هرگز نميرد آنكه دلش زنده گشت به عشق / مرضيه و مهرداد

هرگز نميرد آنكه دلش زنده گشت به عشق

فرهاد، مرگت همچون زيستنت بي هياهو و با وقار بود

خبر از دست دادنت را هرگز باور نخواهيم كرد. چگونه مي توان جهره خنداني را كه بدور از هرگونه جنجال و هباهو و در متانتي غير قابل بيان كه مشغول كاري خستگي ناپذير است، از ياد برد. مگر مي شود انساني با آن همه شور و عشق كه با جان و وجود ميليون ها انسان ستمديده وهزران پيكارگر راه آزادي و عدالت اجتماعي در هم تنيده شده است و با آن لبخند و وقار هميشگي اش را به فراموشي سپرد . نه، تو نخواهي رفت، تو به پاره اي از وجود ما بدل شده اي، تا جمهوري منحوس اسلامي و بي عدالتي در جهان حكمفرماست براي هميشه زنده خواهي ماند. ما تا به رسيدن به اهداف مقدست راه بس طولاني در پيش داريم. اين راه را شانه به شانه تو خواهيم پيمود و تو را براي هميشه در كنار خود خواهيم داشت.

فريده،غزال، سياوش و نسيما هم به همين اميد سختي هاي اين مبارزه نا برابر را تحمل خواهند كرد و ما را در اين مسير ياري خواهند رساند.

مرضيه و مهرداد، 19 آبان ماه 83