عبدالستار دوشوکی
شنبه ١٤ آبان ١٤٠١
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
هفته گذشته، چند روز قبل از جمعه خونین خاش, جمع کثیری از مردم خاش و اطراف آن بعنوان اعتراض به بزرگترین معدن طلای کشور رفتند و استخراج طلا را مختل نمودند
قتل عام خاش: داستان طلاهای آغشته به خون
بعد از قتل عام مردم زاهدان در روز جمعه خونین ٦ مهر ماه, دیروز جمعه ١۳ آبان قتل عام دیگری در شهر خاش توسط رژیم کودک کش و تشنه به خون جمهوری اسلامی صورت گرفت. علیرغم تبلیغات دروغین و گسترده رژیم و عوامل آن در درون و برون مبنی بر حمله توسط به اصطلاح تروریست ها به مردم, هیچ ماموری از نظام کشته نشد. بین بیست تا بیست و پنج کشته (شاید هم بیشتر) بیگناه همگی جوانان و نوجوانان بلوچ بودند.
اما به باور نگارنده قتل عام عمدتا نوجوانان بلوچ در خاش علاوه بر عنصر اعتراض و دادخواهی از قتل عام زاهدان و همراهی با قیام ملی عامل مهم و بنیادین دیگری را نیز در بر می گیرد که همواره در راستای تاریخ بعنوان یک فاکتور انتقام جویی ثابت بین غارتگر ء استعمارگر جنایتکار و استثمار شده بیگناه ثبت شده است. نمونه های فراوانی از قتل عام بومی های بیگناه توسط جویندگان طلا, از آمریکای قرن نوزدهم گرفته تا جنگل های آمازون در برزیل در تاریخ ثبت شده است. انتقامجویی مافیای معادن طلای جمهوری اسلامی از مردم خاش را باید از این منظر اجتناب ناپذیر اما هولناک مورد کالبدشکافی قرار داد.
در منطقه خاش که در دامنه های کوه تفتان قرار دارد معادن فراوانی از جمله بزرگترین معدن طلای ایران وجود دارد. این بزرگترین معدن طلا توسط هلدینگ سرمایه گذاری صدر تامین و دهلیزهای مافیایی مالی و اقتصادی در هم تنیده آن استخراج می شود که هیچگونه منفعتی برای مردم بومی ندارد و همه سود آن به جیب مفسدین غیر بومی و آقازاده های پایتخت نشین می رود. اگر باور ندارید, نگاهی به مجمع عمومی سالیانه این هلدینگ که در اواخر اردیبهشت سال جاری در تهران برگزار شده بیندازید (لینک ١) . ببینید چگونه سود مالی تلفیقی بیش از هفت هزار و پانصد میلیارد تومان این مجموعه بین سهامداران پایتخت نشین تقسیم می شود. سهامدارانی که فرزندان آنها در بهترین مدارس خصوصی اروپا و آمریکای شمالی تحصیل می کنند. حال سرنوشت فرزندان این باند غارتگر مافیایی را با فرزندان محروم بلوچ در خاش یا بقیه نقاط بلوچستان مقایسه کنید.
هفته گذشته، چند روز قبل از جمعه خونین خاش, جمع کثیری از مردم خاش و اطراف آن بعنوان اعتراض به بزرگترین معدن طلای کشور رفتند و استخراج طلا را مختل نمودند. آنها مانند بومیان آمازون و سرخپوستان آمریکای شمالی فریاد می زدند چرا مردم بومی از این طلای استخراج شده در خاش بهره ای نمی برند و سود آن به جیب جنایتکاران پایتخت نشین می رود که برای خود مرفه ترین زندگی در تهران و ویلاهای شمال و برای فرزندان خود بهترین و گرانترین مدارس خصوصی در کشورهای غربی را مهیا کرده اند و نصیب مردم خاش و فرزندان آنان فقط سرب داغ است و بس! چرا؟
این سوال و این “چرا” و اختلال در استخراج طلا برای جنایتکاران فاسد خوشایند نبود. لذا تصمیم گرفته شد تا “درسی تاریخی” مانند درس های تاریخی در سرزمین های استعمار و استثمار شده به معترضان بومی بدهند. چند روز بیشتر طول نکشید که در جمعه خونین خاش عمله های وحشی و تا به دندان مسلح غاصبان معدن طلا بین بیست تا بیست پنج نفر از جمله چند کودک سنگ پران را با گلوله های جنگی به قتل رساندند و دهها نفر دیگر را زخمی و معلول کردند. تا درسی باشد به درازای تاریخ به بومیانی که به جویندگان و صاحبان غاصب غیر بومی معادن طلا اعتراض می کنند. و اینگونه است که سهم آنها طلا و سهم بلوچ گلوله شد. سهم کودک خاشی در غلطیدن در خون خویش و سهم فرزندان استثمارگران جنایتکار عیش و نوش و تحصیل در کشورهای غربی؟