نقد و تحلیل مختصر اعتراضات صنفی و مطالبات پرستاران ایران!

این اعتراض‌ها و تجمعات در سال ۱۴۰۳ به اعتراض و اعتصابی تبدیل شد که در صد سال تاریخ پرستاری ایران بی سابقه  بود. اعتراض از کرج آغاز و به بیش از ۵۰ شهر ایران کشیده شد و مدت یک ماه ادامه داشت. فراخوان‌هایی که درشبکه‌های اجتماعی فضای مجازی منتشر می‌شد پرستاران را برای ادامه‌ی تجمعات در صورت عدم دستیابی به مطالبات و پاسخ‌گو نشدن مسئولان برای ۱۷ شهریور تدارک دید که  در شهرهای اصفهان و یزد اعتراض صورت گرفت. همچنین با فراخوان تجمع  ۴ مهر پرستاران نیز در تعدادی از شهرها منجمله بیمارستان‌های یزد تجمع اعتراضی داشتند در تجمعات این سال هم مطالبات همان مطالبات معوق مانده‌ی گذشته بود. پرستاران برای رفع کمبود نیروی پرستاری و مطالبات قانونی از جمله تعرفه گذاری که در سال ۱۳۸۶ تصویب شد بود تجمعات اعتاراضی برگزار می‌کنند.

نقد و تحلیل مختصر اعتراضات صنفی و مطالبات پرستاران ایران!

به قلم:مهر آفاق مقیمی،  پرستار بابلی(مازندرانی)

پرستار کیست؟

نام پرستار، برای همه‌ی انسان‌ها آشناست؛ به‌خصوص در دوران سخت اپیدمی‌ها و در دوران کرونا کسی نبود که نام پرستار را نشنیده باشد. او  فردی است که در زمینه‌ی اصول علمی و مهارت‌های حرفه‌ای مراقبت، درمان و آموزش بیماران تحصیل کرده و در آن مهارت داشته است در واقع عضوی از تیم درمانی در بیمارستان‌ها است و به جرأت می‌توان گفت دوست و هم‌درد دوران سختی‌هاست که با بیمار و خانواده‌ی او و به آنها در آموزش و مراقبت کمک می‌کند. اما مشکلات در محیط کار و بهره‌کشی از کار او توسط کارفرما و نبود امکانات (تخت و دارو) و کالایی شدن مناسبات درمان، عواملی است که پرستار را فرسوده و بر درمان بیمار تاثیر بسیار بد می‌گذارد و فاصله‌یی بین بیمار و پرستار ایجاد می‌کند و به همین دلیل جامعه‌ی پرستاری برای بدست آوردن مطالبات و کاهش این فاصله تلاش بی وقفه‌ای را آغاز کردند.

مشکلات پرستاری از قبل وجود داشته اما  مشکل اصلی پرستاران از سال ۱۳۷۴ با برنامه‌ی خصوصی سازی  و با حمایت  دولت  آغاز شد که روابط نابرابر بین پزشکان و پرستاران و خود پرستاران به‌دلیل تفاوت در نوع استخدام آن‌ها به‌وجود آورد و این طرحی بود که از دوره‌ی رفسنجانی به‌دلیل خصوصی سازی شدت گرفت چون تا قبل از ۱۳۷۴ وزارت بهداشت برای پرداختی‌های حوزه بهداشت و درمان با نظام حقوق ثابت بود.

تشکل پرستاری:

در دوره‌ی پهلوی، پرستاران تشکلی به نام انجمن پرستاران داشتند که تشکلی از بالابود و بیشتر به کار علمی پرستاران می‌پرداخت که با انقلاب ۵۷ چون دیگر تشکل‌های وابسته، مثل سازمان زنان، از هم پاشید و تشکل‌هایی با دیدگاه سیاسی به‌وجود آمد که هیچکدام رسمی نبودند از سال ۱۳۷۶ پرستاران با تجمعاتی در چند شهر بزرگ مانند تهران، اصفهان، شیراز و مشهد خواهان مطالبات پرستاری و تشکل مستقل خود شدند که در نهایت با موافقت و تصویب مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۰ «سازمان نظام پرستاری کشور» تأسیس شد.

اما عضویت اجباری همه‌ی پرستاران در این تشکل که یکی از بندهای اساسنامه بود در مجلس رد شد. سازمان نظام پرستاری کشور در حال حاضر حدود ۲۰۰ هزار عضو دارد. گرچه تعداد به‌ظاهر زیاد اعضای این تشکل به معنای موافقت همه‌ی پرستاران و حتی اعضا با سیاست آن نیست. اگر پرستاری بخواهد به‌طور رسمی برای مهاجرت و اخذ اقامت با بیمارستانی در خارج از کشور مکاتبه کند، یکی از مدارک که ارائه  می‌دهد، عضویت در این سازمان است. در حالی‌که این تشکل به لحاظ سیاسی مدافع حکومت جمهوری اسلامی و اصطلاحاً ذوب شده در ولایت و حامی جناح اصولگرایان و سیاست‌های نظامی- امنیتی سپاه پاسداران است .

قائم مقام و یکی از اعضای هیات مدیره‌ی سازمان نظام پرستاری در سال ۱۳۸۱ تشکلی موسوم به «خانه پرستار ایران» را ایجاد کرد که در واقع از سازمان نظام پرستاری جدا شد. این تشکل چون دیگر تشکل‌های اصلاح طلبان مطالبه گری را در چار چوب قوانین نظام پیگیری می‌کند و سعی دارد مطالبات پرستاری را از طریق فشار بر سیاست گذاران محقق کند و می‌توان آن را چیزی شبیه تشکیلات «خانه کارگر جمهوری اسلامی» دانست که نمایندگان آن در جهت گیری‌های سیاسی از اصلاح طلبان و حزب اعتدال و توسعه حمایت می‌کند و در انتخابات اخیر هم از پزشکیان حمایت کرد. این تشکل بر خلاف نظام پرستاری در همه‌ی استان‌های کشور شعبه ندارد فقط در ۸-۱۰ استان شعبه دارد و فعالیت آنها بیشتر از طریق سایت و شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی است. خانه پرستار مشکلات جامعه پرستاری را بیشتر انعکاس می‌دهد و با انعکاس وضعیت پرستاری، گاه به ارائه راهکارهایی برای جامعه‌ی پرستاری می‌پردازد، اما بسیاری از اقداماتی که تاکنون برای رسیدگی به خواسته و مطالبات پرستاران از طریق نامه نگاری، برگزاری تجمع، انعکاس رسانه‌ای صورت داده، بی پاسخ مانده از جمله تعرفه گذاری  و اجرای قانون بهره وری و…

علیرغم جدایی این دو تشکل از هم در مواقع بحران هر دو سعی دارند بحران را از بالا مدیریت کنند؛ درحالی‌که خانه پرستار خود را نماینده‌ی جامعه‌ی پرستاری کشور می‌داند. ائتلاف پرستاران عدالت‌خواه در سال ۱۳۹۳ نمونه‌ی همسانی این دو تشکل بود که از پیوند دو نظام پرستاری و خانه پرستار شکل گرفته است.

مطالبات پرستاران:

۱- از مهمترین مطالبات‌ پرستاران، قانون تعرفه گذاری است که در سال ۱۳۸۶ تصویب شد، مطالبه‌ای که نزدیک به ۱۷سال مسکوت مانده و علیرغم اینکه دستور اجرای آن بارها داده شد، اجرا نشده است. و وقتی هم به دلیل فشار پرستاران خواستند در مقطعی به شکل ناقص اجرایش کنند در بعضی از بیمارستان‌ها حقوق پرستاران کمتر شد! اما پرستاران همچنان خواستار اجرای کامل و صحیح آن هستند.

۲- ارتقای بهره‌وری که در سال ۱۳۸۸ تصویب شد. طبق این قانون قرار بود ساعت کار هفتگی به مدت ۸ ساعت کاهش یابد و کسانی که در شیفت شب یا در روزهای تعطیل کار می‌کنند،  ضریب ۱/۵ بگیرند.

۳- فوق العاده‌ی خاص. براساس قانون دستگاه‌های اجرایی منابعی دارند برای افرادی که در شرایط خاص کار می‌کنند. مثلاً در شرایط کرونا وزیر وقت دستور ضریب ۳ را برای پرستاران داد که اجرا نشد و علتش هم این بود که پرستارها را از بخش خصوصی و خانه به محیط کار بکشانند.

۴- حذف اضافه کار اجباری. پرستاران در ماه نباید بیش از۸۰ ساعت اضافه کار داشته باشند، اما به اجبار آن‌ها را تا ۳۰۰ ساعت هم در ماه با ساعتی ۲۰ هزار تومان نگه می‌دارند .

۵- سطح حقوق پرستاران. حداکثر حقوق پرستاران ۱۵-۷ میلیون تومان  در ماه است. فاصله دریافتی یک پزشک چشم با پرستار بیش از ده برابر است؛ آن هم در بخش دولتی، چون در دیگر بخش‌ها این تفاوت چندین برابر بیشتر است. در حالی که در سایر کشورها اگر چنین تفاوت‌هایی باشد، حداکثر تا سه برابر است. حقوق پرستاران سالی ۲۰۰ دلار و در امریکا ۴۰۰۰ دلار است.

۶- توقف اخراج‌ها و بازگشت به کار پرستاران. با توجه به اینکه اعتراض حق قانونی پرستاران است، دانشگاه‌های علوم پزشکی بر خلاف قانون پرستاران را احضار و اخراج می‌کنند و در بعضی از بیمارستان‌ها نیروهای امنیتی پرستارانی را ربوده‌اند که از سرنوشت آن‌ها اطلاعی در دست نیست و اخیراً نیز تعدادی از پرستاران معترض استان البرز به واحد تخلفات اداری به اتهام تخلف از قوانین و تحریک و کار شکنی احضار شدند .

۷- اجرای طرح تحول سلامت و افزایش شکاف در آمدی بین پزشک و پرستار

۸- تبدیل پرستاران شرکتی و ۸۹ روزه به استخدامی

۹- برخورداری پرستاران از مزایای قانونی مشاغل سخت و زیان آور (خطرات محیط کار سرکار داشتن با بیماران عفونی و مسری مختلف   از جمله هپاتیت، ایدز و غیره) در ارتباط است و خطر ابتلا وجود دارد مواد شیمایی و ضد عفونی کننده مورد استفاده در بیمارستان‌ها می‌تواند در طولانی مدت مشکلات تنفسی ایجاد کند، حساسیت‌های پوستی به دلیل شستن دست به‌طور مداوم و اضطراب و استرس و ایستادن طولانی مدت بخصوص در اطاق عمل) پرستاری را جزء مشاغل سخت و زیان آور قرار داده است. پذیرش پرستاری به عنوان کار سخت تائید شده، ولی باز نشستگی پس از ۲۴ سال کار پذیرفته نیست .

۱۰- استخدام پرستار جهت کمبود نیروی کار

۱۱- حق مسکن. در حالی که حداقل حق مسکن پرستاران یک میلیون تومان منظور شده، صرفاً مبلغ ۱۲۰هزار تومان بابت حق مسکن پرداخت می‌شود.

فشار کاری پرستاران:

پرستاران مجبورند ساعت طولانی سر پا بایستند و شیفت شب و شیفت‌های کاری طولانی دارند و حتی روزهای تعطیل در کنار خانواده نیستند.علاوه بر این پرستاری شغل بسیار پر تنشی است، بخش اورژانس را می‌توان یکی از پر تنش‌ترین بخش‌ها برای پرستاران دانست. مدیریت چند کاره، پاسخگویی به همراهان، پاسخگویی به پزشک، پزشک سالاری در بیمارستان، خطرات محیط کار، نبود  دارو  و نبود تخت که به تنش کار و ایجاد درگیری همراه بیمار با پرستار دامن می‌زند، بیماران بد حال و همراهان نگران و مضطرب و رفتارهای هیجانی و توقعات آن‌ها در این شرایط فشار مضاعفی را بر پرستاران وارد می‌نماید و به افزایش تنش‌ها می‌انجامد. مهمترین عامل این تنش‌های روزافزون، کمبود پرستار است. در کشور تناسبی بین تعداد بیماران و پرستاران وجود ندارد.

کمبود پرستار در کشور:

دو شاخص برای بررسی کمی پرستار در ایران منظور می‌شود

۱- به ازای تخت 2- به ازای جمعیت

تعداد پرستار نسبت به تخت که باید ۵/۲ پرستار در هر ۲۴ ساعت به ازای هر تخت باشد در ایران این عدد در بعضی از استان‌ها ۸/۰-۶/۰ است .

۲ -تعداد پرستار نسبت به جمعیت، به ازای هر هزار نفر ۱۰-۱۱ پرستار در کشورهای توسعه یافته وجود دارد اما در کشور ایران قبل از کرونا به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۱/۵ پرستار داشتیم.

سالانه ۱۲-۱۰ هزار پرستار از دانشگاه‌های ایران فارغ التحصیل می‌شوند، یعنی در ۵ سال ۶۰ هزار فارغ التحصیل داریم که در خوش بینانه‌ترین شکل ۲۰-۱۰ هزار نفر که بیشتر از نیروی سهمیه هستند در طی پنج سال استخدام شدند و از سال ۹۷-۹۴ استخدام نداشتیم و در سال ۹۸ از ده هزار پرستاری که باید استخدام می‌شد فقط ۳۸۰۰ پرستار  استخدام شد، در نتیجه حدود ۲۰۰-۱۵۰ هزار کمبود پرستار به وجود آمد اما دولت حاضر به استخدام رسمی و حتی جذب نیروی پیمانی پرستاری برای جبران این کمبود نشده است.

به گفته یکی از پرستاران: آی سی یو در بیمارستان آنها ۳۰ تخت دارد و تعداد پرسنل این بیمارستان ۷۰ نفر است؛ درحالی‌که طبق آمار وزارت بهداشت به ازای هر تخت آی سی یو باید ۴ پرستار باشد؛ یعنی اگر بیمارستان ۳۰ تخت دارد باید ۱۲۰ پرستار داشته باشد. در این وضعیت است که در بخش‌های ویژه که همراهان اجازه‌ی حضور ندارند  به دلیل کمبود نیرو، خطای پرستاری بالا می‌رود و حتی بیمارانی جان خود را از دست می‌دهند. این مسئله در بیمارستان‌های خصوصی وحشتناک‌تر است؛ در بیمارستانی که من کار می‌کردم ۸ تخت سی. سی. یو و شانزده تخت داخلی فقط دو پرستار داشتند. وقتی هم که خطای پرستاری گزارش شود مسئولین از تمدید قرار داد آن پرستاران جلوگیری می‌کنند.

به‌علاوه به علت شرایط طاقت فرسای کار و حقوق پائین، تنها نیمی از فارغ التحصیلان پرستاری وارد بازار کار می‌شوند. و از طرفی هم هر سال حدود پنج هزار نفر از پرستاران شاغل بازنشسته می‌شوند.

طبق آخرین آمار سازمان پرستاری، ماهانه دست‌کم ۵۰۰ پرستار از ایران مهاجرت می‌کنند. عده‌ای در اثر فشار کار، به‌خصوص در دوره‌ی اپیدمی‌ها ‌وغیره فوت می‌کنند.

با این وجود وزارت بهداشت و دولت، علاقه‌ای به استخدام پرستاران، و در واقع حل مشکل کمبود پرستار ندارد.

کارانه پرستاران:

کارانه‌ی پرستاران ۳۰۰-۲۰۰ هزار تومان است. سهم پرستاران در میزان مطالبات وزارت بهداشت حدود نه درصد است این درحالی صورت می‌گیرد که از زمان ورود بیمار به بیمارستان برای یک جراحی ساده تا زمانی که جراحی تمام شود، پرستاران بیشترین زمان را بر بالین بیمار طی می‌کنند. در یک تیم جراحی یک پزشک جراح، یک پزشک بیهوشی و چهار پرستار وجود دارد. درحالی‌که ۶۵ درصد تعرفه عمل جراحی مستقیم به حیب پزشک می‌رود؛ ۵ درصد به حساب دانشگاه و ده درصد به حساب بیمارستان و ۲۵ درصد باقیمانده بین کادر درمان از آزمایشگاه، رادیولوژی و پرستاران تقسیم می‌شود.

نوع استخدام پرستاران :

در حال حاضر دوازده نوع استخدام پرستاری داریم که در بهترین حالت بین ۱۵-۷ میلیون تومان دستمزد ماهانه دریافت می‌کنند؛ متوسط درآمد یک پرستار در سال ۲۰۱۹ در ایران حدود سه هزار دلار در سال بود، در امریکا ۷۲ هزار دلار، در انگلستان ۴۰ هزار دلار و در کانادا ۶۱ هزار دلار. یعنی یک ماه حقوق پرستار ایرانی مساوی یک (ا) روز  حقوق پرستار در کشورهای دیگر است!

مهاجرت پرستاران:

طبق آمار خانه پرستار در سال ۹۹ حدود ۱۵۰۰ نفر، در سال ۱۴۰۰ حدود ۳۰۰۰ هزار نفر و در سال ۱۴۰۱ تقریباً ۱۰ هزار پرستار مهاجرت کردند. یعنی طی ۵ سال درخواست جهت مهاجرت ده برابر شد و افزایش ۳۰۰ درصدی داشته است.

فرمانده کل سپاه علت مهاجرت پرستاران از کشور را جنگ روانی، تبلیغات منفی و دروغ دانست، در واقع چون دیگر دیدگاه آن‌ها و همانند همه‌ی رژیم‌های توتالیتر همیشه آن دیگری مقصر قلمداد می‌شود، درحالی‌که پرستاران چون دیگر کارگران سرخورده از تنش‌های سیاسی و نا امید از پاسخ مطالبات صنفی و بی چشم‌انداز روشنی از آینده شغلی و اقتصادی و گرفتار معضلات فرهنگی و اجتماعی بیشمارند.

وزارت بهداشت در دوران همه‌گیری بیماری کرونا در کشور با قول استخدام پرستار، پرستارانی که در بخش خصوصی کار می‌کردند را با قرارداد ۸۹ روزه جذب کرد اما با فروکش کردن کرونا همه را اخراج کرد. درحالی‌که در بیمارستان‌های اروپایی شرایط ورود پرستاران به این کشورها را مهیا می‌کردند، به‌طوری‌که شرط نمره‌ی زبان برای پذیرش برداشته شد و دستمزد پرستاران را افزایش دادند. می‌توان گفت

مهمترین عامل مهاجرت پرستاران مسائل امنیتی و اقتصادی، تبعیض‌ها، رفتار نامناسب مدیران حکومت است که انگیزه‌ی ماندن و فعالیت پرستاران را ازیبن برده‌اند که در نتیجه همان‌طور که آمد هر سال با افزایش مهاجرت پرستاران روبه‌رو هستیم.

اعتراض صنفی پرستاران در ایران برای طرح مطالبات خود نیز با سرکوب امنیتی، اخراج و دستگیری همراه است. طبق اخباری که خانه پرستار منتشر کرده: پرستاری پس از ۲۷ سال کار اخراج شد یا در شیراز در سال ۱۴۰۰ سی نفر از کارشناسان اتاق عمل و بیهوشی بیمارستان پیوند اعضای ابوعلی سینا به دلیل اعتراض به کاهش ۵۰ درصدی حقوق و عدم پرداخت مطالبات سال‌های قبل اخراج شدند یا اخراج ۳۵ نفر از کادر اورژانس دزفول پس از اعتراض به حقوق معوقه صورت گرفت. به‌علاوه حقوق پائین، به‌خصوص پرستاران قراردادی ۸۹ روزه که حداقل حقوق ممکن را بدون هیچ مزایایی دریافت می کنند و بدترین نوع قرار داد با این پرستاران بسته می‌شود، و تأخیرهای ۲۰ روز تا دوماهه در پرداخت حقوق و مطالبات سایر پرستاران باعث افزایش فشار اقتصادی ناشی به آن‌ها شده است که همه‌ی اینها از عوامل تشدید مهاجرت پرستاران هستند.

تبعیض جنسیتی در پرستاران :

بنابر آمار سازمان بهداشت جهانی هفتاد درصد نیروی شاغل در بهداشت و درمان در جهان را زنان تشکیل می‌دهند. در ایران شمار پرستاران به ۸۵ درصد می‌رسد  از این رو کمی حقوق پرستاران علاوه بر تبعیض شغلی نشانه تبعیض جنسیتی هم هست ما در ایران سالانه ۱۰ هزار فارغ التحصیل پرستاری داریم که ۲۰ درصد فارغ التحصیلان مرد و ۱۵ درصد نیروی کار مرد می‌باشند. تغییر ساختاری در موقعیت زنان و استفاده از نیروی کار زنان ایجاد شده جهانی سازی سرمایه و سلطه نئولیبرالیسم تاثیر خود را بر جنبه‌های اقتصادی در ایران بر خانواده‌ها گذاشته است. تعدیل اقتصادی، خصوصی سازی، تورم، عامل بر این شد که با یک منبع درآمد، چرخ اقتصاد خانواده نمی‌چرخد و زنان به مقیاس فراوان وارد بازار کار شدند؛ اما تبعیض جنسیتی شدیدی در ایران وجود دارد که در عرصه‌ی مشاغل زنانه و مردانه به شدت اعمال می‌شود و هیچ گونه امنیت شغلی وجود ندارد، ناامن‌ترین کارهای استخدامی در این عرصه قرار داد ۸۹ روزه و کار در بخش خصوصی است. این زنان علاوه بر کار در بیمارستان به دلیل درآمد پائین در اقتصاد زیر زمینی نیز نقش بسیار زیاد دارند، عده‌ای از آنها پس از کار در بیمارستان به کار در خانه از جمله درست کردن شیرینی‌جات و فروش آن و کار دستی و گاهی همراه با مرد خانواده در کار کشاورزی و باغداری بدون آنکه ارزش افزوده‌ی آنها در هیچ آماری به حساب آید، نقش دارند و همچنین کار آنها در منزل، برای نگهداری فرزندان و تأمین غذای آنها برای ساعاتی که بیرون خانه و در بیمارستان مشغول کارند، این اضافه کاری خانم‌ها در هیچ صفحه‌ای ثبت نمی‌شود و مشمول هیچ قانون کاری نیست و نظام حکومت اسلامی در ایران، همچون رژیم گذشته با دیدگاه نئولیبرالی خود که همگام با تحجر مذهبی می‌باشد، سعی در نهادینه کردن فرودستی زنان در جامعه و به خصوص جامعه پرستاری دارد. این تبعیض جنسیتی در نقش مدیریتی همچون مدیریت بیمارستان‌ها، مدیریت در نظام سلامت، و موقعیت بحران در شیوع اپیدمی به نابرابری‌های موجود علیه پرستاران دامن می‌زند چون در هیچ‌کدام از آنها پرستار دخالت ندارد و از پرستاران می‌خواهند در نقش ایثارگر ظاهر شوند؛ اما پرستاران به خصوص پرستاران بیمارستان هزار تخت خوابی (خمینی فعلی) در اسفند ۱۳۵۷ با شرکت در تظاهرات زنان معترض به اجباری شدن حجاب اسلامی در مقابل فرمان خمینی، در اعتراضات سیاسی و مطالباتی و حتی عده‌ای از آن‌ها که زندانی شدند مانند سایر زندانیان سیاسی با مقاومت در زندان مقابل سرکوب ایستادند و با تبعیض جنسیتی مبارزه کردند و همچنان به مبارزه ادامه می‌دهند.

شکاف مزدی ظالمانه:

همانطور که در مبحث استخدام آمد، دستمزد پرستاران به دلیل نوع استخدام آن‌ها که دوازده نوع است، شکاف مزدی وجود دارد. سابقه‌ی این شکاف مزدی میان پرستاران و پزشکان که از سال ۱۳۷۴ با الگو برداری از نظام تعرفه گذاری خدمات بهداشت و درمان در ایالت کالیفرنیای امریکا که تعرفه‌هایی برای تقسیم‌بندی خدمات و پرداختی‌ها قائل شده، برمی‌گردد. این تعرفه‌ها هرسال نیز افزایش قیمت دارد. همزمان با تعرفه گذاری قیمت خدمات پزشکی، طرح خودگردانی بیمارستان‌ها با محور مدیریت پزشک، روابط نابرابر بین پزشکان و پرستاران را تشدید کرد. اکنون بین ۵۰۰۰-۳۰۰۰ تعرفه برای خدمات پزشکان در بخش خصوصی و ۵۰۰ تعرفه در بخش دولتی نرخ‌گزاری شده است. این مسئله علاوه بر شکاف درآمدی پرستار و پزشک، در واقع درمان را کالایی‌تر و گروه فرودست جامعه را از درمان محروم کرد.

تجمع و اعتصابات پرستاران:

در رژیم پهلوی پرستاران از تشکل واقعی برخوردار نبودند و تمام تلاش مسئولان تفرقه در بین پرسنل پرستاری با ایجاد بهیار و پرستار  بود. شکاف مزدی آنها چندان تفاوتی با هم نداشت، چون همه از حقوق ثابت برخوردار بودند. اما از دوره‌ی شریف امامی با افزایش حقوق کارکنان شرکت نفت، بالطبع حقوق پرستاران شرکت نفت افزایش یافت و شکاف حقوقی بین پرستاران شرکت نفت و دیگر بیمارستان‌ها به وجود آمد. پس از انقلاب و با شروع جنگ فشار کاری پرستاران در بیمارستان‌های دولتی افزایش یافت و پرستاران ابتدا داوطلبانه و سپس اجباری به جبهه اعزام شدند. به دلیل فشار کار زیاد و حذف بهیار از بخش‌ها با انداختن وظیفه‌ی کمک بهیاری بر عهده‌ی پرستاران، برای نخستین بار پرستاران بیمارستان امام خمینی تهران اعتصاب کردند. وزارت خانه برای شکستن اعتصاب عده‌ای بسیجی را وارد بیمارستان کرد تا به جای پرستاران کار کنند، در عرض دو هفته آمار عفونت در بیمارستان افزایش یافت و پزشکان نیز در دفاع از پرستاران از جراحی مجروحین جنگی سرباز زدند تا مسئولان عقب نشینی کردند. به دلیل جو خشونت و اعدام در دهه ۶۰ و پاکسازی و دستگیری بسیاری از پرستاران در بیمارستان‌ها و سرکوب نیروهای سیاسی حرکت اعتراضی و مطالبات صنفی سرکوب و در نطفه خفه می‌شد. با این همه تا سال ۱۳۷۴ شکاف حقوقی چندانی بین پرستاران یا پرستاران و پزشکان وجود نداشت. از سال ۱۳۷۴ که با پیگیری دانشجویان و حمایت پرستاران و هیئت علمی دانشگاه‌ها طرح نظام پرستاری به وزارت بهداشت پیشنهاد و در سال هشتاد به تصویب مجلس رسید، برای تصویب طرح تعرفه گذاری، نخستین تجمعات صنفی پرستاران رخ داد.

در سال ۱۳۹۳ نیز در اعتراض به طرح تحول سلامت، دستمزد ناکافی و چند برابر شدن حقوق پرشکان، عدم اجرای تعرفه گذاری در چندین بیمارستان اعتراض صورت گرفت.

وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۴ برای رفع کمبود پرستار طرح تربیت  پرستار بیمارستانی را ارئه کرد. طبق این طرح هر بیمارستانی بنا به نیاز خود نیرو می‌گرفت و به آموزش آن برای کار در بیمارستان می‌پرداخت. این یعنی پرستار آکادمیک و متخصص به مرور در کشور حذف می‌شد. در مقابل این طرح جامعه‌ی پرستاری، نظام پرستاری، خانه پرستار و دانشجویان پرستاری واکنش نشان دادند و چندین مورد تجمع و اعتراض پرستاری صورت گرفت تا جایی که وزارت‌خانه طرح را مسکوت گذاشت و به دنبال آن بورسیه‌ی پرستاری را مطرح کرد که در آن با گرفتن پول از افراد به آنها آموزش بالینی می‌دادند، اما این طرح نیز در همان سال با تجمع و اعتراض پرستاران و دانشجویان پرستاری متوقف شد .

سال ۱۳۹۴پرستاران تهران و تبریز و سه استان بزرگ کشور  اصفهان، مشهد و گیلان در اعتراض به اجرای طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد اعتراض کرده و اعتصاب کردند. دولت وقت به ریاست حسن روحانی و وزارت بهداشتش تلاش کردند طرح قاصدک را جایگزین طرح تعرفه گذاری کنند.

سال ۱۳۹۷ نامه‌ای حاوی مطالبات صنفی و رفاهی با امضای ۱۷ هزار پرستار برای پاسخگویی دولت به وزارت کشور ارائه کردند.

مرداد سال ۱۳۹۸ پرستاران در مشهد و چند شهر دیگر مقابل استانداری   تجمع کردند. این اعتراض به دنبال افزایش تخت‌ها و کمبود پرستار به دلیل عدم استخدام پرستار و اضافه کاری اجباری بود.

دبیر خانه پرستار تجمعات صنفی پرستاران در سال ۱۳۹۹ را ۳۷ تجمع  پرستاری برشمرد. در این سال به دلیل گسترش کرونا، تعداد جراحی‌ها در بخش خصوصی  کاهش یافته بود و این بیمارستان‌ها کاهش سود را با تعدیل و اخراج پرستاران جبران می‌کردند. در بیمارستان بویراحمد از ۵۰۰ پرستار قراردادی ۸۹ روزه، فقط ۵۰ نفر پس از موج اول کرونا  باقی ماندند و ۴۵۰ پرستار اخراج شدند.

سال ۱۴۰۰ پرستاران ۸۰ تجمع اعتراضی داشتند. در واقع از سال ۱۳۷۶ اعتراضات پرستاری شروع و از سال ۱۳۸۶حول محور کمبود پرستار، اجرای تعرفه‌گذاری و عدم استخدام و اجرا نشدن طرح کارانه ادامه یافت تا سال ۱۳۹۲ وقتی دکتر قاضی زاده هاشمی از اصلاح طلبان وزیر وقت بود، پای شرکت پیمانکاری نیروی انسانی به حوزه‌ی سلامت باز شد و خدمت پرستاری را به این شرکت‌ها واگذار کردند و حذف این شرکت‌ها نیز به یکی از مطالبات اساسی پرستاران تبدیل شد.

این اعتراض‌ها و تجمعات در سال ۱۴۰۳ به اعتراض و اعتصابی تبدیل شد که در صد سال تاریخ پرستاری ایران بی سابقه  بود. اعتراض از کرج آغاز و به بیش از ۵۰ شهر ایران کشیده شد و مدت یک ماه ادامه داشت. فراخوان‌هایی که درشبکه‌های اجتماعی فضای مجازی منتشر می‌شد پرستاران را برای ادامه‌ی تجمعات در صورت عدم دستیابی به مطالبات و پاسخ‌گو نشدن مسئولان برای ۱۷ شهریور تدارک دید که  در شهرهای اصفهان و یزد اعتراض صورت گرفت. همچنین با فراخوان تجمع  ۴ مهر پرستاران نیز در تعدادی از شهرها منجمله بیمارستان‌های یزد تجمع اعتراضی داشتند در تجمعات این سال هم مطالبات همان مطالبات معوق مانده‌ی گذشته بود. پرستاران برای رفع کمبود نیروی پرستاری و مطالبات قانونی از جمله تعرفه گذاری که در سال ۱۳۸۶ تصویب شد بود تجمعات اعتاراضی برگزار می‌کنند.

ویژگی اعتراضات پرستاران در سال ۱۴۰۳:

اعتصاب گسترده‌ی پرستاران در سال ۱۴۰۳ از ۱۲ مرداد از البرز و شهر کرج آغاز شد و با سرعت به پنجاه شهر ایران کشیده شد. این اعتراضات  پس از انقلاب بی سابقه بود؛ البته دبیر کل خانه پرستار با نادیده گرفتن اعتراضات صنفی پرستاران در سال ۱۳۵۷ و انقلاب، آن را در صد سال اخیر بی سابقه دانسته که چنین نیست. پرستاران در انقلاب ۱۳۵۷ شرکت فعال و فراوان داشتند. از ویژگی‌های اعتراضات و اعتصاب‌های صنفی سال ۱۴۰۳ می‌توان نکات زیر را برشمرد:

۱- شرکت پرستاران در این دوره فراگیر بود. اعتراضات از سال ۱۳۹۲ بیشتر به اعتراض پرستاران ۸۹ روزه بر می‌گشت. گاهی نیز پرستاران پیمانی در بیمارستانی در یک شهر، با آن‌ها همراه می‌شدند. همراهی پرستاران پیمانی و طرحی در تجمعات اعتراضی تهران، شیراز، مشهد، رشت و اهواز یا استعفای دسته جمعی پرستاران بیمارستان کهنوج نمونه‌های‌ست که محدود به یک یا دو شهر ‌بود و پرستاران استخدامی، پیمانی و شرکتی کم‌تر یک صدا و متحداً در تجمعات با هم شرکت داشتند. اما در اعتراضات صنفی سال ۱۴۰۳ نه تنها پرستاران از انواع مختلف استخدامی شرکت داشتند، در بعضی شهرها، دیگر نیروهای درمان مانند ماماها و رادیولوژیست‌ها نیز در اعتراض به پرستاران پیوستند .

۲- تجمعات سال ۱۴۰۳ که حدود یک ماه ادامه داشت، طولانی‌ترین اعتراضات صنفی تا کنون است. هرچند در بیمارستان‌های شیراز پنج روز تداوم داشت، اما اعتراض در شهرهای دیگر ادامه یافت.

۳- تجمعات در سال ۱۴۰۳ ابعاد سراسری و کشوری گرفته است. پرستاران در بیش از پنجاه شهر تجمع اعتراضی و اعتصاب داشتند که گستردگی آن بی سابقه بود.

۴- از نظر تشکل یابی و نزدیک شدن  به هم و همسانی با جنبش‌های تشکل‌های صنفی دیگر. شعارهای «پرستار داد بزن / حقتو فریاد بزن»، «نترسین، نترسین / ما همه با هم هستیم»، «حقمون را نگیریم / شیفتامون را نمیریم» و… با شعارهای تجمعات تشکل‌های فرهنگیان و بازنشستگان مانند: «فقط کف خیابون / بدست میاد حقمون» همسانی داشت. این موضوع به دلیل غالب شدن ریاضت اقتصادی‌ست که موجب آموزش و درمان  کالایی شده و جامعه و مردم از حداقل استاندارهای بهداشت و درمان و آموزش هم برخوردار نیستند اتفاق افتاده. از دیگر سو حکومت هم سعی مدارد هر دو گروه را با این بهانه که «با اعتصاب و اعتراض مردم را از خدمات محروم می‌کنید» در صورت اعتصاب در مقابل مردم قرار دهد. اما هر دو گروه علیرغم تهدید و فشار و زندان  به اعتراض ادامه می‌دهند.

۵- هشتاد درصد پرستاران را زنان تشکیل می‌دهند، علیرغم آن مدیران تصمیم گیرنده اکثراً مرد و پزشک هستند. پس از سرکوب جنبش ژینا (مهسا امینی) جنبش گسترده‌ای که با شعار «زن، زندگی، آزادی» به رهبری زنان، این موضوع نیز به مسئله‌ای غیر قابل قبول و مورد اعتراض پرستاران تبدیل شد. این زنان پرستار که از طبقه‌ی کارگر هستند دراولین حرکت اعتراضی دست از کار کشیدند یعنی اعتصاب کردند و با مدیریت درست سعی کردند بخش اورژانس در ‌صورت نیاز فعال بماند و یا جراحی‌های اورژانسی انجام شود .

۶- تداوم اعترضات علیرغم تهدیدها. پس از فروکش کردن اعتراضات هم با انتشار دو فراخوان در یزد پرستاران به اعتراض ادامه دادند و اعتراضات در یکی دو شهر همچنان ادامه داشت.

نگاه مسئولان به سلامت جامعه:

انسان سالم، محور توسعه‌ی هر کشوری محسوب می‌شود و دولت نیز به منظور حفظ سلامت مردم باید برنامه ریزی و هزینه کند، اما دولت‌های سرمایه‌داری به سلامت به‌عنوان کالا می‌نگرند و به سودآوری آن می‌اندیشند. آن هم در شرایطی که سفره‌ی مردم روزانه کوچک‌تر می‌شود. وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۸ اعلام کرد سالانه ۷۶/۳ درصد جمعیت کشور دچار هزینه‌های فقرزای سلامت می‌شوند. یعنی جمعیتی در حدود سه میلیون نفر در هر سال به علت هزینه‌های درمان، فقیرتر می‌شوند. در چنین وضعیتی دولت پولی به بیمارستان‌های دولتی و آموزشی پرداخت نمی‌کند یا بسیار کم می‌پردازد و مسئولین دانشگاه کسر بودجه را بر دوش پرستاران و بیماران تحمیل می‌کنند. درحالی‌که کشورهای پیشرفته پیشگیری را بنیان اصلی درمان قرار می‌دهند، در ایران  ساختن بیمارستان‌ها و آوردن تجهیزات از خارج کشور را مبنا قرار می‌دهند. وسایلی که در انبارها می‌ماند و یا بیمارستان‌هایی چون الغدیر و مهدی به علت نداشتن پرستار مورد بهره برداری قرار نمی‌گیرد و سازندگان و وارد کنندگان آن از بهره‌ی رانت دولتی برخوردار می‌شوند.

در هر جامعه‌ای ابزار تأمین سلامت باید توسط وزارت بهداشت برای مردم مهیا گردد اما در ایران بیماران از خدماتی که دریافت می‌کنند ناراضی هستند. مدیر کل خانه پرستار مرگ بیماران را به دلیل مشکلات نظام سلامت می‌داند. این درحالی صورت می‌گیرد که هر سال تقریباً ۷۵۰ هزار میلیارد تومان گردش پول در نظام سلامت وجود دارد که ۲۵۰ هزار میلیارد از اعتبارات دولتی و ۵۰۰ هزار میلیارد  تومان پرداختی از جیب مردم است. در  بیشتر کشورها تلاش بر این است که هزینه‌ی درمان از جیب مردم کاهش یابد، در ایران هزینه‌ها در حال افزایش است. (خرید دارو به دلیل کمبود آن و سر در آوردن در بازار سیاه ناصر خسرو و دیگر اقلام بیمارستانی، هزینه‌ی بخش خصوصی و…) و دولت به جای سرمایه‌گذاری در بخش درمان و آموزش پزشکی، بودجه‌های کلان صرف هزینه‌های نظامی برای جنگ‌های نیابتی یا تبلیغات ایدئولوژیک و پروار کردن حوزه‌های علمیه می‌کند، در نتیجه هزینه‌های لازم و فوری مانند پرداخت حقوق پرستاران را به تعویق  می‌اندازد و مردم جامعه برای بر خورداری از بهداشت و درمان به خودی و ناخودی تقسیم می‌شوند. چنان‌که در دوران کرونا شاهد بودیم، واکسن کرونا در موج چهارم آن از کانال‌هایی توزیع شد که به افراد غیر از کادر درمان رسیده بود و جامعه پرستاری و مردم از آن برخوردار نشدند.

در مجموع می‌شود گفت هدف نئولیبرالیسم این است که با کمترین دستمزد و هزینه  از بیشترین سود برخوردار باشد و برای رسیدن به این هدف درمان را به کالا تبدیل می‌کند و کمترین دستمزد را پرداخت می‌کند، سوبسیدها و امکانات رفاهی جامعه برای درمان را کاهش می‌دهد و…

پاسخ مسئولان به جامعه پرستاران:

پرستاران با تجمع سعی کردند مشکلات خود را بازگو و مطالباتشان را مطرح کنند تا به خواسته‌هایی که بیش از شانزده سال بی پاسخ مانده دست یابند، مسئولان حکومتی به جای پاسخگویی سعی کردند با بی تفاوتی و جایگزین کردن پرستاران از شهرهای دیگر، اعتصاب را شکسته و اعتراضات را سرکوب کنند. نیروی انتظامی با ضرب و شتم و اعمال خشونت با همکاری حراست دانشگاه علوم پزشکی با احضار پرستاران به هیات تخلفات، تهدید، جریمه، دستگیری و زندان سعی کردند تجمعات و اعتصابات را سرکوب کردند. وقتی با مقاومت پرستاران روبرو شدند فهرست خواسته‌های آن ها را طلب کردند و با وعده‌های کاذب به پرستاران در بعضی از شهرها  سعی کردند عده‌ای از پرستاران را به کار بر گردانند، اما مقاومت در بسیاری شهرها ادامه یافت. با واریز کردن چند میلیارد به وزارت بهداشت و پرداخت کمی از معوقات تلاش کردند پرستاران را به سکوت وادارند، پرستاران فریاد زدند: مشکل ما صرفاً معوقات نیست. در حالی‌که آخرین پرداختی بسیاری از پرستاران مربوط به یکسال قبل بود و یا در شهرهایی چون اهواز که چندین تجمع و اعتراض از قبل داشتند معوقات آنها و بسیاری از شهرهای دیگر همچنان پرداخت نشده است. با این وجود خشونت و تهدید چنان گسترده بود که در فراخوان اول برای تجمع چنان‌که آمد فقط دو شهر درگیر بودند و در فراخوان سوم فقط پرستاران یزد به تجمع و اعتراض ادامه دادند.

اما برای کاهش ساعت کار، پرستاران در واقع با دهن کجی مسئولان روبه‌رو شدند. مسئولان این‌بار شیوه‌ی دیگری را برای نابودی سلامت جامعه در پیش گرفتند. آنها با به کارگیری دانشجویان پرستاری با دستمزد ساعتی ۱۲ هزار تومان، ساعت کار پرستاری را کاهش دادند، به این طریق تعداد بیماران هر پرستار را افزایش دادند. به حدی که در حال حاضر که تعداد کمتر از یک (۸/۰) پرستار کنونی برای هر سه تخت بیمارستانی در یک روز، هم در حال کاهش است. چون دانشجو احاطه‌ی کامل بر کار پرستاری ندارد و در حال آموزش است و پرستار مجبور است توجه و وقت بیشتری برای بیمار صرف کند.

وزارت بهداشت پرستار استخدام نمی‌کند و نیروهای طرحی را پس از پایان کار تسویه می‌کنند تا بتواند سود بیشتری به دست بیاورد به دانشجویان وعده‌ی استخدام در آینده را می‌دهند تا از آن‌ها بهره‌کشی کند و دانشجویان با هزینه‌ی سنگینی که خانواده‌ها با آن روبه‌رو هستند، به‌خصوص هزینه‌ی دانشگاه آزاد، این کار را می‌پذیرند با این امید که کمک حالشان باشد، اما درمان نیست، چون پس از اتمام طرح با آن‌ها همان کاری را که با همکاران آن‌ها امروز در بیمارستان‌ها انجام دادند،  می‌کنند و این طرح در واقع نوعی جایگزین طرح تربیت پرستار توسط بیمارستان‌هاست. با این عمل در واقع شکاف بین دانشجوی پرستاری و جامعه پرستاری هم ایجاد می‌کنند.

عملکرد خانه پرستار و نظام پرستاری:

دانشگاه‌های علوم پزشکی زیر نظر وزارت بهداشت هستند. معاون پرستاری وزارت بهداشت در تمام مراحل به جای دفاع از حقوق پرستاران از سیاست نظام و وزارت بهداشت دفاع کرده است .

نظام پرستاری که باید از حقوق پرستاران دفاع کند، عامل افزایش ۳۰۰ درصدی ظرفیت دانشجو پرستاری بود؛ یعنی دانشجو پرستاری از چهار هزار نفر به ۱۲ هزار نفر رسید، آن‌هم در شرایطی که ۱۵۰هزار پرستار بیکار و خانه نشین هستند. دبیر کل خانه پرستار اخیراً اعتراف کرد که بودجه ۲۰ میلیاردی دولت به سازمان نظام پرستاری، برای جلوگیری از تجمعات و عدم پیگیری مطالبات پرستاران بود.

چنان‌که آمد؛ خانه پرستار از سال ۱۳۸۱تأسیس شد و جهت گیری‌های سیاسی در دفاع از جناح اصلاح طلب و احزاب میانه رو (مانند اعتدال و توسعه) دارد و همیشه سعی در حمایت از کاندیداهای اصلاحطلبان داشت. در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ از پزشکیان حمایت کرده و از پرستاران خواسته بود در انتخابات به سود او شرکت کنند. در شرایطی که پزشکیان وزیر بهداشت بود دبیر کل خانه پرستار از او خواسته بود که کارانه غیرپزشکی را از ۲۰ درصد به ۲۵ درصد برساند که به جایی نرسید، با این وجود دبیرکل خانه پرستار باز به اصلاحطلبان دخیل بسته است در حالیکه طرح تحول سلامت در دوران روحانی اجرا شد و با اختصاص بودجه هنگفت به این طرح، باز پرداختن به وضعیت پرستاران را به فراموشی سپرد به «جای تعرفه گذاری» طرح قاصدک اجرا شد؛ طرحی که از ابتدا با اعتراضات پرستاران همراه بود.

خانه پرستار به مثابه یک تشکل زرد واصلاحطلب فقط کاهش دهنده‌ی بحران است و علت همه مشکلات را سلطه سیستم پزشک سالار برساز و کار مدیریتی وزارت بهداشت می‌داند. درحالی‌که پرستاران برای ایجاد تشکل مستقل خود با سدهای امنیتی مواجه می‌شوند چگونه می‌توانند با نامه نگاری و نشست با نمایندگانی که خود عامل مشکلات و فرسوده کردن پرستاران هستند به نتیجه رسید .

در مجموع هر دو تشکل چون خانه کارگر، تشکل زرد و وابسته به حاکمیت‌اند. حتی در مرحله‌ای نمایندگان هر دو در پیوند با هم  پرستاران محور مقاومتی را تشکیل داده بودند و ائتلافات سیاسی که پیش‌تر آمد.

چرا پرستاران به اهداف خود دست نمی‌یابند؟

پرستاران در سال ۱۴۰۲ بیش از ۸۰ واکنش اعتراضی داشتند، اما هر بار پس از تجمع به جای حل مشکل و جبران پرداختی‌ها به بخش تخلفات فراخوانده می‌شوند و برایشان حکم تعلیق و اخراج صادر می‌شود. وضعیت پرستاران قراردادی و شرکتی بدتر است چون با کوچک‌ترین اعتراضی قراردادشان تمدید نمی‌شود. متاسفانه تشکل پرستاری در ایران، خانه کارگر و سازمان نظام پرستاری تشکل وابسته به دولت هستند و برای منافع حزبی و سازمانی به چانه زنی می‌پردازند. تشکل پرستاران  باید مستقل از هر جناح و دولت باشد.

پرستاران باید تلاش کنند صف مستقل خود را به وجود بیاورند و با دیگر تشکل‌ها همگرایی پیدا کنند و از تجارب پرستاران دیگر کشور در پیوند با طبقه کارگر استفاده کنند.

هرچند رفاه و کرامت انسانی پرستاران همچون دیگر بخش‌های طبقه کارگر در سایه نظام سرمایه‌داری هیچگاه تحقق  نمی‌پیوند و در ایران نه تنها با عبور از جمهوری اسلامی بلکه با عبور از نظام طبقاتی سرمایه داری است که پرستاران به حقوقشان دست می‌یابند چون سرمایه دار همواره برایش سود بیشتر از جان انسان‌ها ارزش داشته و دارد.

پرستاران در این دوره‌ی اعتراضات به تجربه آموختند که نهادها زمانی رسمیت می یابد که پرستاران خود به آن آگاهی و تشکل مستقل خود دست یابند؛ شعار و شتاب‌زدگی بی مورد و سازمان نیافتگی کمکی به جامعه پرستاری نمی‌کند بلکه به بی اعتمادی در جامعه پرستاری دامن می‌زند، از چنین تفکری باید دوری کرد…

شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳ برابر با ۰۵ اکتبر ۲۰۲۴