حالا در چنین وضعیت شکننده ای، رژیم جمهوری اسلامی پس از کشته شدن ابراهیم رئیسی ملقب به جلاد ۶۷. مشتی از سابقهداران جنایت پیشه علیه مردم ایران را برای “ریاست جمهوری” روانه صحنه نمایش انتخاباتی کرده است تا به خیال خود این مردم درحال جنگ را متقاعد کند تا سیاهی لشکر این نمایش انتخاباتی شوند.
بیانیه جمعی از حامیان منشور مطالبات حداقلی در رابطه با انتخابات فرمایشی
“رای ما سرنگونی است”
۴۴ سال حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی، کارنامه ۴۴ سال سرکوب، شکنجه، اعدام، فریب کاری، آدم ربایی، تجاوز، اشاعه فساد وفحشا، اختلاس وغارت و نابودی سرمایه های ملی است ، کارنامه ای استوار برتبعیض خشن جنسی و جنسیتی، تبعیض مذهبی و دینی، تبعیض خشن طبقاتی، تبعیض علیه دگر اندیشان و تبعیض علیه ملیتهای کرد، بلوچ، عرب، آذری، ترکمن،… است . کارنامه ای قطوراز جنایت پشت جنایت.
اولین صدا ها علیه این رژیم استواربرتبعیض های چند لایه، درهمان سال های نخستین ازطرف زنان، نیروها و فعالان سیاسی و خلق ها بویژه خلق کرد و ترکمن صحرا برخاست ، به همین خاطر سرتاسر دهه ۶۰ میدان خونین برخورد رژیم جمهوری اسلامی با نیروها، فعالان سیاسی وملیت های دربند، درزیرخفقان و سانسورشدید بود، که منجر به قتل عام زندانیان سیاسی درمرداد و شهریورسال ۶۷ گردید. طوری که دیروز۳۰ خرداد ۱۴۰۳ جاوید رحمان گزارشگر ویژه سازمان ملل دررابطه با ایران، این دهه خونین و خوفناک را تحت گزارشی با عنوان “جنایات هولناک و نقض وحشتناک حقوق بشر” در سال های ۶۰ و ۶۱ و ” نسل کشی و جنایت علیه بشریت ” درسال۶۷ در ژنو ارائه داده است.
با این وصف دو دهه طول کشید تا بدنه جامعه ایران پس از تجربه دولت های موسوی” خط امامی”، رفسنجانی” میانه رو” ، خاتمی ” اصلاح طلب ” ، احمدی نژاد “اصول گرا”، درانتخابات ریاست جمهوری خرداد سال ۱۳۸۸ آخرین تلاش هایش را برای اصلاح وضع موجود از طریق مسالمت آمیزبکار گیرد. اما همچنانکه می دانیم با قهر و سرکوب خونین، تجاوزدر زندان ها، رها کردن زخمی ها در سلول های گرم درتیرماه سال ۸۸ روبرو گردید. ازآن تاریخ ۸ سال طول کشید تا جامعه ایران در قیام دی ماه ۱۳۹۶ با شعار ” مرگ بر خامنه ای ، جمهوری اسلامی نمی خواهیم ، نمی خواهیم ” نشان داد که از کلیت رژیم جمهوری اسلامی قطع امید کرده و کمر به سرنگونی آن بسته است. این روند ۲ سال دیگردرآبان ۱۳۹۸ با شدت بیشتر و با قیام در بیش از۱۲۰ شهر کشورتکرار شد و منجر به جنگی خونین بین نیروهای چند لایه سرکوب رژیم با مردم بی سلاح و از جان گذشته گردید، سرکوب خونینی که با خوشبینانه ترین آمار ها ۱۵۰۰ نفر به قتل رسیدند و تعداد نامعلومی در زندان ها زیر شکنجه کشته شدند.
جنبش عظیم ” زن ، زندگی، آزادی ” که ابعاد وسیع جهانی هم پیدا کرده است و همچنان شعله می کشد، سه سال بعد از قیام آبان ۹۸یعنی پاییز ۱۴۰۱ به وقوع پیوست وبا دادن قربانیان بیشماری ازهمه اقشار جامعه ایران درهمه سنین نشان داد که اولا گفتمان ” سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی” تبدیل به یک گفتمان عمومی جامعه ایران شده، ثانیا : با ارائه منشورمطالبات حداقلی اقشار وصنف های مختلف، جامعه ایران نه تنها خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی وگذر از تمامیت آن هست بلکه با مطالبات مدرن و مبتنی برکنوانسیون های جهانی حقوق بشر محتوای نظام آلترناتیو را هم مدون کرده است.
دو نمایش انتخاباتی رژیم ” انتخابات مجلس ” و “انتصاب ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری، با کمترین شرکت کنندگان ” نشان داد که مسئله گذار از رژیم جمهوری اسلامی و سرنگونی آن در جامعه ایران تثبیت شده است و رژیم جمهوری اسلامی جنگی را علیه مردم ایران آغاز کرده است که می توان آن را در جنگ حجاب علیه زنان، از صدور حکم اعدام برای جوانان و مبارزان، از قتل کولبران و سوختبران، از بازداشت و تهدید و اخراج دانشجویان، از حمله به تجمعات معلمان و بازنشستگان، از امنیتی کردن فضای کار و سرکوب کارگران، از فشار بر زندانیان و خانوادههای آنان و دادخواهان، از حمله شیمیایی به دانشآموزان مشاهده کرد.
حالا در چنین وضعیت شکننده ای، رژیم جمهوری اسلامی پس از کشته شدن ابراهیم رئیسی ملقب به جلاد ۶۷. مشتی از سابقهداران جنایت پیشه علیه مردم ایران را برای “ریاست جمهوری” روانه صحنه نمایش انتخاباتی کرده است تا به خیال خود این مردم درحال جنگ را متقاعد کند تا سیاهی لشکر این نمایش انتخاباتی شوند.
در مقابل و درجبهه مردم موج تازه ای برای ادامه انقلاب ” زن، زندگی، آزادی ” جان گرفته است، بازنشستگان، کارگران، دانشجویان ، علنا درمحل های تبلیغی کاندیدا ها، بربیهودگی شرکت در انتخابات تاکید می کنند و ریشه تمام فجایع را نه درتنوع کاندیدا های سر سپرده برای پست ریاست جمهوری، بلکه در خود سیستم و تشکیلات مافیایی و مبتنی بر تبعیض های چند لایه “جمهوری اسلامی” می دانند، بازنشستگان در شهرهای مختلف فریاد می زنند ” بس که دروغ شنیدیم ، ما دیگه رای نمی دهیم “. زنان همچنان با مقاومت در مقابل “حجاب اجباری”، مادران دادخواه با شعار “ایستاده ایم تا پایان” ، جوانان با تصاویر ” توماج صالحی ” نماد یک نسل انقلابی حق طلب ، زندانیان سیاسی در حال “اعتصاب” چهره های متنوع این مبارزه سرتاسری هستند.
در شرایطی که رژیم در حال نمایش انتخاباتی است ، جامعه ایران با هدف دست بردن به ریشههای وضع فلاکت بار موجود و نابود کردن تمام مناسبات ضدانسانی حاکم، به چیزی کمتر از پیروزی انقلاب «زن، زندگی، آزادی» تن نمیدهد و نخواهد داد. مردم ایران می دانند که شرکت در نمایش انتخاباتی یک سیستم مافیایی که کارنامه سیاهی از ۴۴ سال سرکوب،غارت، جنایت و ترور دارد و مردم ایران از آن عبور کرده و خواهان سرنگونی آن هستند ، ” تف سر بالاست “. لذا فریب لمپن های سیاسی دروغگو امثال پزشکیان و ظریف و سایر استمرار طلبان را نخواهند خورد.
ما جمعی از حامیان منشور مطالبات حداقلی یقین داریم که مردم تحت ستم ایران، متحدانه و همبسته، مستمر و سازمانیافته بر اساس منشورمطالبات حداقلی تشکلهای صنفی ومدنی ایران، در یک مسیرمشترک براساس خواستههای آزادیخواهانه، برابریطلبانه و سکولاریستی با هدف برچیدن بساط ضدانسانی این رژیم آپارتایدی به پیش خواهند تاخت .
“رای” ما سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است . “آلترناتیو” ما : تحقق انقلاب ” زن، زندگی ، آزادی ” است.