در دفاع از سوسیالیسم (۷۸)
«نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم»
یاد و خاطرهی تمامی جانباختگان راه آزادی را گرامی میداریم
جمعی از فدائیان خلق ایران – داخل کشور
از کشتار عاشقترین فرزندان این مرزوبوم ۳۴ سال گذشت. عاشقانی که طعنه بر سرو و آفتاب میزدند و سالها در زیر دار و درفش دشمن شجاعانه مقاومت کرده بودند. شیرزنان و دلیر مردانی که با انتخابی حماسی، بلندای دار و سرفرازی را بر خفت جمهوری اسلامی ترجیح دادند.
حاکمان اسلامی نیک آگاه بودند که با هدف قراردادن نخبهترین، پیگیرترین، آگاهترین و صادقترین نیروهای مخالف سیاسی در پشت درهای بسته زندان، میتوانند چند صباحی دوام خویش را ممکن سازند و با کتمان فاجعه، با تهدید و ارعاب خانوادههای جانباختگان و با تحریف وقایع، پردهی ضخیمی بر روی جنایت خود بکشند و ابعاد فاجعه را برای مدتی هم که شده از جهانیان پوشیده نگه دارند. آنها با مخفی کردن گورهای قربانیان و ممانعت از نشر اخبار و حتی با پاک کردن آثار جرمشان، در پی آن بودند تا جنایت رخ داده را انکار یا کم اهمیت نشان دهند. این سیاست تبهکارانه تا امروز نیز ادامه دارد و رژیم بارها برای از بین بردن گورستان خاوران که به نماد جنایت آن در کشتار سراسری زندانیان سیاسی تبدیل شده، اقدام کرده است.
اسیرکشی تابستان ۶۷ که خود ادامهی یک دهه اعدام، ترور، شکنجه و زندان رژیم مستبد و ارتجاعی حاکم بود، از گستردهترین کشتار زندانیان سیاسی هست که تاریخ معاصر ایران چنین واقعه هولناکی را بخاطر ندارد. کشتار هزاران زندانی سیاسی در عرض چند هفته واقعهی نادری هست که جهان نیز کمتر شاهد آن بوده است. جانباختگان این کشتار برنامهریزی شده و هدفمند، اسیرانی بودند که دوران محکومیت اغلب آنها از مدتها قبل تمام شده بود و بیجا نیست که در فرهنگ سیاسی مردم ما از این جنایت ضد بشری بعنوان «فاجعهی ملی» یاد میشود. این فاجعه ابعاد گسترده و آشکار نشدهای دارد که پس از ۳۴ سال هنوز از اسرار مگوی نظام اسلامی بشمار میآیند: آمران و عاملین کشتار، تعداد و اسامی جانباختگان، اتهامات و دفاعیات آنها، وصیتنامه و یادگارهایشان، تاریخ اعدام و محلهای دفن آنها و دهها سؤال بی پاسخ دیگر که ابتداییترین خواست داغدیدگان و جنبش دادخواهی خانوادههای جانباختگان میباشند.
امروز نزدیک به ۳۴ سال هست که خانوادههای قربانیان فاجعه ملی کشتار زندانیان سیاسی در تابستان شوم ۶۷ با شعار «نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم» در محکومیت این فاجعه انسانی و افشای جنایت رژیم تبهکار اسلامی به پا خاستهاند. این جنبش فراگیر که از سال ۶۸ با حضور انبوه خانوادههای قربانیان در مقابل نمایندگی سازمان ملل برای دیدار با «گالیندوپل» – گزارشگر ویژه حقوق بشر- به یک حرکت جمعی فرا روئید، با برگزاری مستمر مراسم بزرگداشت یاد جانباختگان، حضور در گورستانهای بی نام و نشان کشور و بویژه خاوران در سالگرد فاجعه ملی، ارسال نامه به مراجع بینالمللی، حضور در مبارزات سیاسی و خیزشهای اجتماعی جاری در کشور و بویژه با پیوستن خانوادههای جانباختگان دهه ۶۰، مادران خاوران، خیزشهای ۷۸ و ۸۸، دیماه ۹۶، آبان ۹۸ و هواپیمای اوکراینی، به یک جنبش دادخواهی قدرتمند تبدیل شده است که تا رسیدن به نتیجه و تحقق اهداف خود، و محاکمه و مجازات آمرین و عاملین، همچنین روشن شدن تمامی ابعاد جنایات رژیم ادامه خواهد یافت. به یمن این جنبش دادخواهی قدرتمند بود که فاجعه ملی ۶۷ توسط گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل و بعضی کشورها بعنوان جنایت علیه بشریت برسمیت شناخته شد و جنایتکاری چون حمید نوری دادیار دادگاه گوهردشت در دادگاهی در استکهلم سوئد به جرم نقض فاحش قوانین بینالمللی و قتل عمد، به حبس ابد محکوم گردید.
بی هیچ شبههای متهم ردیف اول و آمر اصلی کشتارهای سال ۶۷ خمینی بود، ولی همهی مسئولین رده بالای حکومتی وقت و بالاخص اعضای هیئت مرگ در اوین و گوهردشت: «حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، ابراهیم رئیسی، مصطفی پورمحمدی» به همراه تمامی تصمیم گیرندگان و عاملین کشتار در سراسر کشور در این جنایت شریک هستند و باید پاسخگوی اعمال جنایتکارانه خود باشند. همراه با این افراد، تمام کسانی که در کتمان این جنایت مشارکت داشته و علیرغم اطلاعشان هنوز هم به پنهان ماندن و روشن نشدن ابعاد آن اقدام جنایتکارانه مساعدت میکنند، در زمرهی متهمین کشتار زندانیان سیاسی قرار دارند.
امروز، کسب اطلاعات کامل در مورد تعداد جانباختگان، محلهای دفن، ابعاد و جزئیات فاجعه از اهداف ویژهی جنبش دادخواهی است که در انتظار روشن شدن آنها، تاکنون هزاران مادر و پدر دردمند چشم بر زندگی بستهاند و فرزندان و نوادگان آنها در ادامه کارزار، پرچم دادخواهی را بر دوش گرفتهاند. دفاع از این جنبش و همراهی با دادخواهان برای به نتیجه رسیدن مطالباتشان که محاکمه و مجازات آمرین و عاملین تمامی جنایت عمر نکبتبار رژیم در بیش از چهار دهه گذشته در زمرهی آنهاست، وظیفهی هر ایرانی آزادیخواه، عدالتطلب و مدافع حقوق انسانی میباشد.
جانباختگان فاجعه ملی ۶۷ در زمرهی برگزیدهترین انسانهای میهنمان بودند که نه برای منافع شخصی، بلکه برای پاسداشت آزادی، عدالت اجتماعی، ارتقای شأن انسانی و داشتن زندگی شایسته و سعادتمند برای هموطنانشان مبارزه میکردند. رژیم اسلامی با کشتار این فرزندان رشید و آگاه مردم، مبارزات آزادیخواهی و عدالتطلبی مردم ایران را سر به دار نمود تا چند صباحی به عمر ننگین و تبهکارانهی خود ادامه دهد. غافل از آن که هر پرچم آزادیخواهی و عدالتطلبی که فرو افتد، دستی خواهد بود که بردارد و به اهتزاش درآورد و امروز در اقصی نقاط کشور دربندمان، شاهد ادامهی راه این عاشقان توسط مدافعین آرمانها و آرزوهای انسانی آنها هستیم.
در ۳۴مین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی توسط رژیم تبهکار جمهوری اسلامی، در همبستگی با دادخواهان، مادران خاوران، خانوادههای قربانیان، انسانهای آزاداندیش و همه آنهایی که خواستار اجرای عدالت، دستیابی به حقیقت، محاکمه آمرین و عاملین این جنایت علیه بشریت و طرد کلیت رژیم اسلامی و استبداد دینی حاکم بر کشورمان هستند، یاد و خاطرهی تمامی جانباختگان راه آزادی و عدالت را گرامی میداریم.
جمعی از فدائیان خلق ایران – داخل کشور
۵ شهریور ۱۴۰۱