قاعدتا در یک نظام دمکراتیک مردم از طریق رای خود، نقشی مستقیم درانتخاب حکومت دارند و از اینرو حکومتها ناگزیرند تا حدودی به مطالبات رای دهندگانشان توجه کرده و در تحقق آنها بکوشند. در یک نظام دیکتاتوری و در یک انتخابات غیر دمکراتیک، طبعا رای مردم فاقد ارزش است و مردم از طریق رای خود قادر به وادار کردن حکومت به پذیرش مطالباتشان نیستند. این حکم در مورد جمهوری اسلامی هم صادق است و امید بستن به تغییر در حکومت از طریق صندوق رای، امید عبثی است
۳۳ میلیون معترض داریم!
گفتگوی اخبار روز با احمد آزاد پیرامون انتخابات و نتایج آن
* احمد آزاد از فعالین سیاسی چپ و عضو کمیته ی مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران است.
اخبار روز: انتخاب آقای روحانی پیروزی مردم بود؟
احمد آزاد: نتیجه این انتخابات شگفتانگیز نبود، اگر چه من به شخصه این نتیجه را بعید میدانستم. شگفتانگیز نبود از این رو که بر خلاف دوره های گذشته این بار برای رسیدن به نتیجه مورد نظر، حکومت، مهندسی انتخابات را در همان مقطع تائید کاندیداها انجام داد. تجربه انتخابات ۱٣٨٨ نشان داد که برای یک مهندسی خوب انتخابات، تنها کافی نیست که مردم را به پای صندوق رای کشاند و بعد هم فرد مورد نظر را از درون صندوق درآورد، بلکه باید به فکر بعد از انتخابات و واکنش مردمی که پای صندوق رای رفتند نیز بود. این بار برای جلوگیری از طلبکاری رای دهندگان، در همان مقطع بررسی صلاحیتها، به کمک ابزار شورای نگهبان، کاندیداهای مطلوب خود را روانه میدان انتخابات کردند. از این لحظه به بعد حکومت دیگر نیازی به دخالت در رای شرکت کنندگان نداشت، بلکه نهایتا باید تلاش میکرد تا آمار شرکت کننده بالا رود، با تبلیغات وسیع پیرامون انتخابات و بویژه دامن زدن به فضای «امید» و «آرزو» و با تقلب و دستکاری اعداد. خامنه ای و جناح در قدرت با انتخاب هیچ یک از این هشت نفر مشکلی نداشتند، از جلیلی ذوب شده در ولایت تا عارف اصلاح طلب. این احتمال که این بارنیز در این انتخابات تقلب خواهند کرد و بیاطلاعی اپوزیسیون از آنچه در درون حکومت میگذرد، همچنین شایعات مختلفی که پیرامون جلیلی و تمایل ولی فقیه بر روی او و یا موقعیت قالیباف و پشتیبانی سپاه از وی، در گمراه کردن ارزیابیها از احتمال رای آوردن حسن روحانی نقش عمده داشت. بویژه آن که روحانی در طیف رفسنجانی قرار دارد و با رد صلاحیت رفسنجانی چنین به نظر میرسید که خامنه ای موافق چنین انتخابی نیست. نتیجه انتخابات نشان داد که این ارزیابی اشتباه بود. اما در مورد این که آیا انتخاب روحانی یک پیروزی مردم است یا نه باید بگویم که نمیتوان انتخاب روحانی را یک پیروزی مردم ارزیابی کرد. انتخاب یک نفر بین هشت کاندیدا که از فیلتر بیت خامنه ای و فرماندهان سپاه و شورای نگهبان و دیگر مراکز قدرت عبور کرده و اجازه حضور در انتخابات را یافته است، کار چندان شاق و دشواری نیست. همانگونه که قبلا گفتم در این دور تصمیم پیش از شروع انتخابات گرفته شده بود و بقولی انتخابات واقعی، بدون دخالت مردم و در اول خرداد و توسط شورای نگهبان انجام شده بود. بحران حاد اقتصادی و بحران مشروعیت ناشی از دخالت در انتخابات سال ۱٣٨٨، حکومت را وادار کرد تا برای تخفیف بحرانها و بازسازی بخشی از مشروعیت خود در این انتخابات با ظرافت بیشتری «مهندسی» کند و با پیشگیریهای لازم، آراء ریخته شده در صندوق را، همانگونه که هست، به خواند. به قولی نتیجه این دور بازی مساوی، یک به یک شد.
اخبار روز: برای علی خامنه ای و شورای نگهبان قابل تصور بود که بخشی از مردم از میان کاندیداهای تائید شده به چهره ای که نسبت به سایرین بیشترین فاصله با رهبری حاکمیت را بازتاب می دهد، رای خواهند داد. چرا حسن روحانی را تائید کردند؟
احمد آزاد: روابط درون حکومتها معمولا پیچیده و پنهان است و روابط درون حکومت اسلامی از همه پیچیده تر و پنهان تر. تنها کسانی که در درون آنها هستند تا حدی از چند و چون رابطهها و فاصلهها با خبرند. در برخی موارد اختلافات سیاسی تا حدی به آشکار شدن فاصله مردان حکومت کمک میکند. روحانی یکی از کسانی است که کمترین بحث و گفتگو نظر و شایعه و… پیرامونش بوده است. وی سالها نماینده خامنهای در شورای امنیت ملی بود. نماینده خامنهای در مذاکرات پرونده هسته ای بود و میدانیم که با روی کار آمدن احمدی نژاد، روحانی در اختلاف با وی از سمت خود استعفاء داد. هیچ موردی از مخالفت خامنهای با وی در زمانی که تصدی پستهای دولتی را داشته، وجود ندارد. در عین حال وی یکی از کم خبرترین مردان جمهوری اسلامی است و چنین به نظر میرسد که معتمد همه جناحها بوده و درمواردی نقش میانجی را بازی کرده است. من مطمئن نیستم که فاصله وی به خامنهای بیشتر از فاصله جلیلی باشد. دیکتاتور پیرامون خود آدمهای مختلفی برای کارهای مختلف دارد. من نشانی دال بر مخالفت خامنهای با رئیس جمهور شدن روحانی نمیبینم، برعکس فکر میکنم حضور وی در انتخابات و اجماع اصلاح طلبان و کارگزاران و بخشی از اصولگرایان معتدل حول وی، عامل تشویق مردم برای رفتن به پای صندوق رای شد و این همان «حماسه پرشوری» بود که خامنهای میخواست. البته روحانی به رفسنجانی بسیار نزدیک و عمدتا از این زاویه وی را دورترین فرد به خامنهای در ترکیب کاندیداها میدانند. یکی از دلائل حمایت بخشی از مردم از وی نیز دقیقا همین ارزیابی بود. اما همانگونه که گفتم رژیم با بحرانهای جدی روبرو است و نیاز به دوره تنفس و کاهش تشنجات درونی و بیرونی دارد. کاهش تشنج بدون نوعی اعلام آتشبس بین جناحهای درونی و نشان دادن آن در بیرون ممکن نبود. کاندیداهای دیگر بیش از حد به خامنه ای و جناح مسلط در قدرت نزدیک بودند و نمیتوانستند چنین نقشی را بازی کنند. شاید بتوان گفت که روحانی سنتز یک تصمیم عقلائی از سوی حکومت در این مقطع بود.
اخبار روز: یعنی روحانی نماد تغییر در سیاست حکومت است؟
احمد آزاد: تجربه سی و سال جمهوری اسلامی و بویژه دو دهه اخیر نشان داده که تغییر سیاست در حکومت تنها در اختیار ولی فقیه و جناح در قدرت است. موقعیت روحانی نسبت به زمانی که خاتمی به ریاست جمهوری رسید، به مراتب ضعیفتر است. خاتمی نه تنها از رای بالائی برخوردار بود، بلکه مجلس هم را هم با خود داشت. همزمان سپاه در موقعیت فعلی نبود و فرماندهان سپاه این چنین در همه امور اقتصادی و سیاسی جامعه مداخله نمیکردند. در تمام این سالها تصمیم گیری در مورد پرونده اتمی تحت کنترل شخص خامنه ای و حلقه نزدیک به وی بود. در دوسال گذشته نشانه هائی از تمایل خامنه ای به کاهش تشنج در روابط خارجی ایران از طریق دادن امتیازاتی در پرونده اتمی و کاهش مداخلات ایران در ناآرامیهای منطقه دیده شده است. برای حکومت، حل بحران با کاهش تشنج در روابط بینالمللی و کاستن از فشار تحریمها میگذرد و برای این کار میبایست تغییری در داخل داده میشد. یقینا روحانی مسئول اجرائی این تغییرات خواهد بود. در هرحال بعید میدانم که شخص روحانی، اگر هم بخواهد، بتواند عامل تغییری باشد. بدون حل مسئله پرونده اتمی، مشکل تحریمها حل نخواهد شد و بدون کاهش فشار تحریمها، توان مانور اجرائی دولت روحانی برای حل معضلات اقتصادی و معیشتی مردم بسیار پائین خواهد بود. از آنجا که وی بیشتر به رفسنجانی نزدیک است تا به اصلاح طلبان، بعید به نظر میرسد که در عرصه سیاسی و فرهنگی گشایشی محسوس صورت گیرد. به هر حال ترکیب دولت روحانی و اقدامات اولیه نشان خواهد که ما با چه نوع دولتی برای چهار سال آینده روبرو خواهیم بود.
اخبار روز: شاهد تغییراتی در جهت تامین حقوق اولیه شهروندان مثل آزادی روزنامه ها، زندانیان سیاسی، کم شدن تبعیض علیه زنان، اقلیت های قومی-ملی و مذهبی، آزادی نهادهای مدنی ، بهبود وضع زندگی کارگران و آزادی تشکل یابی آنان خواهیم بود؟
احمد آزاد: همانگونه که گفتم از روحانی نباید انتظار گشایش سیاسی و فرهنگی داشت. روحانی تلاش خواهد کرد که به راه رفسنجانی برود. میدانیم که رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری خود چه کرد، لیبرالیسم در اقتصاد، دیکتاتوری در سیاست، فرمی که به مدل چینی شهرت دارد. احتمالا روحانی عمده تلاشش را بر سروسامان دادن به بحران اقتصادی، جمع وجور کردن خرابکاریهای احمدی نژاد و راه اندازی اقتصاد سرمایه داری آسیب دیده قرار خواهد داد. در این جهت برخی بهبودها در زمینه زندگی و معیشت مردم ممکن خواهد بود، ولی بعید میدانیم که تحولی ملموس در زمینه حقوق بشر، آزادی های اجتماعی و مدنی، حقوق زنان و ملیتها و غیره صورت گیرد.
اخبار روز: مردم قادرند رئیس جمهور را در جهت تامین خواست ها و انجام تغییرات، تحت تاثیر و فشار قرار دهند، وسیله موثر این تاثیرگذاری و اعمال فشار چیست؟
احمد آزاد: از خوشحالی بخشی از مردم میهنم دلشاد میشوم ولی نمیتوانم در خوشحالی آنان شریک باشم، چرا که بر این باورم که تغییر در جمهوری اسلامی از طریق امثال خاتمی و روحانی بر مسند ریاست جمهوری ممکن نخواهد شد. قاعدتا در یک نظام دمکراتیک مردم از طریق رای خود، نقشی مستقیم درانتخاب حکومت دارند و از اینرو حکومتها ناگزیرند تا حدودی به مطالبات رای دهندگانشان توجه کرده و در تحقق آنها بکوشند. در یک نظام دیکتاتوری و در یک انتخابات غیر دمکراتیک، طبعا رای مردم فاقد ارزش است و مردم از طریق رای خود قادر به وادار کردن حکومت به پذیرش مطالباتشان نیستند. این حکم در مورد جمهوری اسلامی هم صادق است و امید بستن به تغییر در حکومت از طریق صندوق رای، امید عبثی است. اما اکنون که بخشی از مردم، با این امید که با انتخاب حسن روحانی امکان تغییر در حکومت فراهم خواهد شد، به پای صندوق رای رفته اند، نباید این تحرک اجتماعی در این نقطه متوقف شود، ولو آن که بر اساس ارزیابی نادرست و امید بیپایه صورت گرفته باشد. باید این تحرک از طریق طرح خواسته های مردم و پیگیری آن بطور مداوم از هر طریق ممکن ادامه پیدا کند. تشکیل انجمنها و کانونهای دمکراتیک، تشکیل سندیکاها و همکاری و همیاری بین نهادهای مدنی و پشتیبانی از مطالبات یکدیگر، برپائی اجتماعات و استفاده از هر موقعیتی برای طرح مطالبات، تنها راه موثر برای اعمال فشار به حکومت است. انتخابات اکنون پایان یافته و تا چهار سال دیگر نباید به انتظار نشست که چه خواهد شد.
اخبار روز: نسبت آقای موسوی با دولت تازه و نسبت جنبش سبزبا این دولت چطور تنظیم می شود؟
احمد آزاد: نمیتوانم به درستی به این سوال پاسخ گویم چرا که در حال حاضر خبری از این که میرحسین موسوی چه میاندیشد، ندارم. نمیدانم آیا موسوی و کروبی هم بدون شرط از انتخاب حسن روحانی پشتیبانی میکنند یا نه؟ به هر حال بدنبال حذف اصلاح طلبان و سرسختی خامنهای و جناح مسلط در مخالفت با بازگشت آنها به حکومت، اصلاح طلبان، عمدتا با امید به این که رفسنجانی بتواند عاملی برای بازگشت آنان به قدرت شود، پست سر وی صف کشیدند و طبعا پس از حذف رفسنجانی به حمایت از روحانی روی آوردند. اگر منظور شما از جنبش سبز، جنبش اعتراضی پس از خرداد ۱٣٨٨ باشد، از عمر این جنبش چهار سال میگذرد و بدنبال سرکوبها، در همان سال اول بتدریج رو به خاموشی گذاشت. در این سه سال گذشته هم نشانی از این جنبش ندیده ام که بر اساس آن بتوانم در مورد جنبش سبز اظهار نظر کنم. اگر منظور شما آن بخش از جنبش اعتراضی است که در چارچوب اصلاح طلبی فعال بودند، نظرم را قبلا گفته ام. اگر منظور بخشهای دیگر آن جنبش است، هر کدام مواضع متفاوت نسبت به این انتخابات داشتند و طبعا برخورد متفاوتی هم نسبت به دولت آینده خواهند داشت.
اخبار روز: بخشی از مردم به اعتراض در انتخابات شرکت نکردند، اینها چه قدمی باید بردارند تا اعتراضشان دیده شود و بتوانند در تحولات آتی تاثیرگذار باشند؟
احمد آزاد: در مقابل ۱٨ میلیون نفری که به حسن روحانی رای دادند ۱۵ میلیون نفر هم در انتخابات شرکت نکردند. آنها یقینا با دلائل متفاوتی در انتخابات شرکت نکردند، ولی همگی در یک مورد مشترک بودند که همانا بیاعتمادی به حکومت و عدم پذیرش شرکت در یک انتخابات غیر دمکراتیک میباشد. آنها با عدم شرکت خود در انتخابات اعتراض خود را نشان داده اند. اما انتخابات به پایان رسیده است و اکنون زمان تداوم مبارزه به راههای دیگری است. در این راه این ۱۵ میلیون با آن ۱٨ میلیون همراه هستند. این سی و سه میلیون نفر، اکثریت معترض جامعه ما را تشکیل میدهند که نیروی بالقوه تغییر در ایران هستند. خطری که وجود دارد این است که رایدهندگان به امید آن که روحانی مشکلات را حل و فصل خواهد کرد، وارد دوران صبر و انتظار شوند و با خود یک فضای خوش خیالی را در جامعه دامن زنند. این وضعیت تحرک آن بخش معترض رای نداده را هم دچار مشکل کرده و به نوعی جامعه را به دو بخش منفک میکند. باید از بروز این وضعیت پیشگیری کرد و از هم اکنون همه سی و سه میلیون رای داده و رای نداده را دعوت به ادامه مبارزه برای تحقق مطالبات مردم، مبارزه برای رسیدن به یک زندگی شایسته انسان و برخورداری از ثروتهای ملی برای همه مردم ایران، مبارزه برای استقرار دمکراسی و آزادی کرد.