رهائی از جهنم سرمایه داری تنها با طبقه کارگر متشکل میسر است!
نزدیک به چهار دهه است که سرمایه داران حاکم بر جهان دستاوردهای نزدیک به صد سال مبارزات کارگران در جهت عدالت اجتماعی و رفاه عمومی را مرحله به مرحله بازپس گرفته اند.
کارگران با قراردادهای دائم و ثبات شغلی به کارگرانی با قردادهای موقت و ساعتی تبدیل شده اند، دستمزد کارگر دهه دوم قرن ۲۱ به کمتراز نیمی از دستمزد کارگر میانه قرن بیست کاهش یافته است، علاوه بر کوچک شدن و محافظه کاری تشکلهای کارگری موجود، بخش های گسترده ای از طبقه کارگرجهانی حتی در جوامع غربی، از حق ایجاد تشکلهای طبقاتی خود محروم گردیده اند.
علاوه بر اینها طی چند دهه اخیر بسیاری از احزاب، گروهها، جریانات اجتماعی و روشنفکرانی که در سالهای نه چندان دور تلاش میکردند تا خود را با منافع طبقه کارگر و یا آلترناتیو سوسیالیستی کارگران تداعی کنند، امروزه خرج خود را از سفره کارگران جدا کرده، به توجیه گران، مدافعان و متفکران نظم موجود تبدیل شده اند.
همه اینها تنها و تنها به این دلیل است که؛ طبقه کارگر به عنوان طبقه ای اجتماعی، سیاسی و متشکل، با آلترناتیو طبقاتی خود در برابر سرمایه داری افسار گسیخته حضور ندارد.
سالها است که اصطکاک منافع سرمایه داران، جهان آشفته و پر هرج و مرج ما را تبدیل به صحنه جنگ و رقابت های منطقه ای و جهانی میان دولتهای طبقات حاکمه کرده است. رقابت ها و جنگ هائی که قربانیان اصلی آن کارگران و مزدبگیران در چهار گوشه جهان هستند. این جنگ و رقابت قدرت های حاکم نه تنها به قتل عام و خانه خرابی میلیونها نفر منجر شده است بلکه موجب مهاجرت ها ی اجباری و از سرناچاری بخش عظیمی از نیروی کار جهانی نیز گردیده است. نیروی کاری که علاوه بر از دست دادن خانه و زندگی خود در معرض تحقیرها و تبعیض های هر روزه قرار دارد.
علاوه بر تبعات ناگوار حاکمیت سرمایه داران بر زندگی اجتماعی، سود جوئی و تلاش سرمایه برای تولید و مصرف هر چه گسترده ترکالاها، سیاره زمین و انواع موجودات زنده آن را در خطر جدی انفراض و نابودی قرار داده است. سرمایه برای ادامه حیات خود، طبیعت را نیز تخریب و نابود کرده است. هم اکنون جنگ دولت های مختلف سرمایه داران از یمن و افغانستان و عراق و لیبی گرفته تا و چاد و سومالی و اکرایین ، علاوه برمرگ ومیر وآوارگی میلیونها نفر، صدمات جبران ناپذیری نیزبر محیط زیست طبیعی و انسانی وارد کرده است.
همه این فجایع تنها و تنها یک دلیل دارد، عدم حضور متشکل طبقه کارگر با آلترناتیو کارگری در سطح ملی یا بین المللی در برابر توحش و تهاجم سرمایه داری.
جامعه ایران نیز به عنوان یکی از کانون های اصلی کشمکش میان طبقه کارگر و طبقه سرمایه دار، طی دهه های اخیر از فشارها و سرکوب هرروزه حاکمیت سرمایه داران بی نصیب نبوده است. سرمایه داران ایرانی با حکومت و ابزارهای سرکوب خود طی سه دهه گذشته علاوه بر اجرای سیاست های اقتصادی سرمایه جهانی برای هر چه بی حقوق تر کردن کارگران، با فشارهای اجتماعی و اقتصادی و ایجاد فضای امنیتی در مراکز کار و تولید تلاش کرده اند تا از شکل گیری هر نوع از تشکل های کارگری جلوگیری نمایند. علاوه بر سرکوب مستقیم فعالان و تشکلهای کارگری طی چند دهه گذشته، سرمایه داران در ایران با اتکا به ابزارهای حکومتی بیشترین فشارهای اقتصادی و بهره کشی از نیروی کار را به اجرا درآورده اند. حکومت سرمایه داران در ایران فارغ از هر رنگ و لعاب ایدئولوژیک و سیاسی، هدف خود را تنها و تنها یکه تازی سرمایه و ایجاد بسترهای هرچه مناسب تر رشد و گسترش منافع سرمایه داران قرار داده است. لازمه مهیا کردن این شرایط، تنها در گرو سرکوب وحشیانه هر چه بیشتر جامعه علی العموم و طبقه کارگر علی الخصوص است.
تنها راه برون رفت و مقابله با چنین شرایط غیرانسانی و غیر قابل تحملی، تشکل یابی هر چه گسترده تر نیروی کار و مقابله جدی کارگران متشکل با این شرایط است.
واقعیت های جامعه ایران به خوبی نشان میدهند که رهائی از تسلسل بی وقفه، فقر و بیکاری و سرکوب، در گرو شکل گیری آلترناتیو طبقه کارگر متشکل در برابر توحش سرمایه داری است. حضور متشکل طبقه کارگر ایران در برابر تکتازی سرمایه داران و حاکمیت شان نه فقط نوید یک آینده روشن برای اکثریت مطلق جامعه یعنی مزد بگیران و زحمت کشان است، بلکه میتواند به مصائب بخش های زیادی از مردم زحمتکش منطقه خاورمیانه نیز پایان دهد و آینده ای روشن برای بخش های گسترده ای از مردم ساکن در این بخش از جهان را ترسیم کند.
گرامی باد اول ماه مه روز جهانی کارگر
زنده باد همبستگی بین المللی کارگران
پیش به سوی ایجاد هر چه گسترده تر تشکل های توده ای طبقه کارگر
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران
کارزار پشتیبانی از کارگران ایران
شورای همراهی با آلترناتیو کارگری در ایران
اردیبهشت ۱۴۰۱