سرانجام دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا (۱۳ اکتبر ۲۰۱۷) پس از مدتها رجزخوانی و کشمکش، خط ونشان کشیدن، “بررسی و بازنگری”، عدم پایبندی جمهوری اسلامی به توافقنامه بینالمللی “برجام” (برنامه جامع اقدام مشترک) را که درچارچوب شورای امنیت سازمان ملل تنظیم شده است، با دستمایههائی ازماجراجوئی، دشمنی و تهدید اعلام کرد.
وی بخشهائی از استراتژی جدید دولتش را در برابر جمهوری اسلامی، بر بنیاد محورهای ذیل این گونه توضیح داد :«استراتژی جدید بر 4 محور استوار است. اول، همکاری با متحدانمان برای مقابله با «فعاليتهاي بيثباتکننده جمهوری اسلامی درمنطقه»؛ دوم، اعلام تحریمهای جدید علیه رژیم ایران برای توقف حمایت آنها از تروریسم وگروههايي مانند حزبالله و حماس و حمايت از شورشيان در يمن و سوريه؛ سوم، مقابله با روند ساخت موشکهاي بالستيک ایرانی که تهدیدی است برای همسایگان این کشور، تجارت بینالملل و حرکت آزادانه شناورها و چهارم، مسدود کردن همه مسیرهای ایران به سمت سلاح هستهای.»
ترامپ گفت: «درعمل به این استراتژی، ما در گام اول ، تحریمهای همه جانبه سختی علیه سپاه پاسداران اعمال میکنیم». ترامپ بر«نقايص جدي» برجام تاکیدکرد و گفت که «به همراه کنگره و متحدانمان براي رفع «نقايص جدي برجام» كه به ادعاي او شامل دوره اعتبارآن (برخی محدودیتهای اعمال شده بر برنامه هستهای ایران، پس از بازههای ۱۰ساله و ۱۵ساله خودبهخود لغو میشوند. به عنوان مثال ایران بعد ازگذشت۱۰سال از زمان اجرای توافق هستهای میتواند برشمار سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم بیفزاید ویا بعد از۱۵ سال میتواند سقف مجاز ذخیره اورانیوم غنیشده خود راافزایش دهد)، نظارت ناكافي بر اجراي آن و سكوت آن در مورد برنامه موشكي ايران می شود، با جدیت تلاش میکنیم.
ترامپ توافقنامه برجام را که قبلا” بدترین توافق” و”شرم آور” خوانده بود، پاره نمیکند، و وظیفه تصمیم گیری درباره آن را به کنگره واگذار کرده است که به ارزیابی ازمیزان تعهد دولت ایران به آنچه “روح برجام” خوانده میشود، به پردازد. در۱۳اکتبر/۲۰ مهر، پیش از سخنرانی دونالد ترامپ، درباره برجام و استراتژی جدید امریکا در برابر جمهوری اسلامی، کاخ سفید بیانیهای را که حکم یک سند راهبردی دارد دراین مورد منتشر کرد. نکته محوری دراین سند بر”گسترش حساسیت درمورد فعالیتهای دولت ایران که فراتر از موضوع برجام” است تاکید دارد.
در بیانیه کاخ سفید، آمده که استراتژی جدید ایالات متحده آمریکا در قبال ایران بر«خنثیسازی نفوذ بیثباتکننده دولت ایران ومحدود کردن رویکرد تهاجمی آن، به ویژه در حمایت این کشور از تروریسم، تمرکز دارد».
به موجب «قانون بازنگری توافق هستهای با ایران» تصمیم برای خروج آمریکا از قرارداد برجام نیاز به رای کنگره دارد. یادآوری این نکته اهمیت دارد که، كنگره پيش ازاين، تدوين طرحي را كه شامل اصلاح «قانون بازنگری توافق هستهای با ایران» میباشد، شروع كرده بود. طبق این قانون ،چنانچه ایران به هر شکلی به توافقنامه برچام پایبند نباشد، تعهد آمریکا به برجام مورد بازنگری قرار میگیرد.
بر پایه «قانون بازنگری توافق هستهای با ایران»، در صورتی که رئیسجمهوری آمریکا عدم پایبندی ایران به قرارداد هستهای را اعلام کند، کنگره ۶۰ روز فرصت خواهد داشت که تحریمهای هستهای لغوشده به موجب برجام را مجدد احیا کند. اکنون ترامپ (علیرغم آن که دراین خصوص خود نیز به تنهائی میتواند اقدام کند) تصمیمگیری دراین باره را به کنگره واگذار کرده است. و این نیازمند رای کنگره است با این تاکید که روشن نیست که کنگره حتما با اوهمراهی و یا همانگونه که او می خواهد رفتار کند.
علاوه براین ترامپ تهديد میکند كه اگر با كنگره و متحدان به راهحلي در اين موارد دست نيابد، امريكا از برجام خارج خواهد شد. اشاره ترامپ به طرحی است که توسط باب كوركر و تام كاتن دوسناتور جمهوريخواه درحال آماده شدن است. طبق كلياتي از اين
طرح كه پيشتر روشن شده است، هدف آن «قويتر» كردن برجام از طريق دايمي كردن محدوديتهاي اعمال شده بر برنامه هستهاي ايران، در نظر گرفتن سازوكاري براي اعاده خودكار تحريمها در صورتي كه زمان گريز هستهاي ايران به كمتر از يك سال كاهش يابد، تقويت توانايي آژانس براي راستيآزمايي برجام، محدود كردن توسعه سانتريفيوژهاي پيشرفته ايران و تغيير در الزام رييسجمهور به اعلام پايبندي ايران به برجام هر سه ماه يكبار است.
ترامپ با توجه به اختلاف نظرها وشکافهای مختلف در هیات حاکمه امریکا و به ویژه در دولت و در میان جمهوری خواهان در مجلس نمایندگان و سنا درباره برجام و بر سر خروج از آن و یا باقی ماندن درآن، این گونه رفتار میکند که درحال حاظرمایل نیست که تحریمهای هستهای معلق، مجدد برقرار شوند. وی این مساله را هم با نمایندگان دموکرات وهم با نمایندگان جمهوریخواه درمیان گذاشته است. البته دولت ترامپ پس از روی کار آمدن خود یک رشته تحریمهای جدید را نیز وضع و اجرا کرده است. ترامپ با توجه به اعلام عدم پایبندی جمهوری اسلامی به برجام و بازنگرداندن فوری تحریمهای مربوط به برجام، تلاش دارد تا تمهیدات لازم در زمینه همراه کردن متحدان اروپایی و پیوستن آنان به برنامه بلندمدتش برای کنترل بیشتر برنامه هستهای، اقدامات نظامی و سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی را فراهم سازد. ترامپ با تاکید برآن که ایران “روح برجام”را نقض کرده است، “توافق ثانويه” را طریق اصلاح ايرادات برجام میداند. بعبارت دیگراعلام”عدم پایبندی ایران به برجام” بدون خروج امریکا از آن، با تشدید فشارهای همه جانبه به ایران برای رسیدن به “توافق ثانویه”، نیازمند همراهی مخالفین در کنگره و هیات حاکمه امریکا و البته اتحادیه اروپا و دیگر شرکا خواهد بود.
اتحادیه اروپا از توافقنامه “برجام” دفاع می کند و خواستار اجرای دقیق آن از سوی همه طرفهای درگیر است. “آژانس بینالمللی انرژی اتمی” یگانه مرجع صلاحیتدار در این باره در گزارشهای خود پایبندی ایران به مفاد “برجام” را مورد تأیید قرار داده است. ترامپ اما میگوید، ایران “روح برجام” را نقض کرده است، هدف برجام برقراری صلح در منطقه بود، و رژیم ایران همچنان مشغول« فعاليتهاي بيثباتکننده درمنطقه» است.
“برجام”یک توافقنامه بینالمللی است والبته علاوه برتعهد صریح جمهوری اسلامی و کشورهای (آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه، روسیه، چین) ،در چارچوب سازمان ملل وبه عبارتی بر زمینه مناسبات و الزامات و مقررات حاکم بر نظم فعلی جهانی تحت قعطنامه ۲۲۳۱ در شورای امنیت این سازمان تنظیم شده است.
خروج آمریکا از توافقنامه ی بینالمللی “برجام”، بدون شک این کشور را درعرصه بینالمللی دچار تناقضات و پیامدهائی مختلفی خواهد کرد. اما این اقدام امریکا قبل از هر موضوعی، بیان بی اعتباری نظم جهانی کنونی است. وزیر امور خارجه آلمان این مساله را این گونه بیان می کند «میخواهند سلطه قدرت را جایگزین سلطه قانون کنند». خروج امریکا از برجام در اولین گام به معنای بیاعتنائی به مناسبات و الزامات حاکم بر چنین نظمی از سوی امریکا است و البته خود بازتاب بحران جهان سرمایه داری.
واکنش در برابر استراتژی جدید امریکا و مواضع ترامپ از سوی جمهوری اسلامی با رجزخوانیهای بیشتر ولی فقیه به همراه کاربدستانش ابعاد گسترده تری یافت. خامنهای گفت:«تا طرف مقابل برجام را پاره نکند ما آن را پاره نمیکنیم اما اگر او برجام را پاره کرد ما آن را ریزریز میکنیم.»علاوه بر این اوهمچنان ماجراجویانه بر آن است که راه ” اقتدار” را با “قوت ” دنبال کند.
حسن روحانی بر تداوم برنامه های موشکی تاکید و گفت “ما موشک ساخته، می سازیم و خواهیم ساخت، زیرا با هیچ یک از قوانین بینالمللی و یا قطعنامه ی ۲۲۳۱ شورای امنیت در تضاد نیست”.
فرماندهان سپاه پاسداران با اعلام میزان برد موشکهای رژیم بر تهدیدات خود تاکید کردند. وزارت خارجه رژیم و سخنگویان دولت در مقابل استراتژی امریکا واکنش نشان دادند ومتقابلا بر تهدیدات خود افزودند. کاربدستان رژیم بدون توجه به عواقب فاجعه بار چنین سیاستهائی بر تداوم ماجراجوئیها و سیاست گسترش برنامههای موشکی و ادامه دخالت های فاجعه بارجمهوری اسلامی درمنطقه و به ویژه در سوریه ، یمن وعراق تاکید کردند .
اکنون پس از اعلام استراتژی جدید امریکا، بی آنکه سپاه پاسداران در فهرست گروه های تروریستی قرار گیرد، به دلایل مختلف و از جمله فعالیتهای سپاه قدس درحمایت از”گروه های تروریستی” در فهرست تحریمهای سنگین جدید قرار گرفته است. گروهی از فرماندهان سپاه پاسداران و نهادها و شرکتهای مختلف مربوط به سپاه مورد تحریم قرارگرفتهاند. ادامه چنین کشمکشی آنگاه که جمهوری اسلامی بر سیاستهای منطقهای خود و گسترش تسلیحات موشکی پافشاری کند، خطر یک رویاروئی را تشدید میکند.
ترامپ برچنین زمینه ای با تاکید بر”نقائص” برجام و اعمال تحریمهای فزاینده و هر چه بیشتر محدود کردن جمهوری اسلامی در برخورداری از امکانات و گشایشهای فراهم شده از توافق “برجام” برآن است تا جمهوری اسلامی یا خود از برجام خارج شود و یا به عقبنشینی وسازشهای بیشتری تن دهد. اینک “روح برجام ” تشنه عقب نشینیهای بیشترجمهوری اسلامی است.
گرچه پس از “نرمش قهرمانانه” خامنهای و عقبنشینی جمهوری اسلامی و برقراری توافقنامه “برجام”، فضا برای برقراری روابط و مناسبات عادی با امریکا و غرب و همچنین سروسامان دادن به اوضاع بحرانی اقتصاد کشور مساعد و بکارگیری الگوی “برجام” در حوزههای دیگر به ویژه در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی و به طور اخص سیاست خارجی رژیم در خاورمیانه امکان پذیربود. اما شخص خامنهای و جمهوری اسلامی سیاستها و ماجراجوئیهائی را از جمله در سوریه و یا عراق و یمن پی گرفتند و یا گسترش تولید موشکهای بالستیکی را دنبال کردند که همه فرصتهای ممکن را سوزاند و زمینه را برای چنین وضعیتی آماده ساختند.
به هرحال در شرایط کنونی با اعلام استراتژی جدید امریکا، روابط و مناسبات جمهوری اسلامی و دولت آمریکا وارد مرحله جدیدی از مخاصمات و تشدید کشمکشهای فیمابین شده است. تاثیر و پیامدهای چنین وضعیتی مستقیما و بیش از همه خسارات و صدماتی را متوجه مردم ایران وشرایط زیست وزندگی آنان خواهد کرد.
نزدیکترین هدف ازاستراتژی جدید آمریکا وبیرونی ترین لایه آن، تشدید اعمال فشار بر جمهوری اسلامی جهت اصلاح ” برجام” و “تجدید مذاکره” است، نه پاره کردن و یا خروج ازآن. به عبارت دیگر اکنون روابط و مناسبات خارجی رژیم و بویژه سیاست منطقهای جمهوری اسلامی کلید سرنوشت «برجام» است .
بدون دست برداشتن جمهوری اسلامی از سیاستهای ماجراجویانه ومداخله گرایانهاش در منطقه (یاوه گوئیهائی مانند این که سوریه عمق استراتژیک جمهوری اسلامی است و یا سوریه استان سی وپنجم جمهوری اسلامی است) وبدون عقب شینی رژیم در حوزه سیاست خارجی منطقه ای، وبدون دست برداشتن از گسترش برنامههای موشکی و تولید آن، حتی اگر برجام هم باقی بماند، نه تنها از رفاه و بهبود اوضاع اقتصادی و بهبود شرایط زندگی مردم خبری نخواهد بود، بلکه حاصلی جز تشدید بحران و فلاکت اقتصادی و ورشکستگی آن، تشدید بحران اجتماعی، تعطیلی و بسته شدن کارخانجات و بنگاههای تولیدی، فقر روزافزون تودهها، افزایش حاشیه نشینی ،گسترش بیخانمانی، بیکاری وبیکارسازیهای دمافزون، گسترش سرکوب و ارعاب، اختناق، نقض بیش ازپیش حقوق مردم، خسارتهای سنگین بر حیات و معیشت کارگران و زحمتکشان ارمغان دیگری به بار نخواهدآورد. والبته این هم انتظار بیهودهای است که جمهوری اسلامی خود برپایه خواستها ومنافع تودهها از سیاستهای ماجراجویانه خود چه در داخل و چه در خارج دست بردارد. برون رفت از چنین وضعیتی را تنها گسترش مبارزات متحدانه و سراسری توده ها علیه جمهوری اسلامی رقم می زند.
جمعه 27 اکتبر 2017