کنگره موضوع پیام هائی را درباره برخی مسائل مهم و یا حساس و جاری جامعه ما تعیین کرد و کمیته مرکزی را موظف نمود تا از جانب کنگره این پیامها را تهیه و منتشر کند. متن این پیامها، در در زیر درج می شود.
“بگذاربرخیزد مردم بی لبخند
بگذار برخیزد”
در گرامیداشت یاد جان باختگان قتل عام زندانیان سیاسی تابستان 67
خاوران زنده و ماندنی است
کنگرهی سیزدهم سازمان ما به احترام همه زنان و مردانی که از بذل جانهای عزیزشان برای تحقق آرمان های انسانی و در راه آزادی،برابری دمکراسی و سوسیالیسم دریغ نکردند،به پا ایستاد و با یک دقیقه سکوت و ادای احترام به آنان کار خود را آغاز کرد.ما در برابر یاد و خاطره ی ” این عاشق ترین فرزندان آفتاب و باد “وهمچنین ایستادگی ودادخواهی خانواده های داغدارآنان سرتعظیم فرود آوردیم وبار دیگربا ياران به خاک افتاده مان درخاوران ها،” اوین ها”و”لعنت آباد”های ناشناخته سرزمینمان،بر همراهی و همدلی و پیکار برای آن اهداف و آرمان ها تجدید پیمان کردیم و پای فشردیم.
بیست وهشت سال از روزهای تابستان خونین 67 میگذرد، که درآن تابستان خونین، به دستورخمینی که می خواست “حکم خدا”را جاری سازد، کاربدستان جمهوری اسلامی در زندانهای سراسرکشور قتل عام (اسیر کشی) به راه انداختند و درکوتاه زمان هزاران تن از زندانیان سیاسی را که از مدتها پیش در بیدادگاههای تفتیش عقاید قرون وسطائی ولایت فقیه محاکمه شده وبه زندانهای طولانی مدت محکوم گردیده بودند، به شکلی فجیع به قتل رساندند. تاهم اکنون همچنان، همه اسرار و ابعاد و دلایل آن جنایات هولناک و حتی نام و نشان و محل به خاک سپردن آن اسیران دربند روشن نشده است. سران رژیم همچنان براختفا آن اسرار و بردفاع از آن جنایات پای میفشارند.
37 سال پس از استقرار این رژیم درهمچنان بر همان پاشنه می چرخد. همچنان اعدامها و سرکوب ادامه دارد. اعدام وکشتارکرد وبلوچ وعرب، سنی و بهائی و درویش، کافر و ملحد ومنافق،”باغی” و “یاغی” در بیدادگاههای ولایت فقیه پایان نیافته است، جوان کشی وهمجنسگرا کشی همچنان رونق دارد، و در یک کلام کشتار و حذف انسان دگراندیش، توبه وتواب سازی از دگراندیشان همچنان برپاست .
بی تردید آن چه که از بدو استقرار جمهوری اسلامی درحذف انسان دگراندیش وبه ویژه دردهه 60 و بطوراخص، دردناکترین وبزرگترین آن جنایات ،کشتار تابستان 67 رخ داده وتا کنون ادامه یافته است، پدیده استثنائی، اتفاقی ویا حادثهای گذرا دراین رژیم نبوده و نیست. بلکه قاعده وابزاری برای “نجات و رستگاری امت” ،”شیوه زمامداری” ،گسترش تلفیق دین و دولت اسلامی و برای بقای آن است. از سوی دیگربیان بی حقوقی محض تودههای مردم است. بیان ضد انسانی بودن “قضا و قانون ” درساختار نظام جمهوری اسلامی و استبداد مذهبی ولایت فقیه است. به عبارت دیگر “قضا و قانون” در جمهوری اسلامی بیش از هرچیز نقش پوشش و آرایش چهره کریه استبداد مذهبی ولایت فقیه را عهده داراست. و علاوه برهمه این ها بیان این است که تنها و تنها با مبارزه با این “قانون و قضا” و علیه این رژیم، رهایی و آزادی و دموکراسی متصور است.
از دیگر سو جنبش دادخواهی وآزادیخواهی و ستم ستیزی مردم، مقاومت و پیکارداغداران آن جنایت هولناک، خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی قامت افراخته و استوار و مستقل درافشا جنایات جمهوری اسلامی و دادخواهی برای جان باختگان دهه 60 وبه ویژه تابستان 67 به مقابله و مبارزه علیه رژیم برخاسته وتوانسته تا مانع از آن شود که جمهوری اسلامی بتواند چنین جنایت گستردهای را به تاریکخانه فراموشی و تحریف بسپارد .
خیزش دادخواهی، درپیوند و درهم آمیختگی با دیگر جنبشهای اجتماعی و طبقاتی و به عبارت دیگر درپیوند با دوجنبش برای نان و برای آزادی میتواند به نیروی برای تحرک و شتاب دادن به جنبش تودهای تبدیل شود وپیکار برای سرنگونی جمهوری اسلامی و درهم شکستن دستگاههای سرکوب آن گسترش دهد. علاوه بر این زمینه ای رافراهم می آورد که می تواند ازبروزو بازتولید چنین جنایاتی ممانعت کند .
این روزها با انتشار فایل صوتی آیت الله منتظری در دیدار با “هیات مرگ ” در سال 67 به روشنی معلوم می شود که جمهوری اسلامی از مدتها قبل مصمم به کشتاروتصفیه دگراندیشان، مخالفان و به عبارت دیگر خاموش کردن هرصدای مخالفی در نطفه بوده است. هیچ بهانه و توجیهی نمیتواند دلیل اصلی این کشتار را لاپوشانی و تحریف کند. از خمینی تا رفسنجانی و خامنهای همگی از دامنه و عمق نارضایتی تودههای مردم از سیاستهای جمهوری اسلامی آگاه بوده اند. آنان در هراس از عصیان مردم، چنین ماشین سرکوب و کشتاری را براه انداختند. علاوه براین حتی برخی کارگزاران رژیم به شکست جمهوری اسلامی وسیاست هایش درتمامی حوزههای سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی، اعتراف دارند. ازهمین رو بر زمینههای بحرانهای عمیقی که جمهوری اسلامی در آن دست و پا می زند، صدای عصیان و شورش تودهها روشنتربه گوش می رسد.
موضع اصلاح طلبان رژیم دربرابرانتشار فایل صوتی آیت الله منتظری وبه نعل و به میخ زدن آنان و دفاع ازاین کشتارها وخواست بازگشت به”دوران طلائی امام”، ضدیت آنان را با آزادی و دموکراسی ونیرنگ و فریب آنان را برای حفظ این میراث ضد انسانی خمینی بیش از پیش آشکار می سازد.
دستگاه سرکوب ،شکنجه وکشتار رژیم از کار نخواهد افتاد مگرآن که توده ها بیش از پیش درمبارزات جاری آزادیخواهانه، مدنی و صنفی و سیاسی خود رامتشکل سازند. تا در چنین پیکاری بتوانند طوماراین رژیم ضد انسانی را برای همیشه درهم پیچند، و بر ویرانههای آن حق حاکمیت مردم ، آزادی، دموکراسی، وایرانی آزاد برپا شود.
سیزدهمین کنگره سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران با دیگردربرابریاد ونام وعظمت خاطرهی شهدای به خون خفته ی مردمان سرزمینمان و در برابر خانوادههای جانباختگان و بازماندگان آن جنایت سرتعظیم فرود می آورد .ما ضمن همدلی و همدردی با درد و رنج شما عزیزان ،عهد می کنیم وبرآنیم که استوارتراز پیش، درپیکاردرراه آرمان جانباختگان راه آزادی و دموکراسی گام برداریم .
زنده باد آزادی
سرنگون باد نظام جمهوری اسلامی
کنگره سیزدهم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
اوت 2016 – مرداد ماه 1395
پیام سیزدهمین کنگره سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران به
همه آزادیخواهان و دگراندیشان دربند
دوستان دربند!
درودهای گرم ما شرکت کنندگان در سیزدهمین کنگره سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران را بپذیرید.
دست شما آزادگان را که به خاطر اعتراض به مستبدین حاکم و مبارزه برای برقراری آزادی، عدالت اجتماعی زندانی شده اید را به گرمی می فشاریم. با شما اعلام همبستگی می کنیم و خواهان رهائی تان از زندانهای حاکمان مرتجع و مستبد هستیم.
شما تنها نیستید! بیشمار پشتیبان با خود دارید و همراهان بسیاری با شما هستند.
شما فرزندان دربند مردم زحمتکش و شریف ایران اعم از کارگر، روشنفکر، فرهنگ ورز و هنرمند و فعالان سیاسی و مدافع آزادی و حقوق زحمتکشان هستید که نام عام همه شما زندانی سیاسی است که نامی ملی و مایه سرافرازی در ایران امروز است، و حاکمیت ارتجاعی و قرون وسطائی تلاش می کند نام واقعی تان را که همانا زندانی سیاسی است انکار کرده و یا تغییر داده و به محافل جهانی القاء کند که زندانی سیاسی در ایران وجود ندارد تا در نهایت به بوته فراموشی سپرده شوید.
اینک در ایران و خارج از ایران، اعتراضات به زندانی شدن شما موج وار رو به گسترش دارد. امضاء طومارها، ایجاد کمیته های حمایتی برای اعتراض به شرایط غیرانسانی زندانها و با خواست آزادی زندانیان سیاسی- عقیدتی شکل گرفته و در زیر لوای شعار دیر آشنای “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” هر چه پر طنین تر می گردد.
در همین حال، رژیم اسلامی حاکم در ادامه سیاستهای سرکوب گرانه خود، به اعدام هر چه بیشتر مبارزان و زندانیان سیاسی و عقیدتی رو آورده است. ما شرکت کنندگان در کنگره سیزدهم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، انزجار خود را از اعدامهای فله ای اخیر و بویژه اعدام زندانیان سیاسی سنی اعلام نموده و همبستگی خود را با خانواده های بازماندگان اعلام می داریم.
دوستان دربند!
ما، به احترام پایمردی و ایستادگی شما زندانیان سیاسی، بپا می خیزیم و یکصدا فریاد برمیداریم که “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” و با فشردن دستان شما، دگر باره پیمان خود را مبنی بر آزادی بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی تجدید و ابراز نموده و پای می فشاریم.
درودهای گرم ما بر شما ایستادگان باد!
کنگره سیزدهم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
اوت 2016 – مرداد ماه 1395
پیام کنگره سیزدهم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران به
کارگران و زحمتکشان
کنگره سیزدهم سازمان با اعلام یک دقیقه سکوت به یاد جان باختگان راه آزادی، دموکراسی و سوسیالیسم، کار خود را آغاز کرد. کنگره ما در شرایطی برگزارگردید که پس از عقب نشینی حکومت در مقابل امریکا و اروپا بر سر پرونده اتمی ایران و پذیرش برجام و دوره «پسا تحریم»، نه تنها ازعقب نشینی رژیم دربرابرمردم وبه ویژه کارگران زحمتکشان نشانهای نمیتوان یافت، درمقابل اما تعرض و تهاجم همه جانبه وسیستماتیک جمهوری اسلامی، سرمایه داران و دولت حافظ منافع آنان علیه طبقه کارگر در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بگونهای دم افزون تشدید وگسترش یافته است. به عبارت دیگر تداوم واجرای همه جانبه وگسترده سیاستهای نئولیبرالی، افزایش بی سابقه نابرابریها، تشدید استثمار، افزودن برشدت وزمان کار، بی حقوقی مطلق طبقه کارگر، وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی و معیشت خانوارهای کارگری، فقروتهیدستی و گرسنگی را در میان کارگران و حتی درمیان آنان که کار می کنند، فزونی داده است. برخی منابع میزان بیکاری را بالغ بر ۱۰میلیون نفر می دانند. درحالی که بر اساس گزارش رسانه های رژیم “هزینههای زندگی یک خانوادهٔ چهارنفره” بالغ بر ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان گزارش شده، دستمزد های کارگری سقوط کرده و یا منجمد شده است. همزمان با تشدید گرانی، قدرت خرید کارگران و زحمتکشان بشدت کاهش یافته است. علیرغم چنین شرایطی معوق گذاستن حقوق کارانجام شده کارگران از سوی کارفرمایان ،سرمایه داران و دولت به یک سیاست عمومی تبدیل شده ومطالبه حقوق معوقه یکی ازخواست های بخش بزرگی از کارگران ایران است
تعهدات دولت در مورد تامین اجتماعی کارگران بیش از پیش کاهش یافته و یا لغو شدهاند. برخورداری از بهداشت و درمان کاهش یافته و بیش از۷۰در صد هزینه های پزشکی توسط بیمار پرداخته می شود، و این مرگ ومیر را در میان کارگران و خانواده های آنها را افزایش داده است. کیفیت وکمیت خدمات بیمه های اجتماعی و درمانی سقوط کرده و دفترچه های بیمه هر چه بیشتر بی اعتبار و تمدید اعتبار آنها مشکل تر، و استانداردهای ایمنی و حفاظت کار به دست فراموشی سپرده شدهاند. در حالی که بیش از ۸۰ درصد کارگران حداقل حقوق (۸۱۲ هزار تومان) را دریافت میکنند. درهمین حال مدیرانِ دولتی “حقوقهای ۲۴۰ میلیون تومانی” دریافت می کنند.
سرکوب سیستماتیک حقوق و آزادی های دموکراتیک ، احضار، بازداشت وحبس، زندان و شلاق و یورش به کارگران و ضرب وشتم و به بند کشیدن آنان به سیاست اصلی جمهوری اسلامی و دولت روحانی تبدیل شده است. بسیاری از فعالین کارگری تحت تعقیب قرار گرفته واز سوی نهادهای امنیتی احضارمی شوند. علی نجاتی ، ابراهیم مددی، رضا شهابی، داود رضوی، جعفر عظیم زاده، محمود صالحی و… و بسیاری دیگر از فعالان کارگری و سندیکائی مورد تعقیب و بازداشت قرارگرفتند و برای آنان حکم زندان صادر گردید.
علاوه براین هرسطحی از تلاش کارگران برای برپائی تشکل مستقل کارگران بشدت از سوی رژیم در هم شکسته میشود.
زنان نیمی از نیروی کار در جامعه هستند که با سیاستهای جمهوری اسلامی به طرق مختلف خانه نشین و به پستوی خانه رانده می شوند و ازبخش اقتصاد رسمی طرد می گردند. سهم زنان در نیروی کار کمترین میزان است. با توجه به ویژگی بیکاری در کشورو نرخ بالای فارغ التحصیلان دانشگاهی، نرخ بیکاری زنان تحصیل کرده بسیاربالاست.
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی، «دولت تدبیر و امید» مجموعه طرح ها و لوایحی را که آشکارا و مستقیما یورش و تعرض همه جانبهای را علیه کارگران هدف گیری کرده پی گرفته است .از جمله می توان به طرح های ذیل اشاره کرد:
ارائه لایحه “اصلاح “قانون کار پیشنهادی دولت دهم به مجلس .
احیا ء طرح ” استاد -شاگردی ” از سوی وزارت کاردولت روحانی .
تلاش برای تسری و تعمیم معافیتهای مربوط به کارفرمایان مساجد و بقاع متبرکه به تمامی کارگاههای کوچک دارای پنج کارگر و کمتر و به عبارت دیگر خروج کارکنان این نهادها از شمول قانون کار. در حالی که 95 در صد کارگران ایران با قراردادهای موقت، سفید امضا و… در کارکاه های کوچک و متوسط مشغول به کار هستند.
لایحه برنامه برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی که عملا مواد و بند هایی ازآن حذف تامین اجتماعی را هدف گرفته است.
ارائه لایحه ایجاد ٧ منطقه آزاد تجاری، صنعتی و ١٢ منطقه ویژه اقتصادی به مجلس شورای اسلامی.
درعرصه ای دیگر «دولت تدبیر و امید» طرحی را به منظور «خروج غیرتورمی» از رکود اقتصادی که هم اکنون در کشور جریان دارد تنظیم کرده و درهمین رابطه، لایحهای با عنوان «رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور»را به مجلس رژیم ارائه کرد
هدف اصلی از این طرح که عینأ ازدستورالعملهائی که «صندوق بینالمللی پول» و یا «بانک جهانی» در این زمینه صادر کردهاند، گرفته شده این بوده که موانع و محدودیتها از سر راه کارفرمایان و سرمایه داران برداشته شود (مثلأ از طریق آزادسازی قیمتها، برداشتن کنترل های دولتی، خصوصی سازی، اعطای معافیتهای مالیاتی، شل کردن مقررات کار و تآمین اجتماعی، تثبیت یا کاهش دستمزدها و …)، تا سودآوری بنگاهها بالا رفته و نهایتأ رشد و رونق اقتصادی فراهم گردد.
امامجموعه این سیاستها از یک سودر چارچوب منافع سرمایه داران داخلی، خارجی و امنیت سرمایه و سود و به اصطلاح جذب سرمایه خارجی،خصوصی سازی ،مقررات زدائی از مناسبات و روابط و محیط کار را دنبال میکند، و از سوی دیگر با تعرض وتهاجم به طبقه کارگر، بار بحران همه جانبه ساختاری سرمایه داری ایران را به دوش کارگران و زحمتکشان می گذارد .
در شرایط کنونی مبارزات کارگران در اشکال مختلف و خواستها و مطالبات گوناگون ادامه وبه نحو چشم گیری گسترش یافته است. فهرست اعتصابات و اعتراضات کارگران که درجای جای کشور، بیانگر افزایش تعداد اعتصابات ، زمان اعتصابات، تعداد کارگران شرکت کننده، خواستها و مطالبات متنوع دراین مبارزات است. دربرخی موارد پیکار کارگران توانسته است سرمایه داران و کارفرمایان و حاکمیت رابه عقب نشینی وادارسازند. اما این اعتصابات و اعتراضات به علت پراکندگی، نتایج مطلوب و دلخواه کارگران را در پی نداشته و دربیشتر موارد خواستهاو مطالبات کارگران نه فقط با بیاعتنایی طبقه سرمایهدار روبروگردیده است بلکه اعتراضا ت آنان با شلاق و سرنیزه و زندان سرکوب شده است.
فراتررفتن ازاعتصابات پراکنده، رسیدن به مبارزات متشکل درجنبشی سراسری، متحد و سازمان یافته وآگاهانه، بیش از پیش نیازمند برپائی تشکلهای مستقل کارگری است. افزون براین برقراری پیوند وارتباط میان جنبش کارگری با سایر جنبشهای اجتماعی ضرورتی است انکارناپذیر. این امر، همچنین زمینهای را فراهم میآورد که با گسترش مبارزه میتواند رژیم و سرمایهداران را به عقب نشینی وادارد.
کنگره سیزدهم سازمان ما ضمن همبستگی با مبارزات وپیکار کارگران و زحمتکشان، خود را همگام و همراه با مبارزات جنبش کارگری ایران برای تحقق خواستها ، مطالبات واهداف طبقه کارگرمی داند .
زنده باد آزادی
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد سوسیالیسم
کنگره سیزدهم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
اوت 2016 – مرداد ماه 1395
پيام کنگره سیزدهم سازمان پیرامون بحران زیست محیطی
برای نجات محیط زیست در ایران به پا خیزیم!
در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی و اقتصاد مافیائی ، غارت و چپاول منابع طبیعی وتخریب محیط زیست ابعاد بسیار وسیعی بخود گرفته است. مسئله محیط زیست اگرچه به یک مشکل اساسی بینالمللی تبدیل شده است ، اما در جامعه ما تخریب محیط زیست ناشی از بی عملی و سیاستهای مخرب رژیم جمهوری اسلامی دامنه بیشتری پیدا کرده است . در حقیقت به علت بی توجهی به اصول و معیارهای زیست محیطی، و عدم برنامهریزی در بهبود محیط زیست ، معضلات اجتماعی در این خصوص ابعاد بیشتری یافته است . آلودگی شدیدا هشدار دهنده هوا، روند سریع نابودی جنگلها، تخریب پوشش گیاهی و مراتع، نابودی تالاب ها، روند خشک شدن رودها، خشک شدن دریاچههای مختلف، گسترش بیابانزایی و طوفان نمک و گرد و غبار، کمبود فزاینده منابع آب آشامیدنی، خشکسالیهای فزاینده و مهلک، آلودگیهای خطرناک صنعتی، ویرانی اکوسیستمهای دنیای وحش، آلودگی شدید دریای خزر و نابودی آبزیان و بالاخره عوارض خطرناک ناشی از برنامه هستهای رژیم، گوشههایی از ابعاد فاجعه آمیز بحران زیست محیطی در ایران هستند. این روند زندگی نسلهای کنونی و نسلهای آینده را به طور جدی به مخاطره انداخته است. مرگ و میر ناشی از آلودگی محیط زیست افزایش یافته، بیماری های لاعلاج زندگی بسیاری را به مخاطره انداخته و هزاران نفر بخاطر خشکیدن دریاچه ها و رودخانه ها و یا نابودی جنگل ها کار و منبع درآمدشان را از دست داده اند .
آنچه در این شرایط فاجعه آمیز امیدوار کننده است اعتراضات و مبارزات مردمی است که در مقابله با سیاستهای جمهوری اسلامی به دفاع از محیط زیست برخاستهاند. اعتراضات مردمی برای نجات دریاچه ارومیه، تشکیل زنجیرهای انسانی برای نجات کارون و اعتراضات مردمی علیه آلودگی هوا در برخی شهرها، همچنین اعتراضاتی که با خواست پرداخت غرامت به خسارت دیدگان شاهد آن بوده ایم و دهها مورد دیگر، نیروی اصلی مبارزه در مقابل رژیم اسلامی و تخریب محیط زیست بوده است. حفظ محیط زیست و مبارزه با روندهای مخرب و خطرناک کنونی، نیازمند توجه و دخالت و مبارزه گسترده بخشهای هرچه وسیعتری از مردم است.
مسئله بحران محیط زیست در ایران، در نبود چاره اندیشیهای عاجل و جامع، همچنان روبه شدت دارد. انجمنهای حمایت از محیط زیست در ایران در شرائط سخت در این راه تلاش میکنند و همزمان با زندان و سرکوب حکومت مواجه هستند. حکومت هیچ نهاد مستقل مدافع محیط زیست را به رسمیت نمی شناسد. حفظ محیط زیست نیازمند کار تخصصی و سیاست های روشن میباشد ولی سران رژیم نه توان و نه قصد انجام ان را دارند
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران همه نیروها و نهادهای ترقیخواه را فرا میخواند تا برای حفظ محیط سالم و قابل زیست، هماهنگ و همگام مبارزه گسترده ای را پیشبرند. مبارزه متحد و متشکل مردم است که میتواند رژیم جمهوری اسلامی را ناگزیر به عقب نشینی کرده و از تخریب بیشتر محیط زندگی جلوپیری کند.
کنگره سیزدهم سازمان اتحاد فداییان خلق ایران
اوت 2016 – مرداد ماه 1395