
فراخوانهای “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان”، نرگس محمدی، فراخوان حضور در خیابان (به مناسبت روز جهانی زنان) در اعتراض به حمله بیوتروریستی علیه دختران دانشآموز و دانشجو، …
موج مسمومیتها به خوابگاه دانشجویان دختر در شهرهای تهران، مشهد و اردبیل رسید. شورای هماهنگی فرهنگیان برای روز سهشنبه فراخوان تجمع داده است. نرگس محمدی خواسته تا مردم با اعتراضات خیابانی مسمومیت دختران را متوقف کنند.
در سومین ماه از آغاز مسمومیتهای سریالی دانشآموزان، روزنامه “اعتماد” در گزارشی تازهترین آمار این مسمومیتها را منتشر کرده است. بر اساس این گزارش “تنها در کمتر از ۲۴ ساعت بیش از ۷۰۰ دانشآموز در مدارس استان خوزستان دچار مسمومیت شدهاند، در یک هنرستان دخترانه در شیراز گزارش انتشار بوی نامطبوع و مسمومیت حدود ۲۰ دانشآموز گزارش شده، در تبریز ۶۰ دانشآموز، در خراسانشمالی ۴۶ دانشآموز، در بندرعباس ۱۱ دانشآموز، در گنبد کاووس ۱۵ دانشآموز و حدود ۱۰ دانشآموز در اسفراین دچار مسمومیت شدهاند”.
کانال تلگرامی “شورای صنفی دانشجویان کشور” خبر داده که حوالی ساعت ۸ شب یکشنبه ۱۴ اسفند “بویی شبیه به بوی سوختگی در تمام فضای خوابگاه ” دخترانه دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی استشمام شده است.
بنا بر این گزارش پس از حدود سه ساعت نیروهای پلیس و آتشنشانی به محل رفته و به دانشجویان گفتهاند این بو “مربوط به سوزاندن چیزی در اطراف خوابگاه است.”
در همان روز خوابگاه دانشکده فنی و حرفهای دخترانه مشهد نیز مورد “حمله شیمیایی” قرار گرفت و تعدادی از دانشجویان با اورژانس به بیمارستان منتقل شدند.
براساس گزارشهای شورای صنفی دانشجویان کشور روز دوشنبه ۱۵ اسفند نیز دانشکده علوم پایه دانشگاه محقق اردبیلی مورد “حمله شیمیایی” قرار گرفت. گفته میشود نخست برق ساختمان قطع و تهویه خاموش شده و سپس گاز در هوا منتشر شده است.
فراخوان فرهنگیان برای برگزاری تجمع
“شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان” فراخوانی را برای تجمع در روز سهشنبه ۱۶ اسفند منتشر کرده است. این تجمع برای خواستهای صنفی معلمان و نیز اعتراض به مسمومیت سریالی دانشآموزان برگزار میشود.
شورای صنفی فرهنگیان از مسئولان خواسته تا برای رسیدگی به موضوع مسمومیتها به “هیاتی از فعالان مدنی، صنفی و سیاسی مستقل به همراه جمعی از پزشکان و اساتید متخصص و وکلای حقوقبشری” اجازه داده شود تا در این باره تحقیقی گسترده و همهجانبه صورت دهند.
این شورا در بیانیه خود نوشته است: «آنچه امروز در ایران با عنوان مسمومیت دانشآموزان شاهد آن هستیم بخش دیگری از ناکارآمدی و این بار در حوزه امنیتی و مراقبتهای اجتماعی است، و این در حالیست که سالهاست ساختار سیاسی حاکم، به بهانه وجود امنیت بر سایر معضلات موجود سرپوش گذاشته است.»
در این بیانیه با اشاره به گستردگی این مسمومیتها و اینکه تا کنون هیچ “اقدام موثری” از سوی حاکمیت صورت نگرفته است، هشدار داده شده که “اگر فرهنگیان و اقشار مختلف اجتماعی در مقابل این تهاجم سیستماتیک به ساحت آموزش مقاومت نکنند، یقینا شاهد اعمال به مراتب خشونتبارتری در سطح جامعه خواهیم بود”.
این تجمع قرار است در تهران مقابل مجلس شورای اسلامی و در شهرستانها مقابل ادارات آموزش و پرورش برگزار شود.
فراخوان نرگس محمدی
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر، در نامهای که از داخل زندان درباره مسمومیتهای دانشآموزان منتشر کرده خواسته تا “با افشاگری و حرکتهای گسترده اعتراضی و حضور خیابانی در ایران جنایت علیه دخترانمان را متوقف کنیم”.
نرگس محمدی نوشته است: «از تمام نهادها، گروهها و جریانات مردمی عاجزانه میخواهم با همدلی و احساس مسئولیت ملی از “حق حیات” و “زندگی” فرزندانمان حمایت نماییم و با افشاگری و حرکتهای اعتراضی گسترده، مانع تداوم آن و جلوگیری از گسترش و شکلگیری اشکال دیگر چنین حملات خشونت آمیزی در جامعه شویم.»
نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر از سازمان ملل و نهادهای بینالمللی حقوق بشری نیز درخواست کرده تا نسبت به این “اقدام ضد بشری” بیتوجه نباشند و “اقدام عملی فوری” انجام دهند.
نرگس محمدی در پایان نامهاش نوشته است: «به خود اجازه میدهم به نهادهای بینالمللی یادآور شوم که جهان نمیتواند حقوق انسانی و بدیهی میلیونها ایرانی را فقط در سالنی در سازمان ملل و آن هم با حضور وزیر امور خارجه دروغگو و فریبکار جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار دهد.»
“احتمال تلخ و ناگوار”
صدیقه وسمقی، دینپژوه و نویسنده، در مقالهای احتمالات متعدد درباره منشأ این مسمومیتها را بررسی کرده و بیشترین احتمال را با ذکر شواهد این دانسته که این مسمومیتها “محصول اتاق فکر برخی نهادهای حکومتی” باشد.
او این احتمال را “بسیار تلخ، ناگوار و دهشتناک” خوانده که میتواند “پیامدهای سختی برای کشور و مردم ایران” داشته باشد چرا که حامل این پیام است: «ما حتی با سلاح شیمیایی با شما مردان و زنان و کودکان خواهیم جنگید تا بمانیم و بر شما حکومت کنیم. ما شما را با استفاده از هر سلاحی ولو شیمیایی برده و مطیع و فرمانبردار خویش خواهیم ساخت.»
وسمقی با اظهار تاسف این احتمال را قویتر از سایر احتمالات دانسته اما اظهار امیدواری کرده که “در روزهای آینده با شواهدی محکم بتوان آنرا رد و ابطال نمود”.
این پژوهشگر نوشته است: «اگر احتمال چهارم [محصول اتاق فکر برخی نهادهای حکومتی] صحیح باشد بدان معناست که راه پیش رو، راه خونباری است.»
فراخوان حضور در خیابان (به مناسبت روز جهانی زنان)
در اعتراض به حمله بیوتروریستی علیه دختران دانشآموز و دانشجو
زدیک به ۶ماه از خیزش سراسری در ایران با شعار محوری #زن_زندگی_آزادی میگذرد؛ قیامی که پرچمداران آن بهویژه زنان جوان و دختران نوجوان، بالاخص در کردستان و بلوچستان، از خیابان گرفته تا مدارس و دانشگاهها بودند. حالا علاوه بر محرومیتهای بسیاری از دانشجویان و دانشآموزان از تحصیل، محرومیت بسیاری از دانشجویان از حضور در خوابگاهها، بازداشتهای وسیع و صدور احکام سنگین، شلیک به چشمها و نابیناسازی، تجاوز و آزار جنسی به بازداشتشدگان معترض، اعدام و به قتل رساندن بسیاری از معترضان -از جمله بیش از ۷۰ کودک- در خیابانها و بازداشتگاهها، حملات بیوتروریستی را علیه عمدتا دختران از دبستان تا دانشگاه آغاز کردهاند تا این گونه انتقام خود را از این قیام سراسری که به ویژه به دنبال دستیابی به حقوق و آزادیهای نوجوانان، جوانان، زنان و برابری و عدالت جنسیتی است، بگیرند و حضور ماموران امنیتی در مدارس را به بهانههای مختلف توجیه کنند.
اکنون سه ماه از حمله به مدارس عموما دخترانه و دولتی میگذرد؛ حملات سازمانیافتهای که از هنرستان دخترانهای در قم آغاز شد و به سرعت شهرهای دیگر گسترش یافته و تا کنون بیش از ۲۰۰۰ دانشآموز دختر را در بیش از ۹۰ مدرسه مسموم کرده است. گسترش این حملات به خوابگاه دختران دانشجو، بیش از همه اسیدپاشیهای سازمانیافتهی سال ۹۳ بر چهرهی زنان در اصفهان را تداعی میکند و نشاندهنده انتقامجویی و کینهورزی سازمانیافتهی حکومت علیه دختران نوجوان و جوان، بهویژه بهدلیل نقش مهم آنان در خیزش اخیر است.
دسترسی به «آموزش رایگان» و «با کیفیت» حق همه انسانهاست و حکومتها موظف به برقراری عدالت و برابری فرصتها در دسترسی به آموزش برای همه افراد هستند. اما جمهوری اسلامی نه تنها اعتقادی به این امر مهم ندارد بلکه از هر گزینه ضدانسانی برای سرکوب این حق ابتدایی به ویژه علیه دختران بهره میبرد. در ایران زنان سالهای بسیاری برای به دست آوردن «حق آموزش» مبارزه کردند، سالها مدارس خانگی آنها سنگباران شد تا بالاخره توانستند به این حق طبیعی، بهواسطه ایجاد مدارس دولتی، تا حدودی دست یابند. بعد از انقلاب ۵۷ و روی کار آمدن جمهوری اسلامی، زنان به واسطهی انواع طرحهای جنسیتزده و ضد زن و سیاستهای منزویسازی از اجتماعْ با محدودیتها و محرومیتهای بسیاری در ورود به بسیاری از رشتهها در مدارس و دانشگاهها مواجه شدند. با این وجود آنها به خوبی درک کرده بودند که دستیابی به این حق، میتواند آنها را از انزوای اجتماعی خارج کند و برایشان استقلال به ارمغان آورد. برای همین هرگز از تلاش دست برنداشتند. در حالی که در سالهای اخیر حذف شدن از چرخه تحصیل به دلیل کیفیت پایین و «خصوصیشدن تدریجی مدارس دولتی»، پولی کردن سرویسهای رفتوآمد و خوابگاههای مدارس که بیشتر دامن دختران را گرفته است، همراه با ترویج ازدواج کودکان، بسیاری از کودکان به ویژه دختران را از حق طبیعی درس خواندنْ منع کرده و به حاشیه رانده است. اکنون این حملات بیوتروریستی به مدارس دخترانه که نشان از ترس حاکمیت از ارتقای آگاهیِ دختران و زنان و تلاش آنها برای استقلال و بیان خواستههایشان دارد، علاوه بر همه محرومیتهای آموزشی دیگر، حاوی یک پیام روشن است: «دختران را در خانه نگه دارید»!
در آستانه هشت مارس، روزجهانی زن -با نام مبارزات زنان کارگر و به دنبال آن، مبارزات تمام زنان در سراسر جهان برای تحقق آزادیها و حقوقشان- ضمن محکوم کردن سرکوب سراسری معترضان در این چند ماه، حمله به دختران در مدارس و دانشگاهها را محکوم میکنیم. ما اجازه نمیدهیم دخترانمان را به خانه بازگردانند و باید از امنیت آنها در مقابل جمهوری اسلامی کودککش به شیوههای جمعی حراست کنیم. ما حکومت را مسئول و عامل اصلی این جنایات میدانیم و خواستار شناسایی و محاکمه آمران و عاملان این جنایات در پیشگاه مردم ایران و جهان هستیم. ما در کنار مادران و مردم به خشمآمده از حمله به کودکانمان در روزهای پیشرو (تاهشت مارس) به خیابانها میآییم و از همه مردم به ویژه فعالان زنان، فعالان حوزه کودکان، معلمان و کارگران، دادخواهان و دانشجویان میخواهیم برای دفاع از کودکان و حقوق دختران و زنان به هر شکلی که میتوانند، در این اعتراضات همراه شوند.
امضا کنندگان:
«گروهی از زنان مبارز داخل کشور» (تهران)
«جمعی از فعالین زنان داخل کشور» (کرج)
«فعالان زنان گیلان»
گروه «بیدارزنی»
***


