گروه کار زنان شبکه کنشگران مستقل جمهوریخواه سکولار دموکرات ایران از همه نیروهای سیاسی دموکرات و ضد استبدادی و به ویژه جمهوری خواهان دعوت می کند با الهام از جنبش « زن، زندگی، آزادی و به قصد تقویت پیوند با آن، در راه فمینیزه کردن هرچه بیشتر سیاست در ایران بکوشند.
گروه کار زنان شبکه کنشگران مستقل جمهوریخواه سکولار دموکرات ایران :
در سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی»، دستآوردهای این جنبش را بزرگ بداریم!
یکسال از قتل حکومتی مهسا/ژینا امینی، دختر جوان کُرد در تهران، توسط مجریان قانون ظالمانه و زنستیز حجاب اجباری گذشت. هرچند حکومت و دستگاههای مسئول به رغم ایدئولوژی عریان زن ستیزی نظام، هیچگاه نقش خود در قتل مهسا/ژینا امینی را نپذیرفتند، اما تجربیات پیشین در رابطه با رفتارهای خشونتآمیز نیروهای «گشت ارشاد» و همچنین برخوردهای امنیتی دستگاههای سرکوب از همان لحظات اول، انگشت اتهام جمعی مردم ایران را به سوی حکومت گرفت. اعتراض به این قتل حکومتی، در کوتاهمدت سرآغاز بزرگترین جنبش اعتراضی علیه جمهوری اسلامی شد.
تقابل مستقیم و بیپردهی جمهوری اسلامی با زنان، از همان هفتههای ابتدایی پس از انقلاب 57 آغاز شد. در فضای پرالتهاب اسفند 57، نیروهایی که در آن دوران «چماقدار» نامیده میشدند و حامیان ارتجاعیترین خوانش ممکن از انقلاب بودند، به تجمع زنان در روز هشتم مارس، روز جهانی زن یورش بردند. پس از آن سرکوب وحشیانه، قوانین ضد زن و ساختارهای زنستیز مرحله به مرحله در حکومت جدید تصویب و تحکیم شدند. «حجاب اجباری»، همچون نماد ایدئولوژیک و پرچم بنیادگرایی اسلامی در ایران، عمومیترین و عیانترین شکل اعلام جنگ علیه زنان بود که از لحظهی تصویب و اجرا، زمینه ساز نارضایتی و اعتراضات زنان در چهل و پنج سال حاکمیت جمهوری اسلامی بدل شد.
با روی کار آمدن دولت رئیسی به عنوان نمایندهی ارتجاعیترین بخش جمهوری اسلامی، فشارهای حکومت در رابطه با حجاب اجباری افزایش پیدا کرد. از طرف دیگر نسل نویی در جامعه به عرصه آمده که بارها نشان داده است به ارزشهای تحمیلی حکومت وقعی نمینهد و در مقابل این ارزشها مقاومت میکند. در نتیجه از چند سال قبل از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، فضای جامعه از جمله به بستر اعتراضات و تقابل جوانان و حکومت بر سر مسالهی حجاب بدل شده بود. کشته شدن مهسا/ژینا امینی، آن جرقهای بود که این اعتراضات را به خشمی عمومی تبدیل کرد.
فوران خشم عمومی در کنار قطع امید از هرگونه امکان اصلاحی در اوضاع به بزرگترین جنبش اعتراضی علیه جمهوری اسلامی منجر شد. حضور بیبدیل زنان و جوانان در خیزش زن، زندگی، آزادی را می توان به عنوان بزرگ ترین و گسترده ترین «جنبش های نوین اجتماعی» ساختارشکنانه در ایران محسوب کرد. این جنبش بیش از آن که از ایدئولوژی های دینی و موروثی یا ایدئولوژیک با رهبری خاص الهام گرفته باشد، جنبشی متکثر، افقی، غیر متمرکز، ضد اتوریته و بدون برنامه اما هدفمند بود که در آن مطالبات ساختارشکنانه چون آزادی پوشش(حجاب)، رفع تبعیض، عدالتخواهی و نفی حکومت طرح شد.، همبستگی میان اتنیکهای مختلف علیه تبعیض، و همچنین برگزاری بزرگ ترین تجمعات در خارج از کشور به نشانهی حمایت و همبستگی با جنبش در داخل، شاخصترین وجوه منحصر به فرد این جنبش بود که موجب شد خیزش «زن، زندگی، آزادی» به مهم ترین رویداد سیاسی در سالهای اخیر در ایران منجر شود.
هرچند جنبش «زن، زندگی، آزادی»، برخلاف فهم متداول در روزهای اوج آن، گام نهایی برای گذار از جمهوری اسلامی نبود و پس از مدتی بدلیل سرکوب گسترده و خونین دوران عقب نشینی خود را تجربه کرد، اما ظرفیتهای سیاسی و فرهنگی شگرفی در جامعه آفرید. ما ضمن بزرگداشت آن جنبش، حراست از این ظرفیتها و دستآوردها و تقویت آنها را وظیفهی سیاسی خود و تمام نیروهای آزادیخواه و برابریطلب میدانیم. از جمله:
* مقاومت شجاعانه علیه حجاب اجباری با وجود افزایش سختگیریها و فشارهای حکومت، توسط زنان ایرانی کماکان ادامه دارد. این مقاومت به یکی از توانمندترین جلوههای مقاومت مدنی در تاریخ ایران بدل شده است.
* حضور موثر جوانان و نوجوانان در عرصهی سیاست برای طرح فهمهای نوین و متکثر از سیاست را باید به فال نیک گرفت و از تداوم آن پشتیبانی کرد.
* همراهی مردم با خانوادههای جانباختگان جنبش، صحنههایی بیهمتا از همبستگی اجتماعی را رقم زد. «مسالهی دادخواهی» به مثابهی یک مبارزهی جاری چهل ساله، و همصدایی عمومی در روند این دادخواهی، از ظرفیتهای بزرگ «زن، زندگی، آزادی» است.
* حضور زنان در مرکز جنبش و طرح جدیتر مبارزهی «زنانه» علیه وضعیت موجود، خبر از تقویت روح مدرنیته، دموکراسی و سکولاریسم در جنبشهای اعتراضی در کشور دارد. نیروهای طرفدار تغییر وضعیت موجود وظیفه دارند در تقویت حضور زنان در نقش رهبری جنبشها، بیش از پیش تلاش کنند.
* مسالهی «الجیبیتیکیو» و مبارزه برای رفع تبعیض جنسی و جنسیتی، در این جنبش به شکلی عمومی و صریحتر از همیشه مطرح شد. این صراحت را باید به فال نیک گرفت و از این مبارزه حمایت کرد.
* سمتگیری روشن و برنامه ریزی شده برای تشکیل بلوک سیاسی با همهی جمهوریخواهانی که خواهان گذار از جمهوری اسلامی و طرفدار دمکراسی، جدائی نهاد دین از ساختار دولت و روش های غیرخشونت آمیز مبارزه هستند، چه در داخل و چه خارج از کشور، بسیار ضروری است.
* گروه کار زنان شبکه کنشگران مستقل جمهوریخواه سکولار دموکرات ایران از همه نیروهای سیاسی دموکرات و ضد استبدادی و به ویژه جمهوری خواهان دعوت می کند با الهام از جنبش « زن، زندگی، آزادی و به قصد تقویت پیوند با آن، در راه فمینیزه کردن هرچه بیشتر سیاست در ایران بکوشند.
گروه کار زنان شبکه کنشگران مستقل جمهوریخواه سکولار دموکرات ایران
سپتامبر ۲۰۲۳