بياد رفيقم ، معلمم فرهاد
رفيقم ، در اين جهان وحشت زا که هر لحظه اش در آن بيم فروريختن است و در اين دنيائي که بسياري چون عروسک هاي بي اراده دنيا را با چشم هاي شيشه اي مي بينند، بله در چنين جهاني با رفتن تو خورشيد به يکباره سرد ميشود و برکت از زمين دور مي ماند و همه چيز در زمين نابود مي شود. بدون تو سبزه ها به صحرا خشک مي شوند و ماهيان در درياها مي ميرند. بدون تو ستاره ها به آسماني گمشده کوچ مي کنند و شهر ساکت مي شود و زمين از چرخش باز مي ايستد. نه باور نمي کنم
باور نمي کنم که تو ديگر نيستي بدون تو چگونه بر عليه اهريمن ستيز بايد کرد. تو جاودانه ترين ياري . تو در قلب هزاران زحمتکش جهاني. تو آن يگانه ترين رازي. بي تو رفيقم چه کسي ديگر دست من و من ها را خواهد گرفت. تو به من مي گفتي ما پيروز خواهيم شد. تو به من ميگفتي بايد صبر داشته باشيم و خسته نشويم . هر زمان که پيش تو از جهان بي عدالت شکوه مي کردم تو مي گفتي :” براي آنکه نمي داند ، براي آنکه نمي خواهد، براي آنکه نميداند و نمي خواهد، تو بي نشانه ترين باش. ديگر با که از جهان گله کنم . چه کسي ديگر اين چنين صبورانه ساعتها خط کج و معوج ترجمه هاي مرا و مرا ها را اديت مي کند. قلبي که بسان درياست مگر ميتواند از طپش باز ايستد. هرگز باور نخواهم کرد زيرا که تو در قلب من و هزاران چون مني. تو به من نويد جهاني ديگر را ميدادي و عاشقانه به گزارش هايم گوش ميدادي و راه بمن نشان ميدادي. با تشويق هاي تو خستگي را نمي شناختم و هر زمان از رفيقي دل آزرده بودم به تو پناه مي بردم و تو رفيقانه مرا دلداري ميدادي و راه درست را به من نشان ميدادي. به من ميگفتي اين رسم مبارزه است و در مبارزه چون و چرا وجود ندارد. بله رفيقم تو در قلب من و من ها و هزاران چون مني در اقصا نقاط جهاني. قلب درياي تو جايگاه جنبش عظيم جهاني است و ياد تو در دل هزاران زن و کودک و کارگر اين کره خاکي زنده و ماناست. ميدانم که ميداني پيروزي از آن ماست چون اين جمله را تو به من ياد دادي . هزاران گل سرخ بدرقه آن نگاه مهربانت باد. رفيقم اگر قلب تو ديگر نخواست که بطپد مطمئن باش تا فلب من و امثال من در طپش خواهد بود پرچمي را که تو برداشته بودي هرگز بر زمين نخواهيم گذاشت . يادت گرامي باد و راهت راه ما. ناهيد جعفرپور
8 . 11 . 2004