گورستانهای بی نام و نشان، خاوران!
خاکتان لهیده از خون
خاکتان تفتیده از اشک های گرم مادران
خاکتان هزاران بار غربال شده تا مگر لکه های ننگ حاکمان زودوده شود از پیکرتان
***
کنگرهی چهاردهم سازمان ما در سی مین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی و به یاد همه زنان و مردانی که از بذل جانهای عزیزشان برای تحقق آرمان های انسانی و در راه آزادی،برابری دمکراسی و سوسیالیسم دریغ نکردند، به پا ایستاد و با یک دقیقه سکوت و ادای احترام به آنان کار خود را آغاز کرد.
سی سال از آن تابستان خونبار گذشته است.
این رژیم از همان فردای استقرار و طی 40 سال حکومت خود، همواره به سرکوب و اعدام مخالفین سیاسی و دگراندیشان مشغول بوده است.اعدام و کشتار زندانیان سیاسی و عقیدتی طی دهه شصت و بویژه در تابستان خونین 67 اما جنایتی است که از نظر ابعاد آن، بدرستی از جانب بسیاری« جنایت برعلیه بشریت» اعلام شده است.
بدون شک، پایان جنگ 8 ساله با عراق ، پذیرش قعطنامه 598 و نوشیدن «جام زهر» توسط خمینی در سرعت بخشیدن کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سرتاسر ایران تاثیر داشته اند. اما شواهد بسیاری حاکی از آنند که این تصمیم جنایتکارانه ماهها قبل از پایان جنگ ، از جانب مسئولین حکومتی برنامه ریزی شده بود.
خمینی در فتوایی که درتیر ماه 1367 برای قتل عام زندانیان سیاسی صادر کرد با شقاوت و بیرحمی تمام به هئیت مرگ (متشکل از حسینعلی نیری، مرتصی اشراقی، ابراهیم رئیسی و مصطفی پور محمدی) دستور داد که به دشمنان اسلام رحم نکرده و آنان را هر چه سریعتر نابود کنند.
طی تابستان 67 و در آغاز پاییز، هزاران زندانی سیاسی و عقیدتی که بسیاری از آنان در بیدادگاههای حکومت اسلامی به حبس محکوم شده بودند و برخی دوره زندان خود را نیز سپری کرده بودند، به دار آویخته شده و یا تیر باران شدند. پیکرآنان در گورهای دسته جمعی ، در بهشت زهرا، خاوران و یا گورستانهای بی نام و نشان در شهرهای مختلف ایران دفن شدند.هنوز وپس از گذشت سالها خانوادهها و بازماندگان قربانیان این جنایت نمیدانند که عزیزانشان در چه شرایطی اعدام شده ودر کجا به خاک سپرده شده اند. حکومت اسلامی در طی این سالها به سوالات و جستجوها و دادخواهی آنان با ، سرکوب ،ضرب وشتم، دستگیری و.. پاسخ داده است.
طی سالیان متمادی، مسئولین رژیم اسلامی، در تمامی ردههای حکومتی ، کوشیدند با اتخاذ شیوههای مختلف، سرکوب و یا انکار،این جنایت را به فراموشی بسپارند . اما پایداری، فداکاری خانواده ها و بازماندگان ، شهادتهای زندانیان سابق و تلاشهای فعالین سیاسی، به یک کلام جنبش دادخواهی، باعث شد که این جنایت هولناک در پرده سکوت نماند.
برخی از به اصطلاح « اصلاح طلبان» که از دایره قدرت حکومت اسلامی به بیرون پرتاب شدند نیز با طرح این استدلال که« برای جلوگیری از تکرار چرخه خشونت باید بخشد ولی فراموش نکرد» ، کوشیدند خانواده ها و بازماندگان را عملا از تلاش برای افشارگری این جنایت ضد بشری و داد خواهی بازدارند. اینان بدون شک میدانند که حقیقت یابی، دادخواهی و محاکمه آمرین و عاملین جنایتهایی از نوع کشتاردسته جمعی واعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی در سالهای 1360 و بویژه تابستان 1367، یکی از شیوه ایی است که میتواند از تکرار چرخه خشونت در ایران جلوگیری کند. افزون بر آن ، سرکوب و کشتاراین انسانها ، بخشی از تاریخ سرتاسرسیاه رژیم اسلامی در ایران است ومتعلق به افکار ، وجدان و حافظه عمومی جامعه می باشد.تردیدی نیست که آشکار ساختن تمامی ابعاد این نسل کشی و جنایت هولناک، از خواستههای ابتدایی و برحق خانوادهها و بازماندهگان است که طی تمامی این سالها از دادخواهی، هرچند با بهایی سنگین ، دست بر نداشته اند. همراهی و همصدایی با این دادخواهی همچنین و بدون شک به سهم خود می تواند مانع از تکرارجنایاتی از این دست شود. در مقابل ،سکوت ، توجیه و یا بیطرفی، عواملی هستند که زمینه را برای تکرار چرخه خشونت و فجایعی از این دست فراهم می سازنند.
دستگاه سرکوب ،شکنجه وکشتار رژیم از کار نخواهد افتاد مگرآن که توده ها با آگاهی هر چه بیشتر و بیش از پیش در مبارزات جاری آزادیخواهانه، مدنی و صنفی و سیاسی خود را متشکل سازند. تا در چنین پیکاری بتوانند طوماراین رژیم ضد انسانی را برای همیشه درهم پیچند، و بر ویرانههای آن حق حاکمیت مردم ، آزادی، دموکراسی، وایرانی آزاد برپا شود.
ما شرکت کنندگان در کنگره چهاردهم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، با ارج گذاردن بر تلاش شبانه روزي خانواده های اعدام شدگان سال 1367 و دیگر جانباختگان راه آزادی کشورمان در زنده نگهداشتن نام و ياد آنان از يک سو، و از سوئی ديگر در مقابله با اقدامات توطئه گرانه حکومت براي از بين بردن آثار جنايت خود در خاوران و دیگرخاورانهای سراسر ایران، همراه و همگام بوده و با دیگر سازمانها و گروههای مدافع حقوق انسانی، برای آشکار شدن تمام حقیقت ، و شناخته شدن همه آمران و عاملان این جنایت سازمان یافته و محاکمه آنان از هیچ تلاشی فروگذار نخواهیم کرد. این تلاشها جزئي جدائي ناپذير از مبارزات مردم براي آزادي و استقرار دمکراسي و عدالت در ايران است.
زنده باد یاد و خاطره همه جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران
از طرف شرکت کنندگان در چهاردهمين کنگره
کميته مرکزی سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران
سوم خردادماه 1397