٣٢مین سالگرد کشتار دستجمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی را به کارزاری وسیع علیه نظام اسلامی ایران تبدیل کنیم

در سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی درتابستان خونین ۶۷ ، وظیفه انسانی همه ماست که با همه امکانات خود و با پشتیبانی از جنبش دادخواهی، هم چون سالهای گذشته، خواهان روشن شدن تمامی زوایای این جنایت و محاکمه علنی مسئولین و کارگزاران دولت جمهوری اسلامی ایران در دادگاههای ذیصلاح شویم.

اطلاعيه مشترک سه ائتلاف سياسی :

سی و دومین سالگرد کشتار دست جمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی را به کارزاری وسیع علیه نظام اسلامی ایران تبدیل کنیم

هموطنان گرامی!
اکنون ۳۲ سال از کشتار دست جمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی توسط دژخیمان رژیم جنایتکار اسلامی در تابستان خونین ۶۷ ، می‌گذرد. ۳۲ سال پیش در چنین روزهایی، با فتوا و به فرمان شخص خمینی، هزاران زندانی سیاسی و عقیدتی که در بیدادگاه‌های رژیم ومطابق قوانین کذایی نظام اسلامی حاکم، به حبس محکوم شده و یا حتی دوره محکومیت خود را طی کرده بودند، قتل عام شدند. در بسیاری از زندان‌های سرتاسر ایران، این اسیران در بند، پس ازحضورفقط چند دقیقه درمقابل هیات‌های مرگ و تفتیش عقاید، توسط دژخیمان جمهوری اسلامی به شیوه‌های وحشیانه کشته شدند و پیکرهای آنان در گورهای دسته جمعی، در خاوران، بهشت زهرا و یا گورستان‌های بی نام و نشان دفن شدند. با این جنایت هولناک، فصل سیاه و خونین دیگری بر کارنامه اعمال جنایتکارانه حکومت اسلامی افزوده شد. کارنامه سیاهی که فصل نخست آن با اعدام‌های روزهای نخستین انقلاب در پشت بام مدرسه علوی، و راه‌اندازی ماشین کشتار زنجیره‌ای، آغاز شده بود.
بر خلاف اعدام‌های گسترده سال‌های آغازین ده شصت که رژیم با شقاوتی باورنکردنی، ارقام آنها را در رادیو و تلویزیون و روزنامه اعلام می کرد، سران حکومت اینبار تصمیم به پنهان کردن این کشتار دسته جمعی گرفته بودند.
پیش از کشتاردسته جمعی تابستان ۶۷ و بویژه پس از دستگیریهای وسیع درآغاز دهه ۶۷ نیز، بسیاری ازخانواده های زندانیان سیاسی پس از تحمل درد و رنج فراوان در جستجوی فرزندان دستگیر و یا ناپدید شده خود، ساک دستی حاوی وسایل شخصی عزیز اعدام شده شان و گاهی نشانی از محل دفن او را تحویل می‌گرفتند. طی پاییز ۶۷ اما ، هزاران ساک دستی تحویل خانواده‌هایی که پس از ماه‌ها بی‌خبری از عزیزان خود، سرگشته و پریشان در مقابل زندان‌های مختلف در سرتاسر ایران گرد آمده بودند، داده شد، بی آنکه نشانی از محل دفن جگرگوشه‌هایشان، دریافت کنند. بی‌خبری اکثریت مردم از این جنایت دهشتناک و احساس تنهایی بازماندگان قربانیان، زخم جانکاه فرود آمده بر قلب و جان آنان را صد چندان، عمیقتر می‌کرد. اما علیرغم فضای اختناق و سکوت مرگباری که بخصوص در آن سال‌ها برجامعه حاکم بود، این انسان‌های شریف، رنجدیده و زخم خورده، با شهامتی بی نظیر، از پای ننشستند و با پرداخت هزینه‌های سنگین وتحمل آسیب‌های فراوان، دلاورانه، پایه‌های جنبش دادخواهی را پی ریختند واجازه ندادند جنایت‌های رژیم در پرده مانده و به فراموشی سپرده شوند.
هموطن گرامی
گرچه با تلاش بازماندگان اعدام شدگان و کشف گورهای دسته جمعی در گورستان خاوران، پرده از کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی کنار زده شد و با وجود آنکه ، نوشته‌ها، کتاب‌ها و خاطرات و شهادت‌های برخی از زندانیان جان بدر برده، گوشه‌هایی ازاین فاجعه ملی را افشاء کرده‌اند، اما با گذشت این همه سال، هنوزهمه ابعاد این جنایت هولناک و تمامی حقیقت آنچه در تابستان۶۷ بر هزاران زندانی سیاسی رفته ، روشن و عیان نشده است . هنوز بازماندگان قربانیان این جنایت دهشتناک نمی‌دانند در چه شرایطی و چرا عزیزانشان به جوخه‌های مرگ سپرده شده و در کجا و چگونه دفن شده‌اند. طی تمام این سالها، پاسخ جلادان، دژخیمان و سران رژیم، به سوالات این مادران، پدران، همسران، فرزندان و بستگان داغدار، چیزی جز بی حرمتی، سرکوب، خشونت و یا بازداشت و محکومیت، نبوده است. با این وجود، نهال جنبش دادخوهی هر ساله تنومندتر شده ودر پی تلاشها و پیگیریهای دادخواهان، شماری از نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق بشر، قتل عام زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران را مصداق جنایت علیه بشریت اعلام کرده‌اند. هم از این رو، مسئولین رژیم در هراس به پاسخ‌گویی، به دفعات گورهای دسته جمعی و بخصوص کانال‌های گورستان خاوران را تخریب کرده و سعی در از بین بردن آثار و نشانه‌های جنایات خود دارند.
هموطن گرامی،
در سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی درتابستان خونین ۶۷ ، وظیفه انسانی همه ماست که با همه امکانات خود و با پشتیبانی از جنبش دادخواهی، هم چون سالهای گذشته، خواهان روشن شدن تمامی زوایای این جنایت و محاکمه علنی مسئولین و کارگزاران دولت جمهوری اسلامی ایران در دادگاههای ذیصلاح شویم.
هموطنان ،
بکوشیم دست در دست هم، سی و دومین سالگرد کشتار دست جمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی را به کارزاری وسیع علیه حکومت اسلامی تبدیل کنیم و متحد با کارگران اعتصابی، زنان، دانشجویان، معلمان و ملیت‌های رنج کشیده، فشرده و منسجم روند سرنگونی این نظام را با هم گام زنیم تا حاکمیت مردم، جمهوری و فدرالیسم را به عنوان شعار دموکراسی خواهی رادیکال پیش بریم.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران
کنگره ملیتهای ایران فدرال
شورای دموکراسی خواهان
همبستگی برای آزادی و برابری در ایران
پنجشنبه ۳۰ مردادماه ۱۳۹۹ – ۲۰ اوت ۲۰۲۰