن پنبه، ۱ واگن بنزین، ۹ واگن گوگرد، ۷ واگن کود نیترات آمونیوم، ۲ واگن خالی، ۸ واگن گوگرد و ۵ واگن انتهایی خالی بود.
دکتر «داود رشتچیان» استاد مهندسی ایمنی و فرایند دانشگاه شریف در توصیف آنچه در انفجار نیشابور روی‌داده تاکید کرده‌است: هنوز باگذشت سال‌ها از زمان وقوع این حادثه مشخص نیست چه عاملی باعث بروز آن بوده و هنوز هیچ کس مسوولیت این حادثه را به عهده نگرفته است. هیچ دیتا و اطلاعات یا مقاله‌ای دراین‌باره منتشرنشده است. این در حالی است که ما در همه دنیا شاهد وقوع حوادث هستیم. حوادث مختص کشور ما نیست؛ اما ما از حوادث درس نمی‌گیریم و در بهبود روش‌ها فعالیتی صورت نمی‌دهیم.
باوجود آن‌که پس از وقوع حادثه پلاسکو رییس‌جمهور وقت دستور تهیه گزارشی ملی تحت همین نام را به دانشگاه تربیت مدرس داد اما حاصل بررسی‌های صورت گرفته در این گزارش نیز هیچ‌گاه به ضمانتی برای کاهش حوادث منجر نشد کما این که بعد از وقوع حادثه پلاسکو با فروریختن ساختمان متروپل آبادان بار دیگر بحث ایمنی و عدم اجرای آن برجسته شد.
بررسی حوادث حریق در بیمارستان‌های کشور نیز شامل مجموعه حوادثی است که نشان می‌دهد جمهوری اسلامی هیچ درس‌آموخته‌ای از کشته‌ شدن ۱۹ نفر در مرکز درمانی «سینا اطهر شمیران» و مراکز مشابه دیگر نظیر «بیمارستان گاندی تهران» و بیمارستان قایم رشت به کار نبسته‌است.
نمونه دیگری از حریق‌های مهم در سال‌های اخیر آتش‌سوزی در پتروشیمی بوعلی در بندر ماهشهر بود که پس‌ازآن نیز به درستی گزارش چرایی وقوع حادثه و راهکارهای جلوگیری از آن داده نشد.
در چنین شرایطی که مهندسی ایمنی و همین‌طور مهندسی اچ.اس.ایی تشکیل شده است. به طور کلی اچ. اس.ایی شامل قوانین، مقررات و فرآیندهایی که جهت ایمنی کارگران و پیمانکاران در محیط کار، آتش نشانی، حفاظت از محیط زیست و همچنین حفاظت از محیط پیرامون در برابر خطرات است.) در ایران هنوز جایگاه موثری ندارد دود نارنجی انفجار بندر شهید رجایی به سرعت با دود حاصل از انفجار ۱۳۹۹ در بندر بیروت مقایسه شد. جایی که دو هزار و ۷۵۰ تُن آمونیوم نیترات به شکلی غیر اصولی انبارشده بود. با این حال باید منتظر روزهای آینده بود تا ابعاد بیشتری از حادثه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ در بندر شهید رجایی مشخص شود. ابعادی که همانند همیشه میتواند قلب مردم را تکان دهد که نشان می‌دهد مردم ایران برای حاکمان اصلا جانشان ارزشی ندارد و حکومت برای بقای خود آنان را قربانی میکند!

خسارت‌های مالی انفجار بندرعباس
سجاد محمدی، معاون سابق امور مهندسی و توسعه زیربنایی سازمان بنادر و کشتی‌رانی، اما در این رابطه می‌گوید تخمین زده می‌شود هر روز تعطیلی این اسکله حدود ۲۵ میلیون دلار به اقتصاد ایران زیان وارد می‌کند.
اسکله شهید رجایی، شاهرگ اقتصادی اسکله شهید رجایی، به‌عنوان بخش کلیدی بندر شهید رجایی در بندرعباس، بیش از ۲ هزار هکتار وسعت و ۱۹ هکتار انبار مسقف دارد.
اسکله شهید رجایی نه‌تنها به‌عنوان مرکز اصلی تجارت دریایی ایران شناخته می‌شود، بلکه با اتصال به شبکه‌های حمل‌ونقل ریلی و جاده‌ای، نقش مهمی در تسهیل ترانزیت کالا به کشورهای همسایه و منطقه ایفا می‌کند.
ساعتی پس از انتشار خبر وقوع انفجار در اسکله شهید رجایی، خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، در گزارشی ادعا کرد که بندر رجایی سهم چندانی از واردات کالاهای اساسی ندارد. در این گزارش آمده بود: «بررسی آمارهای گمرک حکایت از آن دارد که سهم بندر شهید رجایی از واردات کالاهای اساسی زیاد نیست و تنها نزدیک به ۸ درصد از مجموع کل کالاهای اساسی وارداتی به کشور را به خود اختصاص داده است.
بیش از ۵۸ درصد از واردات کالاهای اساسی به کشور از طریق گمرک بندر امام خمینی (ره ) صورت می‌گیرد. همچنین نزدیک به ۱۳ درصد از واردات کالاهای اساسی نیز به بندر امیرآباد در استان مازندران اختصاص دارد. گمرکات نوشهر، چابهار و بندر انزلی نیز در رتبه‌های بعدی قرار دارند.»
این در حالی‌ست که بر اساس اخبار و اسنادی که تا روز 5اردیبهشت ۱۴۰۴ در رسانه‌ها منتشر شده بندر شهید رجایی مهم‌ترین بندر صادراتی ایران است و به لحاظ واردات هم بعد از بندر امام خمینی، دومین بندر بزرگ است.
در سالنامه سال۱۴۰۲ «سازمان بنادر و دریانوردی ایران»، نیز آمده که سالانه حدود ۴۵ میلیون تن کالا از این بندر صادر و حدود ۱۰ میلیون تن کالا وارد می‌شود.
بر اساس اطلاعات منتشر شده، ظرفیت اسکله شهید رجایی تنها در طی یک سال افزایش قابل توجهی یافته است و مطابق آخرین آمار سازمان بنادر و دریانوردی ایران، در سال ۱۴۰۳ حدود ۸۰ میلیون تن کالا در این اسکله تخلیه یا بارگیری شده‌ است.
همچنین بر اساس آماری که در رسانه‌های ایران منتشر شده از ۲۵ تن کالای اساسی وارداتی به ایران، بیش از دو میلیون تن از طریق اسکله شهید رجایی وارد می‌شوند. کالاهایی مانند گندم، برنج، روغن خام و انواع روغن خوراکی، شکر، گوشت قرمز و مرغ، نهاده‌های دامی، دارو و تجهیزات پزشکی حیاتی و … کالاهای اساسی خوانده می‌شوند.
پس از وقوع انفجار در اسکله شهید رجایی تمامی فعالیت صادرات و واردات این پایانه اقتصادی متوقف شد و گمرک ایران از کلیه شرکت‌های طرف قرارداد خواست ارسال محموله‌های تجاری به این بندر را متوقف کنند. همچنین اعلام شد که برخی کشتی‌های حامل اقلام وارداتی به بنادر دیگر از جمله بندر امام خمینی هدایت شده‌اند.
ظهر روز یکشنبه اما ادعا شد «با حضور فرود عسگری، معاون وزیر اقتصاد و رییس کل گمرک ایران به همراه تیم فنی و پشتیبانی گمرک در گمرک شهید رجایی» عملیات ترخیص کالاها از گمرک بندر رجایی بار دیگر از سر‌گرفته شده است.
همزمان ویدیویی از «فرزانه صادق»، وزیر راه و شهرسازی منتشر شد که ادعا می‌کرد از چهارده زون اسکله شهید رجایی تنها یک زون آسیب دیده و دیگر بخش‌های این اسکله مشغول به کار هستند. در تصاویر مورد اشاره وزیر راه و شهرسازی اما تنها تراکتور یا لیفتراک‌هایی دیده می‌شود که بدون حمل بار، مشغول ورود و خروج به صحنه هستند.
از سوی دیگر بر اساس اخباری که منابع محلی اعلام کردند که تا شامگاه یکشنبه ۷ اردیبهشت، آتش همچنان در اسکله شهید رجایی به صورت کامل مهار نشده و مشخص نیست چند درصد از ظرفیت بارگیری و نگهداری کالاها در این بندر بر اثر انفجار روز شنبه دچار آسیب شده است. همچنین از میزان خسارت انفجار به محموله‌های تجاری موجود در بندر هم تا کنون برآوردی منتشر نشده است.
در رابطه با تاثیر انفجار روز شنبه اسکله شهید رجایی بر اقتصاد ایران، آرزو کریمی خبرنگار آزاد با اشاره به افزایش پنج‌هزار تومانی قیمت هر دلار در ایران پس از انفجار اسکله شهید رجایی، توضیح داد: «به رغم ادعاهای مسوولان با توجه به تصاویر منتشر شده در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، طیف وسیعی از کالاها از جمله موادغذایی، تجهیزات پزشکی، خودرو و …آسیب دیده‌اند.»
سجاد محمدی، معاون سابق امور مهندسی و توسعه زیربنایی سازمان بنادر و کشتی‌رانی، نیز در این رابطه گفت: «تصاویر کانتینرهای دپو شده روی هم را دیده‌اید؟ تصاویر مربوط به دپوی کالای اساسی مانند گوشت قرمز و تجهیزات پزشکی کنار خودروهای وارداتی را چطور؟ نگهداری این کالاها در کنار هم نشان دهنده اوج آشوب حاکم بر این اسکله بود. متاسفانه به همین دلیل نمی‌توانیم تخمین دقیقی در رابطه با میزان آسیب وارده بر کالاهای دپو شده بزنیم.»
او ادامه داد: «در کنار از بین رفتن این کالاهای اساسی مشکلات بعدی مانند کمبود برخی اقلام از روزهای آینده در بخش‌های مختلف کشور خود را نشان خواهد داد.» به گفته معاون سابق امروز مهندسی و توسعه زیربنایی سازمان بنادر و کشتی‌رانی، همچنین بیمه‌های البرز و سینا که طرف اصلی قرارداد کالاهای این اسکله بودند، نیز با بحران‌های جدی مالی مواجه خواهند شد که عوارض آن ممکن است تا مدتی پنهان بماند ولی با گذشت چند ماه تاثیر گسترده آن لمس خواهد شد.

ضرر هنگفت تعطیلی اسکله شهید رجایی
بر اساس آمار رسمی گمرک ایران، در صادرات غیرنفتی از طریق بندر شهید رجایی به ۸۷ کشور مختلف انجام شده است که در مجموع ارزآوری معادل ۸ میلیارد و ۹۴۳ میلیون دلار برای کشور به همراه داشته است. سجاد محمدی در گفت‌وگو با ایران‌وایر با اشاره به تغییر نرخ ارز در کنار افزایش میزان واردات و صادرات، گفت پیش‌بینی می‌شد که مجموعه درآمد ارزی ایران از اسکله شهید رجایی در سال ۱۴۰۴ از ۹ میلیارد دلار فراتر رود؛ یعنی تقریبا نزدیک به ۲۵ میلیون دلار در روز.
البته طرح توسعه فاز دوم بندر شهید رجایی قرار بود امسال به بهره برداری برسد که به گفته این معاون سابق سازمان بنادر و کشتی‌رانی، پس از انفجار روز شنبه، مشخص نیست چه میزانی آسیب دیده است و چه زمانی به بهره برداری خواهد رسید.
انفجار ۶ اردیبهشت اسکله شهید رجایی، فارغ از صدمه اقتصادی آن به طیف وسیعی از کارگران و کارکنان این اسکله نیز صدمه زده است. آسیب‌های وارده به این افراد و خانواده‌های آنان از جمله مواردی است که ابعاد گوناگون آن در روزهای آینده مشخص می‌شود. کارگرانی که به دلیل آسیب‌های جدی، امکان بازگشت به بازار کار را برای مدتی طولانی یا شاید برای همیشه از دست داده‌اند و معیشت تعداد قابل توجهی از خانواده‌های آنان دچار بحران‌های جدی خواهد شد.


کارگران قربانی اصلی انفجار بندرعباس
خیلی‌ها گم شدند. خیلی از کارگران که اسمشان هیچ جا ثبت‌نشده، چون اغلبشان کارگرهای مهاجر و بی شناسنامه بودند که برای درآوردن یک‌لقمه‌نان با هر شرایطی که بود کار می‌کردند. از کی بگم؟ از قادر و سعید یا از جاسم و حمیدرضا؟ هیچ‌کدام حتی لنگه‌کفشی ندارند.
بنابر گزارشاتی که دریافت کرده‌ام بیشتر کارگران اهالی شیرآباد و لوتک و روستاهای سراوان و سرباز بودند! کارگرانی که حتی جا و مکانی برای ماندن نداشتند در گرمای این بندر در محوطه و اطراف اسکله می‌خوابیدند یا در «ایست کار» چندساعتی اگر جا بود استراحت می‌کردند. نه اینکه کسی را نداشته باشند. ولی کی به آن‌ها جواب می‌دهد؟ خانواده بعضی‌هایشان حتی نمی‌دانند او کجا کار می‌کرده. جزو آمار ثبت‌شده اسکله نیستند. چیزی هم از آن‌ها پیدا نشده. خانواده‌های چند نفرشان آمدند و دست‌خالی برگشتند.»
آمارهای رسانه‌های حکومتی می‌گوید در فاجعه انفجار اسکله رجایی بیش از ۷۰ تا ۱۰۰ نفر جان خود را ازدست‌داده‌اند، این آمار شمار مفقودشدگان را ۲۲ نفر اعلام می‌کند اما بنابر ادعای منابع محلی و شواهدی که از محل انفجار وجود دارد، تعداد کارگران روزمزدی که روزانه برای بارگیری و تخلیه در شرکت‌های «سینا» و «بتا» و سوله‌های دیگر مشغول به کار بودند بسیار زیاد است. مرگ غم‌بار این گروه از کارگران را به‌سختی می‌شود ثابت کرد؛ چنان‌که در حادثه مرگبار فروریختن متروپل اثبات حضور و وجودشان ممکن نشد و بسیاری‌شان در پارکینگ آب‌گرفته متروپل ماندند و هرگز بیرون آورده نشدند.
«اسماعیل حاجی‌زاده» دبیر اجرایی خانه کارگر استان هرمزگان نیز در گفتگو با «ایلنا» نامشخص بودن آمار کارگران کشته و مفقودشده روزمزد در فاجعه اسکله رجایی را تایید کرده و گفته است: «مشخص نیست واقعا کارگران روزمزد بلوچ و سیستانی که فوت‌شده‌اند، چند نفر هستند. دیروز برای پیگیری این موضوع نشستی در اداره کار برگزار شد و مساله را دنبال کردیم؛ تعدادی از این کارگران ممکن است شناسنامه نداشته باشند اما موضوع این است که آن‌هایی که شناسنامه داشتند هم موقع حادثه همراهشان نبوده ضمن اینکه هویت کارگران روزمزد ثبت نمی‌شود و کارفرمای ثابتی ندارند. کار این کارگران بارگیری و تخلیه بوده و فهرستشان جایی نیست؛ تعدادی از مفقودان از این‌ها هستند.»
یک منبع آگاه در دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس هم از محدودیت‌های اطلاع‌رسانی اعمال‌شده می‌گوید: «دستور اکید به وزارت بهداشت و تمام سازمان‌های وابسته داده‌اند که از انتشار هرگونه آمار درباره تعداد مجروحان و فوتی‌ها و باقی خسارات جانی انفجار اسکله خودداری کنند برای همین هم تعداد کشته‌ها از ۷۰ بالاتر نرفته. از این ۷۰ نفر فقط ۱۹ نفر هویتشان مشخص‌شده است. هنوز هم بیرون بیمارستان محمدی صدها نفر هستند که دنبال گمشده‌هایشان می‌گردند.»
روز ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ یک منبع آگاه خبر داد پیکر کارمند مفقودشده اسکله شهید رجایی به نام «اسماعیل تاجیکی» با آزمایش دی‌ان‌ای تشخیص داده‌شده و او هم یکی از قربانیان فاجعه انفجار است. روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت اکبر تاجیکی برادر این جوان خبر پیدا شدن پیکر برادرش را تایید کرد و گفت: «پیکر بی‌جان برادرم اسماعیل را در حالی پیداکرده‌اند که پس از کمک به مجروحان حادثه انفجار، در زمان بازگشت بین دو کانتینر پارک شده در اسکله گیر افتاده و به دلیل انفجارهای بعدی جان خود را ازدست‌داده است.»
اسماعیل تاجیکی متولد ۱۳۷۵ کارمند اسکله شهید رجایی بندرعباس متاهل و در انتظار به دنیا آمدن فرزندش بود. برادر این مرد جوان پیش‌تر تایید کرده بود که او پس از انفجار «زنده و در حال کمک‌رسانی به مجروحان دیگر» رویت شده است اما بعد تلفنش از دسترس خارج شده و خبری از او نیست.
سید جواد میرهادی روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴در چهارمین روز پس از فاجعه اعلام کرد که جستجو برای مفقودان از امروز با حضور ۵۰ گروه امدادی آغازشده است. او گفته است خانواده‌ها برای تشخیص هویت اجساد شناسایی نشده به اداره کل پزشکی قانونی هرمزگان مراجعه کنند. مراجعه‌ای که برای بعضی از چشم‌انتظاران اسکله بی‌نتیجه است.
به وضوح میبینم که انفجار بندر رجایی در بندرعباس مانند همیشه کارگران را قربانی کرد و جمهوری اسلامی همان‌گونه که در زندگی روزمره کارگران را قربانی میکند اکنون نیز در انفجار بندرعباس هم مردم عادی را قربانی کرده است

انفجار بندرعباس بار دیگر نشان داد حکومتی در ایران است که مردم ایران را قربانی فجایع خود می‌کند!
از انفجار اسکله رجایی در بندرعباس، چندین روز می‌گذرد. هنوز آمار قابل اتکایی از منابع رسمی درباره شمار جان باخته‌گان و افراد زخمی و مفقودشده منتشر نشده است. مقامات حکومتی می‌گویند که انفجاری را که در آن به‌گفته خودشان ۷۰ تا ۱۰۰ نفر کشته شده‌ و ده‌ها نفر مفقود و صدها نفر مجروح شده‌اند «بزرگ» نکنید. دادستانی تهران علیه منتشرکنندگان اخبار بندرعباس، اعلام جرم کرده است. مردم و کاربران شبکه‌های اجتماعی اما حکومت را مقصر می‌دانند، از اعلام یک روز عزای عمومی برای بندرعباس و ۵ روز عزای عمومی برای «سیدحسن نصرالله»، رهبر کشته‌شده حزب‌الله لبنان و پیام تسلیت با تاخیر خامنه‌ای و «طلب رحمت» او خشمگین‌اند.
در همان ساعات اولیه انفجار، ویدیوها و تصاویر دردناکی از مردمی که دربه‌در به‌دنبال نشانی از عزیزان خود بودند، بیمارستان‌هایی که پر شده بودند از مجروحان این حادثه، واکنش‌های بسیاری را برانگیخت.
غم شهروندان از بلایی که بر سر عزیزان، همشهری‌ها و با گسترش واکنش‌ها به دیگر نقاط ایران و جهان، بر سر هموطنانش آمده بوده، تبدیل به خشم شد وقتی که خامنه‌ای در پیام تسلیت بعد از یک روز سکوت، برای کشته شدگان، «طلب رحمت» می‌کرد. «مسعود پزشکیان»، رییس جمهور به یک مجروح بستری روی تخت بیمارستان می‌گفت، «من اگر جای تو بودم، همین الان پا می‌شدم می‌رفتم.»
بعد از آن موج انکار درد و رنجی که مردم در آن بودند از سوی مسوولان حکومت شروع شد. مثلا «فرزانه صادق»، وزیر راه و شهرسازی پزشکیان که به بندرعباس رفته بود، گفت که زندگی مردم در این شهر، عادی است.
همزمان اخباری هم منتشر می‌شد که قوه قضاییه علیه کسانی‌که اخبار درد و رنج مردم را بازتاب می‌دادند، اعلام جرم کرده است. خبرگزاری «میزان»، رسانه قوه‌ قضاییه یک روز بعد از انفجار بندر رجایی اعلام کرد که در پی انتشار «برخی مطالب و روایت‌های متفاوت درباره حادثه بندر رجایی بندرعباس»، دادستانی تهران علیه تعدادی از رسانه‌ها و فعالان فضای مجازی اعلام جرم کرده و برای آن‌ها پرونده قضایی تشکیل شده است. این رسانه همچنین نوشت به برخی دیگر از رسانه‌ها و کاربران فضای مجازی نیز در این زمینه تذکر داده شده است. دادستانی کل کشور هم همان روز انفجار و در حالی‌که مردم بندرعباس بنا بر روایت‌های شاهدان عینی در خاک و خون بودند، در اطلاعیه‌ای هشدار داد که رسانه‌ها و فعالان فضای مجازی باید از پرداختن به موضوعاتی که «امنیت روانی جامعه» را مخدوش می‌کند، خودداری کنند.
اما داستان سانسور به همین‌جا ختم نشد. در حالی‌که نهادهای رسمی اطلاعات مربوط به علت انفجار را سانسور کرده و به افکار عمومی ایران که به دنبال دلیل این انفجار بود، بی‌اعتنایی می‌کردند، در خبرگزاری رسمی «ایسنا»، به نقل از گمرک ایران، خبری درباره محموله منفجر شده در بندر رجایی منتشر شد، اما ساعتی بعد این خبر حذف شد. در متن خبر ایسنا آمده بود که محموله منفجر شده در اختیار گمرک نبوده است، روایتی که با احتمال انفجار سوخت موشک‌های بالستیک متعلق به سپاه که از همان ساعت‌های اولیه مطرح بود، می‌توانست همخوانی داشته باشد.
همه این‌ها البته احتمال بود و است، چون تاکنون مقامات رسمی درباره علت انفجار اطلاع‌رسانی نکرده‌اند. تنها گمانه‌زنی‌هایی از سوی کارشناسان و بعضا برخی نهادهای دولتی منتشر شده که با توجه به خبر «انتشار گازهای سمی» که از سوی هلال احمر بیرون آمد، احتمال انفجار سوخت موشک‌های بالستیک را قوی‌تر می‌کرد.
گزارش‌ها درباره تلاش حکومت برای کوچک نشان دادن انفجار بندر رجایی در روزهای اخیر ادامه داشته است. بر اساس گزارش‌های رسیده، شماری از روزنامه‌نگاران پیام‌هایی را دریافت کرده‌‌اند که در آن به آن‌ها گفته شده به‌منظور «خودداری از بزرگ‌نمایی»، از اصطلاح «حادثه در پایانه کانتینری سینا در اسکله رجایی» استفاده کنند.
یک فعال مدنی در ایران که به‌دلایل امنیتی نخواسته نام او منتشر شود می‌گوید که مجموعه رفتارهای مسوولان حکومتی، عدم اطلاع‌رسانی دقیق و سانسور اخبار و همچنین برخورد با فعالان شبکه‌های اجتماعی که تصاویر و «رنج واقعی» مردم را منعکس می‌کنند، موجی از خشم را ایجاد کرده است: «رفتار مسوولانه‌ای نداشتند. در هیچ حادثه‌ای نداشتند. مثالش زلزله‌ها یا سیل‌های سال‌های گذشته است که خودشان کاری برای مردم نکردند که هیچ حتی کمک‌هیا خارجی را هم دریافت نمی‌کردند.»
او به اظهارات وزیر کشور مبنی بر عدم استفاده از هواپیماهای روسی برای اطفای حریق بندر رجایی نیز اشاره کرده و می‌گوید: «وزیر کشور می‌گوید هواپیمای روسی برای خاموش کردن آتش نیامده. ولی رسانه‌های اصولگرا دروغش را فاش کردند و تصاویر این هواپیماها را منتشر کرده‌اند. همین رفتارها مردم را به نقطه‌ای کشانده که حکومت را مسوول و مقصر می‌دانند.»
اشاره این فعال مدنی به گزارش‌هایی است که در پی اظهارنظر وزیر کشور، «اسکندر مومنی»، در رسانه‌های داخلی ایران منتشر شد. برای مثال، «تابناک» در گزارشی نوشته که ساعاتی بعد از اظهارات مونی مبنی بر نبودن هواپیماهای روسی در عملیات اطفای حریق، سفارت روسیه در ایران ویدیوهایی را از هواپیماهایشان منتشر کرده است.
با همه این‌ها، چهارشنبه ۱۰اردیبهشت۱۴۰۴، مسعود پزشکیان گفته است که «شناسایی علت وقوع سانحه بندر رجایی مقدم بر شناسایی مقصر حادثه است» و «اگر به دنبال مقصر باشیم انگیزه بیشتری برای پنهان‌کاری وجود خواهد داشت.»
از زمان وقوع این انفجار و تلاش مردم و افکار عمومی برای یافتن حقیقت، بحث مسوولیت حکومت در حوادث و نحوه مدیریت بحران بار دیگر مطرح شده است. «حسین رئیسی»، حقوق‌دان و استاد دانشگاه «کارلتون» کانادا که در شبکه‌های اجتماعی درباره مسوولیت حقوقی و کیفری حکومت در انفجار بندر رجایی نوشته، می‌گوید: « صرف نظر از این‌که منشا حادثه چیست، مسوولیت مراقبت از جان و مال مردم در جامعه، در وهله نخست متوجه حکومت است.»
او با تاکید بر این‌که افشای حقیقت درباره منشا این انفجار، مهم است، می‌گوید: «منشا می‌تواند انفجار سوخت موشک بالستیک یا هر ماده زود اشتعال و انفجاری بوده باشد یا حتی می‌تواند بر اساس یک خرابکاری عمدی باشد، اما صرف نظر از منشا حادثه که باید صبر کرد تا مشخص شود، از نظر حقوقی مسوولیت متوجه حکومت است.»
به گفته او، چه بخش قانون‌گذاری، چه بخش اجرایی و چه نیروهای مسلح حکومت، همواره باید به‌گونه‌ای رفتار کنند که مردم را از خطر، چه خطر جانی و چه مالی، به دور نگه دارند: «در این حادثه می‌توانیم به روشنی ببینیم که مراقبت‌های لازم در رابطه با جادادن مواد قابل اشتعال و غیرمشتعل در کنار هم، این امکان را داشتند که کانتینرها را از هم جداسازی کنند ولی نکرده‌اند و در نتیجه رفتاری که می‌تواند منتسب به سپاه و نیروهای امنیتی باشد، نمی‌توان مسوولیت را متوجه جای خاصی کرد.»
آقای رئیسی توضیح می‌دهد: «حاکمیت وظیفه‌اش محافظت از جان و مال مردم است و باید زمینه‌های بروز خطر و آسیب را شناسایی کند. وظیفه و مسوولیت ذاتی‌اش این است که محیط خطر را شناسایی کند و خطر را از بین ببرد یا کاهش دهد.این‌جا حکومت مسوولیتش را انجام نداده است. باید پرسید مسوولیت به‌عهده که بوده است؟»
این حقوق‌دان ایرانی می‌گوید: «به‌طور روشن، حادثه‌ای رخ داده که در آن مواد قابل اشتعال فوری به هر دلیلی به وسیله آتش شعله ور شده و جان بسیاری را گرفته و اموال بسیاری را نابود کرده. در یک محیط بندری، طبیعی است که کالاهای مختلف ترانزیت شود ولی اگر مشخص شود که چه کالایی قابل اشتعال است، امکان نظارت هم هست. احتمالا لاپوشانی رخ داده و کالاهای اظهارشده، به دروغ کالای عادی اعلام شده است.»
او با تاکید بر این‌که این لاپوشانی، «مساله را از مسوولیت مدنی حکومت، تحت عنوان مراقبت از جان شهروندان، به مسوولیت کیفری تبدیل می‌کند که در آن فضا را با تقلب تغییر داده و جان مردم را به‌خطر انداخته‌اند»، می گوید: «این‌جا مسوولیت کیفری، به‌عنوان مسبب در جنایت مطرح می‌شود و مسوولان حکومت به‌عنوان کسانی که باعث قتل عمدی شهروندان شدند باید مورد محاکمه قرار گیرند.»
آقای رئیسی همچنین تاکید می‌کند: «مردم می‌توانند پیگیری کنند. حکومت و عوامل حکومت، در رابطه با وظایف‌شان حق ندارند از امکانات معمولی برای موضوعاتی مثل حوزه موشکی و نظامی استفاده می‌کنند.»
به گفته حسین رئیسی، شهروندانی که عزیزان‌شان را از دست دادند یا مال و جان شان آسیب دیده می‌توانند «شکایت کیفری کنند، نه فقط برای مطالبه دیه، بلکه برای مجازات کردن عواملی که باعث بروز این خسارت‌ها شده‌اند»: «می‌توانند شکایت‌های دسته‌جمعی قتل و بروز جنایت را مطرح کنند و به حکومت اجازه ندهند با گزارش‌ها و روش‌های نادرست خود از مسوولیت شانه خالی کند.»
این وکیل حقوق‌بشری ادامه می‌دهد: «مسوولیت باید متوجه دانه درشت‌ها باشد، نه فقط عده‌ای پایین دستی. دانه درشت‌هایی که برای این شیوه اداره بندر سیاست‌گذاری کردند، مسوول وارد و صادر کردن مواد مختلف هستند و آن‌هایی که آگاه هستند به محیط خطر.»
به گفته آقای رئیسی، شکایت مردم می‌تواند شامل هر دو جنبه مدنی و کیفری باشد: «حکومت هم باید جبران خسارت کنند و هم متحمل مجازات شوند، بابت رفتارهای پرخطری که انجام دادند و شهروندان را در موقعیت خاص خطرناک قرار داده‌اند، باید پاسخگو باشند. البته این جدا از بحث تعمد است که قضیه را به سطح خیلی بالاتری از مسوولیت کیفری می‌رساند که الان نمی‌‌توان گمانه زنی دقیق در آن باره داشت.»
«موسی برزین»، حقوقدان و مشاور حقوقی هم در این باره می‌گوید در انفجار بندر رجایی، دو نوع مسوولیت متوجه حکومت است: کیفری و حقوقی یا مدنی. او توضیح می‌دهد: «در قانون جزا داریم که اگر در نتیجه سهل‌انگاری و بی‌مبالاتی اتفاقی بیافتد، به خصوص این‌که ضرر جانی و جسمی به بار بیاورد، جرم است. اگر این بی‌مبالاتی بحث عمد هم می‌تواند مطرح شود. اما اطلاعاتی نداریم که چقدر عمدی بوده، اما حتی اگر فرض بگیریم که در اثر عدم رعایت نکات ایمنی این اتفاق افتاده، حکومت در وقایع بعدی مربوط به این که نتوانستند آتش‌سوزی را مهار کنند هم مسوولیت کیفری دارد و می‌توان بحث جنایت شبه عمد را مطرح کرد.»
آقای برزین ادامه می‌دهد: «یعنی نسبت به کسانی که کشته شدند قتل شبه عمد و نسبت به کسانی‌که مجروح شدند، جراحت غیرعمد اتفاق افتاده است. در این جا هر کسی که دخیل در این بی‌مبالاتی بوده، از مدیران گرفته تا کارکنان و آن‌هایی‌ که بازرس بودند و تذکرات لازم را ندادند و هرکسی که مسوولیت دارد و در مسوولیت خود بی‌مبالاتی کرده، از جنبه کیفری هم مسوول است.»
به گفته این وکیل حقوق‌بشری، «در جنبه کیفری هم بحث مجازات حبس مطرح است و هم بحث دیه.» موسی برزین تاکید دارد: «چنان‌چه بی‌مبالاتی اثبات شود، طبیعتا در مقابل هر خسارتی که وارد شده، افراد مسوولیت دارند. بنادر حتما بیمه دارند و بیمه خسارت‌ها را پرداخت می‌کند. اما، در این واقعه ما شاهد یک پرونده خیلی سنگین در دستگاه قضایی خواهیم بود. در حین بررسی پرونده، شعبه‌ها باید استعلام‌های لازم را بکنند و کارشناسان خود را بفرستند، حتی خود بازپرس باید برای بررسی آن‌جا حاضر شود و شاهد پروسه واقعا زمان‌بری خواهیم بود.»

برآیند
پس از وقوع انفجار از مردم عادی تا فعالان مدنی، فعالین اپوزیسیون و هنرمندان همگی پیام تسلیت ارسال کردند! اما تسلیت گفتن کافی نیست! عامل فاجعه را باید شناخت و علیه آن بود! تمام شواهد به ما نشان میدهد عامل انفجار سوخت موشک ارسالی از چین است که به گفته مسئول بندر سینا پنهانی به عنوان کالای معمولی‌ وارد بندر شده و نگهداری شده است و این فاجعه را بر میهن اسیر ما رقم زده است!
این بار نخست نیست که مردم ایران قربانی سیاست‌های جمهوری اسلامی می‌شوند! از سینما رکس پیش از فاجعه شوم بهمن ۵۷ تا کشتی سانچی و از آتش‌سوزی پلاسکو تا فروریختن متروپول آبادان و از شلیک عمدی به هواپیمای مسافربری تا اکنون انفجار بندر رجایی نشان میدهد که برای جمهوری اسلامی حاکم بر ایران جان مردم ارزشی ندارد!
سکوت ۳۳ ساعته علی خامنه‌ای رهبر حکومت حاکم بر ایران و بدون تسلیت گفتن به مردم ایران و اعلام عزای عمومی با تاخیر و تحت فشار افکار عمومی هم خود نشان میدهد رژیم جمهوری اسلامی نه تنها مردم ایران بلکه حتی ایران هم برایش ارزشی ندارد و تنها به بقای حکومت خود می‌اندیشد!
هر لحظه سکوت ما در واقع مهر تاییدی است به ادامه این فجایع! هر گفتن پیام تسلیت بدون آن که ما عامل این فاجعه یعنی جمهوری اسلامی را معرفی کنیم چیزی جز چشم‌پوشی و حتی همدستی در این جنایت نیست! باید دانست موجودیت جمهوری اسلامی برای ایران برابر شده با نابودی ایران و ایرانی! باید سکوت را شکست و علیه این حکومت ضدایرانی به میدان آمد!
بدون شک، ایران زمین، این ایران عاشق، باز هم بهار خود را خواهد دید! بهاری که نه توسط مقامات لندن، پاریس، واشنگتن و اورشلیم بلکه در خیابان‌های ایران و توسط مردم ایران پدیدار خواهد شد!