ديدگاه : نکاتی پیرامون حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق

ديدگاه

حکومت جنگ‌طلب اسرائیل و رژیم جنایتکار و مستبد جمهوری اسلامی هر دو دستانشان به خون مردم آغشته است. هر دو فاسد و تبهکارند. اهمیت دارد این حکم در هر موضعگیری در قبال این دو از نظر دور نماند.


عصر نو :
محمد اعظمی

نکاتی پیرامون حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق

دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ برابر اول آوریل ۲۰۲۴ دولت نتانیاهو ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی را در دمشق هدف چند موشک قرار داد. هفت تن از فرماندهان رده بالا و میانی سپاه قدس به همراه ۶ تن دیگر در این حمله کشته شدند. مسئول سپاه قدس در سوریه و لبنان و معاون او جزو کشته شدگان هستند. طی چند سال اخیر، فرماندهان سپاه قدس توسط دولت اسرائیل به صورت زنجیره ای در سوریه و لبنان ترور شده‌اند. هر چند دولت نتانیاهو مسئولیت رسمی در این باره به عهده نمی‌گیرد، اما این اتهامات را تکذیب هم نمی کند. حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی فاز جدیدی از این سلسله اقدامات است و باید آن‌را نقطه عطفی در جنگ اعلام نشده بین جمهوری اسلامی و اسرائیل دانست.

محمد اعظمی

حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی را می‌بایست محکوم نمود. از این زاویه که دولت‌ها موظف‌اند به قراردادها و توافقات بین المللی به عنوان یک پرنسیپ احترام بگذارند. تردیدی نیست که رژیم جمهوری اسلامی خود به هیچ‌کدام از قراردادهای بین المللی اعتقادی ندارد و اگر بتواند همه‌ی این تعهدات را زیر پا می‌گذارد. در گذشته نیز عاملان این حکومت فقط به سه سفارتخانه‌ی آمریکا، انگلستان و عربستان در ایران تعرض کرده‌اند، آن‌ها را اشغال،‌ تخریب و یا به آتش کشیده‌اند. گذشته از این، جمهوری اسلامی از همان روزهای نخست به قدرت رسیدن در رویای نابودی اسرائیل بوده است، این هدف را رسما اعلام کرده و هر کجا هم که توانسته به این “دشمن” ضربه زده است. حضور سپاه قدس و ایجاد مقرها و گردان های متعدد در سوریه با هیچ عرفی خوانائی ندارد و کار به جائی رسیده است که کنسولگری خود در این کشور را تبدیل به محل توطئه و سازماندهی نظامی کرده‌است. پرسش همگانی این است که حضور همزمان تعدادی از فرماندهان سپاه در سوریه که گفته می‌شود برای برگزاری جلسه گرد هم آمده اند، به چه معناست؟ از اینرو محکوم کردن دولت اسرائیل به معنای مظلومیت جمهوری اسلامی نیست. این رژیم در تداوم جنگ و آشوب در منطقه نقش بی بدیلی داشته و کماکان دارد. واقعیتی است که این دو خصم دیرین هر دو در جنایت، و بی‌اعتنائی به توافقات و قراردادهای جهانی، در حال سبقت از یکدیگرند.

حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی توسط دولت جنگ طلب نتانیاهو به شکل حساب شده و برای خروج از فشارهای چند‌جانبه صورت گرفت. طولانی شدن جنگ اسرائیل و غزه و کشتار وحشیانه بیش از ۳۲ هزار تن از مردم این منطقه ظرف چند ماه توسط دولت نتانیاهو، موقعیت دولت اسرائیل را در مناسبات جهانی تضعیف نموده و راه را برای صدور قطعنامه‌ی آتش‌بس در سازمان ملل متحد گشود. این قطعنامه هر چند هنوز روی کاغذ مانده‌ اما در پی تشکیل دادگاه بین المللی لاهه به ابتکار دولت آفریقای جنوبی برای رسیدگی به اتهام نسل کشی اسرائیل در غزه فشار زیادی را به دولت تجاوزگر نتانیاهو وارد آورده‌است. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی با دیدن این شرایط، موقعیت را برای عرض اندام مغتنم شمرده و به دخالت فعال‌تر برای بهره برداری سیاسی و نظامی تشویق شده است. در گام نخست با انتشار خبر دیدار اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و سپس زیاد نخاله دبیرکل جهاد اسلامی با رهبر و مقامات جمهوری اسلامی به تبلیغات تحریک کننده روی آورد و همزمان نیروهای نظامی خود را در لبنان و سوریه برای دخالت بیشتر در تشنج‌ها فعال تر نمود.

دولت نتانیاهو با افزایش فشار بین المللی به اسرائیل از یک‌سو و ناکامی در دستیابی به دو هدف اعلام شده‌ خود یعنی آزادی گروگان‌ها و نابودی کامل حماس از سوی دیگر، با ترور فرماندهان سپاه در کنسولگری دمشق عملا به گسترش دامنه‌ی جنگ روی آورده است. تداوم این سیاست، معنائی جز تلاش برای گسترش درگیری‌ها فراتر از مرزهای اسرائیل ندارد. زدن کنسولگری از نظر دولت اسرائیل بردی چند‌ سویه دارد. نخست ترور فرماندهان موثر سپاه فی نفسه برای اسرائیل اقتدار نمائی است. دوم اما، ترور این مجموعه در مکانی دیپلماتیک معنائی فراتر از ترور چند فرمانده نظامی دارد و پیامش علنی کردن جنگ اعلام نشده‌ای است که سال‌هاست جریان دارد. دولت اسرائیل با این اقدام جمهوری اسلامی را در موقعیت ویژه ای قرار داده است. اگر نتواند به این اقدام پاسخ هم‌وزن بدهد، که نمی تواند، ضربه‌ی مهلکی به اتوریته‌اش در ایران و کشورهای منطقه و نیروهای نیابتی وارد می شود. اگر به فرض، پاسخ درخور و مستقیم دهد، عملا پای متحدان اسرائیل به خصوص آمریکا را به جنگ دو دولت باز می کند. در هر حال اسرائیل خود را برنده این اقدام می داند. افزون بر این، موضوع جنایت های وحشیانه و گسترده اسرائیل در غزه که امروز در راس اخبار قرار گرفته و خشم بسیاری از مردم جهان را برانگیخته است، به حاشیه رانده می شود و دست دولت اسرائیل را برای کشتار مردم غزه باز‌تر می‌کند.

اکنون اوضاع سیاسی و چشم انداز این تنش بین جمهوری اسلامی و اسرائیل بسیار پیچیده‌تر شده‌است. از طرفی جمهوری اسلامی در مخمصه‌ی بدی گرفتار شده‌است. پاسخ مستقیم جمهوری اسلامی امکان جنگ غیر رسمی و اعلام نشده‌ی کنونی را رسمی خواهد نمود. در این تردیدی نیست که رژیم در شرائط کنونی قادر نیست وارد جنگ شود و آنرا تداوم دهد. علت آن قبل از هر چیز به رویگردانی مردم از حکومت باز می گردد. جمهوری اسلامی نه تنها مردم را همراه ندارد، بلکه آن‌ها را در برابر خود می‌بیند. حکومت چنان مردم را علیه خود بسیج کرده است که هر ضربه‌ای به حکومت و مقامات درجه اول آن، بسیاری از مردم را شاد می‌کند. همین ویژگی است که جمهوری اسلامی را از ذاذن پاسخ روشن بازداشته است. پاسخ علی خامنه‌ای رهبر مستبد حکومت مبنی بر پشیمان کردن اسرائیل چنان کلی است که کسی آن را جدی نگرفته‌ و نمی‌گیرد.

حکومت جنگ‌طلب اسرائیل و رژیم جنایتکار و مستبد جمهوری اسلامی هر دو دستانشان به خون مردم آغشته است. هر دو فاسد و تبهکارند. اهمیت دارد این حکم در هر موضعگیری در قبال این دو از نظر دور نماند.