
به جواد، نوجوان ۱۷ سالهی محلهی جمشیدآباد که در حصار جبرِ حاشیه، سرشار بود از شور زندگی، بخشندگی و ازخودگذشتگی.
فراموششدگانِ حاشیهنشین: روایتی از کمپ جمشیدآباد خوی
امین زرگرنژاد / برگرفته از : نقد اقتصاد سياسی
درآمد: آنچه میخوانید روایتی است از شکلگیری یک کمپ اسکان موقت در یکی از سکونتگاههای غیررسمی و محلههای حاشیهای شهر خوی که پس از زمینلرزهی ۸ بهمن ۱۴۰۱ برای اسکان برخی از زلزلهزدگان توسط یک گروه امدادرسانی مردمی و به کمک اهالی منطقه احداث شد. نگارنده ۹ روز در این کمپ و همراه با اعضای این گروه مردمی حضور داشت و از نزدیک درگیر فرایندها و جزئیات پیشبرد امور بوده است. زلزله و حوادثی از این دست، با تمام مصائب و فجایعی که به بار میآورد، محذوفان، بهحاشیهراندهشدگان و فراموششدگان را برای دقایقی به متن میآورد و رؤیتپذیر میکند. این جستار بهمناسبت روایت تجربهی احداث این کمپ، میکوشد تا از خلل مواجهه با امدادرسانیِ پس از زلزله، تصویری از ساختار اجتماعی محلهی جمشیدآباد و ریشههای شکلگیری آن بهعنوان نخستین و بزرگترین سکونتگاه غیررسمی شهر خوی ارائه کند. این متن همزمان با حفظ اسلوب نگارش علمی، عامدانه از برخی الزامات آن عدول میکند تا روایتی از منظر مداخلهگری و تجربهی شخصی نگارنده نیز باشد.