1 – اتحاد وسيعي از جريانات و نيروهاي چپ دمکرات و آزاديخواه
سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران، از بدو پيدايش تا کنون، براي شکل گيري اتحادي دمکراتيک از سازمانها و احزاب دمکرات و انقلابي تلاش زيادي کرده است. حاصل اين تلاشها در سال 1378 شمسي به توافق حول قرارداد “اتحاد عمل پايدار سياسي” بين حزب دمکرات کردستان ايران، سازمان کارگران انقلابي ايران- راه کارگر و ما انجاميد، که فعاليتهاي خود را تحت نام “کميته اتحاد عمل براي دمکراسي” ادامه داد. اگرچه اين اتحاد تقريبا به سه سازمان سياسي محدود ماند ولي از همان ابتدا سازمان ما در فکر گسترش صفوف آن بود. اما مشکلات اين اتحاد بيش از آن بود که تلاشهاي ما بتواند بر آنها غلبه کند. در يک تحليل کلي، مشکل اصلي “اتحاد عمل براي دمکراسي” را ميتوان در برداشتهاي متفاوت اعضاء آن از هدف، چشمانداز و ساختار آن ارزيابي کرد. سازمان ما و حزب دمکرات کردستان اين اتحاد را در چارچوب همکاريهاي جبههاي با هدف فراروئيدن به يک آلترناتيو دمکراتيک ميديدند، در حاليکه سازمان راه کارگر اساسا چنين نظري نداشت و از آنجا که با تشکيل جبههاي فراطبقاتي مخالف بود، اين اتحاد را در اين راستا نميديد.
عليرغم اين در سال 1382 تلاشهايي براي گسترش کميته اتحاد عمل براي دمکراسي آغاز شد، که نهايتا به نتيجه نرسيد. اين در حالي بود که “کميته اتحاد عمل براي دمکراسي” از مدتي قبل با بحران دروني روبرو بوده و هيچگونه فعاليتي نداشت. شکست مذاکرات براي گسترش آن، عملا آن را به تعطيلي کشاند.
سه سازمان توافق کردند تا در چارچوب ديگري براي شکل گيري يک اتحاد وسيع تلاشهاي خود را از سر گيرند، ولي سير حوادث و تحولات گوناگون، زمان لازم براي نتيجهگيري از اين تلاشها را نداد و نهايتا با انتشار پيام آقاي مصطفي هجري، دبير کل حزب دمکرات کردستان ايران به رئيس جمهور آمريکا، سازمان راه کارگر به همکاري خود با “کميته اتحاد عمل براي دمکراسي در ايران”. به اين دليل که بند هشتم پلاتفرم از طرف حزب دمکرات کردستان ايران نقض شده است، خاتمه داد. ما نيز انتقاد و نگراني خود را طي نامهاي به دفتر سياسي حزب دمکرات کردستان ايران اعلام نموديم، اما بر اين باور بوده و هستيم که همکاري و سوابق اين سه حزب و سازمان عميقتر از آن است که با يک موضعگيري سياسي خاتمه پيدا نمايد.
ما بر آن بوديم که حداقل ميبايست پايان تلاشهاي مشترک هشت ساله را با يک بررسي و جمعبندي مشترک اعلام کنيم. متاسفانه چنين نشد. با اين حال بدنبال خروج راه کارگراز « قرارداد اتحاد عمل پايدار سياسي» درست اين بود که ما انحلال اين کميته و دلايل آن را منتشر ميکرديم.
اکنون همکاري محدودي بين 4 حزب و سازمان (حزب دموکرات کردستان ايران، سازمان انقلابي زحتمکشان کردستان ايران- کومه له، سازمان فدائيان خلق ايران- اکثريت وسازمان اتحاد فدائيان خلق ايران) وجود داشته و زمينه گسترش آن وجود دارد. ضروري است با ديگر احزاب و سازمانها، محافل جمهوريخواه و فعالين چپ، متشکل و غيرمتشکل، براي شکل دادن به يک ائتلاف وسيع گفت و گو شود و ظرف سال آتي به ارزيابي از پيشرفت کار بنشينيم. هدف ما شکل گيري اتحادي وسيع از جمهوري خواهان براي استقرار دموکراسي در ايران است.
در تجربه بيش از يک دهه تلاش براي شکلگيري يک ائتلاف وسيع، عوامل گوناگوني و از جمله سوابق سياسي، اختلافات نظري، برنامهاي و غيره گاه به تنهايي و گاه با هم، مانع از موفقيت اين تلاشها شدهاند. پيچيدگي کارسياسي و تحولات دائمي چه در سطح جامعه و حکومت و چه در درون نيروي سياسي به صورت دائم پارامترهاي نزديکي و دوري سازمانها را تغيير ميدهند. تجارب نشان ميدهد که هيچ فرمول ثابت و از پيش تعيين شدهاي براي شکلگيري ائتلاف سياسي وجود ندارد و متغيرهاي متعددي در لحظه در موفقيت يا شکست اين تلاشها نقش بازي ميکنند. به همين دليل راهي جز ادامه تلاشهاي فوق وجود ندارد. سازمان ما ميبايست با تکيه بر پرنسيبهاي که در سند کنگره ششم براي يک ائتلاف وسيع، بر آنها تاکيد شده است همچنان براي شکلگيري يک ائتلاف وسيع تلاش کند. کميته مرکزي آينده بايد تلاشهاي تاکنوني را دنبال کند.
2- همکاري چپ
در زمينه ائتلافها و همکاريهاي موردي بين سازمانهاي چپ تاکنون تلاشهاي پراکندهاي صورت گرفته است، اما هيچيک به نتيجه مطلوبي نرسيده است. در اين سالها بيشتر همکاري سازمانهاي چپ با يکديگر در چارچوب حرکتهاي دمکراتيک و در درون انجمنهاي دمکراتيک صورت گرفته است.
در زمينه “اتحاد و ائتلاف چپ” سازمان ما در سالهاي گذشته تلاشهائي داشت و براي تشکيل يک ائتلاف چپ، مذاکرات چند جانبهاي بين چند سازمان سياسي چپ ايران و سازمان ما پيش رفت. اين روند به نتيجه نرسيد و متوقف شد. علاوه بر عوامل بازدارنده بيروني، در درون سازمان ما نيز يک نظر واحد، يک برداشت يکسان و يک تعريف مشترک از”ائتلاف چپ” وجود ندارد. اين اختلافات باعث شد تا درون سازمان اراده موثري براي پيشبرد اين مسئله، عليرغم مصوبات گوناگون در اين زمينه، شکل نگيرد.
در چند سال اخير زمينه تفاهم و نزديکي برنامهاي و بويژه توافق بر سر يک برنامه سياسي در درون جنبش چپ ايران و به ويژه چهار سازمان سياسي چپ يعني سازمان انقلابي زحمتکشان کردستان ايران- کومه له، شوراي موقت سوسياليستهاي چپ ايران، سازمان فدائيان خلق ايران- اکثريت و ما، ديده ميشود. از اين رو زمينهي نزديکي، همکاري و هماهنگي فعاليت هاي سياسي و نظري بين نيروهاي چپ از گذشته آمادهتر است اما هنوز موانعي بر سر راه همکاري گسترده و همه جانبه اين چهار سازمان سياسي وجود دارد.
ما بر لزوم همکاري و اتحاد نيروهائي که براي سوسياليزم ميرزمند، تلاش براي گسترش همکاري و هماهنگي نيروهاي چپ، بويژه چهار سازمان فوق که نزديکي بيشتري دارند، تاکيد داريم. در اين رابطه لازم ميدانيم که همکاريها را در هر سطحي که ممکن باشد، از گفتگو ديالوگ گرفته تا فعاليتهاي مشترک در زمينه مسائل کارگري، زنان، جنبشهاي اجتماعي، مسائل نظري، تبليغاتي و انتشاراتي و غيره تشديد کرده و تلاش خود را براي يافتن زمينهي تفاهم بين نيروهاي چپ افزايش دهيم. ضروي است اين همکاريها از چنان اشکالي برخوردار باشند که بتوانند مشارکت نيروهاي فعال سياسي چپ غيرمتشکل را هم در بر گيرند.
اتحاد و همگرائي جريانات چپ، بايستي گامي در جهت تحقق برقراري پيوند و ارتباط با جنبشهاي اجتماعي جاري در ايران و بويژه جنبش کارگران و ديگر مزد حقوق بگيران باشد.
در زمينه وحدت، در چند سال گذشته تمايلاتي در بين بخشي از نيروهاي سياسي چپ و سازمان ما براي غلبه بر پراکندگي و لزوم تلاش در جهت وحدت حزبي شکل گرفته است. تحولات سياسي ايران و تحولات درونی بخشي از نيروهاي سياسي چپ نيز چشم اندازهاي مثبتي را گشوده است. سازمان ضمن تلاش براي گسترش همکاريها بين سازمانهاي سياسي چپ و بويژه چهار سازمان سياسي چپ فوق الذکر، به مسئله وحدت در چپ توجه داشته و هر آيينه فعاليتها و اقدامات مشترک با ديگر سازمانهاي سياسي به سطحي رسيد که زمينه وحدت سازماني را مهيا کرد، کميته مرکزي سازمان تلاشهاي خود را براي رفع موانع پيشاروي آن متمرکز خواهد کرد.