روز جمعه ۲۸ خرداد (۱۴۰۰) انتخابات دور سیزدهم ریاست جمهوری اسلامی برگزار خواهد شد و همزمان با این انتخابات، بر اساس گزارش وزارت کشور، انتخابات ششمین دورهٔ شوراهای اسلامی شهر و روستا، و انتخابات میان دورهای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری نیز برگزار خواهد شد.
برکنار از ادعاهای پوچ حکومت اسلامی، پس از چهل سال و اندی که از عمر این حکومت میگذرد، بر همگان روشن شده است که در این رژیم انتخابات آزاد نیست. تجربه نشان داده است که نهادهای انتخابی در مقابل «شخص اول مملکت»، ولی فقیه و ارگانهای انتصابی از قدرت چندانی برخوردار نیستند و بیشتر تدارکاتچی تصمیمات مقامات انتصابی هستند. انتخابات ریاست جمهوری، به عنوان مسئول اول اجرائی کشور، به دلیل حساسیتی که دارد، به جز دور اول در سال 1358 به اشکال مختلف تحت کنترل بوده و به قولی مهندسی شده پیش برده شد.
در انتخابات ریاست جمهوری٬ در این چهل و دوسال، به جز دوره اول٬ فرد مورد نظر دستگاه حاکمه با مهندسی انتخابات از طریق «تائید صلاحیت» توسط شورای نگهبان و چیدمان چند چهره سیاسی که اساسا در قد و قواره کاندیدای مورد نظر نبودند، وارد رقابت میشد و پیروز از صندوق رای بیرون میآمد.
در سال ۷۶ شورای نگهبان برای گرم کردن بازار انتخابات، صلاحیت محمد خاتمی را تائید کرد. مردم با امید به اصلاح رژیم و برهم زدن بازی حکومت، در انتخابات شرکت کردند و رای به رقیب «کاندیدای مطلوب» رژیم دادند. تجربه 76 به حکومت نشان داد که بازی «رقابت» بین جناحها دردسرساز است و از آن پس جناح غالب دقت بیشتری در مهندسی انتخابات بکار برده و میبرد. اگر تا زمان انتخاب خاتمی، ظاهر قضایای چنین مینمود که نهادهای انتخابی قدرتی دارند، ولی پس آن بیش از پیش آشکار شد که نهادهای انتخابی تدارکاتچی بیش نیستند.
امسال اما انتخابات ریاست جمهوری به نمایشی رسواتر تبدیل شده است. شورای نگهبان تنها هفت نفر، یا بقول روزنامهها( 6+1) را مورد تائید قرار داده است. نفر اول رئیسی است و 6 نفر کوتوله سیاسی که روشن است برای تزئین چیدمان شدهاند. این بار حتی شورای نگهبان به خود زحمت نداده است تا برای حفظ ظاهر، یکی دو رقیب شناخته شده از اصلاح طلبان را برای بازار گرمی هم که شده وارد بازی کند. حتی لاریجانی، کسی که در نزدیکی وی به ولی فقیه شکی نیست، صلاحیتش مورد تائید قرار نمیگیرد و او هم خیلی ساده میگوید که «راضی به رضای خدا است». معلوم میشود که وی میدانست که در صدر حکومت تصمیم بر انتصاب گرفته شده است. باید توجه داشت که یقینا این لیست با نظر و تائید خامنهای تهیه و منتشر شده است.
برخلاف گذشته این بار حکومت اصرار چندانی به برگزاری انتخاباتی «پرشکوه» ندارد و بیشتر در پی ان است که فرد مورد نظر خود را بی دردسر بر صندلی ریاست جمهوری بنشاند. عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، روز سهشنبه ۲۸ اردیبهشت در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت «مشارکت احتمالی پایین در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هیچ مشکل حقوقی ایجاد نخواهد کرد و اعتبار و مشروعیت آن همچنان پابرجاست.» از هم اکنون بر همه روشن است که رئیس جمهور بعدی چه کسی است، فردی معینی تعیین شده است و وی نیز پس ازاین نمایش انتخاباتی فرمایشی بر صندلی ریاست جمهوری خواهد نشست.
انتخابات در جمهوری اسلامی هیچگاه آزاد نبوده است، ولی حکومت هر بار با ترفندهائی و با ایجاد رقابت بین جناحهای رژیم، از امید مردم به تغییری در اوضاع و بهبود شرائط اسفبار زندگی شان و گاها توسل به انتخاب بین بد و بدتر استفاده میکرد و بخشی از جامعه را به پای صندوقهای رای میکشاند. شرائط بحرانی کنونی و موقعیت متزلزل حکومت و نارضایتی وسیع مردم به آنها اجازه نمیدهد تا همچون سابق دست به بازی «رقابت» بین جناحها زنند و هراس خود را نیز آشکار کردهاند. اگر تاکنون به ظاهر رای مردم «میزان» بود، اما این بار پرده از این فریب کاری هم کنار رفته است.
نکتهای که باید به آن توجه کرد گستره «رای بی رای»، رای ندادن و تحریم انتخابات در فضای جامعه، مطبوعات داخل و خارج و فضاهای مجازی است. گفتارهای پرشور و تبلیغی برای حفظ کیان اسلام از طریق شرکت در انتخابات امروز دیگر کارساز نیست. از ملت مسلمان حاضر در صحنه خواسته میشود تا با حضور در پای صندوقهای رای مشت محکمی بر دهان دشمنان بزنند، ولی خود خوب میداند که امروز رای مردم با آنها نیست. خوب میداند که اگر مردم پای صندوق بروند، تنها برای گفتن «نه» به حکومت اسلامی است. امروز برای بقای حکومت بیش از پیش تنها چماق در اختیار است و حکومت مدتها است که آن را از زیر عبای خود بدر آورده و از رو بسته است.
در انتخاباتی که در آن انتخابی نیست نباید شرکت کرد. رای دادن یا رای ندادن هر دو حق هر فرد ایرانی است. از این حق باید بدرستی استفاده کرد و باید آن را در راه تامین مطالبات حق طلبانه مردم خرج کرد. در بحران کنونی جامعه ما شرکت نکردن در انتخابات گامی است در راه خلع ید از این حکومت دزد و نالایق و جنایتکار.
باید با تحریم این نمایش مضحک انتخاباتی مخالفت خود را که با نظام جمهوری اسلامی، ولی فقیه و ماشین سرکوبش نشان داد.
در این مرحله عدم شرکت در انتخابات گام مهم دیگری است در راه ادامه و گسترش مبارزه با رژیم دیکتاتوری مذهبی. باید این تحریم با ادامه اعتصابات و اعتراضات مردم برای خواسته های خود، برای تامین معیشت و سلامت همگانی و عدالت اجتماعی همراه شود و با گسترش این اعتصابات و اعتراضات و همراهی و همگامی این مجموعه حکومت اسلامی را عقب رانده، بساط این حکومت را برچیده و به آزادی و دمکراسی و برابری رسید.