پيام تسليت به مناسبت درگذشت روشنک داريوش مترجم توانا و عضو کانون نويسندگان ايران

سازمان اتحادفدائيان خلق ايران فقدان روشنک را به خانواده و دوستان وی ، بويژه به همسرش تسليت می گويد.

روشنک داريوش مترجم توانا و عضو کانون نويسندگان ايران درگذشت

روشنک داريوش از ۱۱ سالگی تا ۲۸ سالگی – در آلمان تحصيل و در جامعه شناسی و علوم سياسی  با درجه فوق ليسانس فارغ التحصيل شد. از نوجوانی در فعاليت های سياسی دانشجويان ايرانی مقيم آلمان از طريق کنفدراسيون دانشجويان ايرانی فعالانه شرکت داشت  .بلافاصله پس از انقلاب به تهران برگشت و فعاليت های سياسی خود را با جبهه ی دمکراتيک ملی ايران تداوم داد .

روشنک با توانمندی بسيار در ادبيات  جهان دست به ترجمه کتاب هايي از زبان آلمانی زد . ازبرخی از کتاب هايي که از مقطع ۱۳۶۰  با ترجمه وی منتشر گرديده است می توان از قطره اشکی در اقيانوس – مانس اشپربر ، چرخ دنده – ژان پل سارتر ، مانس اشپربر يک زندگی سياسی، هفت گفتگو و سه مقاله ، در تبعيد – ليون فويشت وانگر ،انسان دوستی و خشونت – موريس مرلو پونتی ،لنا، ماجرای جنگ و داستان ده ما – کته رشايس ، قرن من – گونتر گراس  نام برد.

روشنک داريوش در فعاليت های کانون نويسندگان ايران شرکت داشت و عضو جمع مشورتی کانون بود . در اين سال ها يک بار در حين ملاقات چند تن از نويسندگان با رايزن فرهنگی سفارت آلمان دستگير شد و چندين ساعت مورد بازجويی قرار گرفت. يک بار هم در سال ۱۳۷۵ بلافاصله پس از تدوين پيش نويس منشور کانون نويسندگان و امضای آن به همراه ۱۲ نفر ديگر بازداشت و پس از بازجويی آزاد شد.

وی از ابتدای سال ۲۰۰۰ با بورس انجمن قلم آلمان (پن) ساکن مونيخ شد و به فعاليت های فرهنگی ادامه داد. پس از کنفرانس برلين در سال ۲۰۰۰ که حکم جلب او هم صادر شد تصميم گرفت در آلمان به زندگی ادامه بدهد. متاسفانه تومور مغزی او که از سال ۱۳۷۱ با دارو تحت کنترل قرار داشت در سال های اخير فعال شد ودر مارس ۲۰۰۳ پس از نمونه برداری از تومور، دچار خون ريزی مغزی شد و به حال اغما فرو رفت و در نهايت ساعت ۱۱:۳۰ شنبه شب (اول نوامبر ٢٠٠٣) زندگی را بدرود گفت.

سازمان اتحادفداييان خلق ايران فقدان روشنک را به خانواده و دوستان وی ، بويژه به همسرش تسليت می گويد.

يادش گرامی باد !

آبان ١٣٨٢