در پایان شعر خوانی، چندین زن و مرد سوئدی هم از کهنسالان و هم از جوانان با خانم ماریا نظامی و خانم آلیس گفت و گویی داشتند صمیمانه و با علاقه؛ سالخوردگانی که فروغ را از سالیان پیش میشناختند و جوانانی تازه آشنا با شعر فروغ، شنیدن شعرهای فروغ به فارسی با آوای کلام و لحنِ بانویی ایرانی و به سوئدی با صدایِ آرامِ بانویی سوئدی
گفتار خانم ماریا نظامی، خواندن شعرهای فروغ به فارسی و سوئدی به مناسبت ۸ مارس، روزجهانی زن
یاد فروغ فرخزاد در کتابخانهی مرکزی استکهلم
گزارش از ناصر رحیمخانی
برگرفته از عصر نو
روز چهارشنبه ۸ مارس ۲۰۲۳ میلادی ـ ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ خورشیدی، در گرامیداشت روز جهانی زن، در کتابخانهی مرکزی استکهلم برنامهی سخنرانی و شعر خوانی برگزار شد. در این برنامه، خانم ماریا نظامی، کتابدار کتابخانه، در سخنرانی فشرده، گوشههایی از زندگی و کارنامهی هنری و شعری فروغ فرخزاد را به زبان سوئدی برای شرکت کنندگان در برنامه بیان کردند. پس از آن خانم ماریا نظامی چندین شعر فروغ را به فارسی خواند، خانم آلیس کتابدارِ کتابخانهی مرکزی در پایان هر شعر، ترجمهی سوئدی آن شعر را خواند. ترجمهی سوئدی شعرهای فروغ، برگرفته از کتاب آقای نامدار ناصر. از آن میان شعر «دلم برای باغچه می سوزد» و شعر«هدیه».
در پایان شعر خوانی، چندین زن و مرد سوئدی هم از کهنسالان و هم از جوانان با خانم ماریا نظامی و خانم آلیس گفت و گویی داشتند صمیمانه و با علاقه؛ سالخوردگانی که فروغ را از سالیان پیش میشناختند و جوانانی تازه آشنا با شعر فروغ، شنیدن شعرهای فروغ به فارسی با آوای کلام و لحنِ بانویی ایرانی و به سوئدی با صدایِ آرامِ بانویی سوئدی.
فرازهایی از سخنان خانم ماریا نظامی
برگرفته از متن سوئدی سخنان در برنامهی ۸ مارس
فروغ فرخزاد (۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
فروغ، کودک زمانهی خود بود ولی نه کودکی که حرف شنو باشد و هرچه بزرگترها میگویند انجام دهد.
او سرکش بود، دختری بود که قوانین و رسومی را که مردان در جامعه وضع کرده بودند، زیر سوال میبرد. فروغ زنی بود که نه تنها از زن بودن خود خجالت نمیکشید بلکه به آن افتخار میکرد همچنان که در اشعار و رفتارش منعکس هست.
فروغ را میتوان زنی تابوشکن نامید که یک قرن از زمان خودش جلوتر بود. فروغ خیلی جوان بود که ازدواج کرد تا از دست پدر سختگیر فرار کند. او فقط ۱۶ سال داشت وقتی که ازدواج کرد ولی خیلی زود وقتی آزادی را که دنبالش بود در آن زندگی نیافت، طلاق گرفت.
فروغ در ۱۸ سالگی بچهدار شد و سال بعد طلاق گرفت و نتوانست سرپرستی فرزندش را به عهده بگیرد و حتی از دیدار او هم محروم شد.
اولین دفتر شعر فروغ به نام اسیر در زمانی که او ۲۰ سال داشت چاپ شد و سروصدای زیادی به پا کرد. فروغ درباره عشق و آزادی و احساسات زنانه خودش صحبت کرده و از ازدواج به عنوان زندان یاد کرده بود. زندگی زناشویی را قفسی توصیف کرده بود که زن، زندانی و مرد، زندانبان آن است.
کتابهای بعدی او به نامهای دیوار، عصیان و تولدی دیگر در سالهای بعد به چاپ رسید:
* اسیر، شامل ۴۳ شعر، ۱۳۳۱ خورشیدی
* دیوار، شامل ۲۵ قطعه شعر، ۱۳۳۵ خورشیدی
* عصیان، شامل ۱۷ شعر، ۱۳۳۶ خورشیدی
* تولدی دیگر، شامل ۳۵ شعر، ۱۳۴۱ خورشیدی
* ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، شامل ۷ شعر، ۱۳۴۲ خورشیدی
فروغ بعد از جدایی به اروپا رفت و زبانهای انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی و آلمانی را فرا گرفت و به دیدن تئاتر و سینما رفت و با هنر آشنا شد. در این زمان با ابراهیم گلستان آشنا شد و دامنهی فعالیتش توسعه یافت. علاوه بر ترجمه کتابهای مختلف با کار تئاتر و سینما نیز آشنا شد و فیلم مستند «خانه سیاه است» در بارهی جذامیان را ساخت که کار خوب درخشید و برنده جایزه نیز شد. او قرار بود در فیلمی در ایران بازی کند و همچنین دعوت شد که به سوئد بیاید و نقشی در یک فیلم داشته باشد که چنین نشد، در تصادف کشته شد.
در زمانی که با ابراهیم گلستان همخانه شد و بدون ازدواج رسمی با او زندگی میکرد انتقادات زیادی به سوی او سرازیر شد و حتی روشنفکران آن زمان که او را به ظاهر ستایش میکردند و قصد نزدیک شدن به او را داشتند و این امکان را نمییافتند او را زنی بیبند وبار و دیوانه نامیدند.
فروغ در اولین دفاتر شعرش وزن و قافیه سنتی در شعر فارسی را رعایت میکند وهمچنین مضمون مدرن و غربی را هم در آن جای میدهد ولی در تولدی دیگر بیشتر سبک شعر نو و نیمایی را بر میگزیند و همچنان زبان زیبا، ساده و آهنگین را در اشعارش رعایت میکند.
آخرین دفتر شعرش بعد از مرگش چاپ شد که شامل 7 شعر بلند است.
اکنون بعد از حدود ۵۰ سال بعد از مرگ فروغ همچنان اشعارش خوانده میشود و منبعی برای الهام زنان تحت ستم ایران است.