مقامات دولتی ایران گفتند که به دلایل امنیتی دروغ گفته بودند تا تروریستها را بازداشت کنند! اما مدتی بعد از انفجار، یک «ستاد حقيقتياب دانشجويی» -که متشکل از فعالان حامی حکومت بود دو ماه بر روی انفجار کار کرد و نتیجه گرفت که ادعای وزارت اطلاعات در مورد بمبگذاری دروغ است.
ووکاشین پاکروان
رژیم ایران چگونه برای «جمشید شارمهد» پروندهسازی کرد و آن را تروریست نامید؟
رژیم ایران در ۷ آبان، دو روز پس از حمله ارتش اسرائیل به چند مرکز نظامیاش، جمشید شارمهد فعال سیاسی را که در تابستان ۱۳۹۹ از شهر دوبی در امارات متحده عربی ربوده بود، پس از چهار سال زندان و شکنجه اعدام کردند! رژیم ایران همانند همیشه شکست خارجی خود را با سرکوب داخلی میخواهد جبران کند تا نشان دهد بار دیگر تنها دشمن واقعی آن مردم ایران هستند و مقابل رقبای خارجی حتی توان آن را ندارد اقدامی انجام دهد!
رژیم ایران اعلام کرده که جمشید شارمهد به اتهام انفجار حسینیه سیدالشهدا شیراز که در آن ۱۴ تن از جمله دو کودک کشته شدهاند ربوده و سپس اعدام کردهاند اما مقامات تهران همانند همیشه دروغ میگویند بلکه آنها تنها قصد پروندهسازی علیه جمشید شارمهد را داشتند و او را کشتند!
اما داستان از چه ماجراست؟
در روز شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ و در ساعت ۲۱ و ۱۵ دقیقه انفجاری در حسینیه شهدا وابسته به کانون رهپویان وصال در شهر شیراز مرکز استان فارس رخ داد، احتمال بمبگذاری در اظهار نظرهای اولیه منتفی اعلام شد و در ساعات بعدی نیز فرمانده انتظامی استان فارس اعلام کرد این انفجار خرابکاری نبوده و احتمالاً علت این حادثه به دلیل سهلانگاری بودهاست، زیرا چندی پیش در همین محل یک نمایشگاه در وصف جنگ ایران و عراق برپا شده بود و احتمال میرفت مهمات باقیمانده در محل عامل این انفجار بوده باشد.
در ۲۸ فروردین ۱۳۸۷ شورای امنیت کشور با صدور اطلاعیهای اعلام داشت که مطالعات و بررسیهای انجام شده نشان میدهد که عامل انفجار در حسینیه سیدالشهدا در شهر شیراز وجود برخی از مهمات جنگی در این محل بودهاست و انفجار هرگونه بمب یا انتقال مواد انفجاری از بیرون توسط «عوامل و عناصر معاند اعم از داخلی و خارجی» در این حادثه منتفی است.
اما در ۱۸ اردیبهشت پور محمدی وزیر کشور در دیدار با خانواده قربانیان رویداد گفت: «بمبگذاران حادثه اخیر را دستگیر کردیم.»! وزیر اطلاعات وقت رژیم نیررارتباط داشتن بمبگذاری با گروههای اسلامی (خصوصاً با توجه به تهدیدات القاعده) را رد کرد و آن را به گروههای سلطنت طلب و با حمایت «کشورهای داعیه دار حقوق بشر و دفاع از حقوق ملتها و ضدتروریسم» نسبت داد!
مقامات دولتی ایران گفتند که به دلایل امنیتی دروغ گفته بودند تا تروریستها را بازداشت کنند! اما مدتی بعد از انفجار، یک «ستاد حقيقتياب دانشجويی» -که متشکل از فعالان حامی حکومت بود دو ماه بر روی انفجار کار کرد و نتیجه گرفت که ادعای وزارت اطلاعات در مورد بمبگذاری دروغ است. این گزارش تصریح داشت: «حادثه به دليل منفجر شدن مين پلاستيکی تی. ام. ۴۶ ضد تانک (از نوع ايرانی) موجود در غرفه نمايشگاه جنگ (معراج شهدا)، واقع در کانون رهپويان وصال، رخ داده. مواد آر. دی. ايکس (ماده منفجره موجود در مينهای فوق) در محل انفجار يافت شده و وجود آن توسط کارشناسان هيئتهای مختلف اعزامی در آزمايشگاه به اثبات رسيده است. بنابراين، با استناد به گزارشهای کارشناسی- آزمايشگاهی فوق، که در اختيار نهادهای مسئول از جمله ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، هيچ شبههای در اينکه مين فوق عامل اصلی انفجار بوده وجود ندارد.»
به وضوح میبینیم خود رژیم ایران باعث مرگ مردم شده اما با پروپاگاندا و پروندهسازی آن را به احزاب سیاسی اپوزیسیون معتقد به مبارزات مسلحانه منتسب میکند تا خود از جنایت تبرئه شود! بدین شکل حکومت ایران از جمشید شارمهد فعال سیاسی که معتقد به مبارزه مسلحانه بر اساس حق دفاع مشروع در مقابل دستگاه سرکوب بود را یک تروریست آدمکش معرفی کرد!
اتهامی که شاید اوایل جامعه آن را باور کرد اما به سرعت دیوار پروپاگاندا رژیم ایران شکسته شد و جمشید شارمهد همانند یک مبارز آزادیخواه و دموکراسیخواه جان خود را فدا کرد و مورد احترام تمام جامعه قرار گرفت!
بدون شک جمشید شارمهد فراموش نخواهد شد و جنبش سرنگونیطلبی ایران با موفقیت در سرنگون کردن جمهوری اسلامی و استقرار دموکراسی و ایجاد یک قضائیه مستقل، مقامات تهران در پیشگاه عدالت قرار خواهند داد و آنها را پاسخگوی تمام جنایات خود خواهند کرد