مجموعه مطالب/١ : جنگ و کشتار، اسرائيل، حماس، غزه، فلسطين

نوشته های زير در ادامه درج مطالبی در مورد جنگ و کشتار، اسرائيل، حماس، وضعيت غزه و موضوع فلسطين از نظر خوانندگان می گذرد با اين تاکيد که درج آنها به معنی تائيد اين مطالب نمی باشد.

  • مسئله حماس نیست، مشکل «فلسطینی زنده» است! / بهروز هاشمی (زمانه)
  • جنایات جنگی حکومت اسرائیل علیه مردم غزه / علی جلال
  • آیا واقعا دولت اسرائیل از حمله حماس بی‌خبر بود و غافلگیر شد؟! / بهرام رحمانی
  • برآورد تبعات جنگ برای اقتصاد غزه و اسرائیل / یورونیوز فارسی
  • ادامه کشتار مردم غزه و گزافه گویی های بی پایان رژیم ولایت / دکتر محمد حسين يحيائی

***

بهروز هاشمی (زمانه) مسئله حماس نیست، مشکل «فلسطینی زنده» است!

باید اول حسابت را با «فلسطینی‌های بد» و «فلسطینی‌های وحشی» جدا کنی تا اجازه بدهند از «فلسطینی‌های خوب » و «فلسطینی‌های غیرنظامی» حمایت زبانی کنی. فلسطینی خوب اما چه کسی است؟ مسئله حماس نیست، فلسطینی بد در چشم اسرائیل هر فلسطینی‌ای است که در برابر اشغال،‌ آپارتاید و نژادپرستی دست به کنش می‌زند.

۱۹ روز از آغاز جنگ حماس و اسرائیل می‌گذرد، جنگی که خیلی زود البته به نبرد اسرائیل با مردم فلسطین بدل شد. 

بیش از دو میلیون مردم غیرنظامی  نوار غزه در منطقه‌ای که به زحمت به ۳۶۵ کیلومتر مربع می‌رسد، در محاصره ارتش  اسرائیل قرار دارند، و موج بمباران‌های مرگ‌بار بر سر آنها بی‌وقفه ادامه دارد. تا همین جا، بیش از پنج هزار نفر در غزه کشته شده‌اند که بیش از دو هزار نفر آنها کودک بوده‌اند.

​​بیش از سیصد هزار سرباز اسرائیلی آماده  تهاجم زمینی به غزه‌ اند. و اسراییل حکم به تخلیه یک میلیون و صدهزار  فلسطینی از شمال به جنوب غزه داده است.

اگر فکر می‌کنید که قیود دیپلماتیک و محدودیت‌های نظامی اسرائیل باعث خواهد شد که بمباران و ویران‌سازی غزه نیز حد و پایانی داشته باشد، سخت در اشتباه هستید. در این مورد سخنان یوآف گالانت،  وزیر دفاع اسرائیل کاملا گویاست:

دستور محاصره کامل نوار غزه را دادم. نه برق خواهد بود، نه غذا، نه آب و  نه سوخت. همه چیز بسته است. ما با حیوانات انسان‌نما می جنگیم و مثل آنها عمل می کنیم.

روزگار بدی است: «بدترین‌ها از شدت اشتیاق سرشار اند.» 

مطلق سازی جنگ در اینجا همبسته انسان‌زدایی اسرائیل از طرف مقابل فلسطینی و نهایتا اراده‌ای همه‌جانبه به پاکسازی اوست: یک سازوکار مطلقا استعماری که تلاش می‌کند بازماندگان جان به در برده از چرخه‌های پیشین تسخیر و ویرانی از میان بردارد. این چرخه‌های نابودسازی از از سال ۱۹۴۸ آغاز شد و در ۱۹۶۷ عادی‌سازی شد. 

مطلق‌سازی جنگ و پاکسازی نژادی قبل از هرچیز در عرصه زبان و ساحت نمادین رخ می‌دهد. در کلیسای جامعی که امروز دولت‌های غربی حامی اسرائیل برپا کرده‌اند، ابراز همبستگی با فلسطینی‌ها دیگر تحمل نمی‌شود.

قبلا کافی بود تصریح کنی که ضدیت با صهیونیسم به معنای یهودی‌ستیزی نیست، حالا اما عبور از دروازه امکان ابراز همبستگی و همدردی انسانی با مردم غزه مشروط به اعلام انزجار از حماس، از حزب‌الله، و نهایتا تبری جستن از هرگونه مقاومتی است. 

باید اول حسابت را با «فلسطینی‌های بد» و «فلسطینی‌های وحشی»  جدا کنی تا اجازه بدهند از «فلسطینی‌های خوب » و «فلسطینی‌های غیرنظامی» حمایت زبانی کنی. فلسطینی خوب اما چه کسی است؟ مسئله حماس نیست، فلسطینی بد در چشم اسرائیل هر فلسطینی است که در برابر اشغال،‌آپارتاید و نژادپرستی دست به کنش می‌زند. فلسطینی خوب یک فلسطینی منفعل و خاموش و نهایتا یک فلسطینی بالقوه مرده است، چراکه در نهایت هر فلسطینی زنده‌ای ذاتا گناهکار است.

در اینجا خود مقوله‌ای که به نظر برای حفاظت از جان انسان‌ها احضار شده، یعنی «غیرنظامی» (civil) خود بخشی از کتاب راهنمای تداوم اشغال و ویرانی است. هیچ چیز پنهانی در مورد این هنجار نو وجود ندارد: جان فلسطینی‌ها مهم است اگر آنها غیرنظامی، منفعل، پذیرا و خاموش باشد. فلسطینی باید آرام و رام باشد؛ فلسطینی باید «غیر فلسطینی» باشد، وگرنه «دشمن همه» است.

 در این نظم هنجاری استعماری که از طریق خشونت و با عادی‌سازی آن جهان شمول شده است و بنیاد مدرنیته استعماری غرب است، شما تنها حق دارید در مورد جان و سرنوشت فلسطینی «غیرنظامی» یا مدنی (civil) ابراز نگرانی کنید. اما آیا چنین چیزی حقیقتا در غزه پیدا می‌شود؟ امر مدنی دقیقا همان چیزی است که اسرائیل از مردم غزه گرفته است. جامعه مدنی فلسطین در سال ۱۹۴۸ ویران شد. سرزمین‌های اشغال شده در سال ۱۹۶۷ عمداً تکه پاره شدند، ارتباط آنها قطع شد. و حالا هیچ شکل دولت عادی، هیچ ارتش دائم، و هیچ  واقعیت مدنی‌ای در غزه وجود ندارد. آنچه هست، کمپ‌های پناهندگان، آوارگان، خانواده‌های در محاصره و محروم و مردم در حال مبارزه است.

یک سو، ملتی استعمارشده، تحت اشغال، بدون سرزمین، بدون ارتش که میدان مانور کوچکی برای مقاومت دارد و به خاطر همان نیز شماتت می‌شود، و در سوی دیگر،‌ دولتی تا دندان مسلح و استعمارگر که با پاکسازی نژادی بسط پیدا می‌کند، و به شکلی استثنائی از حمایت قدرت‌های جهانی برخوردار است. در این تقابل هیچ چیز عادی‌ای وجود ندارد که دوگانه نظامی/غیرنظامی را بتوان در مورد آن به کار برد. 

پارادوکس به حد اعلای خویش می‌رسد :‌ فلسطینی اگر مدنی و در واقع غیرفلسطینی نباشد،  دشمن تمدن و دشمن انسانیت است، جانوری که هرگونه امکان صلح بدوا مستلزم نفی و نابودی اوست.  این مرگ‌-سیاست در حد غایی خویش است : کشتن یک فلسطینی قتل به حساب نمی‌آید و از این بابت ضرورتی ندارد موضوع نگرانی، همدلی و سوگواری باشد. 

آنچه هولناک است، امکان‌های گفتن و شنیده شدن این واقعیت‌های سرراست  به شکلی سرراست روزبه‌روز بیشتر سلب می‌شود.

***

علی جلال جنایات جنگی حکومت اسرائیل علیه مردم غزه

رژیم حاکم بر ایران و این “جنگ”

 باد کاران توفان دُروند! تا توفان کاران چه بدُروند؟!  

مقدمه درباره زلزله هرات و درباره کشتار فجیع هنرمندان بزرگ مهرجویی و وحیده محمدی فر

درآغاز اندوه خود از زلزله هرات در افغانستان را ابراز داریم و با مردم شریف هرات وافغانستان همدردری کنیم گفته می شود ۲۰۰۰نفر کشته وچند هزار زخمی شدند اما آخرین خبرتخریب کامل  بیست و یک هزارو پانصد خانه است و این یعنی شمار کشتگان بسیار بیشتر ۲۰۰۰است .مردم شهرهای مرزی به کمک برادران و خواهران هراتی خود شتافتند. تنها سخنگوی وزارت خارجه رژیم رسما تسلیت گفت و…؛ و وزیرخارجه رژیم دوروز بعد  با سرپرست امور خارجه   طا لبان تماس گرفت زلزله را تسلیت گفت و بیشتر در باره غزه و اتحاد “حکومتهای اسلامی” برای فلسطین و…صحبت کرد, این درحالیست که دوروز پیش از زلزله هرات, دراثر حمله تروریستها حدود ۸۷ نفر نظامی سوریه(وحدود ۵ نفر غیر نظامی)  کشته شدند,  دراین رابطه, وزیر خارجه, فرمانده سپاه و مشاور خامنه ای (ولایتی) هرکدام جداگانه بیانیه های مفصل و طولانی دادند و با حکومت سوریه تماس گرفتند و…(در سطرهای زیر درباره ماهیت ضد ایرانی رژیم شرح خواهم داد)  

موضوعی بسیار مهم دیگر که درروزهای گذشته روح ملت ما را خراشید قتل فجیع دوتن از نمایندگان فرهنگ و هنر ایران: خانم وحیده محمدی فرو همسرش داریوش مهرجویی بود.

چون کسانی که درراس جمهوری اسلامی هستند درپیشگاه مردم و مراکزحقوقی و حقوق بشری بین المللی  مجرم به جنایت علیه بشریت می باشند , پس مردم ما , روشنفکران و فرهیختگان ما باید خود همچون دادستان ملی, کیفر خواست صا در کنند ومن بسهم خود:  هر دادستانی درآغاز به سابقه امر نگاه می کند: در ایران چه نیرویی دشمن خونی فرهنگ و هنر ایران است و نمایندگان آنرا عا مل شبیخون به “فرهنگ”! تبار خود می داند؟ چه نیرویی تا بحال اقدام به قتل دسته جمعی برجستگان هنر و ادبیات ایران کرده بود(اتوبوس ارمنستان ).تا بحال کدام نیرو شبانه به خانه  مخالفان خود ریخته و مرد ۸۴ ساله و زن ۶۰ ساله را در  بسترشان اینچنین دشنه آجین کرده است. پست! بی رحم! نامرد ر ذل  !

کیفر خواست علیه علی خامنه ای است . اوست که ستایشگررئیسی است اوست دستور دهنده مستقیم تمام جنایات ضد بشری علیه برجستگان هنری ایران, علیه روشنفکران و نویسندگان ایران , دستور دهنده اجرای قتلهای زنجیره ای, متنفرازایرانیان, که با قیام های ۸۸, ۹۶, ۹۸ و “انقلاب” مهسا هدفمند و هوشمند ضربات پی درپی بر پیکره قرون وسطایی جمهوری اسلامی, برای سرنگون کردن آن زده اند. انقلاب ژینا کاررا تقریبا تمام کرد, در داخل اندک هواداران رژیم(بسیار اندک)  راپراکند و دور کرد, سازمان (هیئت ) حقوقبگیران را درهم ریخت, درخارج در همه جا: یمن, عربستان, برجام, عراق (که واقعا پس از ژینا بسیار آرام وآ سوده  ازفتنه خا منه ای می شد ) رژیم رابه “عقب نشینی” سراسیمه مجبور کرد  تا اینکه آتش بجان مردم غزه فتاد. دارودسته های مسلح رژیم در منطقه, که بود و نبودشان به سیدعلی بسته است, “جان” گرفتند وبرای نجات “ولی نعمت” خود “کار” کردند به دستور او به جان کسانی که او بسیار ازآنان دروحشت است (شبیخون فرهنگی…)افتادند.بگمانم باید به  حشد الشعبی ها ظن داشت.مرگ دختر ایران آ رمیتا را امروز اعلام کرده اند از اول معلوم بود که در کما بودن آن نازنین را کش می دهند. وهمینطور دوروزنامه نگار زن شجاع “زن,زندگی,آزادی”را  امروز به ۱۲-۱۳سال زندان محکوم کردند, اینها به ما می گوید که سید علی ازاوضاع غزه “نشئه ” شده و می خواهد از “زن, زندگی, آزادی” انتقام بگیرد. درسطور زیر توضیح خواهم داد که اینان خودرا برای “اسلام ” می دانند و فرهنگ ایران را “دشمن اسلام”!  سیاسیون پیشروی ما بدانند که این امر سابقه تاریخی هزارو چهار صد ساله دارد. داریوش مهرجویی, ایرانی و بنیانگزار سینمای نوینی بود که در ایران پا گرفت وراهی جدید پیش پای سینمای جهان گشود,که پس از کیارستمی بزرگ , غرب و ژاپن درکار تئوریزه کردن آن و ثبت آن بنام خود هستند.سیدعلی این جنبه ایران آری بویژه این جنبه ایران را بنیانکن  “فرهنگ” تبار خود می داند. داریوش مهرجویی درپشتیبانی از  انقلاب  ژینا به میدان آمده بود.  مردم ایران! فرهیختگان ووجدانمندان , سید علی تست می کند. اگر خاموش بنشینیم , همین “طرح” را که تنها از رذالت او برمی آید برای یک یک دیگران نیز خواهد داشت. اکنون اصلاح طلبان حکومتی وهرکسی که دستی دردستگاههای رژیم  دارد فرصتی دارند که نشان دهد که “ایران” برایشان مهمترین است یا “جمهوری اسلامی”, اینان میتوانند با بیرون دادن اسناد این جنایت بزرگ ضد  بشری و ضد ایرانی , جایگاه خودرا نشان دهند: ایران یا “نظام “!

آری سخن شاید طولانی شد و شاید باید در نوشته دیگری می آمد اما به نظرم جایش دقیقا همیجا است, خامنه ای باید بداند که روشنفکران ایران را نمی تواند با “فاجعه غزه” از “ایران”  دور کند. بنا به ضرورت  پیش نوشت بالا من ناچار فصلهای مقاله زیرا جابجا می کنم:

فصل “چه می گذرد و چه گذشت” را که مقدمه ای درشرح حملات علیه فلسطین است را درآخر می گذارم و فصل “جنبه های استراتژیک” نبرد در پیش را,  در اول!  زیرا شاید برای کسان دست اندرکار راحت تر بشود

جنبه های استراتژیک مساله فلسطین

  اینجانب همراه ترقی خواهان عالم به مردم یهود حق می دهم می دهم که می خواستند کشوری داشته باشند.بویژه بنا به مصیبتهای تاریخی این مردم (بویژه در اروپا),   اینکه چرا در فلسطین و…؟ خود بحثی است که نوشته دیگری باید. اما بنظرم توده مهربان و بسیار ستمدیده  فلسطین برای عموزادگان یهودی خود, ( حکومتهای کشورهای “عربی” نیز),   این امررا در مرزهای پیش از ۱۹۶۷(قطعنامه ۲۴۲) پذیرفته اند. دراینجا بد نیست که برای برخی آدمهای احیانا متعصب مذهبی یاداورشوم که در خود قران و درهمان آغازین قران موجود,

” الله صراحتا خطاب به بنی اسرائیل می گوید:  ای بنی اسرائیل …این من (الله) هستم که شما را بر همه اهل عالم برتری داده ام (۱)” 

.برای اروپای غربی و امریکا, طبقه حاکمه اسرائیل بهترین نمایندگان و متحدان آنان در خاورمیانه اند. طبقه حاکمه اروپا نگران همسایه نزدیک خود (خاورمیانه)است. این نه  فقط بلحاظ منافع استعماری بلکه بلحاظ سوق الجیشی نیزاست .باید به تاریخ قرون اخیر و پیش ازان نگریست . امریکا و طبقات حاکمه اروپا اسرائیل را تکیه گاه خود درخاورمیانه و …می دانند.

 بسیاری از کسانی که “اسراییلی” هستند, فرانسوی, آمریکایی و … می باشند  به این معنی  که درفرانسه متولد شده, بزرگ شده و زندگی می کنند اما درخدمت ارتش اسرائیل, در سرزمینهای اشغالی گشت می دهند و..؛ آری این استراتژی غرب دررابطه با اسرائیل,  به استراتژی برتری همیشگی  اسرائیل در همه زمینه ها نسبت به کشورهای منطقه,(بویژه عرب نشین) منجر می شود. بنابراین از نظر غرب رشد کشورهای منطقه تابعی از رشد اسرائیل است و..؛ و این ازنظر استراتژیک بحران زا است.

طبقه حاکمه اسرائیل چه بسا توده های یهودی اسرائیل رانمایندگی نمی کند. دلیل و نشانه های زیادی است که نشان می دهد که حکومتیان و ژنرال ها اسرائیل  بسیار عصبانی هستند,  این! و این! خیلی خیلی خطرناک است و ازجمله برای مردم اسرائیل. در بحران کنونی عصبانیت همه حکومتگران اسرائیل و بیرون شدن همه آنها از “خرد” بیسابقه است ونقطه ضعفی که ضرر آن  برای  توده  یهودیان اسرائیل نیز می باشد.

توضیح: عصبانیت اینان این است که می خواهند بهر قیمت! به گفته خود “حماس” را ازبین ببرند. اینها می دانند “حماس” یعنی ارتش حکومت غزه! اما امروز چه بسا  جوانان بلکه مردان غزه و…نیز بسیج شده باشند.

همانطور که شما آقایان خودخواه ژنرال!  جوانان توده های یهودی اسرائیل بطور انبوه به خدمت “اجباری” فرخوانده اید! غزوی ها منطقا با انگیزه  بیشتر بسیج می باشند با یک حساب ساده, غزه دستکم ۳۰۰هزار جوان دارد (خواننده , شمار مردان آما ده دفاع رانیز بیفزاید) حکومت اسرائیل اینرا بخوبی می داند؛ پس شعار هیستریک نابودی “حماس” عملا به معنی نابودی غزه ومردم آن است(برخی ژنرالها تلویحا همین را گفته اند) , هیچ نیرویی نمی تواند ۳۰۰ هزار نیروی مردمی را از میان توده مردم جدا کند و بکشد (ژنرالهای اسرائیل  گفته اند که : می خواهیم همه “حماس” ی ها را بکشیم ) اینرا حکومت اسرائیل می داند پس پروژه دیوانه ها!  کشتار مردم غزه است همچون سرکردگان قبا یل حجاز (قرن هفتم), چنگیز, تیمورو…که  مردم شهرهای مقاومت کننده را قتل عام می کردند. فاجعه قرن دراین است که اتحادیه اروپای دمکراسی و امریکا از این “پروژه” آگاهند  و آنرا پروبال می دهد. اینان از”پیروزی” گذشته خود در به “فراموشی” بردن فلسطین سرمست بودند(غافل!) ۷ اکتبر شوکی بزرگ برایشان بود, اینان احساس می کنند که  اساس استراتژی شان به لرزه درآمد. آتش “انتقام” چشم عقلشان را کور کرده است خیال می کنند اگر بی حد و حدودی دست به هرکاری بزنند می توانند به ۶اکتبر برگردند.برگشت به  ۶ اکتبر محال است. آرام باشید! بسر عقل بیایید راه های درستی وجود دارد,  درهرحال ناتان یاهو و جریان ناتان یاهو رفتند ودستکم تا دهسال آینده برنخواهند گشت .

اسرائیل,  جنگ دراز مدت و تلفات بالا نتواند !  چرا؟ زیرا این  دست به خود کشی زدن است. اسرائیل پایگاه غرب دمکراسی در خاورمیانه است از جمله برای اینکه بسیاری ازآمریکایی ها درسرزمینهااشغالی نیز خانه می سازند, اینان  درامریکا خانه و زندگی دارند و همینطور بسیاری شان اروپایی هستند (یک میلیون هم روسی)؛ اینان دلیلی نمی بینند که فرزندانشان را به جنگ زمینی, تن بتن, به غزه(۲) بفرستند, درمذهب خود هم چنین چیزی را ضروری نمی بینند. اسرائیل می خواهد پذیرشگاه یهودی های جهان باشد, توریسم و توسعه و…نیز نیاز به امنیت دارد. کشته شدن جوانان و در خطر بودن همیشگی جان آنان “امنیت” نیست.

این عصبانیها دیوانه شده اند: درآغازمادر و پدر و خواهرغزوی ها را در ۱۵ شبانه روز بمباران شدید قتل عام می کنند ,آنان را به نقطه ای میرسانند که نه تنها دیگر هیچ چیز مطلقا هیچ چیز ندارند از دست بدهند بلکه آغشته از انگیزه دفاع (و البته نفرت) می باشند. ساختمانهای بلند راتخریب, تهی از سکنه, به پناهگاه شکارچیان تانکها مبدل می کنند و سپس می خواهند جوانان اسرائیل را به درون این “جهنم” که در هر گوشه و کنار آن لوله های چنان! سلاح های چنان! استتار شده اند, بفرستند.آیا سیصد هزار جوان غزوی در انتظار نشسته است؟ آیا نبرد بزرگ  بسیار خونین(۳) در پیش است. اینان که در اسرائیل ژنرال! هستند در بمباران ها ژنرال شده اند ونه در جنگ زمینی.

 حکومت اسرائیل به مردم غزه گفته بروید درجنوب تا من درشمال همه “حماس” ی ها را بکشم(۴).اولا این یعنی اینکه اسرائیل معتقد است که “ارتش حکومت غزه”(که درشرایط کنونی یعنی انبوه جوانان و مردان غزه)  همراه مردم به جنوب نمی رود و در شمال می مانند! برای ؟ نبرد!  ثانیا پرسشی متره میشود: آیا اگراین “هدف ” ضد انسانی بفرض تامین شودآنگاه  اسرائیل همین “کار” را در جنوب غزه ادامه نخواهد داد؟(جستجوی “حماس” ی های که”باید قتل عام شوند”).بدیهی است که دعوت مردم غزه برای رفتن به جنوب نه برای نجات آنان بلکه برای به “کنج بردن” شان است(مرحله بندی کردن عملیات ).

حکومت اسرائیل دیوانه شده, کشنده ترین سلاحهای عالم را امریکا و اروپا دراختیار آنان گذاشته و وعده همه گونه پشتیبانی تا به آخر را داده اند

آیا  امریکا و اروپای دمکراسی!  دارند دنبال دیوانگان “تل آویو”  وارد نبرد “بزرگ ” می شوند؟ به عاقبت آن درخاورمیانه  پر ازعرب  و توده های مسلمان اندیشیده اند؛

برای ما پرسش سا ده این است:  آیا ممکن است اسرائیل دراین جنگ شکست بخورد؟ به برهان خلف فرض کنیم “آری”!  شکست یا به نوعی “شکست” بخورد. آنگاه تکلیف امریکا و غرب در خاورمیانه چه می شود؟؟!. پس منطقا همه امکانات و استراتژیستهای غرب پشت این “جنگ” قرار گرفته اند و خطر بزرگ این است که آنها پشت “دیوانه” ها (و البته نه دیوانه های شجاع) جمع شده اند, آیا موفق به کنترل آنها می شوند؟ بستگی به لاوی ها در امریکا داردو سرانجام به منافع و نقشه , بزرگ سرمایه داران آمریکا.(فکر نکنم که بسوی جنگ جهانی سوم می رویم ).البته ممکن است که غرب تاکتیکها را تغییر دهد, مثلا بجای ورود زمینی به غزه در مرحله کنونی , بسوی حزب الله روند ویا… پایان کارهرچه با شد یک نتیجه قطعی است: پایان دوره بعد از ۱۹۴۸ تا امروز که  نتیجه حداقل آن دوچیز است :

 ۱- پایان ناتانیاهوو و ناتانیاهوو ها   ۲- تشکیل کشور فلسطین. از همین روی بهتر است پیشنهاد زیرا بپذیرند: نظر به اینکه بازگشت به ۶ اکتبر امکان ناپذیر است, تشکیل کشور مستقل فلسطین اولین دستور کار همه طرفها در مذاکرات آینده خواهد بود. یا شما همینجا پایان می دهید وروابط صلح و دوستی بین فلسطین و اسرائیل وهمچنین با اعراب منطقه را میسر می کنید یا نه! کشور فلسطینی (بطور اجتناب ناپذیر) تشکیل می شود ولی با رودی  ازخون بین دوطرف.

  آیا این نبرد نتیجه محتوم دیگری هم خواهد دا شت؟: سرنوشت رژیم جمهوری اسلامی. سطر های زیردر جسجوی پاسخ به این پرسش است     

–رژیم حاکم بر ایران و”طوفان” کا شته

اولا من پیرو کسانی هستم که تلاش می کنند تا توده های کارومردم خردمند را برای “همین امروزصلح”!  بسیج کنند. اما اگر جنگ طلبان عقب ننشینند!؟

لازم می بینم حقایق زیررا همیشه یاد آوری  کنم تا روشن بینان بهتر بنگرند

اصل اساسی برای رژیم  همانا “حفظ نظام! واجب ترین واجبات است” می باشد. درچارچوب این اصل رژیم وظیفه خودرا رسیدگی به “جهان اسلام” تعریف می کند  (۵)؛ منظور آنان از “جهان اسلام”  نیزتنها برخی کشورها یا مناطق اعراب شیعه است (۶) . رژیم مساله اساسی جهان اسلام را “نجات قدس” از اشغال اسرا ئیل اعلام می کند  و ازاین روی به لحاظ نظری سیاست ضد  بشری “نابودی اسرا ئیل” را علم می نماید, پس اولا  برای رژیم  اصلا, ایران, مردم ایران, منافع ایران و از این قبیل, که برای هر گروه ایرانی که درحکومت باشند کم و بیش اصل است, مطرح  نیست و ثانیا خا منه ای و جناح او ایران و مردم ایران را نعمتی می دانند که “الله” در اختیارمجاهدان سید قریشی خمینی(۷) گذاشته  تا ازان بهره بگیرند و در راه “اسلام” صرف کنند؛ والبته هرگز نباید فراموش کرد که این شعارها تا حدی است که خدشه ای متوجه  موجودیت رژیم نکند, رژیمی  که ولایت فقیه(حکومت بدست بالاترین فقیه) ستون اصلی آن است.  خامنه ای ولایت فقیه را به “ولایت”(یعنی حکومت فرزندان فاطمه ) تغییر داد خلاصه اینکه: جهان اسلام,  قدس,  محور مقاومت و…؛ تا جایی است که خدشه ای متوجه  حکومت خامنه ای و خانواده اش (فرزندش) نکند ودر خدمت آن باشد. اینها عنا صر اصلی نمایانگر ماهیت رژیم اند اما :

قدرت دست یک ملای بی مقدار است. “بیسوادی و ترسو بودن” ناشی از موقعیت اجتماعی ملایان حوزه است و خامنه ای بویژه بسیار ترسووسست عنصرو ناتوان از تصمیم گیری است, درعین  حال او بسیارجاه طلب نیز هست که بازتاب عقده حقارت ترس درونی اش می باشد. او بنا به جاه طلبی خودزیردستان را تحریک به برداشتن بارهای  گران می کند اما بهنگام به منزل رسیدن(هنگام تصمیم نهایی) او دچار یاس, ترس, و افسردگی شده به گوشه بیت پناه می بردو درها را بروی خود می بندد( بسیار شبیه روحیات شاه سلطان حسین, که طبیعی هم است). در بحران ها, بیت خا منه ای, سرکردگان پاسدارها وبسیج , مدیحه سرایان دربار, سایبری ها, لاتهای جیره خوارو.. را راه می اندازد تا دربلندگوها وویدئو هارت و هورت کنند که:  قدرت “نظام” چنین است و چنان, اگر فوت کند آمریکا دود شده هوا رود, چین و روسیه آرزوی تشکیل بلوک باما دارند, خداو پیغمبروامام زمان واجنه با ما  هستند, فدائیان رهبر در همه کشورها چشم به اشاره رهبرهستند,  تکنولوژی داریم(معنی تکنولوژی رانمیدانند) و…؛ سرانجام سر بزنگاه همه جیم می شوند و اول ازهمه رهبر به کما می رود, بعد ملایان “مدبر”! و اطرافیان “دانا”! به میدان می آیند که نه! مصلحت چنین نیست و چنان است و…؛(۸)  خامنه ای  سالها چفیه به گردن, چون “شیر”! فریاد قدس ! محور مقاومت! و…سر داد. پولها و سلاحهای زیادی به گفته خودشان به غزه و حزب الله و ..فرستادند؛ بنظر می اید که عملیات کنونی نیروهای نظامی حکومت غزه (حماس) در “اسرائیل” بدون آموزش ها و تمرینهای نظامی (مانور) آمادگی,  شدنی نبود, منطقا کشوری پشت آن بود.بنظرم  خامنه ای کنون گیج و درترس شدید است.

حزب الله لبنان بدون اجازه او کاری نخواهد کرد. اگر حزب الله در نبرد غزه دخالت کند, آنگاه لبنان زیر بمباران نابود  کننده حکومت اسرائیل که پشتیبانی مستقیم امریکا را دارد قرار می گیرد (اینرا بایدن بارها و علنا گفت و دو ناو جنگی هم به منطقه فرستاد). اما ممکن است ارتش اسرائیل نخواهد که حزب الله دخالت نکند, پس ممکن است به بهانه ای به آن حمله کند و…

درشمای دیوانه شدگان در اسرائیل,  در “پایان کار غزه”!  جز دریایی از خون و ویرانی و جنازه نخواهد ماند! دراینجا یا دیوانگان بسوی محاکمه شدن می روند یا نه! همچنان “براه جهنم آفرینی روند” ودراین صورت, نخستین پرسش:  خب حالا کار “جبهه مقاومت !” خامنه ای,  چه می شود.

آیا  می تواند باقی بماند؟ از نظر دیوانه شدگان باقی ماندن “آن” یعنی روز از نو…؛ (غرب نیز چنین می اندیشد) پس: اگرهم حزب الله (بنا به ترس خامنه ای) هیچ کاری هم نکرده باشد واسرائیل هم اکنون نخواهد بهانه گرفته و به حزب الله حمله کند. آنگاه در “پایان” کار غزه, چه بسا اسرائیل همراه غرب با ساختن بهانه ای و پس از یک بمباران رسانه ای به حزب الله که تنها نیز مانده,  بشدت یورش برند که یا تسلیم شود یا لبنان ویران شود وحزب الله داغان . واگر به این ترتیب یا روشی دیگر “محور مقاومت” از بین رود خامنه ای چه خواهد کرد؟ هیچ کار! اما اینها(اسرئیل و غرب ) نمی گذارند که همچون گذشته خودرا به موش مردگی بزند.  ازاینروی بنظر می رسد که دیگر خیلی دیر است.آیا او آچمز است؟. نتیجه:

اولا اینجانب آرزو می کنم که همین امروز! فردا! آتش بس شود. ویا بهرحال بیش از این خونبارنشود. اما اگر آرزوی صلح دوستان جهان انجام نگیرد. آنگاه؛

اولا  “سید علی خامنه ای” نیز (پس از اسرائیل و  غرب) مسئول اینهمه خونهای بیگناهان و مظلومان فلسطینی و…است. طبیعت  با این جبون جا ه طلب چه خواهد کرد؟

و اما آنچه از همه بیشتربه ما ایرانیان مربوط می شود خطری است که ممکن است میهن ما و مردم ما را تهدید کند (وتهدید می کند).

پس ای مردم دوستان, میهن پرستان, ترقی خواهان پیشرو, که جمهوری اسلامی را اصلی ترین دشمن ایران و عا مل اصلی خطرات تهدید کننده ایران می دانید,و براین اساس آسایش ایرانیان, استقلال ایران, بدورماندن میهن از هر تجاوز و چشم دا شتی و…؛ را  آماج اصلی خود قرار داده اید , همه بهوش ! و آماده! باشیم   بیاندیشیم و بسیار بیاندیشیم و همه جور آماده باشیم

فصل زیر برای خوانندگانی است که می خواهند شرحی از رویدادهای گذشته و حال داشته باشند, شاید بهترمی بود که فصل زیرپیش از فصل بالا می آمد, اما فکر کردم که شاید برای کسانی که از پیش با مسائل آشنا هستند نیازی نباشد.

چه می گذرد و چه گذشت

جنایات جنگی, گروگان گیری درغزه وسرزمینهای  تحت اشغال ارتش اسرائیل. مساله این است که:   “ملاک حقیقت”  ارتش اسرائیل است!(۹) . در تمام سالهای گذشته اولا بیشترین  جنایات حکومتهای اسرائیل علیه مردم غیر نظامی سرزمینهای اشغالی از سوی  رسانه های وابسته به طبقه حاکمه اروپای دمکراسی و امریکا (بویژه) و دیگر رسانه ها (عموما), سانسور شد, و آنچه هم گاه گداری در لابلای خبرها بصورت گذرا اشاره شد به نقل از ارتش اسرائیل بود و است:”… چهار فلسطینی که قصد داشتند با چاقو…کنند توسط  پلیس اسرائیل کشته شدند!” منبع خبر؟ ارتش اسرائیل! سپس معلوم می شود که کشته شدگان کودک بودند و بدست سربازان ارتش اسرائیل کشته شدند.

حقیقت این است که سرزمینهای اشغالی زیر کنترل و گشت شبانه روزی ارتش اسرائیل است و کار سربازان این ارتش این است که زندگی را روز بروز بر فلسطینیان هرچه طاقت فرساتر کنند. فلسطینیها عملا باید درخانه های خود زندانی باشند , برای هرجابجایی در سرزمین آباء و اجدادی خود باید ازصف های طولانی کنترل سربازان نه فقط یکبار بل چند باررد شوند, ارتش اسرائیل (۱۰) به بهانه های مختلف, با زور فلسطینیان را ازخانه, محله, منطقه و سرزمین خود بیرون می کند و آنجارا به مهاجران غربی و بیشتر آمریکایی می دهد که بصرف یهودی بودن آنجا را متعلق به پدران خود در پنج هزارسال پیش می دانند. در امریکا بنیادهایی بطور قانونی پول جمع  می کنند وبا آ ن آمریکایی ها را مجهز کرده وبطور گروهی  به سرزمینهای اشغالی می فرستند و اینان فلسطینیان را بزور سلاح از زمینهای خود بیرون کرده , کشتزارهایشان را آ تش می زنند ودر زمین آنان مجتمع های مسکونی می سازند.

آنانکه  آب ونان را بروی فلسطینیان غزه بسته اند, مرتکب جنایات جنگی هستند. وهمینطوراست بستن ایترنت وهمینطور است سد کردن راه خبرهای درست, همینطور است کار رسانه های دروغ پرداز. سازمان ملل اعلام کرد که دستر سی به اطلاعات درست و راست , جزء حقوق اولیه انسانهاست.   توده های مردم بویژه در شرایط دشوار,   نیاز به خبر “را ست” دارند. رسانه های وابسته به طبقات حا کم در دمکراسی ها  از آگاهی جهانیان پیشگیری می کنند تا جنایتکاران زیر فشار افکار عمومی  قرار نگیرند, آنان صدای مظلومان را خفه می کنند. در بیشترمواقع, منبع “خبر”های آنان,  طرف وابسته به غرب است.  نشانه هایی ازحقیقت یا ناخواسته از دهانشان خارج می شود, یا درمصاحبه ای از دهان طرف خارج می گردد یا باید ازلابلای برنامه های آ نان بدشواری بیرونش کشید   

درمورد “بیمارستان ” رسانه های دمکراسی ها , بجای پخش شهادت پزشکان همان بیمارستان,که روپوش های مقدس پزشکی شان به لکه های خون …؛  گپ های  آقایان “ژنرال”های” حکومت اسرائیل با اونیفرمهای اتو کشیده  را پخش می کنند.  هرچه “ویدئو”ی اینجوری آنجوری!, هرچه گونیا و نقاله !  بود آورده و مترو اندازه می گیرند تصویر را بزرگ و کوچک می کنند تا ثابت  کنند که فلان!. گویی که مثلا هیچکدامشان در آنجا خبرنگار ندارند(۱۱)چرا ارتش اسرائیل نمی گذارد تا گروه تحقیق سازمان ملل به غزه برود و به افکار عمومی جهان گزارش دهد. چرا این رسانه ها کشتار انبوه مردم پناهنده به کلیسای  یونانی غزه را شرح نمی دهند؟(۱۲)

من ویدئو های کوتاهی ازعبور نیروهای نظامی حکومت غزه(حماس) در ۷ اکتبر به آنسوی دیوا رهای غزه را دیدم آنها اونیفرم های نظامی پوشیده بودند به نظر می رسید آموزش دیده اند ومی کوشند در حرکتی برق آسا اهداف معینی را درزمان کوتاهی به انجام رسانده برگردند.اما رسانه های وابسته به طبقه حاکمه اروپای دمکراسی! از همان ۷ اکتبر تاکنون فقط تبلیغ می کنند که:  “تجاوز کردند, سر بریدند, سرهای شیر خوارگان رابریدند, جسد ها رااتش زدند و…؛ وجز گفته های حکومتگران اسرائیل هیچ سندی ارائه  نمی دهند, روز اول گفتند :”تروریستهای حماس ۳۰۰ اسرائیلی را کشتند”, روزهای بعد  این رقم را به ۴۰۰, ۵۰۰, ۷۰۰ و…رساندند وسه روز پیش ناتان یاهو اعلام کرد که “درهمان روز ۷ اکتبر, حماس  ۱۴۰۰ نفر رادر اسرائیل کشت” و با این رقم به بایدن گفت: پس تعداد کشته های ما بطور نسبی بیشتر از کشته های برجهای دوقلوی نیویورک در ۱۱ سپتامبر است  ! 

 اینجانب به پیروی از آزادگان جهان هر نوع  دست درازی به زنان و کودکان و اسرا را محکوم می کنم . تنها کسانی که “مجاز”  به کاربرد سلاح علیه انسان و یا  وابسته  به  نیروهای مسلح دشمن هستند را می توان به اسارت گرفت(کنوانسیونها سازمان ملل). 

مردم غزه در فرار از جهنم حملات اسرئیل پیاده و سواره بسوی جنوب میهن خود حرکت کردند ارتش اسرائیل  همین مردم را که هیچ پناهگاهی نداشتند در توی جاده ها بمباران کرد, و سپس گفتند کار “حماس” بود(۱۳). ارتش اسرائیل از هوا غزه را پر از اعلامیه کرد و درآن خطاب به مردم غزه نوشت که اگر بسوی جنوب (خان یونس و…) بروند از بمباران در امانند. اگر حقیقتا چنین است پس چرا این اعلامیه را پس از ۴-۵ روزبمباران شدید مناطق مسکونی, پس از ریختن دستکم شش هزار بمب بروی ساختمانهای مسکونی پر طبقه فلسطینی ها(۱۳), برروی غزه می ریزید؟ چرا همین مردم فراری رسیده به جنوب, بی جا و مکان, را در همان جنوب بمباران می کنید(۱۳)؟ پاسخ ارتش اسرائیل: کار حماس بود(۱۳)؛ همه می دانند که غزه از آغاز تا کنون همواره درمحاصره ارتش اسرائیل بوده و آب و برق و انترنت و…در دست ارتش اسرائیل است با اینکه ژنرال! ها علنا در پشت تلویزیون اعلام کردند که آب و برق و…؛ را علیه غزه قطع کرده اند. اما بازدستگاه تبلیغاتی حکومت اسرائیل می گوید “حماس آب و برق غزه را قطع کرده است(۱۳).

گذرگاه رفح:  قرارداد تاریخی ارتش اسرائیل با حکومتهای ارتجاعی مصر این بوده که اهالی غزه نباید به مصر راه داشته باشند.گذرگاه رفح باید بسته بماند.در همین جنگ کنونی علیه غزه, ارتش اسرائیل چندین بار گذرگاه رفح را بمباران کرد (۱۳) باز ارتش اسرائیل می گوید که  نبود آب و غذا درغزه, تقصیر مصر است که رفح رابسته است. بهر حال اگر عامل بسته بودن گذرگاه رفح مصر است پس چرا رییس جمهور آمریکا دراسرائیل از ارتش آن می خواهد تابگذارد تا از مصر به فلسطینیان آب و نان برسد. رسانه های طبقات حا کم دردمکراسی ها با تبلیغات زیاد خواهان “کوچ اجباری” مردم غزه به مصر هستند! کاری که طبق نص صریح قوانین سازمان ملل جنایت جنگی است

دررابطه با انفجار در بیمارستان,ارتش اسرائیل می گوید: نظامیان غزه در گورستا ن مستقر بوده و ازآنجا موشک بسوی اسرائیل پرتاب می کنند. که یکی از آنها چپه شد و بیمارستان را به آتش کشید و گویا ۳۰۰نفر راکشت.پس  موشک اندازها در گورستان مستقرند آنگاه چرا شما “دبیرستان ” را بمباران می کنید؟ (۱۴)  موشک اندازها در خانه مردگان مستقرند!  شما خانه زندگان, مجتمع های مسکونی بلند مرتبه غزه را بمباران می کنید و در پاسخ اعتراض جهانیان می گوئید که حماس از بام ساختمانهای  مسکونی ومدارس(دبیرستان و…) موشک می اندازد.(۱۳)

 اسرائیل می گوید هرروز انبوهی موشک از غزه بسوی “اسرائیل” پرتاب  و بیشترینشان شکار گنبد آهنی می شوند اما شماری حتی به تل آویو و گویا  به بیت المقدس می رسند.پهنای نوا ر غزه ۱۰ کیلومتر است, پس معلوم می شود که هیچکدام ازاین “انبوه” موشکها تاکنون در خاک “اسرائیل” چپه نشده اند وگرنه خطربود که در یک حمله,  مثلا ۳۰۰ نفر کشته شده باشند. این بود شمه ای ازستمهایی  که بر سر  ملت بی پناه فلسطین می آیند. پایان

زنده باد صلح

نا بود باد جنگ و تجاوزگری و اشغال

به امید  اجرای فوری قطعنامه ۲۴۲ و استقلال فلسطین  

سرنگون باد جمهوری اسلامی

علی جلال ۲۲/۱۰/۰۲۳

پاورقی

۱-  يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ سوره بقره ایه  ۴۶  

ارض موعود در قران آیه ۲۱ سوره مائده آمده است :

«یا قوم ادخلوا الارض المقدسه التی کتب الله لکم    (موسی ): ای قوم به ارض مقدس که خدا برایتان مقرر کرده است وارد شوید

۲-جایی که شارون و ناتان یاهو  “جهنم”ش نامیدند

۳-بیشتر برای جوانان اسرائیل,  برای غزه سالهاست که خونین و اکنون خونین تر است

۴-ژنرالها  علنا و صراحتا گفته اند که “می خواهند همه حماس ی ها(همه نظامیان حکومت غزه) را بکشند”

۵-خامنه ای و بیت وشماربزرگی ازراست های مذهبی -سیاسی اصلا خودرا “ایران” ی نمی دانند آنان ایران را تنها محل تولد خود می دانند و ازاین روی گاهی کلمه  “وطن ” را انهم با هدف فریب ایرانیان, بکار می برند

۶-با “سنی” های عرب  هم کار می کنند, مانند حماس, ولی باهدف بالا آوردن شیعه ها = جهاد اسلامی؛ مناطق شیعه نشین اما غیر عرب برای خامنه ای وجناح او اهمیت ندارند و حتی عموما با دشمنان شیعیان غیر عرب متحد می شوند مثلا : در افغانستان با گلبدین حکمتیار ضد شیعه  و در زمان دمکراسی “جمهوری اسلامی افغانستان” تا امروز جانب طا لبان را دارد که زنان و کودکان شیعیان را بارها با حمله های انتحاری قتل عام کردند و امروز هم…

جمهوری آذربایجان و ایران تنها دوکشوری درجهان هستند که می توان آنها را  کشورهای  شیعه مذهب  نامید. پس از استقلال آذربایجان جمهوری اسلامی بدترین رابطه را با آن در پیش گرفت. سپاه پاسدارها رسما خواهان آنست که جمهوری آذربایجان “حیات خلوت” روسیه باشد

۷- خامنه ای بطور تئوریزه شده ضد  ایرانی است اما خمینی اینطور نبود. او ضد  ملی گرایی ایرانی بود, گمان می کنم که او برخلاف خامنه ای خودرا ایرانی می دانست و شاید پرداختن به ایران رانیز  مقدم می شمرد

۸- گروگانگیری سفارت امریکا, جنگ ۸ ساله,  فعالیت اتمی دردوره احمدی نژاد(هارت و هورت ) سپس برجام,, پس امضای برجام باز هارت و هورت, دوره ترامپ, موش!دررابطه با قاسم سلیمانی و  ترورش ها رت و هورت وعده انتقام چنین چنانی, سپس موش, با آمدن بایدن, باز هارت و هورت,نفی همه توافقات عراقچی!  بابروز ژینا باز”عاقل” و استغاثه حتی کمتر از برجام؛ دررابطه با عربستان:  هارت و هورت آتش زدن آرامکو, که عملی بسیار بد و نفرت انگیز بود و هست و نقطه سیاهی در روابط برادرانه ایران و عربستان, نفهمیدن جایگاه مقدس عربستان  درذهن  توده های مسلمان بویژه در کشورهای مسلمان غیر عرب,بمباران سرزمین وحی!! که حتی کشورهای غیر مسلمان هم بخود جرات چنین کاری را نمی دهند, درپایان دور اول حملات ژینا, استغاثه از بایدن حتی برای کمتر از برجام, آ ستان بوسی  بن سلمان, دریوزگی شیخ امارات, پشتک وا رو های اینان در برابر علیف (رییس جمهور آذربایجان) واقعا تهوع  آور است, ا ین بیسوادهای ضد ایرانی و لمپن بی شعور صرفا برای خودنمایی دربرابر اندک عقب مانده های هوادار خود, فوج پاسدار رابه مرز مهر و عشق ایرانیان با آذربایجان برده روی ارس “پل” زدند, مانور دادند, بیسوادها درتاریخ دنیا ثبت است که ارتش خشایار شاه ۲۳۰۰ سال پیش روی تنگه بسفر پل نظامی متحرک زد؛ بیسوادها, دراثر رفتار ضد  ایرانی شما, آذربایجان با ترکیه پیمان دفاعی بست ! اولا خود این پیمان برای ایرانی ننگ است و توهین, چون بنوعی به معنی تهدید است, وانگهی مانور شما به ترکیه اجازه می دهد که در مرزما مانور نظامی بدهد , نفس این عمل توهین به حیثیت ماست  شما که یک جو غیرت ندارید   . عقب نشینی های مداوم از پیش اردوغان و جریح  کردن آن بی مقدار علیه منافع ایران, واقعا و  وا قعا ننگ آور است. هیچگاه ! هیچگاه دو کشور دوست و حتی کمتر ازان, دو کشور غیر متخاصم! در کنار مرز یکدیگر مانورنظامی نمی دهند. ترکیه در نخجوان که در وجدان ایرانیان پاره تن ایران است(ضمن احترام کامل به استقلال و تمامیت ارضی  آذربایجان و به رسمیت شناختن خودمختاری نخجوان ) مانور نظامی میدهد نخجوان که هیچوقت ربطی به عثمانی نداشته و ازقضا همواره درتهاجم عثمانی  به ایران جانانه در برابر متجاوزین ایستاده . بی غیرتهای ضد  ایرانی مانور نظامی  یک کشور خارجی در نخجوان  به معنی کسب آمادگی نظامی در برابر کیست؟ درزمانیکه ارمنستان خاک آذربایجان را در اشغال دا شت, تمام امورات مردم نخجوان با کنسولگری ایران در آنجا بود , اقتصاد آذوقه سوخت رفت وامد, کنسول آنجا بالاترین مرجع اداری بود؛ هنوز هم سوخت نخجوان بنا به وظیفه ما با ایران است. کاررا بجایی رساندید که اردوغان به خود اجازه می دهد آنجا مانورنظامی بدهد, گرچه فتنه و دشمن اصلی ایران شمائید اما بهر حال مانور نظامی ارد وغان توهین به ایران است, ننگ آور است  تفو برشما               

۹-در فلسفه علمی گفته می شودکه: پراتیک ملاک حقیقت است

۱۰-دمکراسی اسرائیل!: در اسرائیل “وضعیت جنگی” است(نه الان, همیشه یا بسیاری زمانها  و طبق قانون در وضعیت جنگی اصولا ارتش است که در خیلی از موا رد حرف آخر را می زند و گویا حق کنترل رسانه ها را هم دارد, اگر ارتش اسرائیل در حین عملیات درسرزمینهای اشغالی علیه مردم ان سرزمینها انجام می دهد, خبرنگاری بخواهد فیلم بردارد کند چه بسا مورد شلیک قرار گیرد

۱۱-دقیقا می دانیم که بنگاه خبرپراکنی انگلیس, بی …سی ,درغزه خبرنگار دارد 

 ۱۲- مقامات کلیسا گفتند که کاملا واضحی ومکر به مهکومت اسرئیل اطلاع داده بودیم که اینجا کلیسا است و مردم زیادی به اینجا پناهنده اند

 ۱۳-منبع بی بی سی

۱۴- سازمان ملل می گوید که آشکارا و مکرروهمچنین با نصب علائم بین المللی هشدار دهنده بر بام دبیرستان به حکومت اسرائیل بخوبی تفهیم کرده بودیم که اینجا دبیرستان سازمان ملل و پناهگاه انبوه مردم غزه است ولی باز اسرائیل اینجا را هم بمبباران کرد(منبع بی بی سی ۷-اگر اوضاع آرام شود, می توان گفت  دیگر ناتان یاهو و…نخواهیم دا شت دستکم تا  ده سال

***

بهرام رحمانی آیا واقعا دولت اسرائیل از حمله حماس بی‌خبر بود و غافلگیر شد؟!

مقدمه

خاورمیانه در حال حاضر با بحران‌های متعددی دست به گریبان است اما حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، بمباران شدید غزه، آوارگی میلیونی فلسطینیان، هدف قرار دادن بیمارستان‌ها، قطع برق و آب از اسرائیل به مردم غزه و احتمال تشدید درگیری با حزب‌الله لبنان اشاره کرد که این وضع بحران‌های موجود خاورمیانه را بحرانی‌تر و خطرناک‌تر کرده است.

به‌نظر می‌رسد این جنگ، با جنگ‌های قبلی اسرائیل و فلسطین متفاوت است و آن‌طور که نتان‌یاهو ادعا کرده است این‌بار جغرافیای خاورمیانه تغییر خواهد کرد. آمریکا نیز با تمام قوای نظامی به خاورمیانه بازگشته است و این هم نشان از احتمال گسترش جنگ به کشورهای دیگر خاورمیانه است. روسیه و چین و متحدان‌شان از یک‌سو و آمریکا و اتحادیه اروپا و متحدان آن‌ها از سوی دیگر، در شورای امنیت سازمان ملل و منطقه بیش از پیش در مقابل هم صف‌آرایی سیاسی-نظامی کرده‌اند.

ادامه :

نسخه‌ی کامل پی‌دی‌اف

***

یورونیوز فارسی برآورد تبعات جنگ برای اقتصاد غزه و اسرائیل؛ از سقوط شِکِل و کمبود نیروی کار تا افت رشد و درآمد

اسرائیل با درگیری غریبه نیست. اما وقوع یک جنگ تمام عیار در امتداد مرز اسرائیل با لبنان و سوریه و نیز نبرد موشکی و هوایی با ایران خطری جدی برای اقتصاد فناوری محور اسرائیل به شمار می‌رود که در سال‌های اخیر به آهنربایی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی تبدیل شده بود.

از زمان حمله موشکی ۷ اکتبر حماس، واحد پول اسرائیل، شکل (Shekel)، سقوط کرده، سقوطی که یکی از دلایل آن آغاز جریان خروج سرمایه‌ها از این کشور به دلیل احتمال طولانی شدن جنگ و گسترش ابعاد آن بوده است. بر همین اساس، بانک مرکزی اسرائیل تلاش کرده تا با تزریق ارز به بازار از سقوط بیشتر آن جلوگیری کند. 

با این حال، نرخ برابری هر شکل در مقابل دلار آمریکا که پیش از آغاز جنگ ۰.۲۶ بوده، بیش از ۵.۳ درصد کاهش یافته است. چنان که طی مبادلات روز چهارشنبه هر شکل اسرائیل در مقابل ۰.۲۴۶ دلار آمریکا نیز مبادله شد. این نرخ اواخر سال ۲۰۲۱، ۰.۳ بود، یعنی هر ۳ شکل نزدیک به ۱ دلار ارزش داشت ولی این روزها هر دلار با کمی بیش از ۴ شکل برابری می‌کند و تقریبا معادل ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان است.

همزمان، آژانس‌های رتبه‌بندی اعتباری فیچ و مودیز ریسک اوراق قرضه دولت اسرائیل را افزایش دادند. بانک مرکزی اسرائیل هم در پی افزایش برآورد خود از کسری بودجه و بدهی‌های دولت به دلیل هزینه‌های جنگ، پیش‌بینی خود را از رشد اقتصادی سال ۲۰۲۳ از ۳ درصد پیشین به ۲.۳ درصد کاهش داد. 

کاهش ۰.۷ واحد درصدی رشد تولید ناخالص داخلی ۵۲۰ میلیارد دلاری اسرائیل، معادل ۳.۶۴ میلیارد دلار خواهد بود. این افت به دلیل کاهش تقاضا در بخش‌هایی مانند ساخت‌وساز، کشاورزی و گردشگری رخ  خواهد داد. همچنین، با فراخوانی بخشی از نیروی کار به عنوان نیروی ذخیره ارتش به جنگ و نیز از میان رفتن بخشی از نیروی کار در جنگ و خروج کارگران مهاجر از کشور، فعالیت کسب و کارها کاهش می‌یابد.

البته اقتصاددانان مخالف بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، معتقدند که روند رو به وخامت اقتصاد این کشور پیش از حمله حماس و طی ماه‌ها برگزاری تظاهرات اعتراضی گسترده علیه اصلاحات قضایی آقای نتانیاهو آغاز شده است.

با این وجود، شرایط اقتصادی اسرائیلی‌ها با فلسطینی‌های ساکن نوار غزه و کرانه باختری بسیار متفاوت است. در شرایطی که سرانه تولید ناخالص داخلی در اسرائیل ۵۳ هزار و ۲۰۰ دلار است، این رقم برای فلسطینی‌های مقیم نوار غزه و کرانه باختری تنها ۳۵۰۰ دلار است. 

این شکاف طی دو دهه گذشته به سرعت افزایش یافته است، چنان که سرانه تولید ناخالص داخلی در اسرائیل در سال ۲۰۰۰ کمی بیش از ۲۰ هزار دلار بوده است؛ رقمی که در نوار غزه و کرانه باختری حدود ۱۵۰۰ دلار گزارش شده بود.

پیش از حمله ۷ اکتبر، پیش‌بینی شده بود که اقتصاد سرزمین‌های فلسطینی در هر دو بخش کرانه باختری و نوار غزه با رشد ۳ درصدی طی سال ۲۰۲۳ مواجه شود ولی برآوردهای تازه نشان می‌دهد که اقتصاد این منطقه طی سال جاری میلادی ۳ درصد کوچکتر می‌شود و اداره آمار سرزمین‌های فلسطینی هم اعلام کرده که انتظار دارد که درآمد سرانه فلسطینی‌ها تا ۵ درصد افت کند. 

درآمد سرانه در نوار غزه اکنون فقط نصف میزانی است که در کرانه باختری ثبت شده است. به گفته اداره آمار سرزمین‌های فلسطینی، نوار غزه کمتر از ۱۸ درصد از تولید ناخالص داخلی سرزمین‌های فلسطین را تشکیل می‌دهد؛ نرخی که در سال ۲۰۰۷ و پیش از اعمال محاصره اقتصادی اسرائیل ۳۴ درصد بوده است.

حتی قبل از درگیری فعلی میان حماس و اسرائیل، مطابق گزارش سازمان ملل، بیش از نیمی از مردم غزه در فقر زندگی می‌کردند و ۶۰ درصد آنها از ناامنی غذایی رنج می‌بردند. در نتیجه، ترکیب جنگ، ویرانی و رکود اقتصادی، بحران انسانی غزه را تشدید خواهد کرد.

***

دکتر محمد حسين يحيائی ادامه کشتار مردم غزه و گزافه گویی های بی پایان رژیم ولایت

در هفتم اکتبر 2023 تعدادی از نفرات حماس که اداره غزه را در دست دارند با ابزار های ساده ولی مجهز به سلاح های مدرن و مخرب با رمز « طوفان الاقصی » وارد خاک اسرائیل شدند و تعدادی را که برای دو روز در فستیوال موزیک شرکت داشتند به طور وحشیانه به گلوله بستند و یا به گروگان گرفتند و با خود به نونل های زیرزمینی غزه بردند تا با جان آنان معامله سیاسی و نظامی انجام دهند. شرکت کنندگان در فستیوال موزیک افراد و جوانانی بودند که از اسرائیل و کشور های دیگر گردهم آمده اغلب طرفدار صلح و نظام های سکولار بودند، در نتیجه خوشآیند افراطی های اسلامی و یهودی نبودند. اعمال خشونت از سوی نفرات حماس بقدری زیاد و خصمانه بود که در همان مرحله نخست خشم مردم جهان را بر انگیخت، مقامات نظامی، اطلاعاتی و سیاسی اسرائیل بگونه ای وانمود کردند که گویا غافلگیر شدند ولی گذشت زمان برخی پرده ها را کنار زد و شک و شبهه ها را از چگونگی برنامه ریزی و اجرای آن افزایش داد، زیرا اسرائیل بزرگترین و قویترین تشکیلات اطلاعاتی را با نام و عنوان مشهور « موساد » دارد و گاهی عملیات پیچیده ای را در خارج از مرز های اسرائیل اجرایی می کند، بنابرین نفوذ به داخل اسرائیل و پیشروی تا عمق 35 کیلومتر برای عملیات نظامی و کشتار شاید غیر ممکن به نظر برسد و همین موضوع شک و تردید ها را افزایش می دهد و همسو پرسش های دیگری مطرح شود. چه انگیزه ای باعث بروز این جنگ ویرانگر شده است؟ واقعیت های موجود در با ریکه 360 کیلومترمربعی غزه با بیشترین تراکم جمعیت در جهان بر همگان روشن است! نیاز های ابتدایی و ضروری این انسان ها از خارج تامین می شود و از کنترل اسرائیل می گذرد، پس چرا و چگونه حماس به این کار دست می زند در حالیکه می دانست مردم غزه با چه فاجعه ای روبرو خواهد شد. آیا حماس با  تحریک،خواست و اراده دیگران دست به این کار زده ؟ هدف مانع تراشی در مقابل صلح ابراهیم بود که ایران به شدت با آن مخالفت می کرد و خامنه ای بار ها از آن انتقاد کرده به عربستان سعودی یادآوری می کرد که روی اسب بازنده شرط بندی نکند. آنچه مسلم است جنگ افروزان بدنبال هدف خود می تازند که بیشتر مواقع اهداف کوتاه و بلند مدت را در نظر می گیرند، در جنگ کنونی سکوت برخی از کشور ها و پیشتازی برخی دیگر آن را به نمایش می گذارد ولی آنچه مسلم است بیشترین رنج و عذاب را مردم محروم، تهیدست و زحمتکش منحمل می شوند و تاوان خودسری های دیگران را می پردازند. به هر رو با نفوذ گروه های حماس به داخل خاک اسرائیل تعداد زیادی از جوانان شرکت کننده در فستیوال موزیک با شلیک مستقیم نفرات حماس کشته شدند و همزمان موشک پرانی ها از سوی غزه، کناره باختری و حزب اله لبنان تعداد بیشتری از شهروندان اسرائیلی در مناطق مسکونی جان باختند که شاید در سال های گذشته برای اسرائیل بی سابقه بوده است.

در پی حمله نیرو های حماس به اسرائیل جنب و جوش نظامی در منطقه به سرعت و شدت افزایش یافت، در اسرائیل آرایش جنگی اعلام شد و بیش از 300 هزار نیروی ذخیره به ارتش احضار شدند که بار اقتصادی زیادی برای اقتصاد اسرائیل دارد و همزمان کابینه جنگی شکل گرفت. اسرائیل در چند ماه گذشته گرفتار آشوب های داخلی بود که می توانست دولت دست راستی « نتانیاهو » را زمین زند که به نظر می رسد برای مدتی به تعویق افتاد به هر رو اسرائیل در اولین اقدام ورود برق، انرژی، دارو، آب و مواد غذایی را به غزه ممنوع کرد و همه راه های منتهی به غزه را بست و دستور داد مردم از بخش های شمالی به جنوب کوچ کنند و گرنه کشته خواهند کشت و از همان روز نخست بخش مهمی از غزه را زیر شدید ترین بمباران های شبانه روزی خود قرار داد و هزاران نفر را به خاک و خون کشاند، به نظر می رسد اسرائیل برنامه دراز مدتی در منطقه غزه دارد و به این زودی ها آن را ترک نخواهد کرد، شاید کشف منابع سرشار نفت و گاز در این منطقه و شرق مدیترانه از عوامل مهم دیگر این جنگ لعنتی باشد که آینده آن را نشان خواهد داد. در این میان ایالات متحده با همه توان نظامی خود از اسرائیل حمایت کرد و چندین کشتی جنگی خود را به شرق مدیترانه و خلیج فارس فرستاد. کشور های عضو اتحادیه اروپا هم از اسرائیل حمایت کردند. گوترش دبیرکل سازمان ملل با سفر به منطقه و دیدار با مقامات مصر زمینه بازگشایی گذرگاه رفح را فراهم آورد تا اندکی مواد غذایی و داروئی وارد غزه شود.گوترش بعنوان دبیر کل سازمان ملل بار ها گفته و تکرار کرده است که راه برون رفت از بحران فلسطین تشکیل دو دولت در منطقه است که در قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل پیش بینی شده است و اسرائیل باید به پشت مرز های 1967 برگردد ولی این خواست جهانی از سوی اسرائیل به اجرا در نیآمده و اسرائیل با تشکیل دولت فلسطین به شکل و شیوه های گوناگون مخالفت کرده است. در این میان به درخواست دولت مصر تعدادی از کشور های عربی، منطقه ای و جهانی در قاهره گرد آمدند تا چگونگی پایان جنگ را مورد بررسی قرار دهند که در پایان نشست دو روزه بدون صدور قطعنامه ای بکار خود پایان داد که نشان می دهد کشور های اسلامی و عربی تفاهمی با عملکرد حماس در منطقه ندارند، در حالیکه حماس از کمک های مالی برخی از آن دولت ها برخوردار است. باید یادآور شد که جمهوری اسلامی به این نشست دعوت نشده بود. اسرائیل به مجازات مردم غزه ادامه می دهد و می گوید نفرات نظامی حماس در میان مردم و یا در تونل های زیرزمینی پنهان شده اند ولی اسرائیل به شخم زدن بی رحمانه خود هر روز ابعاد وسیعتری می دهد سخنی از آتش بس و پایان جنگ در میان نیست و برخی از کشور ها در راستای منافع خود در تنور آن می دمند.

آنچه شگفت انگیز به نظر می رسد رفتار و عملکرد رژیم ولایت در منطقه است، در روز های نخست جنگ نوعی سکوت در سیاست خارجی مشاهده می شد و خامنه ای هم گفت: برخی می خواهند این جنگ را به ما نسبت دهند که واقعیت ندارد و نماینده ایران در سازمان ملل هم گفت: جمهوری اسلامی دخالتی در این جنگ نداشته است ولی این گفتار به سرعت تغییر کرد و رژیم ولایت به حمایت از حمله و عملکرد حماس پرداخت و خامنه ای پا را فراتر گذاشت و کشتار غیر نظامیان را به باد تمسخر گرفت. حسین امیر عبدالهیان وزیر امور خارجه رژیم ولایت هم بار ها هشدار داد که ممکن است جبهه دیگری باز شود و جنگ به مناطق دیگر کشیده شود. با آمدن ناو هواپیما بر « آیزنهاور » به دریای عمان و هشدار های پی در پی ایالات متحده آمریکا و اسرائیل به ایران لحن سران رژیم ولایت خصمانه تر شد تا جائیکه گفتند در صورت حمله زمینی اسرائیل به غزه تنگه « هرمز » را می بندیم و همزمان رژیم ولایت به نیرو های نیابتی خود در منطقه دستور آماده باش داد، حزب اله در لبنان، حوسی ها در یمن، کتائب در عراق و دیگر گروه های نیابتی به اقداماتی هر چند کوچک دست زدند، به چند پایگاه آمریکایی در منطقه حمله موشکی و یا پهپادی شد که بیشتر جنبه نمایشی و قدرت نمایی داشت، همراه با آن روزنامه های وابسته به رژیم بویژه کیهان چاپ تهران به سرپرستی « حسین شریعتمداری » از شکست عنقریب اسرائیل خبر داد که بعد از شکست های پی در پی گذشته این بار آخر خواهد بود و حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران هم گفت: آغاز پایان رژیم غاصب صهیونیستی فرا رسیده است و دیگر مقامات هم از ثبت نام نزدیک به 5 میلیون نفر خبر دادند که آماده جنگ در کنار رزمندگان حماس اند. البته این گفتار پایه و اساسی ندارند و مردم در مسیر دیگری قرار گرفته اند. رژیم ولایت هیچگونه پایگاهی در بین مردم ندارد و تنها رانت خواران و جیره خواران در ظاهر از آن حمایت می کنند که در صورت خطر از آن روی برمی گردانند. مطرح شدن هر شعار از سوی رژیم به سرعت تغییر محتوا می دهد و به ضد خود تبدیل می شود، ممکن است رژیم ولایت برای فرار از بحران های روز افزون داخلی به ماجراجویی های دیوانه وار منطقه ای و خارجی دست بزند که بحران را عمیق تر می کند زیرا ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور قدرت حمل و پیشبرد آن را نخواهد داشت و رژیم را در منجلاب دیگری گرفتار خواهد کرد. رژیم اجازه تظاهرات به نفع فلسطین و حماس را هم در شهر های کشور نمی دهد زیرا از آن ترس و وحشت دارد که به ضد خود تبدیل شود و کنترل از دست خارج گردد.

مقامات رژیم از ریز و درشت سخن از تقویت جبهه مقاومت می زنند تا واقعیت های اقتصادی و اجتماعی را در داخل کشور پنهان کنند، از آغاز جنگ حماس و اسرائیل ( 18 روز ) ارزش پول ملی کاهش یافته، تورم به صعود خود همچنان ادامه می دهد، بازنشستگان همچنان در خیابان اند و خواسته های معیشتی خود را طلب می کنند، برخی از مدارس بدون آموزگار سر می کنند و وزیر نالایق آموزش و پرورش برای سرگرم کردن کودکان دستور اجرای اجباری نماز جماعت را می دهد و یا به کودکان تحمیل می کند، بیمارستان ها با کمبود هزاران دکتر و پرستار روبروست و رژیم برای فرار از واقعیت های موجود فرصتی بدست آورده تا افکار عمومی را به فلسطین و جنگ حماس با اسرائیل منحرف سازد. مردم ستم دیده ایران طعم تلخ جنگ را با شعار های فریبکارانه، انحرافی و شیطانی آن ( راه قدس از کربلا ) چشیده و شنیده اند، خواهان دشمنی و جنگ با هیچ کشوری نیستند، می خواهند با رهایی از این رژیم تاریک اندیش ولایی عقب ماندگی های خود را جبران کنند و با احترام به منشور جهانی حقوق بشر راه ترقی، پیشرفت، دمکراسی، سکولاریزم و… در پیش گیرند…

محمد حسین یحیایی

mhyahyai@yahoo.se