ديدگاه
وقوع انقلاب اکتبر روسیه را نباید به مثابه خطای تاریخی قلمداد نمود . وقوع این انقلاب انعکاس و حاصل یک ایدئولوژی علمی بود . بر طبق این ایدئولوژی ، عدالت اجتماعی ، برابری و یکسانی توسط خود انسان در جامعه قابل تحقق و عملی می باشد
سیروان هدایت وزیری
سالگرد انقلاب اکتبر روسیه و یک تجربه تاریخی
انقلاب اکتبر روسیه وارد نود و پنجمین سالگرد خود شد . سالگرد این انقلاب در حالی صورت گرفت که هنوز جامعه بشریت برای رفاه و معیشت زندگی خود در دستیابی به یک آلترناتیو دیگر ، غیر از اهداف و آماج های انقلابی روسیه ، در جست و جو دیگر و به نوع دیگر می گردد . اما بی شک در جریان این جست و جوها ، بدون تکیه بر اهداف و اماج انقلابیون اکتبر ، حاصل این جستوجو ها در محور و دایره های نامرئی پنهان می شود . انقلاب اکتبر محک تاریخی تخصمات مابین فقرا و ثروتنمند ها بود و اینک نیز با همین تعبیر می شود . اگرچه هم اینک دستاوردهای انقلاب اکتبر ، جامعه ای که در آن رخ داد ، پایمال شد ه است . اما جنبه های روانشناسی و انسانگری این انقلاب به عنوان دستاوردهای که جامعه بشری برای رهایی خود از ظلم جامعه سرمایه داری باید از آن درس بگیرد ، همچنان اعتبار خود را از دست نداده است . وقوع انقلاب اکتبر روسیه نباید به مثابه خطای تاریخی قلمداد نمود . وقوع این انقلاب انعکاس و حاصل یک ایدئولوژی علمی بود . بر طبق این ایدئولوژی ، عدالت اجتماعی ، برابری و یکسانی به توسط خود انسان در جامعه اجتماعی قابل تحقق و عملی می باشد . آنچه که ایده آلیست ها و مذاهب ین این خواست را فقط مشروط بر تابعیت و ستایش از خدایان و پیامبران می دانستند . در حقیقت آنان از نیستی می خواستند هستی برای انسان ها بوجود آورند . انقلاب اکتبر می خواست از واقعا “هستی ” هستی برای انسان ها بدست آورد . رهبران انقلاب اکتبر با پیروی از ایدئولوژی مارکسیسم ، نیروی مادی برای بدست آوردن این هستی را طبقه کارگر و زحمتکش می دانستند . بروز سیاسی عملی این انقلاب ، طبقه کارگر را نه به عنوان قربانی منفعلانه بدست گیری و سازماندهی ، بلکه این طبقه را به عنوان کارگزاران فعال و دست اندرکار در اجتماع قلمداد کردند .
برآیند این نوع سازماندهی ، اولین اقدام قانونی دولت بر آمده از انقلاب اکتبر ، لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و اجتماعی شدن آن بود . در واضع امر لغو قانون مالکیت بود . در اینجاست که جنبه های روانشناسی انقلاب روسیه مدیون و قربانی به کارگیری این قانون می شود . اگر چه اجتماعی شدن ها ، با قانون جامعه بشری در تدابق می باشد ، آنچه که انسان ها از ابتدا اجتماعا بدست می آوردند و اجتماعا مصرف می کردند ، اما زمینه های تحقق عملی این قانون انقلاب با توجه به بغرنج های اخلاقی و توقعاتی جامعه روسیه و در کل جامعه بشری ، نسج پیدا نکرده بود و زود رس به نظر می رسید . و اجرای این قانون خواه نخواه با مشکلات مواجه می شد . البته در عدم تحقق این قانون ، رهبران انقلاب اکتبر سهل انگار نبودند . انقلاب اکتبر در زمانی به وقوع پیوست ، که جنگ نه در مقیاس منطقه ای روسیه ، بلکه در سطحی از جهان در جریان بود . در نتیجه تولیدات ابزار های جنگی و صنعتی در اولویت قرار داشت ، آنچه که آفریننده این ادوات طبقه کارگر بود . در موازی با این ملزومات نیز ، مسئله غله ومحصولات کشاورزی که دهقانان آفریننده آن بودند نیز مطرح و حیاتی بود . برای رفع این مشکلات ، دولت کارگری و رهبران آن ناچار شدند ، در بازی کارت ها ، نه یک سو ، بلکه ان سوی دیگری از کارت را در برنده بازی ها در نظر بگیرند . در حقیقت بدون در نظر گرفتن آن سوی دیگر از کارت ، برندگی در کار نبود . زیرا که جامعه ایی بودن روسیه بر آن سوی ترازوی سیاسی و اجتماعی ، به نفع دهقانان سنگینی می کرد . برای زمینه سازی شروع بازی ها ، ابتدا باید رهبران انقلاب روسیه قانونی را تهیه می کردند که تا هر دو سو از کارت نیز از اعتبار لازم بر خوردار شوند .
از همان ابتدای قانونگذاری دولت کارگری روسیه دهقانان با لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید مخالف بودند . و همواره در مقابل کلکتیوه کردن جامعه دهقانی ایستاده گی کرده بودند . رهبران انقلاب اکتبر با پرهیز از سهل انگاری مفرط سیاسی ، قانونی را گذراندند ، که جامعه دهقانی ناشی از این قانون خوشایند شوند . آنان قانون” نپ” را به شور نمایندگان کارگران و دهقانان ارائه دادند و مورد تصویب واقع گردید . بر طبق این قانون ، دهقانان توانسته بودند ، روی زمین های خویش کار کنند و ماحصل کار خود را به فروش برسانند . در ناشی از این قانون ، دولت کارگری روسیه مشکلات غله و محصولات کشاورزی خود را تخفیف داد . اما بر طرف کردن این مشکل خودبخود بر بنیادهای ایدئولوژی انقلابیون اکتبر صدمه وارد می ساخت . زیرا که ، در پی خصوصی کردن زمین ها ، سرمایه داری و مالکیت خصوصی بر وسایل تولید مجدا در روسیه مستقر گردید . در پی خصوصی شدن زمین ها سرمایه داران بزرگ (سلخوزها) بوجود آمدند . و این مسئله خود تناقضات طبقاتی در ابعاد اقتصاد و اجتماع بوجود را آورد . از اینکه اهداف انقلابیون روسیه همجنین برداشتی از این تحول نکرده بودند . قرار بر این شد قرار داد “نپ” صرفا در یک محدوده زمانی دارای اعتبار باشد و بعدا لغو گردد . و دولت به سرنگون کردن سلخوزها دست به اقدام زند . و این در شرایطی بود که لنین رهبر انقلاب اکتبر چشم از جهان فرو بسته بودو زمامداری امور دولت جامعه به یوسف استالین سپرده شد . و در نتیجه لغو این قانون به دوره زمامداری استالین موکول شد . استالین در لغو قرار داد “نپ” و لغو مالکیت بر زمین ها و بازگشت به کلکتیوه شدن جامعه دهقانی با مشکلات و موانع جدی مواجهه شد . دهقانان در مقابل سیاست استالین در جهت لغو این قانون مقاومت و ایستادگی کردند تا حدودی که استالین با عدم بکارگیری سازش های سیاسی و پلورالیزم به سرکوب کردن دهقانان پرداخت ، چنین مسئله ایی که هرگز جزئی از آماج و اهداف انقلاب اکتبر نبوده است .
اگر در این رابطه انقلاب روسیه و آماج های آن را در زیر ذره بین های واقعیت قرار دهیم ، مشخص خواهد شد که هیج برنامه ای بر مبنا گرایی ، بنیادگرایی و مطلق گرایی در اجتماع به طور فیکس و تمام شده مورد اجرا قرار نمی گیرد . و همواره این برنامه ها در ناشی از بغرنج ها وزیک زاک های روانشناسی اجتماعی به مشکلات و بن بست می رسند
دیالکتیک تاریخ اجتماعی همواره پاشنه آشیل این بغرنج ها و زیک زاک های اجتماعی بوده است . دیالکتیک و ماتریالیزم طبیعی می توانند در حاشیه های برنامه ایی و بدون عبور از بغرنج های اجتماعی مورد حل و فصل قرار گیرند . ماتریالیزم اجتماعی همواره شاهد این بغرنج ها می باشد . انقلاب اکتبر خواست به این بغرنج ها پاسخ دهد و نیتی جز از آن نداشت . انقلاب اکتبر را پاس بداریم .
دهم اکتبر 2012