کنگره هشتم سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران
بيست سال از آن فاجعه گذشت
۲۰ سال پيش، در تابستاني مثل امسال، هزاران زنداني سياسي بعد از يک سوال جواب کوتاه به جوخههاي مرگ سپرده شدند. آنان در بيدادگاههاي رژيم به جرم دفاع از عقايد خود به زندان محکوم شده بودند، دوران محکوميتشان را پشت سر ميگذاشتند و حتي برخي، بعد از پايان دروان محکوميت، در انتظار آزادياشان بودند.
جنگ هشت ساله با عراق با خفت پايان يافته بود. جام زهر شکست سر کشيده شده بود. کشور، ويران و صدها هزار نفر در جبهههاي جنگ و در ميدانهاي مين جان باخته بودند. کربلائي فتح نشده بود. «برکت» جنگ به ذلتي تبديل شده بود.
زندان زير بختک جنگ مرکز شکنجه و کشتار و حبس مخالفان حکومت و مبارزان راه آزادي بود. اکنون که جنگ ديگر نبود، زندانهاي پر، دغدغهاي براي حکومت شده بود. نقشههائي که از مدتها پيش در محافل حکومتي براي خالي کردن زندان ها تدارک ديده شده بود، عملي گشت. تصميم حکومتگران در قالب فرمان مرگ توسط خميني صادر شد: هر زنداني که انکار خود نکرد، بايد نابود شود. «رحم بر محاربين سادهانديشي است، قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديدناپذير نظام اسلامي است، اميدوارم با خشم و کينه انقلابي خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوند متعال را جلب نمائيد، آقاياني که تشخيص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و ترديد نکنند و سعي کنند [اشداء علي الکفار] باشند. ترديد در مسائل قضائي اسلام انقلابي ناديده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا ميباشد»
جلادان حکومت «شک و ترديد» نکردند.
ملاقاتها در اوائل مردادماه قطع شدند. زندانيان يک به يک توسط هيات سه نفرهاي از قوه قضائيه، دادستاني و وزارت اطلاعات، مورد سوال قرار گرفتند. بعداز يک سوال و جواب کوتاه سرنوشتشان تعيين شد. اگر هنوز «سرموضع» تشخيص داده ميشدند، به صف اعداميان فرستاده ميشدند، گزارشات جان به در بردگان از اين کشتار حاکي است که اکثرا چنين بوده است. مجريان حکم خميني، با هليکوپتر از زنداني به زنداني ديگر پرواز ميکردند. سفيران مرگ شب و روز در راه بودند. در مهرماه، زماني که در زندانها دوباره باز شد و خانوادههاي زندانيان در جست و جوي عزيزانشان به آنها مراجعه کردند. هرکدام کيسهاي پلاستيکي، حاوي آخرين وسائل فرزندانشان را دريافت کردند، همراه با تهديدي که حق عزاداري نيز ندارند. سوگوران اما، در جست و جوي نشاني از عزيزان خود به هر دري زدند و با کشف گورهاي دسته جمعي در خاوران، پرده از اين جنايت هولناک برداشتند …
کشتار زندانيان، چنان گسترده و چندان هولناک بود که باور آن آسان نبود. هر روز که ميگذشت ابعاد آن برملاتر ميشد. هر چند هنوز هم، بعد از بيست سال ابعاد واقعي اين کشتار سبعانه، در بوته ابهام باقي مانده است. هر چند تاکنون بيش از چهار هزار نفر از اعدام شدگان شناسائي شدهاند، اما هنوز رقم واقعي قربانيان اين جنايت هولناک مشخص نشده است. اسناد اين جنايت هم چنان در بايگاني حکومت خاک ميخورد.
در طول بيست سال گذشته، خاوران به ميعادگاه مادران، همسران و فرزندان جانباختگان قتل عام سال ۶۷ تبديل شده است و هر ساله عليرغم اذيت و آزار خانوادهها توسط سرکوبگران، گلباران ميشود. بازماندگان آن رفتگان و پويندگان راه آنان نام و يادشان را زنده نگه ميدارند.
بذري که قربانيان کشتار ۶۷ با هستي خود بر خاک ميهن ما پاشيدهاند، درخت آزادي را تناور خواهد ساخت. نامشان بر پرچم پيروزيهاي فرداي مردم کشور ما حک خواهد شد و هر گز فراموش نخواهد شد.
شرکت کنندگان در کنگره خاطره جانباختگان فاجعه ملي کشتار سال ۶۷ در زندانها را گرامي مي دارند و با تلاش براي بنيان جامعهاي آزاد، جامعهاي متکي بر اراده و عزم مردم، يادشان را زنده نگه ميدارند.
کشتار جمعي زندانيان سياسي جنايتي عليه بشريت بود و حکومتگران جمهوري اسلامي از بالا تا پائين در قبال آن مسئول و پاسخگو هستند. چه آنان که مستقيم در اين جنايت دست داشتند و همچنان در مرکز قدرت حکومت جمهوري اسلامي حضور دارند و چه آنان که در اين سالها سکوت کرده و هرگز کلامي درباره اين کشتار برزبان نراندهاند. گويا با سکوت و لاپوشاني خواهند توانست اين جنايت هولناک را به دست فراموشي سپارند. همه کساني که در صدور فرمان کشتار زندانيان سياسي از سوي خميني نقش داشتهاند، و رسما در کشتار زندانيان سياسي در سال ۶۷ مشارکت نمودهاند، بايد در يک دادگاه بيطرف و صالحه، به جرم جنايت عليه بشريت محاکمه شده و به سزاي اعمالشان برسند.
گرامي باد ياد و خاطره جانباختگان کشتار دسته جمعي زندانيان سياسي 1367
درود بر خانواده هاي داغديده، فرزندان، همسران و مادران سلحشور مبارزان راه آزادي
کنگره هشتم سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران
مرداد ماه ۱۳۸۷
Be the first to comment