متاسفانه باخبر شدم دوست و رفیق عزیزم طیفور بطحایی پس از مقابله با سرطان طی یک سال و نیم اخیر، ما را تنها گذاشت.
زندانی شاه و هم پرونده گلسرخی و دانشیان، پیشمرگ و فعال جنبش مقاومت خلق کرد، وی یکی از تهیه کنندگان فیلم و مسلط به محیط سینما در دوران معاصر ایران بود همچنین در سالهای اخیر کتابهای زیادی به رشته تحریر در آورد و به ترجمه های فراوانی دست زد.
وی پس از انقلاب در حزب دمکرات کردستان ایران و مقطعی در رهبری آن حزب فعالیت داشت سپس از جمله کوشندگان سازمان آزادی کار ایران از همان ابتدای موجودیت به شمار می رفت. در آستانه وحدت این سازمان با سازمان فدائیان خلق ایران معروف به طرفداران ۱۶ آذر از فعالیت تشکیلاتی دست کشید اما همچنان با تیزبینی مسائل سیاسی را دنبال می نمود.
جنبش ملی دمکراتیک در کردستان به طور اخص و جنبش آزادیخواهی و برابرطلبی در ایران یکی از فرزندان شایسته خود را از دست داد.
فروتنی، صراحت و تیزبینی سیاسی و تسلط بر ادبیات فارسی و کردی و به طورکلی آشنا و صاحب نظر در حیطه هنر و فرهنگ، از جمله خصوصیات طیفور عزیز به شمار می روند.
در رابطه نزدیکی که با وی چه آنهنگام که وی در حزب دمکرات فعالیت داشت و چه آن مقطعی که با هم در سازمان آزادی کار ایران همرزم و همراه بودیم، شاهد دقت و برخوردهای صریح اما عمیق وی بودم کاک طیفور به پیرامون خود با دقت خاصی برخورد می کرد و از خود همواره خاطره دیدار ولو کوتاه را برای دیگران به جا می گذاشت.
در برابر ژیلای عزیز، همسر فداکار و خستگی ناپذیرش سر تعظیم فرود می آورم با “هژان” و “آیدا” پسر و دختر عزیز آنها همدردی عمیق دارم این خسران را به خانواده و بستگان و همه مردم آزاده و آزادیخواه صمیمانه تسلیت می گویم.
یاد و نام او زنده است.