«زندانی سیاسی آزاد باید گردد» را همگانی کنیم!

مادران پارک لاله ایران

در آستانه ۴۳ امین سالگرد حکومت جنایت کاران، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» را همگانی کنیم!

نگذاریم آزادی خواهان دیگری چون بکتاش آبتین را از ما بگیرند. حکومت جنایت کار، فاسد و سرمایه محور اسلامی ایران، ۴۳ است که پاهای کثیف و خون آلودش را با آزادی کشی و تبعیض های بی رویه بر گلوی مردم ایران گذاشته است و هر روز نفس‌ها را تنگ و تنگ تر می‌کند، با این خیال که با سرکوب زحمتکشان به فغان آمده می‌تواند هم چنان دوام بیاورد. این فریب کاران با شعار آزادی و برقراری عدالت پا به عرصه سیاسی جامعه گذاشتند و حکومت را تسخیر و مخالفان و مبارزان را به اشکال مختلف سرکوب کرده و کشتند یا راهی تبعید کردند. با وجود این هر روز در درون و بیرون زندان ها شاهد اعتراض های گسترده جنبش های مستقل و مردمی هم چون جنبش های معلمان، بازنشستگان، کارگران، زنان، دانشجویان، دادخواهان و دیگر جنبش ها در خیابان و حرکت‌های اعتراضی زندانیان سیاسی در درون زندان ها هستیم.

هم‌اکنون در شهرهای مختلف ایران اعتصاب و تحصن سراسری معلمان شجاع و مقاوم در اعتراض به عدم اجرای طرح رتبه بندی و عدم اجرای طرح همسان سازی و دیگر خواسته‌های شان در جریان است و امروز دوشنبه ۱۱ بهمن، تجمع با شکوه معلمان شاغل و بازنشسته در شهرهای مختلف ایران برگزار شد و معترضان فریاد می زدند: «معلم می‌میرد، ذلت نمی پذیرد»، «فریاد فریاد، از این همه بیداد»، «معلم زندانی آزاد باید گردد»، «با اهل قلم هر که در افتاد بر افتاد»، «تا حق خود نگیریم، آرام نمی نشینیم»، «این همه بی عدالتی، هرگز ندیده ملتی»، «رتبه بندی حل نشه، کلاس‌ها تعطیل می شه»، «معلم به پا خیز، برای رفع تبعیض». تجمع تهران جلوی مجلس و در شهرستان‌ها مقابل ادارات آموزش و پرورش برگزار شد. محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان خبر داده است:«تحصن شنبه ۹ بهمن، دست‌کم در ۲۰۰ شهر و منطقه و ناحیه و با حضور ده‌ها هزار معلم برگزار شد. تحصن یک شنبه ۱۰ بهمن نیز در بیش از ۳۰۰ شهر، ناحیه و روستای سراسر ایران برگزار شد.».

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران نفت نیز گزارش داد که کارگران شرکت تهران جنوب هولدینگ خلیج فارس، شاغل در پروژه بندر مجیدیه واقع در شهر ماهشهر، که ماه‌هاست حقوق دریافت نکرده‌اند در پنجمین روز اعتصاب خود بسر می برند. رانندگان ترمینال یک کرمانشاه نیز در سومین روز اعتصاب خود بسر می برند.

حکومت به جای پاسخ‌گویی به اعتراض های پیاپی زحمتکشان، دوباره آن‌ها را سرکوب، بازداشت و به حبس های طولانی مدت محکوم می کند. در خبرهایی از هرانا و دیگر رسانه‌ها آمده است: امروز دوشنبه ۱۱ بهمن در تجمع سراسری معلمان دست کم ۷ فعال صنفی معلمان به نام های محمد علی زحمتکش، اصغر امیرزادگان و قهرمان کیانی در شیراز، احمد حیدری، احمدی و داودی در تهران و جبار دوستی در مریوان بازداشت شدند، ولی محمد حبیبی در خبر تازه تری در توئیتر نوشت: «آقایان زحمتکش، امیرزادگان و قهرمان کیانی از شیراز و حیدری، احمدی و داودی از تهران آزاد شدند و تنها جبار دوستی از اعضای انجمن صنفی معلمان مریوان همچنان در بازداشت به سر می برد». اما از سوی دیگر خبر داد: «امروز صبح شعبه چهارم دادگاه انقلاب کرج حکم چهار سال و شش ماه حبس تعزیری را به جعفر ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ابلاغ نمود.». یکشنبه ۱۰ بهمن ماه، شعبان محمدی، عضو انجمن صنفی معلمان کردستان-مریوان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. شنبه ۹ بهمن، دو شهروند اهل سقز به نام های زمانه زیویه و مقداد (کاردوخ) حسن‌نژاد بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. شامگاه شنبه ۹ بهمن‌، «مراد مامه‌رش» اهل پیرانشهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. شنبه ۹ بهمن‌، کیوان صمیمی را از زندان رجایی شهر کرج به زندان سمنان منتقل کردند، پیش از آن نیز او را از زندان مرکزی کرج به اوین و سپس به گوهردشت منتقل کرده بودند. در ۸ بهمن تعدادی از زندانیان محبوس در زندان تهران بزرگ، توسط مسئولان زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. سعید تمجیدی، امیر حسین مرادی، حمید کاشانی، محمد ترکمان و محمد ابولحسنی از جمله زندانیانی هستند که مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند. در روزهای ۶ و ۷ بهمن بیش از ده نفر از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران با احضاریه‌ی دادسرای اوین به پلیس امنیت احضار و تهدید شده‌اند. در ۷ بهمن هیمن رسول‌زاده از اهالی شهرستان بوکان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. گفته شده نرگس محمدی دوباره به ۸ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم و به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. یاشار توحیدی، محمد ایران‌نژاد به اتهام عضویت در گروه‌های چپ مارکسیستی به ۳ سال و ۵ ماه حبس تعزیری و سارا عسکری به ۶ ماه حبس محکوم شده‌اند. خدیجه مهدی‌پور، محبوس در زندان مرکزی ایلام و توحید امیر امینی، فعال ترک (آذربایجانی) در زندان اوین علیرغم ابتلا به ویروس کرونا از حداقل رسیدگی پزشکی محروم مانده و جان شان در خطر است.

اسماعیل گرامی فعال کارگری نیز از ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ در منزل دستگیر شده و از آن زمان با محکومیت ۴ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق در زندان تهران بزرگ زندانی است. اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان تهران نیز از تیرماه ۱۳۹۴ با محکومیت ۵ سال حبس در زندان است و باید هر چه زودتر بدون قید و شرط آزاد شوند.

زندان های ایران مملو از زندانی سیاسی است و آن‌ها در شرایط به غایت خطرناکی بسر می‌برند و روزی نیست که خبری تلخ از زندان های سراسر ایران نشنویم. قتل عامدانه بکتاش آبتین با کمک ویروس کرونا زخمی کاری بر تن ما و بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی است که هیچ گاه نه می‌بخشیم و نه فراموش نمی‌کنیم و خواهان روشن شدن حقیقت هستیم. تعدادی از زندانیان سیاسی به نام های: صادق امیدی لپوندی، حمید حاج‌جعفر کاشانی، محمود علی‌نقی، پیمان پورداد، علی‌اصغر حسنی‌راد و مهدی دارینی از ۲۲ دی ماه ۱۴۰۰ در اعتراض به قتل بکتاش آبتین و برای روشن شدن حقیقت و پایان دادن به شرایط اسف بار زندان ها اقدام به اعتصاب غذا کردند و تعدادی دیگر نیز به آن‌ها پیوستند. حکومت نیز از ترس گسترش اعتصاب غذای زندانیان سیاسی آن‌ها را با تهدید به بندها و زندان های دیگر منتقل کرد یا با محرومیت و ضرب و شتم می‌خواهد آن‌ها را به سکوت بکشاند، ولی مگر زندانی سیاسی می‌توانند این همه بی‌عدالتی در مورد عزیزان شان را شاهد باشند و سکوت کنند. دیگر دهه شصت نیست که بتوانند زندانیان سیاسی را پشت درهای بسته و مخفیانه بکشند و دیگر زندانیان سیاسی و جامعه را به سکوت بکشانند. تمامی خبرها لحظه به لحظه در رسانه‌های مختلف پخش می شود.

تبعیض و بی‌عدالتی آشکار در تمامی سطوح جامعه در جریان است. خرید سربازی با مبلغی گزاف از ۲۵۰ میلیون تا ۶۰۰ میلیون تومان تنها برای طبقه مرفه جامعه مقدور است و خانواده‌های کم درآمد که امکان گذران زندگی روزمره خود را هم ندارند، بی تردید باز هم از این حق محروم می‌شوند و تبعیض و بی‌عدالتی را با تمام وجود خود حس می کنند. این بی‌عدالتی‌ها نه تنها اقشار کم درآمد را خانه خراب کرده است، بلکه کمر اقشار متوسط را نیز شکسته است. خبر خودکشی جواد صفری، استاد بازنشسته دانشگاه کاشان به دلیل عدم پرداخت پاداش بازنشستگی، به شدت تکان دهنده و تأسف بار بود و از صمیم قلب به این خانواده داغدار تسلیت می گوییم.

ما مادران پارک لاله ایران به شدت نگران سلامتی و وضعیت زندانیان سیاسی و زندانیان عادی در زندان های سراسر ایران هستیم و از تمامی مردم آزادی خواه ایران و جهان می‌خواهیم که صدای زندانیان سیاسی را هر چه رساتر کنیم و شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» را در هر کوی و برزنی بنویسیم و فریاد بزنیم و اقدامی عملی و جدی کنیم. زندانیان سیاسی زندگی و جان خود را در این شرایط فاجعه بار شیوع ویروس کرونا به خطر انداخته اند. آن هم در شرایطی که زندان بان ها و حاکمان جنایت کارش باز عامدانه ولی به گونه‌ای دیگر می‌خواهند زندانیان مقاوم را به قتل برسانند. زندانیان سیاسی از ما انتظار دارند که صدای اعتراض شان را بشنویم و با آن‌ها همراهی و کاری عملی و جدی انجام دهیم. امید داریم با حمایت جنبش های مستقل و مردمی این اعتصاب ها چون اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در سال ۵۷ سراسری و مؤثر شده و از حمایت گسترده مردم برخوردار شود و بتوانیم درهای زندان ها را باز و زندانیان سیاسی را آزاد کنیم و به حکمرانی آمران و عاملان سرکوب، جنایت، تبعیض و بی‌عدالتی در ایران این بار به شکلی واقعی پایان دهیم.

ما مادران پارک لاله به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران،‌ این چرخه ی آزادی کشی، سرکوب، قساوت، بازداشت، شکنجه، اعتراف گیری اجباری، تبعیض، بی‌عدالتی و اعدام را به شدت محکوم می‌کنیم و خواهان: ۱) لغو قانون مجازات اعدام و شلاق از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شکنجه، شلاق، سنگسار و قصاص، ۲) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایت‌های صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه هایی علنی و عادلانه هستیم. ما هم چنین اعتقاد عمیق داریم که این خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد و تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای رسیدن به؛ ۴) آزادی بیان و اندیشه، ۵) حق داشتن تجمع و اعتصاب و تشکل و احزاب مستقل، ۶) رفع هرگونه تبعیض و ۷) جدایی دین ازحکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار و قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت اسلامی ایران می دانیم.

مادران پارک لاله ایران
۱۱ بهمن ۱۴۰۰/ ۳۱ ژانویه ۲۰۲۲

www.mpliran.net