از آنچه آنها در زندگی کوتاهشان در یاد و خاطره دیگران باقی نهادند، از پایمردی و مقاومتشان و از راهی که به قیمت جانشان تمام شد. این نمایشگاه یاد آور ان بود که از همان روزهای نخست انقلاب، مقاومت و مبارزه در برابر این رژیم اهریمنی وجود داشت و جنبش دادخواهی هرگز خاموش نبود
گزارشی از نمایشگاه « آنچه باقی ماند » در اسلو
ما جمعی از خانواده های جان باختگان چهار دهه جنایات های رژیم اسلامی ایران در “شورای انقلابی دادخواهان ایران” گرد هم آمده ایم تا از دردهای بیپایان مان نوع متفاوتی از مقاومت خلق کنیم. ، خانواده های کشته شدگان سالهای ۵۷-۵۹، دهه شصت، کشتار ۶۷، داغدیده گان سال ۹۶ و آبان خونین ۹۸، بازماندگان پرواز پی اس ۷۵۲، ، مفقودین جنبش سبز و درد کشیده گان جنبش «زن- زندگی- آزادی» ، در حاشیه اهدای جایزه نوبل صلح به خانم «نرگس محمدی»، با راه اندازی یک نمایشگاه از آثار بجامانده از عزیزان مان در اسلو تلاش کردیم تا با عنصر فراموشی مقابله کنیم.
فراموشی همان خواست قدرت حاکم برای منفعل کردن و انکار جنایات، همان معدوم کردن اعتراض است. معدوم در لغت نامههای فارسی به معنای “نیست و نابود شده”، “آنچه موجود نیست”، و “چیزی که هیچ است” تعریف شده و قدرت حاکم میخواهد وجود آدمهایی را که ایستاده در نبرد با رژیم تمامیت خواه اسلامی جان دادند، انکار کند. اما نشانهها، عکسها، صداها، تکه کاغذهای دست نوشته، یادگاری های زندان های مخوف رژیم از جمله نامه ها، وصیت نامه ها، کارتهای تبریک دست ساز، تکه پارچه های کهنه ی گلدوزی شده یا تسبیحی که با هسته خرما درست شده، … شواهدی هستند بر وقوع آنچه که روزگاری یک تکه از تاریخ بوده و حالا روایت مقتدر و مستبد حاکم میخواهد بگوید که نبوده است.
چه بسیار مادران، همسران، خواهران، برادران و پدرانی که هق هق شان را فرو خوردند، دست به دهان فشردند تا فقدان عزیزترین های زندگیشان را تاب بیاورند. آنها خاکسپاری کردند بی گریه، بیمویه و در سکوت… سالها تعزیت و مرثیه خوانی در گوشه و کنار دلهای سوخته ایی که حتی اجازه سوگواری نداشتند. حالا بخشهایی از آن خاطره ها و رویاهای تکه تکه شده، به همت یک گروه از خانوادههای دادخواه، روی دیواری در اسلوی نروژ، جایی که مرکز توجه این روزهای جهان برای اعطای جایزه نوبل صلح به یک شهروند ایرانیست ، به نمایش گذاشته شد.
نمایشگاه «آنچه باقی ماند» در مسیر رفت و آمد آدمهایی به پا شد که حین خریدن یک روزنامه، رفتن به محل کار، تن دادن به اوقات یک روز عادی یا خرید رخت و لباس شب سال نو، شاید هرگز، نام اعدام شدگان دهه شصت، گلوله خوردگان آبان خونین، و یا رشادت های جوانان و زنان ایرانی در جنبش مهسا” به گوششان نخورده بود و حالا با دیدن تصاویر این جانهای تشنه زندگی، از خودشان لابد پرسیدهاند چشمان درخشان این عکسها به کدامین گناه بسته شدند؟ شمار قابل توجهی از بازدیدکنندگان این نمایشگاه، نروژیهایی بودند که تا آن زمان، کمترین اطلاعی از آنچه در چهار دهه گذشته بر جوانان آن مرز و بوم رفته، نمیدانستند.
خانم «ترین یوهانسن مزا»، استاد کالج کریستینا، که نمایشگاه در یکی از سالن های ان برگزار شده بود، در سخنرانی خود برای حضار گفت: از همان ابتدای کودکی از آزادیهای اولیه بشری برخوردار بودم. در نروژ اجازه داشتم به مدارج تحصیلی بالا دست پیدا کنم و به ریاست یک کالج مهم برسم. نخستین بار که شنیدم زنان ایرانی حق انتخاب پوشش و یا تحصیل در رشته های مورد علاقه شان را ندارند، و همه امکانات برابر را که ما زنان نروژی با مردان داریم از آنها دریغ شده برایم بسیار عجیب بود و شگفتزده شدم و تازه فهمیدم که چقدر خوشبخت و خوش شانس هستم که در جای دیگری از جهان، در نروژ به دنیا آمده و تنها بدلیل زن بودن محکوم به آنهمه بیعدالتی نیستم.
جمعآوری این آثار و نشانهها، به همت شورای انقلابی دادخواهان ایران و با همیاری «فروم همبستگی ایران» و همچنین «پلتفورم» آسان نبوده. اعضای کارگروه نمایشگاه تلاش کردند به طور مستقیم با خانوادههای دادخواه در تماس باشند. شورای انقلابی دادخواهان گزینشی عمل نمی کنند و از اعدام سران و ارتشیان رژیم سابق، آنچه در کردستان، بلوچستان، خوزستان گذشت، از اوین و دهه سیاه شصت تا آنچه این روزها بر سر جوانان می رود، در این نمایشگاه یک اثر یا یک نشانه به نمایش گذاشته بودند.
شورای انقلابی دادخواهان در پی عدالت انتقالی است تا راهی بیابد که جنایتهای گذشته، درآینده ایران و برای نسلی دیگر تکرار نشود، و فراموش نشود که آن جانهای تشنه، چرا و چطور بر سردار شدند. برگزارکنندگان، هدفشان را نمایش چهار دهه مبارزه ، مقاومت و دادخواهی میدانند. آنان نبردی را آغاز کرده اند, با مسببین این جنایتها، که آسوده بر سر سفرههای زندگی متنعمشان نشسته، فرزندانشان را برای تحصیل و زندگی و تجارت به اقصی نقاط خوش آب و هوای جهان میفرستند و خودشان را هرگز در موضع توضیح و ندامت ندانستهاند.
در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه شخصیتهای برجسته دانشگاهی و سیاسی شرکت کردند و «آریلد هرمستاد»، رهبر حزب سبزهای نروژ از جمله سخنرانان نمایشگاه بود که نطق تندی علیه رژیم اسلامی ایران کرد و ان را رژیمی خواند که به این “قرن” تعلق ندارد و باید به گورستان تاریخ سپرده شود. دکتر «شهرام القاسی»، پژوهشگر جامعه شناسی و فرهنگ از دانشگاه اسلوی نروژ و مسئوول «سازمان همبستگی ایران» کمک های شایانی در تهیه جا برای نمایشگاه و خانواده های شرکت کننده، دعوت از مهمانان و هماهنگی برنامه ها انجام داده بود. گروه «پلاتفرم» هم که در ۳۴۰ روز گذشته تقریبا هر روز در مقابل ایستگاه مرکزی قطار در اسلو تجمع کرده و با شعارها و پتیشن خود در مورد جنایت های رژیم در ایران به مردم نروژ اطلاع رسانی می کنند، در چیدمان و جمع اوری نمایشگاه کمک های زیادی کردند و شورا قدردان آنها است. «بنیاد نوروز» نیز یک هدیه هزار دلاری برای کمک به هزینه نمایشگاه به شورا پرداخت کرد.
در حاشیه این نمایشگاه، به وضعیت زندانیان سیاسی پرداخته شد و بزرگداشت جانباختگان پرداخته شد. از آنچه آنها در زندگی کوتاهشان در یاد و خاطره دیگران باقی نهادند، از پایمردی و مقاومتشان و از راهی که به قیمت جانشان تمام شد. این نمایشگاه یاد آور ان بود که از همان روزهای نخست انقلاب، مقاومت و مبارزه در برابر این رژیم اهریمنی وجود داشت و جنبش دادخواهی هرگز خاموش نبود. جمهوری اسلامی آن سیستمی نبود که میلیونها نفر برای دستیابیش، علیه رژیم شاه مبارزه کرده و از همان زمان با خون و جان عزیزشان هزینه آن را پرداخت کردند.
این نمایشگاه از بخشهای متفاوتی تشکیل شده بود. در یک بخش، تصاویر اعتراضات زنان بلافاصله بعد از انقلاب ۵۷ و مبارزات آنها به رغم اعمال فشار حاکمیت و مقابلهشان برای تصویب قانون حجاب اجباری به نمایش درآمده بود. کمتر از دو هفته بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ آیتالله خمینی با اعمال نظرش به کل آحاد جامعه، تصمیم به لغو قانون حمایت خانواده و اجباری کردن حجاب گرفت. از همان روزها فشار گروههای تندرو، جامعه روشنفکر زنان را نشانه گرفته بود و فریاد زنان و تظاهرات بزرگ آنان در ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ حمایت لازم را از جامه “مردسالار” نگرفت. در بخش دیگری از این نمایشگاه، تصاویر امروز مبارزات زنان به نمایش درآمده بود که بعد از گذشت بیش از چهار دهه، هنوز هم در مقابل حجاب اجباری ایستادگی کرده و روسریهایشان را به آتش میکشند و این روند نشان دهنده آن است که جنبش زنان هرگز در ایران خاموش نبوده.
تصاویر به نمایش درآمده، از پراکندگی جغرافیایی متنوعی برخوردار بودند. آثاری از کردستان، بلوچستان، خوزستان، تهران، کرمان و بسیاری دیگر از استانهای کشور به نمایش درآمدند. همچنین دایره دربرگیرندگی نمایشگاه قابل توجه بود، نشانهها و روایتهایی از آنچه در جنبش سبز رخ داد، آنچه در قتلهای زنجیرهای پیش آمد، از مبارزات مردم در آبانماه ۹۸ در سطح خیابانها، سرنگونی هواپیمای اوکراینی و آنچه در جریان جنبش زن زندگی آزادی رخ داد و البته بخش دیگری به تصاویر گورستان خاوران در جنوب شرقی تهران اختصاص داشت.جایی که آرامگاه ابدی هزاران تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی اعدام شده در تابستان ۶۷ شد.
تصویر بیش از ۱۵۰۰ زندانی سیاسی از سوی« اطلس زندانهای ایران» در اختیار برگزارکنندگان قرار گرفت و روی بزرگترین دیوار سالن همراه با اسم زندانی ها به نمایش در آمد. گروه تحقیقی “راست یاد” نیز کار تحقیقی- میدانی خود را که برای ترسیم وسعت و دامنه کشتار سال ۱۳۶۰ با بررسی مواد آرشیوی مختلف، مانند روزنامه های دولتی، فهرست های ارائه شده توسط سازمان های سیاسی، و اطلاعات ارائه شده توسط سازمان های مختلف حقوق بشری انجام شدهه, در اختیار نمایشگاه گذاشته بود. با توجه به این کار میدانی و تحقیقات آرشیوی، راستیاد یک پایگاه داده آنلاین حاوی اطلاعات شخصی بیش از ۳۵۰۰ قربانی کشتار ۱۳۶۰ ارائه می دهد. این مطالعه شامل فهرستی از عاملانی است که در کشتار دسته جمعی مخالفان در جریان کشتار ۱۳۶۰ دست داشتند. اکثر مرتکبین در حال حاضر دارای مناصب عالی قضایی و سیاسی هستند. این کشتار می تواند به عنوان یک جنایت قساوت جمعی تلقی شود که نیاز به بررسی قانونی مناسب دارد.
همچنین چهار تن از اعضای خانواده دادخواهان، همزمان با برگزاری نمایشگاه، از طرف “کمیته جایزه نوبل” به مراسم نوبل صلح دعوت شده بودند.
نمایشگاه «آنچه باقی ماند» محصول تلاش بازماندگانی است که زنده ماندند تا کمترین نشانههای این «ناپدید شدگان قهری» را با جان و دلشان حفظ کنند و نگذارند نامشان به فراموشی و روزمرگی سپرده شود. به امید روز دادخواهی.
شورای انقلابی دادخواهان
۲۸ آذر ۱۴۰۲
۱۹ دسامبر ۲۰۲۳