
«مثل حیوانی زخمی، جمهوری اسلامی به هر تهدیدی با خشونتی مرگبار واکنش نشان میدهد»؛ این هشدارِ هادی قائمی، مدیر مرکز حقوق بشر در ایران، اکنون معنای عینی یافته است. پس از آتشبس با اسرائیل در ۲۴ ژوئن، رژیمی که در میدان نبرد چیزی برای عرضه نداشت، حمله را به داخل کشور کشانده: بازداشت صدها شهروند به اتهام «همکاری با دشمن»، صدور احکام اعدام بر پایۀ قوانین تازه و مبهم، سرکوب کاربران فضای مجازی، پناهجویان افغان، و زندانیان عقیدتی. گزارش مستند غزل گلشیری در لوموند، تصویری تکاندهنده از کشوری است که حکومتش، بهجای دفاع از مرزها، به جان مردم خود افتاده است.
حکومتِ زخمخورده، جامعهٔ گروگان: موج سرکوب در سایه شکست در برابر اسرائیل
رژیمی که پس از دوازده روز جنگ، نتوانست حتی یک برگ برنده در برابر اسرائیل رو کند، حالا تیغ را کشیده روی گلوی مردم خودش. باز هم به روال معمول: سرکوب، اعدام، دادگاههای بیقانون، و موجی تازه از تدابیر شدید امنیتی.
ار.اف.آی بر مبنای گزارش مستند غزل گلشیری در روزنامه لوموند چاپ پاريس (فرانسه)

«شکار همکاران دشمن»
بهنوشتهٔ غزل گلشیری، پس از اعلام آتشبس با اسرائیل در تاریخ ۲۴ ژوئن، دستگاه امنیتی ایران موجی از بازداشتها را با هدف یافتن «همکاران دشمن» آغاز کرد؛ اصطلاحی که در قاموس جمهوری اسلامی، همهچیز میتواند باشد: از یک پناهجوی افغان گرفته تا یک زندانی بهایی، یا کاربری که پستی انتقادی در اینستاگرام منتشر کرده.
به گزارش رسانههای داخلی، در دوازده روز جنگ، بیش از ۷۰۰ نفر در استانهای کرمانشاه، اصفهان، خوزستان، فارس و لرستان بازداشت شدهاند. مرکز حقوق بشر در ایران این آمار را ناقص میداند و از «چند صد مورد دیگر فقط در تهران» خبر میدهد. در شهرهای کردنشین، بهویژه شهرهای کوچک، فضا «بهشدت امنیتی» شده است و بازداشتها ادامه دارند.همۀ این بازداشتها، طبق روایت رسمی، به اتهام «همکاری با رژیم صهیونیستی» انجام شدهاند – عبارتی که جمهوری اسلامی به هر که خوشش نیاید، میچسباند.
دادگاه ویژه، بدون وکیل، با حکم اعدام
در تاریخ ۳۰ ژوئن، اصغر جهانگیر، سخنگوی قوۀ قضاییه، از ایجاد «دادگاههای ویژه برای محاکمه خائنان و مزدوران» خبر داد. او گفت نظارت بر فضای مجازی و برخورد با حسابهای متصل به «دشمن» به بخشی از استراتژی قضایی بدل شده است. گلشیری مینویسد که دستکم شش نفر، از آغاز جنگ تا کنون، با اتهام جاسوسی اعدام شدهاند. او تأکید کرده است : همۀ اعدام شدگان پیش از جنگ بازداشت شده بودند، و حالا اعدامهای بیشتر در راه است.
بر اساس قانونی که مجلس در ۲۳ ژوئن تصویب کرد، «هرگونه فعالیت مرتبط با اسرائیل یا کشورهای دشمن، حتی در گذشته، میتواند مصداق افساد فیالارض و مستوجب اعدام باشد.» گلشیری مینویسد: «این قانون فعالیتهای کاملاً مدنی را نیز شامل میشود، از جمله بهاشتراکگذاری اطلاعات با رسانههای خارجی، استفاده از پهپاد، انجام حملات سایبری یا انتشار پستهای انتقادی در شبکههای اجتماعی.» حتی خرید و فروش ابزارهای ارتباطی مانند «استارلینک» میتواند تا ده سال زندان داشته باشد، اگر هدف آن «سیاسی» تلقی شود.
افغانها؛ مظنونان تازهکار
در کنار فعالان حقوق بشر و شهروندان ایرانی، این بار پناهجویان افغان هم به دام افتادهاند. در تاریخ ۱۸ ژوئن، خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران از بازداشت دانشجویی افغان در شهر ری خبر داد که گفته شده «فایلهایی مرتبط با ساخت پهپاد و بمب» در گوشیاش پیدا شده. دو افغان دیگر در ۲۰ ژوئن در غرب تهران دستگیر شدند. در ویدیویی که صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش کرد – و شرایط ضبط آن معلوم نیست – یکی از آنها اعتراف کرد که مختصات ساختمانهای مهم را برای دوستی در آلمان فرستاده. ساختمان صداوسیما، که روز ۱۶ ژوئن هدف حمله اسرائیل قرار گرفت، یکی از آنها بود. اما، بهنوشتهٔ گلشیری، «آدرس این مکانها در اینترنت در دسترس است». و مهمتر اینکه «اعترافات تلویزیونی اجباری، یکی از رویههای ثابت دستگاه امنیتی ایران است که سالهاست از سوی نهادهای حقوق بشری بینالمللی محکوم میشود.»
بازداشت افغانها به اتهام جاسوسی برای اسرائیل، تا امروز سابقه نداشته. این اقدامات در کنار طرح بازگرداندن اجباری مهاجران افغان که از اسفند ماه آغاز شده، شکل تازهای از تبعیض و سرکوب قومی را نشان میدهد. به گزارش سازمان جهانی مهاجرت، «فقط در ماه ژوئن، بیش از ۲۵۶ هزار افغان از ایران اخراج شدهاند.»
شکنجهٔ خاموش در زندان
در ۲۳ ژوئن، زندان اوین هدف یکی از حملات اسرائیل قرار گرفت. شش روز بعد، سخنگوی قوۀ قضاییه اعلام کرد که در این حمله «۷۹ نفر کشته شدند، از جمله زندانیان، کارکنان اداری، سربازان و حتی خانوادههایی که برای ملاقات آمده بودند». خانوادهٔ احمدرضا جلالی، پژوهشگر ایرانی-سوئدی، هنوز خبری از او ندارد. او از سال ۲۰۱۷ به اتهام جاسوسی برای اسرائیل محکوم به اعدام است.
بعد از حمله، حدود ۶۰ زن زندانی سیاسی را به زندان قرچک فرستادند، مردان را به فشافویه. در نامهای که در ۳۰ ژوئن منتشر شد، ده زندانی سیاسی نوشتند: «ما را در تاریکی، با دست و پای بسته، میان آوار و دود، بهسوی اتوبوسها کشاندند. سربازان با مسلسل اطرافمان را گرفته بودند. قدمبهقدم، مثل اسرای جنگی، پیش میرفتیم.»
در همان روز، بی بی سی فارسی ویدئویی منتشر کرد از زندانیان فشافویه که در گرمای تابستان، فشرده و در هم، روی زمین میخوابند. در همان نامه آمده: «زندانهای تهران بزرگ و قرچک، با وضعیت غیرانسانیشان، نماد کامل سرکوب شدهاند.»
فریبا کمالآبادی، زندانی بهایی، در تماسی تلفنی با خانوادهاش گفت: «ما ۶۰ زن در فضای بسیار تنگی با تنها دو توالت و دو دوش زندگی میکنیم. میانگین سنی بالای ۵۷ سال است و امکانات درمانی تقریباً صفر. فاضلاب از سلولها بالا زده. و من ترجیح میدادم در همان انفجار کشته میشدم تا این زندگی را تحمل کنم.»
غزل گلشیری در لوموند نتیجه میگیرد: «جمهوری اسلامی، پس از ناکامی در پاسخگویی به حملات اسرائیل، بهجای پاسخ خارجی، دشمن را در داخل جستجو میکند و با شدت تمام به جان جامعهٔ مدنی افتاده است.» و واقعیت تلخ این است :