اگر پیش از این جمهوری اسلامی از مذاکره بهعنوان ابزار تنفس استراتژیک استفاده میکرد، امروز مذاکره برایش آخرین وسیلۀ حفظ ساختار است. پرسش اصلی این نیست که ایران با آمریکا به توافق میرسد یا نه؛ پرسش این است که: آیا قبل از آن، مردم ایران فرصت خواهند یافت حرفشان را بزنند؟
روزنامه فیگارو (چاپ پاريس – فرانسه) : وحشت از خیزش مردم، جمهوری اسلامی را ناگزیر از مذاکره با آمریکا کرده است
ار اف آی : گزارش ژرژ مالبرونو در فیگارو تصویر رژیمی را ترسیم میکند که دیگر نمیتواند پشت شعارهای ضدامپریالیستی پنهان شود. نظامی که میان نمایش بیرونی قدرت و وحشت درونی از خیزش اجتماعی گرفتار شده، در پی توافقیست نه برای بقا در برابر آمریکا، که برای نجات خویش از خشم مردم. اگر پیش از این جمهوری اسلامی از مذاکره بهعنوان ابزار تنفس استراتژیک استفاده میکرد، امروز مذاکره برایش آخرین وسیلۀ حفظ ساختار است. پرسش اصلی اما این است که: آیا قبل از آن، مردم ایران فرصت خواهند یافت حرفشان را بزنند؟
در لحظهای که جنگ فعلاً متوقف شده اما شکست، نه انکارشدنی است و نه قابل ترمیم، جمهوری اسلامی، آنگونه که ژرژ مالبرونو در گزارش روشنگر خود در فیگارو نشان میدهد، وارد مرحلۀ تازهای از واقعگرایی سیاسی شده است. نه از سر تحول در ایدئولوژی، بلکه بهخاطر وحشت از فروریختن ستونهای داخلی و خیزش مردم ناراضی.
مالبرونو می افزاید : جنگ دوازدهروزه اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران، آغازش با انفجار بود، پایانش با عقبنشینی و صدای ناموزونِ دو ادعا: از یکسو، پیامهای رسمی علی خامنهای که از مخفیگاهاش از «سیلی به آمریکا» میگوید، و از سوی دیگر، سخنان اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، و عباس عراقچی، وزیر امور خارجۀ ایران، که با لحنی واقعبینانه اذعان میکنند: «تأسیسات هستهای ایران بهشدت آسیب دیدهاند.» همین دو لحن متناقض، به گفتۀ مالبرونو، جوهرۀ گفتار جمهوری اسلامی در تمام این سالهاست: نعره در تریبون، نرمش در میز مذاکره.
مالبرونو می افزاید : در این میان مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری تازهنفس اما کاملاً هماهنگ با دستگاه قدرت، در ایلام، پرده را کنار زد و صریح گفت که ایران «آماده حل اختلافات از طریق گفتگو است». اینجا دیگر بحث بر سر یک تغییر تاکتیکی نیست؛ بلکه نشانهای است از آنچه مالبرونو بهدرستی «چرخش برای مهار خیزش» مینامد.
ترس از انفجار اجتماعی، عامل شتاب در چرخش دیپلماتیک
همانگونه که منبع آگاه نزدیک به حاکمیت ایران در خلیج فارس به خبرنگار فیگارو گفته، احساس غالب در سطوح بالا قدرت در ایران این است:
۱. بحران بهنسبت خوب کنترل شد؛
۲. شکست نظامی تلخ اما قابل تحمل بود؛
۳. ترامپ با تحمیل آتشبس، «خروجی آبرومندانه» برای حکومت ایران فراهم کرد.
اما، به گفتۀ مالبرونو این تحلیل بدون بند چهارم ناقص است:
۴.«اگر توافقی حاصل نشود، کشور در آستانۀ انفجار داخلی قرار خواهد گرفت».
سهمیۀ بنزین دهلیتری، قطع واردات، کمبود گاز، و دهها بحران متراکم در زندگی روزمره، میتواند ظرف چند هفته رژیمی را که از درون پوسیده، با تودههای خشمگین مواجه کند. به گفتۀ مالبرونو جمهوری اسلامی برای نخستینبار، نه بهخاطر فشار نظامی یا انزوای بینالمللی، بلکه بهدلیل ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای ابتدایی شهروندان، دارد برای مذاکره التماس میکند.
تهران، بازماندۀ زخمی، اما همچنان اهل بازی
با وجود شکستها، تهران دستخالی وارد میز مذاکره نمیشود. به نوشته مالبرونو، جمهوری اسلامی چند برگ را نگه داشته:
- بخشی از اورانیوم غنیشده را پنهان کرده؛
- برخی سانتریفیوژها را جابهجا کرده؛
- و همکاری با آژانس را به حالت تعلیق درآورده تا آن را در مذاکرات، گرو بگذارد.
اگرچه ترامپ میگوید که ایران موفق به پنهانسازی اورانیوم پیش از حمله نشده، علی شمخانی – چهرۀ کهنهکار امنیتی – این ادعا را رد کرده و با زبان خاص خود گفته است: «بازی تمام نشده».
مالبرونو سپس تصریح کرده است : مخالفخوانی رسمی با موضع آمریکا، بازی همیشگی جمهوری اسلامی است. اما اینبار تفاوتی هست: دیگر نه شرایط داخلی تحمل بحران بیشتر را دارد، نه اقتصاد رمقی برای ایستادگی در برابر تحریمها. ترامپ با هوشمندی، پیشنهاد بازسازی را روی میز گذاشته، و همزمان تأکید کرده که تحریمها پابرجاست. یعنی: «در را باز میگذارم، اما خودت باید وارد شوی.»
تلآویو، سایهای بر سر مذاکرات
اما هیچ چیز در خاورمیانه ساده نیست. همان منبع آگاه به فیگارو میگوید: «تهران بهدنبال تدوین نقشهراه با واشنگتن است، اما نگران است که نتانیاهو چه خوابی برایش دیده باشد.» یک دیپلمات ایرانی در ادامه با طعنه میگوید: «مگر باور کردهاید که اسرائیل به آتشبس پایبند بماند؟»
سابقه نقض آتشبس در لبنان توسط اسرائیل نشان میدهد که همۀ طرفها بهشدت بیاعتمادند. با اینحال، جمهوری اسلامی چارهای جز حرکت در میدان پرمخاطرۀ مذاکره ندارد. آنهم نه برای صلح با جهان، بلکه برای فرار از شورش مردم خودش.
چرا این لحظه تعیینکننده است
گزارش ژرژ مالبرونو تصویر رژیمی را ترسیم میکند که دیگر نمیتواند پشت شعارهای ضدامپریالیستی پنهان شود. نظامی که میان نمایش بیرونی قدرت و وحشت درونی از خیزش اجتماعی گرفتار شده، در پی توافقیست که نه برای بقا در برابر آمریکا، که برای نجات از خشم مردم خود لازم است.
اگر پیش از این جمهوری اسلامی از مذاکره بهعنوان ابزار تنفس استراتژیک استفاده میکرد، امروز مذاکره برایش آخرین وسیلۀ حفظ ساختار است. پرسش اصلی این نیست که ایران با آمریکا به توافق میرسد یا نه؛ پرسش این است که: آیا قبل از آن، مردم ایران فرصت خواهند یافت حرفشان را بزنند؟