مسعود فتحی (عصر نو) :
مذاکرات وین، شروط روسیه و منافع ملی ایران!
مذاکرات وین به پایان خود نزدیک شدهاست. هرچند نتایج این مذاکرات منتشر نشده، اما همه متفقالقول هستند که مرحلهی تصمیمگیری نهائی فرارسیدهاست. آن چه مسلم است، موارد اصلی مورد اختلاف بین جمهوری اسلامی و آمریکا در مورد لغو «تمام» تحریمها، و تضمین در مورد عدم تکرار خروج آمریکا از برجام، چگونگی بازگشت جمهوری اسلامی به تعهدات برجامی خود در مورد غنی سازی و غیره، هم چنان مبهم است. در این میان اما، درخواست وزیر خارجهی روسیه «ضمانت کتبی» از آمریکا در مورد این که تحریمهای غرب علیه روسیه به هیچوجه نباید بر تجارت و روابط اقتصادی روسیه با ایران تأثیر بگذارد، بر ابهام در مورد بازگشت به برجام افزوده است. نمایندهی روسیه در مذاکرات وین هم همین درخواست را تکرار کرده است. شرط لاوروف، از طرف آمریکا رد شدهاست؛ همچنین مورد اعتراض سه کشور اروپائی فرانسه، آلمان و بریتانیا نیز قرار گرفته و این سه کشور اعلام کرده اند که فرصت مذاکره پایان یافته و منتظر تصمیمگیری جمهوری اسلامی هستند.
درخواست لاوروف، با توجه به نقشی که نمایندهی روسیه در این دور از مذاکرات داشته و عملا جمهوری اسلامی را نیز در مذاکرهی غیر مستقیم با آمریکا نمایندگی میکرد، میتواند سرنوشت بازگشت به برجام را در ابهام برده و میخواهد با توجه به تحریمهای همهجانبهای که آمریکا و اروپا علیه روسیه اعلام کردهاند، مانع ادامهی روابط اقتصادی با جمهوری اسلامی و توسعهی آن نباشد. اگر قبل از حمله به اوکراین، روسیه از جمله با ورق برجام، در کشمکش با غرب بر سر مسئله اوکراین بازی میکرد، اکنون با درخواست لاوروف میتواند بازگشت به برجام را نیز، به نوعی به این بحران بینالمللی گره بزند.
اقدام روسیه بدون زمینه نیست. سیاست «نگاه به شرق» خامنهای، نقش مهمی در اتکاء به روسیه به عنوان متحد استراتژیک جمهوری اسلامی بازی میکند. همین سیاست هم دست روسیه را باز میگذارد، که منافع و مصالح ملی ایران را وجە المصالحەی تامین یک طرفەی منافع کشور دیگری کند. خامنهای و دولت انتصابی او در این خیال هستند، که با شکل دادن به مثلث سیاسی با روسيه و چين، سياست ستيز با آمريکا را پيش ببرند و اهرم فشاری در برابر آن ایجاد کنند. بی دلیل نیست که جمهورری اسلامی در برابر حملهی روسیه به اوکراین نخست جانب روسیە را میگیرد. در سازمان مل به قطعنامهی محکومیت روسیه رای ممتنع میدهد، اما همچنان در مواجهه با این بحران، ناتوان از موضعگیری صریح علیه جنگ روسیه در اوکراین است و خامنهای در سخنرانی خود در این مورد، حتی یک بار هم نام روسیه را بر زبان نمیآورد. افشاگری محمد جواد ظریف در مورد کارشکنیهای روسیه طی مذاکراتی که ۶ سال پیش منجر به توافق بر سر برجام شد، امروز خود را به نحو دیگری به نمایش میگذارد. رویکرد اخیر روسیه، در جهت تقویت موضع جریانهای قدرتمندی در جمهوری اسلامی است، که خواستار ادامهی وضعیت کنونی هستند و از تحریمهای آمریکا به نام دور زدن آنها سودهای کلانی به جیب میزنند. موضوع اما حتی فراتر از این جریانات، بیشتر تحریک و تشجیع خود خامنهای، تصمیم گیرندهی اصلی جمهوری اسلامی است که همواره میکوشد در بزنگاههای حساس، سطح چانهزنی را بالاتر برده و روند طی شده را تخریب کند.
در تاریخ معاصر ایران، رابطهی کشورما با روسیه از فراز و نشیبهای زیادی برخوردار بوده است. همین واقعیت، امروز هم بر مناسبات با این کشور سایه انداختهاست. داشتن رابطهی دوستانه و متوازن با روسیه مثل هر کشور همسایهی دیگر، به نفع مردم ایران و در خدمت تامین منافع متقابل و لازمهی حفظ صلح و امنیت در منطقه است. اما آنچه که در جمهوری اسلامی شاهدیم، ربط چندانی به یک رابطهی متوازن ندارد. رابطهی «راهبردی» رهبر جمهوری اسلامی و دولت برگزیدهی او، چیزی جز اتکاء یکجانبه به روسیه و دنبالهروی از آن نیست. این سیاست در مذاکرات اخیر در وین، روسیه را در حد نمایندهی رسمی حکومت ایران، بالا کشیدهاست. در طول مذاکرات وین، روسیه از موقعیت بهدست آمده بیشترین بهره را برده و عملا ایران را بازیچهی منافع خود نمودهاست. حل بحران بر سر برجام و ورود نفت و گاز ایران به بازار جهانی در لحظهی کنونی، قطعا به سود روسیه نیست. از اینرو، طبیعی است که این کشور تمایل چندانی به حل معضلات جمهوری اسلامی با آمریکا نداشته باشد. روسیه بر متن سیاست آمریکا ستیز جمهوری اسلامی نیز، منافع اقتصادی خود را پی میگیرد. هراس روسیه از انجام توافق در وین، این واقعیت هم می تواند باشد، که بر بستر تحریمهای غرب علیه روسیه در ارتباط با بحران اوکراین، ایران قادر شود بخش قابل توجهی از نیاز بازار بحرانی به نفت و گاز را پر کند و طبیعیاست که چندان توافقی با بازگشت سریع ایران به این عرصه نداشتهباشد. اما این که جمهوری اسلامی در این مورد چه تصمیمی بگیرد، جز برخی اظهارنظرهای کلی، هنوز روشن نیست. در جمهوری اسلامی، فقط اقتصاد داخلی نیست که قربانی سیاستهای ویرانگر حکومت میشود. این رژیم اصولا توجه چندانی به الزامات توسعه پایدار کشور ندارد و منافع کشور در مناسبات اقتصادی با جهان هم طی چهل و سه سال گذشته، قربانی سیاست خارجی تنشزا و ماجراجویانهی این نظام شدهاست و هنوز هم میشود. تاثیر فاجعهبار «نگاه به شرق» جمهوری اسلامی در این عرصه، هر چه بیشتر خود را آشکار میسازد.
خواست روسیه برای پیوند دادن مذاکرات وین با بحران اوکراین مردود و غیرقابل قبول است، همانطور که باز گذاشتن دست روسيه و دادن وکالت به او بهجای مذاکرهی مستقیم با آمریکا، مغایر با استقلال کشور و منافع مردم ایران است. تردیدی نیست جنگ در اوکراین باید متوقف شود. راهی جز دعوت طرفین به آتشبس و گفتوگو برای حل اختلافات خود بر سر میز مذاکره وجود ندارد. نباید اجازه داد روسیه با سوءاستفاده از امکاناتی که جمهوری اسلامی در اختیارش میگذارد، چانه زنی بر سر منافع خود در اوکراین را، به مذاکرات بر سر بازگشت به برجام پیوند بزند. جمهوری اسلامی و در راس آن خامنهای تاکنون فرصتهای زیادی را برای پایان دادن به تحریمهای ویرانگر اقتصادی از بین برده اند و سالهای سال شرائط فلاکتباری را بر مردم ایران تحمیل کردهاند. این بار نیز تمکین آنها در برابر شروط جدید روسیه و دنبالهروی از سیاست مسکو با هر بهانهای، میتواند خسارات هنگفت دیگری را بر مردم ما تحمیل نماید. با تمام قوا باید با این سیاست مقابله کرد و به دخالت روسیه در امور مربوط به ایران خاتمه داد. سیاست خارجی متوازن، بیطرفانە، صلح آمیزی را کە متضمن استقلال کشور و احترام بە حق حاکمیت همە کشورهای جهان باشد، جایگزین سیاستهای مخرب کنونی جمهوری اسلامی نمود.