فلسفه زن، زندگی، آزادی به فلسفه مبارزات تمامی ایران تبدیل گردید

چنانکه شاهد هستیم هم اکنون، تحولات در ایران همانند یک آتشفشان فضای جامعه را در بر گرفته و روز بروز به مناطق دیگر گسترش یافته است . شعار زن ، زندگی ، آزادی همانند ، شعار  سر درب سازمان ملل متحد «بنی آدم اعضای یک دیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند »، شعاری جهانی شده است. در واقع شعار  « زن ، زندگی ، آزادی » هم باید به دومین شعار سر درب سازمان ملل  تبدیل شود.  

برخی اوقات عواطف انسانی تاریخ سازند.

سه هفته پیش چه کسی تصور  می‌کرد که فلسفه زن، زندگی، آزادی نه نتها منطقه ایی، بلکه جهانی بشود. کسی اصلا فکر نمی کرد که یک دختر جوان کرد به اسم مهسا امینی ( ژینا امینی ) با جان باختنش بتواند تاریخ معاصر ایران را رقم زند. کسی تصور نمی کرد که سفر این دختر جوان به تهران، همانند یک مسافرت طولانی به مسافت 1401 سال هجری قمری است. قتل ژینا به تاریخ فهماند که زن، زندگی، آزادی، فلسفه تاریخی انسا ن هاست .

چنانکه شاهد هستیم هم اکنون، تحولات در ایران همانند یک آتشفشان فضای جامعه را در بر گرفته و روز بروز به مناطق دیگر گسترش یافته است . شعار زن ، زندگی ، آزادی همانند ، شعار  سر درب سازمان ملل متحد «بنی آدم اعضای یک دیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند »، شعاری جهانی شده است. در واقع شعار  « زن ، زندگی ، آزادی » هم باید به دومین شعار سر درب سازمان ملل  تبدیل شود.  

تظاهرات و اعنراضات خیابانی علیه رژیم جمهوری اسلامی از شرق تاغرب و شمال تا جنوب ایران در طی این دو هفته به یک مقیاس بسیار عظیم نسبت به حرکت های گذشته رسیده است و شعار اثباتی این تظاهرات و اعتراضات بگونه ایی است که احساسات ملی مردم ایران را به جوش آورده  است و آنچنان در ضمیر جامعه حک شده است که این احساس تا پیروزی خد شه ناپذیر خواهد بود . شعار زن ، زندگی ،  آزادی،  مخالفینی بجز مزدوران و بویژه سرکوبگران رژیم جمهوری اسلامی ندارد و توانسته است تمامی گرایشات سیاسی را حول خود جمع نماید. 

زمانیکه همه فریاد می زنند ” ما همه مهسا هستیم ” ، خود به خود قلم طرفداران ناسیونالیزم شکسته میشود زیرا که مردم ایران امروز بیشتر از گذشته احساس و آرزوی خود را بیان می کنند . بقول یکی از صاحب نظران که میگفت ” ما  نیروهای سیاسی در طی چندین دهه سعی کردیم که یک اتحاد ملی بوجود آوریم و لی موفق نشدیم اما جانباختن مهسا امینی این اتحاد را بوجود آورد” . 

اساسا چگونه با جانباختن یک دختر جوان کرد ، چنین فضای ملتهب و خیره کننده ای در جامعه بوجود آمده است ؟ مگر این اولین بار است که رژیم جمهوری اسلامی دست به جنایت میزند؟  بیان و کلام این دختر جوان که گفته است ” ما در این شهر غریبیم و ما را آزاد کنید ” اما با این وجود به دست جنایتکاران تاریخ جان باخت ، توانست احساسات هر انسان شرافتمند را جریحه دار سازد و این احساسات مرزهای ملی ، فرهنگی و جغرافیایی را در نوردید . رژیم جمهوری اسلامی تا به همین حالا این احساس را درک نکرده است و به سرکوب هر چه بیشتر مردم دست می زند . البته سرکوبگران رژِیم همانند سلف خود ، خمینی هستند یعنی زمانی که از وی پرسیدند  که ” حالا که به جامعه خود بر می گردید ، چه احساسی دارید ” ؟ . وی در جواب گفت : ” هیچ ” . رژیمی که احساس مردمش را درک نمی کند باید برود و جای اطمیان است که این رژیم رفتنی یست . 

و اما آنچه که به نیروهای سیاسی و مردم بر می گردد ، عمق بخشیدن به حس ملی از کل به جز است . در طی این 43 سال ، همه مردم ایران به جز نیروهای مزدور رژیم  به انواع مختلف ، ضرر دیده و به آنها همه گونه آسیب رسیده است. متاسفانه هیچیک از احزاب مخالف رژیم در ایران حضور ندارند و اگر اعلام موجودیت کنند ، روانه سیاه چال های زندان رژیم می شوند و به اعدام محکوم می شوند .  افراد در سرنوشت خود به هیچ وجه نقش ندارند و  بویژه زنان اجازه لباس پوشیدن به میل خود را ندارند .حق زندگی کردن از هر قشر و طبقه ایی ، گرفته شده است . تمامی سرمایه مالی و ملی در چنگ باندهایی متعلق به رژیم قرار گرفته و این عامل دارا و ندار را کم و بیش با چالش های عدیده ایی مواجه ساخته است . 

و اما امروز شواهد نشان میدهند که تحقق  شعار زن ، زندگی ، آزادی بعد از سرنگونی  رژیم جمهوری اسلامی صرفا با یک جمهوری دموکراتیک و لائیک محتمل است و این جمهوری دموکراتیک لائیک تنها با اراده و رای تمامی مردم ایران شدنی است . اگر این جمهور نتواند شعار زن ، زندگی ، آزادی را تامین نماید ، مردم مسلما مجددا خواهند توانست  با رای و اراده خویش یک جمهور دیگر را انتخاب کنند .

 سیروان هدایت وزیری

2 اکتیر 2022