حمله به «شاه‌چراغ» کار حکومت اسلامی است یا شاگردش «داعش»؟

بهرام رحمانی

bahram.rehmani@gmail.com

بازار شایعات درباره حمله مسلحانه به شاه‌چراغ بسیار داغ است از جمله خبری در سایت بالاترین با این عنوان منتشر شده که «شناسایی شد کسی که تو شاه‌چراخ خیلیارو کشت... سعید حنیفه معروف به ابو حامد عضو حشت‌الشعبی عراق سعید حنیفه کیست؟ سعید حنیفه اصالتا خوزستانی و اهل حمیدیه می‌باشد از سال 1370 به سپاه قدس پیوست و به‌دلیل تسلط بر زبان عربی از سال 1378 به عراق فرستاده شد تا به‌عنوان مترجم در حشت‌الشعبی عراق‌(سازمان تروریستی جمهوری اسلامی در عراق) فعالیت نماید. در عراق ازدواج کرد و دارای چهار فرزند است(سه پسر و یک دختر. مسئول ارسال تابوت سلیمانی به ایران هم همین شخص بود و در فیلم تشییع جنازه سلیمانی همین دیده می‌شود...

در حالی‌که در ایران چهلمین روز مراسم درگذشت تلخ مهسا امینی‌(ژینا)، برگزار می‌شد، اتفاقی هولناک در شیراز رخ داد و در یک حمله مسلحانه به حرم شاه‌چراغ افراد زیادی که شهروندان معمولی بودند، جان باختند و تعدادی هم به شدت مجروح شدند.

خبرگزاری‌های ایران در روز چهارشنبه 4 آبان -26 اکتبر، خبر از «حمله تروریستی» به حرم شاه‌چراغ در شیراز دادند. این رسانه‌ها در ابتدا اعلام کردند که سه فرد مسلح به این مکان مذهبی حمله کرده و مردم را به رگبار بستند. اما کمی بعد رییس پلیس استان فارس اعلام کرد مهاجم یک نفر بوده است. 

فیلم دوربین مدار بسته محل حمله نیز تنها ساعاتی پس از حادثه منتشر شد. در این فیلم فردی با یک اسلحه کلاشنیکف از ورودی عبور کرده، ابتدا به افراد حاضر در ورودی شلیک می‌کند و به سمت شبستان می‌رود. مردم که در داخل ساختمان حرم هستند با شنیدن صدای تیراندازی درب ورودی را از داخل قفل می‌کنند اما مهاجم از سمت دیگری وارد ساختمان شده و مردم را به گلوله می‌بندد. سپس نیروهای امنیتی سر می‌رسند و مهاجم را دستگیر می‌کنند.

برخی از کاربران شبکه‌های مجازی با بیان تجربه خود از ورود به حرم شاه‌چراغ گفتند که برای ورود به این مکان باید از یک گیت حفاظتی گذر کرد. در این گیت محافظان کیف‌ها را می‌گردند و حتی از ورود یک فندک ساده هم جلوگیری می‌شود. در فیلم منتشر شده توسط خبرگزاری فارس، مهاجم پیش از ورود به گیت اسلحه خود را بدست گرفته و شروع به شلیک می‌کند.

شبکه دو تلویزیون دولتی ایران در برنامه «سبز، سپید، سرخ» خود با یک شاهد عینی حادثه از شیراز گفت‌و‌گو می‌کند. این شاهد عینی می‌گوید که عامل حمله زمانی که وارد حرم شد «ماسک سیاه بر صورت» داشت. اما در ویدیوهایی که منتشر شده، هیچ نقابی بر چهره مهاجم وجود ندارد.

انتشار پوستری که گفته می‌شود حتی پیش از حمله طراحی شده‌است از دید برخی شبهه‌بر‌انگیز است. بر اساس اسکرین‌شات‌هایی که از کانال تلگرامی که این پوستر را به اشتراک گذاشته گرفته شده است، پوستر تنها به فاصله چند دقیقه از حمله بارگذاری شده است.

البته هم‌چنان امکان گرفتن اسکرین شات از نقاطی با منطقه زمانی متفاوت یا حتی دست‌کاری با نرم‌افزارهای ویرایش تصویر وجود دارد.

هنوز ساعاتی از این حمله نگذشته بود، به نقل از خبرگزاری‌های ایران، خبری مبنی بر به‌عهده گرفتن مسئولیت حمله توسط داعش به‌همراه تصویری از سایت خبری الاعماق، خبرگزاری منتسب به داعش با این عنوان منتشر شد: «ده ها تن از شیعیان ایرانی در حمله داعش به زیارتگاه شیعیان در جنوب ایران کشته و زخمی شدند.»

در متن خبر آمده بود: «منابع امنیتی به خبرگزاری اعماق گفتند که یک پیکارجوی داعش به زیارتگاه شیعیان موسوم به شاه‌چراغ در شهر شیراز در استان فارس در جنوب ایران رفت. این منابع اشاره کردند که این پیکارجو با هدف قرار دادن نیروهای پلیس و حراست زیارتگاه منجر به کشته و زخمی شدن شماری از آن‌ها شد. این منابع اضافه کردند که این پیکارجو به صحن زیارتگاه شیعی هجوم برد و شروع به تیراندازی به تجمع‌های شیعی در داخل زیارتگاه کرد و نزدیک به 20 نفر از شیعیان را کشت و ده‌ها نفر را مجروح کرد.»

در زیر این خبر تاریخ به تقویم میلادی 26 اکتبر 2022 ثبت شده است.

چندی بعد خبر دیگری به نقل از خبرگزاری‌های ایران، باز هم با استناد به اعماق و با این عنوان منتشر شد: «هدف قرار گرفتن معبد شرک‌آلود رافضی‌ها در شهر شیراز 40 کشته و زخمی برجای گذاشت.»

در متن این خبر آمده است: «عصر امروز سربازان خلافت به فضل خداوند متعال عملیاتی را علیه معبد شرک‌آلود رافضی‌ها در شهر شیراز انجام دادند.»

در زیر این خبر تاریخ به تقویم هجری قمری 30 ربیع‌الاول 1444 ثبت شده است.

رسانه‌های حکومتی، با استناد به این دو خبر منتسب به اعماق نوشتند که داعش مسئولیت این حمله را بر عهده گرفته است. همچنین خبرگزاری ایسنا در روز جمعه 6 آبان در مطلبی با عنوان «گزارش داعش از حمله به حرم شاه‌چراغ» مدعی شد که داعش در «هفته‌نامه خود» موسوم به «النبأ»، گزارشی در خصوص حمله به حرم شاه‌چراغ منتشر کرده است و آورده: «داستان انتقام هنوز فصل‌های خود را کامل نکرده است.»

در روز پنج‌شنبه 5 آبان، خبرگزاری فارس «بر اساس شنیده‌ها» خبر از مرگ عامل «حمله تروریستی» به شاه‌چراغ داد و افزود که مقامات رسمی هنوز این خبر را تایید نکرده‌اند.

در همان روز حمله با فاصله زمانی چند ساعت دو اطلاعیه منتسب به داعش منتشر شد. در این دو اطلاعیه نکات غیر شفافی وجود دارد.

1- در اطلاعیه سه بار از عبارت «بر اساس منابع امنیتی» استفاده شده و دلیل استفاده از این عبارت مشخص نیست. زیرا اگر وب‌سایت «اعماق»، پایگاه اطلاع رسانی داعش است، پس مستقیما اخبار داعش را منعکس می‌کند و ارجاع به یک منبع امنیتی دیگر غیر منطقی می‌نماید.

محمد جواد اکبرین، فعال سیاسی و روزنامه‌نگار با اشاره به این موضوع در حساب توئیتر خود نوشت: «خبرگزاری داعش در خبرش اعلام کرده «قالت مصادر امنیة لوکالة اعماق» یعنی منابعی امنیتی‌(که اسم نبرده از کجا) به آن‌ها گفته‌اند عملیات شاهچراغ کار داعش بوده. مدل داعش تا الان اینجور بوده که هر کس از هر جای دنیا اعلام پیوند بکند داعش او را از خود می‌داند. «منبع» خبر داعش کیست؟»

2- ادبیات اطلاعیه اول و دوم کاملا متفاوت است. در اطلاعیه اول از حرم شاه‌چراغ با واژه زیارتگاه شیعی‌(مرقد شیعی) نام برده اما در اطلاعیه دوم از این مکان با عنوان معبد شرک‌آلود رافضیان (معبد شرکی للروافض) یاد شده است.

3- تاریخ اطلاعیه دوم 30 ربیع‌الاول 1444 ذکر شده که این تاریخ وجود ندارد. زیرا ماه ربیع‌الاول سال جاری 29 روزه است.

4- از آن‌جا که دسترسی به وبسایت «اعماق» به هیچ عنوان از طریق مرورگر‌های معمولی امکان‌پذیر نیست و تنها با استفاده از مرورگر‌های خاص و در دیپ وب‌(وب پنهان) قابل انجام است، به صورت کلی اعتباربخشی به اطلاعیه‌های داعش بسیار مشکل است. 

هم‌چنین از لحظه‌ بازداشت مهاجم ویدیوهای مختلفی منتشر شده است. در یکی از این ویدیوها که توسط معاونت فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس منتشر شده است، به‌نظر می‌رسد مهاجم بدون تیر‌اندازی توسط مامورین بازداشت می‌شود. در لحظه انتقال وی به بیرون از حرم شاه‌چراغ هم نیروهای پلیس وی را هم‌چنان که قادر به راه رفتن است به بیرون می‌برند. اما در ویدیوی دیگری که از وی منتشر شده است به نظر می‌رسد تیر خورده و با پاهای بسته روی زمین افتاده است و به خود می‌پیچد.

هم‌چنین در ساعات نخست پس از دستگیری، رییس پلیس استان فارس اذعان کرد که مهاجم در حال بازجویی است اما سپس اعلام شد که وی بیهوش و در بیمارستان بستری است تا حالش مساعد بازجویی شود. روز پنج‌شنبه نیز خبرگزاری فارس به صورت غیر رسمی و «بر اساس شنیده‌ها» خبر از مرگ وی داد.

بنا به گزارشات  شامگاه چهارشنبه ٤ آبان 1401، نیروهای مسلحی به حرم شاه‌چراغ در شیراز حمله کرده و با شلیک به مردم 15 نفر را کشته و 19 نفر را مجروح کردند.

در مورد این حمله روایات ضد و نقیضی از جانب مقامات حکومت اسلامی مطرح شده است. فرمانده نظامی استان فارس گفته است حمله‌کننده یک نفر بوده  که زخمی و دستگیر شده است و تحت مداوا و بازجوئی است. اما رسانه‌های حکومتی تعداد مهاجمین را سه نفر اعلام کرده و گفته‌اند دو نفر دستگیر شده و نفر سوم متواری است. به ادعای این رسانه‌ها، داعش عامل این حمله بوده و در اطلاعیه‌ای  مسئولیت این تهاجم را به‌عهده گرفته است.

بعد از حادثه مقامات حکومتی از رئیسی تا قالیباف «اغتشاشات» را باعث این حادثه معرفی کرده‌اند. رئیسی به  «دشمنانی» که عمل «انشقاق» در صفوف ملت هستند خط و نشان کشیده که  این حادثه بی‌پاسخ نخواهد ماند.

قالیباف رییس مجلس می‌گوید: «این فاجعه دل‌خراش اتمام حجتی است با همه کسانی که در هفته‌های گذشته با ایجاد ناآرامی، زمینه را برای توطئه‌های دشمن فراهم کردند.»

به‌نظر می‌رسد هدف عامل این واقعه هر که بوده است شرایط مساعدی برای سران و مقامات و نهادهای نظامی و سیاسی حکومت فراهم کرده که در برابر موج انقلابی مردم زبان‌درازی کنند و آدرس‌های غلط به مردم بدهند.

اما این نوع اظهارنظرها و ادعاها، نشان‌دهنده دست داشتن دستگاه‌های حکومتی در این اقدام جنایت‌کارانه است. دروغ‌گویی‌ها و تناقض‌گویی‌ها در توضیح این حادثه، حمله به مردم معترض و «اغتشاشات»، و به‌میان آوردن نام داعش از جانب حکومتی است که همیشه مردم را از سوریه‌ای شدن ایران ترسانده است، چنین سابقه‌ای باعث می‌شود تا مردم انگشت اتهام را به‌سوی خود حکومت اسلامی نشانه بگیرند تا هر جریان دیگری.

حکومتی که در این روزها تظاهرکنندگان، حتی کودکان را می‌کشد؛ قتل‌های زنجیره‌ای را در کارنامه خود دارد؛ کسب و کار دایمی ترور در داخل و خارج کشور است؛ حتی با شلیک موشک به هواپیمای مسافری در اوج خیزش سال 98، 176 نفر را به قتل رساند، و حتی حرم امام رضا در مشهد را هم منفجر کرد،  اخیرا نیز زندان اوین را هم به آتش کشید، دور از انتظار نیست که امروز نیز برای منحرف کردن افکار عمومی، به‌ویژه بعد از تجمع وسیع و پرشور گرامی‌داشت یاد مهسا امینی در سقز و اوج‌گیری اعتراضات و اعتصابات در سراسر کشور، دست به چنین اقدام جنایت‌کارانه‌ای بزند. اما مردم آگاه و انقلابی ایران، حتی اگر این اقدام واقعا کار داعش هم باشد، هرگز اجازه نخواهند داد این حوادث جنبش عظیم آنان را منحرف و یا حتی سرکوب کند.

ایسنا در گزارشی که منتشر کرده نوشته «4 تروریست در تیراندازی دست داشته‌اند و 2 نفر از آن‌ها دستگیر شده است.»

اما فرمانده پلیس فارس روایت دیگری از ماجرا دارد. سردار رهام بخش حبیبی در گفت‌وگویی تلویزیونی روایت حضور 4 تیرانداز را رد کرده و در توضیحی گفته «مهاجم یک نفر بوده که دستگیر شده است.»

خبرگزاری ایرنا، نوشته است: «تروریست‌ها با خودروی پژو به سمت حرم شاه‌چراغ رفته و از ورودی خیابان 9 دی وارد حرم شدند و در همان محل، خدام و زائران حاضر در آن ورودی را به رگبار بسته‌اند. نیرو‌های ناجا هم‌زمان دو تروریست از سه نفر حمله کننده به حرم شاه‌چراغ را دستگیر کرده‌اند و یکی از تروریست‌ها متواری شده است.»

صداوسیما هم در گزارشی زنده از حادثه اعلام کرد که «تروریست‌ها دو نفر بوده‌اند که نفر اول سریع دستگیر شد و نفر دوم تروریست‌ها در گوشه‌ای از حرم مخفی شده بود که او هم دستگیر شد.» خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه هم نوشته تعداد مهاجمان 3 نفر بوده است.

ابراهیم رئیسی، آیت‌الله قاتل، در واکنشی ادعا کرده «ندای مظلومیت و اقتدار ملت ایران، این‌بار در حرم مطهر حضرت احمد بن موسی علیه‌السلام طنین انداز شد و جنایتی دیگر بر سیاهه جنایات دشمنان انقلاب اسلامی ایران افزود.  این شرارت، قطعا بی‌پاسخ نخواهد ماند و دستگاه‌های امنیتی و انتظامی با شناسایی عقبه‌های این جنایت کور، به آمران و طراحان آن پاسخ پشیمان‌کننده و عبرت‌آموزی خواهند داد.»

سردار وحیدی، وزیر کشور دولت رئیسی نیز، موضوع حادثه تروریستی شاه‌چراغ را به اعتراضات مردم در پی درگذشت مهسا امینی گره زده و گفته «حادثه تروریستی شاهچراغ چند چیز را برای ما آشکار کرد؛ اولا توطئه‌های دشمن را آشکار کردند و پرده دیگری از جنایات دشمن بود و نشان داد توطئه دشمن توطئه پیچیده‌ای است که همه خشونت‌ها و شهادت جمع بی‌گناهان را مدنظر دارد. جریان اغتشاشات که روز‌های گذشته موجب اذیت مردم شد در شکل‌های دیگر توسط دشمن در حال رفتن به مسیر‌های خطرناکی است و جریان تروریستی با استفاده از فضای اغتشاش وارد عمل شدند.»

خبرگزاری تسنیم وابسته به نهادهای امنیتی حکومت، موضع وزیر کشور را تکرار کرده و حادثه تروریستی در شاهچراغ شیراز را به موضوع اعتراضات مردم پیوند زده و در گزارشی نوشته «رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی و سرویس‌های اقماری آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی و افراد فعال در آن‌ها با شتاب بخشیدن به فعالیت‌های خود در شبکه‌های اجتماعی در حال تردیدافکنی درباره تروریستی بودن این موضوع هستند تا نقش سرویس‌های امنیتی در این اقدام تروریستی را کمرنگ کنند؛ این رسانه‌های حامی خشونت فراموش کرده‌اند که یک ماه است برای حضور مسلحانه و اقدامات ضدامنیتی فراخوان داده و حتی در بسیاری از موارد اقدامات ضدامنیتی، تروریستی و شبه تروریستی را به صورت رسمی آموزش می‌دادند.»

خیلی‌ها در شبکه‌های اجتماعی در صحت منبع خبر داعش تردید کرده‌اند و گفته‌اند رسانه رسمی داعش، کانال «اعماق» است که به خاطر تروریستی بودن اقدامات داعش، مدام توسط تلگرام توقیف می‌شود و آن‌ها کانال جدید می‌سازند و خبری در آن می‌گذارند و سپس توقیف می‌شود بنابراین مشخص نیست منبع اولیه خبر در کدام کانال داعش بوده است. البته این موضوع در حالی مطرح شد که سایت اعماق متعلق به داعش رسما حمله را پذیرفت.

در همان گزارش تسنیم، آمده است: «این رسانه‌ها در حالی که چند صباحی است، تمام تمرکز خود را بر تحولات داخل ایران قرار داده بودند و سرمایه گذاری رسانه‌ای زیادی بر شدت بخشیدن التهابات در چهلمین روز درگذشت مهسا امینی کرده بودند، پس از بی‌اعتنایی گسترده مردم ایران به فراخوان‌های متعدد آن‌ها، با وجود خون‌های ریخته شده از زائران حرم شاهچراغ، راهبردهای «سانسور» یا «تردیدافکنی» درباره واقعیت حادثه تروریستی امروز را در دستور کار خود قرار داده و تمام همت خود را بر بازنشر چند ویدئو از برخی تنش‌آفرینی‌ها محدود در چند نقطه از شهرهای ایران قرار داده‌اند تا به اصطلاح خط خبری و رسانه‌ای که مدت‌ها برای آن تبلیغ کرده‌اند، از دست نرود.»

به دنبال این واقعه، آخوندهای ریز و درشت حکومت اسلامی، پس از کشتار شاهچراغ در شیراز، راه افتاده‌اند و دلیل آن را «اعتشاش» مردم معرفی می‌کنند.

برای مثال، آیت‌الله سیدنصیر حسینی، ظهر روز 6 آبان، ضمن توصیه خود و نمازگزاران به رعایت تقوای الهی و دوری از گناه و معصیت، با اشاره به اینک‌ه امروز در جامعه شکرگذاری کم شده، ادعا کرد: «افراد باید شکرگذار نعمت‌های خداوند باشند، اگر نقص و عیبی وجود دارد آن را باید در جای مناسب بیان کنیم.»

نماینده ولی فقیه در استان کهکولیه و بویراحمد و اما جمعه یاسوج، ادعا کرد: «خداوند و فرشتگان الهی می‌بینند، انسان باید نسبت به نعمت‌های که خداوند به او می‌دهد، شکر گذار باشند.»

 با اشاره به این‌که اگر کسی به‌دنبال کسب روزی حلال رفت، خداوند فرموده «زندگی وی را آسان خواهیم کرد»، افزود: «اگر کار حلالی پیدا شده و انسان بتواند به وسیله آن رزق برای خانواده خود تامین کند، خداوند زندگی را برای چنین انسانی آسان خواهد کرد.»

آیت‌الله حسینی، امام جمعه مرکز کهگیلویه و بویراحمد در ادامه اعاهای پوچ و خرافی خود گفت: «همه ما با این ترورهای کور که سال‌های متمادی توسط دست‌های جنایت‌کاری که مردم ما را به خاک و خون می‌کشند، آشنایی داریم.»

او با بیان این‌که تروریست‌ها توسط آمریکا، اسرائیل و عربستان به وجود آمده‌اند، ادامه داد: «همین کشورهای حامی تروریست‌ها نیز اقدام تروریستی در شیراز را محکوم نمی کنند، چون خود آنها عامل و باعث به وجود آمدن این گروه‌های تروریستی هستند.»

جالب است این نماینده ولی «سفیه!»، در حالی که چنین ادعایی را پیش می‌کشد که در شش هفته گذشته، نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی حتی به کودکان مدارس نیز رحم نمی‌کنند و بی‌رحمانه آن‌ها را با گلوله‌های جنگی و یا زیر شکنجه می‌کشند. تازه این آیت‌الله نماینده سردسته قاتلان خامنه‌ای، از مردم می‌خواهد شکرگزار هم باشد؟!

او در ادامه سخنان سخیف خود، ضمن تاکید بر این‌که «این اغتشاش‌ها که هیچ دلیل منطقی ندارد و در حال بر هم زدن نظم کشور هستند عملا نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی ما را به خود مشغول می‌کند»، باز هم ادعا کرد: «دشمن از این فرصت استفاده می‌کند و اقدامات تروریستی هم‌چون حمله تروریستی تکفیری حرم شاه‌چراغ‌(ع) را به وجود می‌آورد.»

این آخوند سرکوب و کشتار، باید بداند که مردم با صدای بلند اعلام کرده‌اند این همه اعدام و ترور، تجاوز و شکنجه، غارت و دزدی دستگاه روحانیت در ایران، بس است و باید این جماعت مفت‌خور و آدم‌کش بساط خود را جمع کنند و در دادگاه‌‌های مردمی، به‌دلیل این همه جنایت علیه بشریت محاکمه شوند و حساب پس بدهند.

از نظر این آیت‌الله خرافی و مفت‌خود و کلیت حکومت اسلامی، کشتارها و اعدام‌های خود را برحق می‌داند و اعتراض و اعتصاب مردم و کارگران را «اعتشاش» می‌نامد که به «دشمن» فرصت داده‌اند تا ترور شاه‌چراغ را انجام دهد! مردم با صدای اعلام کرده‌اند که دشمن اصلی و درجه یک‌شان حکومت اسلامی و همین دستگاه روحانیت است.

تازه این قاتل ادعا دارد که «برخی‌ها پول گرفتند تا اغتشاش کنند و برخی‌ها غافل و نادان هستند که در اغتشاشات شرکت می‌کنند.»

او با ادعای این‌که رسانه‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین موضوع‌گیری‌هایی کردند و خود این‌ها نیز طرفدار داعش هستند، افزود: «وقتی خود داعش خود این قضیه را گردن گرفت، باز هم گفتند شاید کار خود نظام است و این نشان دهنده دشمنی این شبکه‌های معاند با مردم ایران است.»

حال کسی چنین ادعایی را دارد که خارج نشین‌ها داعشی هستند در حالی که داعش و حزب‌الله لبنان و حوثی‌های یمن و حشدالشعبی عراق و غیره دست‌پرورده حکومت ایدئولوژیک شما هستند.

کسی این حرف را می‌زند که حکومت‌شان، ثروت‌های مردم را بالا کشیده و حتی دست‌دارازی به سفره خالی کارگران کرده و هم‌زمان ماموران جانی‌شان بزرگ . کوچک را به گلوله می‌بندند و می‌کشند اما باز هم ادعا دارد کارگران اعتصابی و جوانان معترض حق‌طلب و آزادی‌خواه «پول گرفته‌اند تا اغتشاش کنند»! برخلاف ادعای این آخوند جانی، آن‌ها نه از کسی پول گرفته‌اند و نه اغتشاش‌گرند؛ آن‌ها عدالت‌خواه و انقلابی اند که در تلاشند یک بار برای همیشه بساط روحانیت مفت‌خور و متجاوز و وحشی را برچینند و کل دستگاه حاکمیت آن‌ها را به گورستان تاریخ بفرستند.  

هم‌چنین به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، حجت‌الاسلام محمدنبی موسوی فرد امام جمعه اهواز نیز امروز در خطبه‌های نماز جمعه، ادعا کرد: «مهم‌ترین راهبرد و ماموریت نظام جمهوری اسلامی تامین امنیت است اگر امنیت نباشد علم و تکنولوژی و استحکام خانواده مفهوم نخواهد داشت. ما نمونه آن را در لبنان، عراق  سوریه دیده‌ایم و در یمن نیز شاهد آن هستیم.»

این ادعا واقعا مضحک و خنده دار است چرا که این حکومت اسلامی است امنیتی مردم ایران و هم مردم کشورهایی که اسم می‌برد به خطر انداخته و کشتار و جنگ و تروریسم راه انداخته است.

نماینده ولی‌فقیه در خوزستان، در ادامه ادعاهای پوچ و بی‌معنی خود، با گفته این‌که ما وسط انباری از باروت هستیم، گفت: «دشمنان در چهار طرف دندان تیز کرده‌اند. اگر داعش را ایجاد کردند برای هدف‌گیری ایران اسلامی بود. اما کارگردان‌ها، فیلم‌سازها و سلبریتی‌های ما چه‌قدر مسئول پرداختن به امنیت کشور بوده‌اند؟»

او بی‌شرمانه با اشاره به واقعه شاه‌چراغ  شیراز گفت: «با مرگ یک دختر در کشور آشوب به پا می‌کنند و می‌گویند حقوق زن این‌جا رعایت نمی‌شود. در کشور ما در تمام دوران 43 سالی که از انقلاب می‌گذرد هر سال انتخابات برگزار می‌شود، اما در عربستان یک انتخاباتی برگزار نمی‌شود. آن وقت ما می‌شویم دیکتاتور و آن‌جا مهد دموکراسی است؟»

موسوی‌فرد اضافه کرد: «در حالی که یک دختر به هر دلیل از دنیا می‌رود و خون او برای ما محترم است، آشوب به پا می‌کنند ولی در حرم شاه‌چراغ آن جنایت اتفاق می‌افتد، بعد می‌گویند کار خود رژیم است و حتی وقتی داعشی‌های پلید این جنایت را به خود نسبت می‌دهند نمی‌پذیرند.»

در این حال، کاربران متعددی در شبکه‌های اجتماعی مطالبی با این مضمون منتشر کرده‌اند که واقعه حمله به شاه‌چراغ «توطئه حکومت» برای «انحراف افکار عمومی» از اعتراضات است؛ تظاهراتی که شش هفته پیش پس از مرگ مهسا امینی توسط پلیس ارشاد حکومت و شماری از کشورهای جهان آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد.

حکومت اسلامی، به اندازه عمر خود سابقه تروریستی در داخل ایران و خارج کشور دارد از جمله از آتش زدن سینما رکس آبادان تا بمب‌گذاری در مشهد و ترور نویسندگان و چهره‌های سیاسی موسوم به قتل‌های «زنجیره‌ای» را در کارنامه سیاه و سیاه دارد، اکنون همین حکومت و نهادهای امنیتی و نظامی آن اصلی‌ترین مظنون تیراندازی در شاه‌چراغ است.

پیش از این، در سال 1373 یک بمب‌گذاری در حرم امام هشتم شیعیان در مشهد رخ داد که حکومت اسلامی ایران آن را حمله تروریستی اعلام کرد و به سازمان مجاهدین خلق ایران نسبت داد. اما سال‌ها بعد برخی مقامات حکومتی، آن را یک پروژه امنیتی وزارت اطلاعات و با هدایت سعید امامی، معاون وقت وزیر اطلاعات معرفی کردند.

درباره انفجار حرم امام هشتم شیعیان روایت‌های مختلفی مطرح شده اما آن‌چه مسلم است،‌ برخی از افراد معرفی شده از سوی وزارت اطلاعات به عنوان عوامل ترور در زمان رخ دادن آن در زندان بوده‌اند.

«عمادالدین باقی»، نویسنده اصلاح‌طلب در کتاب «تراژدی دموکراسی در ایران»، گزارش مفصلی درباره این بمب‌گذاری نوشته است.

در گزارش‌هایی اعلام شد که این انفجار در واکنش به تخریب مسجد اهل سنت «فیض» در مشهد انجام شده بود. «رمزی یوسف»، طراح بمب‌گذاری سال 1993 برج‌های مرکز تجارت جهانی نیز به عنوان طراح این بمب معرفی شد.

وزارت اطلاعات ایران اما سازمان مجاهدین خلق را مسئول این بمب‌گذاری معرفی کرد و فردی به نام «علیرضا رحمانی» گفت جزو تیمی بوده که برای انجام این عملیات اعزام اما بعد دستگیر شده است.

سپس اعلام شد که «مهدی نحوی»، از عوامل این بمب‌گذاری در تعقیب و گریز در فلکه دوم «تهرانپارس» کشته شده است. سال‌ها بعد اما گفتند نحوی در آن زمان در زندان بوده و با وعده آزادی در این سناریو شرکت کرده است.

انفجار در حسینیه رهپویان شیراز از مواردی است که مقامات حکومت اسلامی خبرهای بسیار متناقضی درباره آن منتشر کردند. ابتدا اعلام شد که دلیل این انفجار، مهمات جنگی در نمایشگاهی برگزار شده به مناسبت جنگ ایران و عراق بود.

25 روز پس از حادثه، وزرای اطلاعات و کشور به صورت هم‌زمان اعلام کردند که انفجار ناشی از بمب‌گذاری بوده و عوامل آن بازداشت شده‌اند. هم‌چنین «انجمن پادشاهی» به‌عنوان متهم این ترور معرفی شد و چند نفر اعدام شدند.

مقامات حکومت اسلامی دلیل سخنان اولیه درباره انفجار مهمات جنگی را فریب دادن افراد فراری ذکر کرده بودند تا بتوانند آن‌ها را بازداشت کنند.

در این پرونده، «محسن اسلامیان»، «علی‌اصغر پشتر» و «روزبه یحیی‌زاده» اعدام شدند. درباره وضعیت برخی از متهمان این پرونده نیز گزارش‌های متناقضی منتشر شد.

«عبدالله شهبازی»، تاریخ‌نگار نزدیک به حکومت هم در حمایت از «فرامرز شيخ‌الاسلامی» و پسرخاله‌اش، «محمد شاه قطبی» که به اتهام نقش داشتن در این انفجار بازداشت شده بودند، نوشت بازداشت آن‌ها عجيب و باور نکردنی بود.

هم‌زمان با اعتراضات سال ۱۳۸۸، خبری درباره انفجار در مقبره «روح‌الله خمینی» منتشر شد اما برخلاف روال معمول، رسانه‌های حکومت تبلیغات چندانی درباره این اتفاق انجام ندادند.

براساس گزارش‌های محدودی که درباره این رخ‌داد منتشر شد، ظاهرا انفجار در کفش‌داری و قبل از ورود مهاجم به داخل مقبره اتفاق افتاده و مهاجم هم یکی از قربانیان بود.

با این حال، پس از ربایش «جمشید شارمهد»، رییس گروه «تندر» توسط حکومت اسلامی، در گزارش دادگاه اعلام شد او به انفجار در کفش‌داری مقبره آیت‌الله خمینی در سال 1388 و تهیه بمب برای انفجار حوزه علمیه «آیت‌الله گلپایگانی» اعتراف کرده است. با این حال، او پس از ربایش، دسترسی به هیچ فرد یا تماس تلفنی نداشت که بتواند درباره این ادعاهای دادگاه توضیح دهد.

در سال 1388 و در اوج رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری، رسانه‌ها گزارشی درباره بمب‌گذاری در هواپیمای حامل محمد خاتمی، رییس جمهوری وقت منتشر کردند.

با این که سایت «جهان‌نیوز» مدعی بازداشت یک نفر در این رابطه شده بود، سال 1396، «صفرعلی موسوی»، فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی درباره آن ماجرا گفت: «مسافرین بازرسی شدند ولی مشخص نشد کار چه کسی بوده است. این بمب دست‌ساز بود و تایمر داشت و وقتی هواپیما را بازرسی کردیم، متوجه وجود آن شدیم.»

پس از آن، برخی از رسانه‌های اصول‌گرا هدف از این بمب‌گذاری را «کشته‌سازی» خواندند و برخی نیز آن را به سازمان مجاهدین خلق نسبت دادند.

یکی از مشهورترین سناریوهای نوشته شده درباره ترورها و انتساب آن‌ها به افراد دیگر، ترور دست‌اندرکاران برنامه اتمی ایران است که در آن «مازیار ابراهیمی» و افراد دیگر مجبور به اعترافات دروغین شدند.

افشای این موارد باعث شد که روایت‌های رسمی حکومت اسلامی درباره اکثر اتفاقات و ترورها به سختی باور شود.

داریوش و پروانه فروهر، رهبران حزب ملت ایران و محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، اعضای کانوان نویسندگان ایران چهار قربانی قتل‌های موسوم به «قتل‌های زنجیره‌ای» هستند. قتل‌هایی که لااقل دیگر در سیاسی بودن آن تردیدی وجود ندارد. تعداد مقتولان این زنجیره‌ای در بعضی از گزارش‌ها تا 80 نفر تخمین زده‌ شد که در طول چندین سال اتفاق افتاده است و قربانیان آن اغلب نویسندگان، مترجمان، شاعران و کنش‌گران سیاسی بودند.

از معدود پرونده‌هایی که لااقل داعیه رسیدگی به آنان از سوی حکومت وجود داشت پرونده این 4 نفر بود.

با وجود احتیاط حاکمیت ایران در درز قطره‌چکانی و برنامه‌ریزی شده اطلاعات، هر اتفاقی در گوشه و کنار ایران انگشت اتهام را دگربار به سوی او باز می‌گرداند.

قتل های پاییز 1377، هم در گزینش قربانیان و هم در نوع انجام جنایت خصلت نمادین داشت. محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را به‌عنوان دو چهره برجسته اهل قلم خفه کردند تا بگویند تاب شنیدن سخن برآمده از اردوی «غيرخودی» را ندارند. خون داریوش فروهر و پروانه اسکندری را ریختند تا ده سال پس از کشتار 67 بگویند هرزه علف قدرتشان هنوز با خون مخالفان سیراب می شود.

تنها چند ماه پیش از قتل‌های پاییز 77 بود که یحیی رحیم صفوی، منصوب وقت خامنه ای به فرماندهی سپاه، تهدید به بریدن زبان ها کرد. معنی حرف او بر هیچ کس پوشیده نبود. حکومت اسلامی از همان بدو روی کار آمدن تا پایان دهه 60 سابقه کشتار هزاران مخالف را در کارنامه اش داشت. علاوه بر مخالفانی که در زندان به قتل می رسیدند، قاتلان حکومت صد ها نفر را در خارج از کشور ترور کردند و در خود ایران نیز در قتل هایی که حکومت به دلایلی قصد انتساب روشن آن به خود را نداشت ید طولایی داشتند. تنها یک نمونه،‌ دکتر کاظم سامی وزیر بهداشت کابینه بازرگان بود که در آذر 1367 در خانه اش کشته شد. پس از دهه خونین ۶۰ نیز قتل مخالفان در خارج از زندان ادامه یافت. احمد میرعلایی مترجم در آبان 1374 در اصفهان ربوده و با تزریق انسولین به قتل رسید. ابراهیم زال‌زاده مدیر موسسه نشر ابتکار در اسفند 1375 ناپدید شد و جسد کاردآجین شده اش را در فروردین 1376 یافتند. حمید حاجی زاده نویسنده و پسر 9 ساله او کارون حاجی زاده در شهریور 1377 به همین شیوه به قتل رسیدند. بر این موارد،‌ باید ده ها قتل دیگر را افزود که پیش و پس از پاییز 1377 صورت گرفته و قربانیان آن از دگراندیشان و مخالفان بوده اند.

یادآوری این کارنامه سیاه حکومت اسلامی به‌ویژه این روزها که این حکومت، با تمام قدرت مشغول کشتار معترضان در خیابان‌هاست.

قتل های پاییز 1377، از این رو به‌عنوان شناخته شده ترین موارد قتل سیاسی خارج از موازین به اصطلاح قانونی خود حکومت شناخته شده است که خود حکومت در شرایطی استثنایی ناگزیر شد دخالت عواملش در آن را تایید کند. آن شرایط استثنایی، حاصل فعال شدن بخش بزرگی از جامعه سیاسی و مدنی ایران در دهه 1370 و ادعای بخشی از حکومت برای پاسخ دادن به خواست های آن تحت عنوان اصلاحات بود. شرایط استثنایی بلافاصله پس از قتل های پاییز 77 نه پیش از آن سابقه داشت و نه پس از آن تکرار شد. اعتراف حکومت به انجام قتل های پاییز 77 نیز به هیچ تغییر اساسی در ماهیت سرکوبگر حکومت اسلامی نیانجامید. تنها یک نفر از ماموران خود را در زندان سر به نیست کردند و مابقی از زندان آراد شدند. اکنون دری نجف آبادی وزیر وقت اطلاعات و غلامحسین محسنی اژه ای که همان بیست سال پیش نام او به‌عنوان صادرکننده مجوز مذهبی قتل ها بر سر زبان‌ها بود، کماکان در دستگاه حکومت مقام و منصب بالا دارند. و فهم اکنون رییس قوه قضاییه، این ماشین کشتار حکومت است.

چهل و سه سال حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، با همه‌ اعمال و رفتار و سیاست‌های مرگبار و ویرانگرش واضح‌ترین و آشکارترین دلیل است که باید این حکومت را سرنگون کرد. هم‌چنین باید از فردای سرنگونی حکومت اسلامی، تمامی روحانیت خلع لباس شوند و همه امتیازات آن‌ها ملغی اعلام شود و این جماعت مفت‌خور و تبه‌کار مانند همه شهروندان عادی ار راه‌های شرافتمندانه و با دسترنج خود زندگی کنند نه انگل‌وار و با مفت‌خوری و باج‌گیری و تبه‌کاری. همه مساجد و سایر مراکز مذهبیف باید در اختیار جامعه قرار گیرد تا آن‌ها، برای برگزاری برنامه‌های هنری و فرهنگی و اجتماعات مورد بهره‌برداری عموم قرار گیرند. همه آن‌هایی که اموال مردم و ثروت‌های عمومی را غصب کرده‌اند مصادره گردد و برای مصالح و منافع عموم مردم اختصاص داده شوند. در ساختار سیاسی ایران بعد از حکومت اسلامی، از هرگونه دخالت مذهب و ایدئولوژی در حکومت به‌طور قاطع جلوگیری به عمل آید.

43 سال حاکیمت جمهوری اسلامی، نشان داده است که این حکومت، نه تنها حکومتی علیه منافع همه مردم ایران، بلکه تهدیدی جدی علیه بشریت، صلح و همزیستی داخلی و منطقه‌ای و جهانی است. بقای این حکومت مذهبی، باز هم خون‌های زیادی را خواهد ریخت و تخریب و ویرانگری‌های آن نیز سنگین‌تر خواهد کرد.

گوشه‌ای از کارنامه 43 سال حاکمیت جمهوری اسلامی:

ده‌ها هزار اعدام؛ بستن دانشگاه‌ها؛ هشت جنگ ویرانگر و خونین ایران و عراق؛ روانه کردن دانش‌آموزان به جبهه در طول جنگ هشت ساله با عراق؛ مرگ و میر جاده‌ای؛ فقر در ایران عامل مرگ 10 هزار نوزاد در سال‌(محمد حیدری، رییس اداره سلامت نوزادان وزارت بهداشت گفت: «به ازای هر هزار تولد 8/27 نوزاد به دلیل فقر اقتصادی در کشور می‌میرند و با توجه به تولد سالانه حدود یک میلیون و 400 نوزاد هر سال بیش از 10 هزار نوزاد به این علت از بین می‌روند.»

 مرگ به دلیل حوادث کار. طی 10 سال گذشته یعنی از سال 1387 تا سال 1396، 15 هزار و 997 نفر در حوادث ناشی از کار‌(اکثرا به دلیل تامین نبودن ایمنی کار)، جان خود را از دست داده‌اند که از این تعداد 15 هزار و 767 نفر مرد و 230 نفر زن بوده‌اند.

حسن‌هاشمی‌ قاضی‌زاده، وزیر بهداشت و درمان که آذر 1396 از مقام خود استعفا کرد، شمار کارگران فوتی بر اثر حادثه در محل کار را سالانه بیش از 2 هزار تن اعلام کرده بود. به گفته او روزانه حداقل 100 کارگر در ایران براثر حوادث کار «معلول» می‌شوند.  وزیر بهداشت و درمان پیشین در سال گذشته به صراحت فقدان ایمنی کارگاه‌ها را علت اصلی مرگ کارگران در محل کار دانسته و گفته بود: 40 درصد کارگاه‌ها، ایمنی لازم را ندارند.

مرگ به دلیل آلودگی هوا. ایلنا: به گفته‌ حناچی شهردار تهران، در سال 1394، 4573 نفر بر اثر ذرات معلق بالای 5/2 میکرون از دنیا رفته‌اند. سالانه 1494 نفر به‌دلیل بیماری‌های تنفسی و آلودگی به بیمارستان مراجعه می‌کنند.‌(این آمار فقط مربوط به یک سال و فقط مربوط به شهر تهران محدود است)

مرگ به دلیل استعمال دخانیات. عصر ایران: به‌گفته‌ دکتر محمدرضا مسجدی، رییس جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات کشور، سالانه نزدیک به 60 هزار نفر در کشور به دلیل استعمال دخانیات و بیماری‌های ناشی از آن فوت می‌کنند.‌ (مشخص نیست مبنای آمارگیری از چه زمانی است. از اول انقلاب 1357 به بعد؟ اگر نه از چه زمانی؟  اما اگر مبنا آمارگیری سال 1357 قرار داده شود، به این معنی است که در طول بیش از چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی  2٫400٫000 نفر به‌دلیل استعمال مواد مخدر و بیماری‌های ناشی از آن فوت کرده‌اند)

ایسنا: سالانه حدود 40 هزار دختر زیر 15 سال در ایران ازدواج می‌کنند و بیش از هزار دختر زیر 15 سال طلاق می‌گیرند.

ایسنا: شهربانو امانی، عضو شورای اسلامی شهر تهران گفت: 14 هزار کودک بیوه زیر 18 سال در کشور وجود دارد.

ایسنا: به گفته‌ دکتر فرشته روح افزا مدیر رصد و آمار شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده، بر اساس آمار،  تعداد دخترانی که در شهرستان‌های مختلف، در سن پایین ازدواج می‌کنند، بین دو الی سه نفر هستند و در کل کشور حدود 43 هزار دختر زیر 15 سال ازدواج کرده‌اند.

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفته که «بر اساس آمار در سال 58 از هر 100 هزار نفر، 23 نفر زندانی بوده‌اند که این میزان در سال 96 به 280 نفر به ازای هر 100 هزار نفر رسیده است.»

سلامت نیوز: محمدعلی پورمختار، نماینده مجلس با بیان این‌که سازمان زندان‌ها با کمبود جا و مکان مواجه است، در سال 1396 خاطرنشان کرده بود: در حال حاضر 225 هزار زندانی داریم در حالی که گنجایش زندان‌های ما 140 هزار نفر است و این باعث می‌شود هزینه سنگینی به قوه‌ قضاییه تحمیل شود. این در حالی است که همان روزها موسوی‌چلک، رییس انجمن مددکاری اجتماعی عنوان کرده سالانه حدود 430 هزار نفر وارد زندان‌ها می‌شوند که حدود سه برابر خارج از ظرفیت زندان‌های کشور است.

اقتصاد آنلاین: محاسبات بازوی پژوهشی مجلس نشان می‌دهد نزدیک به 12 درصد از خانواده‌های ساکن در شهر تهران با درآمد زیر دو‌میلیون‌ و 600 هزار تومان زیر خط فقر مطلق قرار دارند و توانایی مالی برای تأمین حداقل‌های معیشتی خود را نداشته‌اند. نکته جالب توجه در این گزارش سبقت نرخ خط فقر روستایی استان البرز و تهران به نسبت دیگر مناطق کشور است، نرخ فقر روستایی استان تهران و البرز با 5/14 درصد بالاترین نرخ فقر در میان مناطق روستایی دیگر است؛ اما بالاترین نرخ فقر مطلق مربوط به استان سیستان‌ وبلوچستان است. در این استان 2/42 درصد از خانوارهای شهری‌(چهارنفره)، 34 درصد روستایی و 38 درصد به‌‌طور میانگین در این استان زیر خط فقر مطلق و با درآمدی کم‌تر از 600 هزار تومان هستند. با‌وجود‌ این بیش‌ترین تعداد افراد درگیر فقر مطلق در استان تهران هستند؛ دو‌ میلیون ‌و 63 هزار نفر از افراد ساکن در تهران در فقر مطلق به‌سر می‌برند؛ گرچه مرکز پژوهش‌های مجلس نرخ فقر و تعداد فقرای کل کشور را ارائه نکرده است؛ اما طبق بررسی‌ها از اطلاعات این گزارش، حدود 13 ‌‌میلیون‌ و 326 ‌هزار ‌و 730 نفر از افراد جامعه زیر خط  فقر مطلق هستند.

جزئیات گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد، 3/15 درصد از خانوارهای چهارنفره ساکن تهران زیر خط فقر مطلق قرار دارند و در مناطقی مانند استان‌های محرومی‌مانند سیستان ‌وبلوچستان به ‌مراتب بیش ‌از‌ این است. در استان سیستان‌ و بلوچستان بالغ بر 38 درصد مردم و در کرمان حدود 32 درصد زیر خط فقر مطلق هستند. تعداد افرادی که در سیستان‌ و بلوچستان به‌ عنوان فقیر مطلق شناسایی شده‌اند، حدود یک‌‌‌ میلیون و 200 هزار نفر و در کرمان بالغ بر یک ‌میلیون و 300 هزارنفر هستند.

ایران دومین مصرف کننده مواد مخدر در جهان است. آنتونیو دلئو مدیر دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم مرتبط سازمان ملل متحد در ایران، می‌گوید که این کشور با 26/2 درصد میزان شیوع مصرف مواد اعتیادآور از نوع مخدرها، رتبه دوم جهان را به خود اختصاص داده است.

۵٠ هزار معتاد خیابانى در ایران. سخنگوى ستاد مبارزه با مواد مخدر حکومت اسلا‌مى‌ ‌گفته، ایران حدود 50 هزار معتاد خیابانى دارد که نزدیک به 15 هزار نفر آنان در خیابان‌هاى تهران سرگرم کشیدن مواد مخدر مختلف هستند. در حالی که ظرفیت پذیرش تنها 9 هزار معتاد را داریم.  افشار در مورد زنان معتاد خیابانى هم توضیح داد که براى نگه‌دارى 200 معتاد زن جا داریم ولى تعداد واقعى زنان معتاد خیابانى را دقیقا نمى‌دانیم.

کاهش سن مصرف مواد مخدر به 11 سال. ایسنا: حسن لطفی نماینده رزن در مجلس و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به کاهش سن مصرف مواد مخدر به 11 سال از نبود آموزش‌های پیش‌گیرانه در مدارس انتقاد کرد. به گزارش ایسنا، حسن لطفی در گفتگو با «خانه ملت» نسبت به کاهش سن مصرف مواد مخدر به 11 سال و افزایش تمایل دانش‌آموزان به مصرف هشدار داد و گفت: متاسفانه تا کنون راهکارهای مسئولان برای جلوگیری از گرایش نوجوانان و جوانان به سمت مصرف مواد مخدر کارآمد نبوده و کاهش سن مصرف مواد مخدر نیز نشانه عدم موفقیت سیاست‌های مبارزه با مواد مخدر است.

بهداشت روانی جامعه ایران در مخاطره است. دکتر فرید فدایی متخصص اعصاب و روان و عضو انجمن روانپزشکان ایران می‌گوید 20 درصد افراد جامعه دچار یکی از انواع بیماری یا اختلالات روانی به درجات خفیف تا شدید هستند… او می‌گوید گرچه بسیاری از بیماری‌های روانی منشاء ژنتیک دارد اما بعضی از آن‌ها ناشی از عوامل محیطی است: «برای مثال فقر، بیکاری و مهاجرت اجباری بر اثر جنگ میزان بیماری‌های روانی را بالا می‌برد و آن‌ها را تشدید می‌کند» …  نتیجه تحقیقی که کنگره سالانه انجمن علمی‌ روانپزشکان ایران در مهر 1396 ارائه کرد، نشان می‌داد که 44/23 درصد افراد مورد مطالعه اختلالات روانی دارند. این مطالعه روی 36 هزار نفر در شش گروه سنی بالای 15 سال انجام شده بود. این مطالعه تایید می‌کرد که اختلال‌های روانی در شهرها بیش‌تر از روستاها و شهرستان‌هاست و با سواد و فقر نسبت مستقیم دارد… رییس انجمن روانپزشکان ایران پیش‌تر گفته بود که افسردگی، اضطراب و پرخاشگری در رده‌های نخست شایع‌ترین اختلال‌های روانی کشور قرار دارند. او وسواس، اختلالات خواب و اختلالات رفتاری را نیز به این سیاهه افزوده و گفته بود که شمار زنان مبتلا به افسردگی، دو برابر مردان است.

کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران با اشاره به افسردگی نهادینه‌ شده در جامعه ایران، گفته که «خشم در جامعه» یکی از دلایل اصلی ایجاد افسردگی در میان شهروندان است.  محمدی در گفتگو با خبرگزاری ایلنا با اشاره به اینکه ایران جزو یکی از 10 کشور اول افسرده دنیاست گفت، جامعه ایران از میزان بالایی از خشم برخوردار است.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران ریشه‌های خشم را از جمله در گذشته فرد و فضای زندگی کنونی او می‌کاود. میزان دشواری‌ها، تبعیض‌های اجتماعی، فاصله طبقاتی، ناکامی‌های پیشین و اینکه فضای زندگی کنونی فرد از چه حدی از شادی و نشاط برخوردارست در میزان خشم تأثیر بسزایی می‌گذارد.  محمدی می‌گوید، آمار دقیقی از میزان خشم در ایران وجود ندارد، اما با توجه به برخی «معضلات اجتماعی می‌توان گفت که ایرانیان درگیر خشونت هستند». او میزان طلاق‌، قتل، نزاع‌های دسته‌جمعی و اعتیاد در کشور را از عواملی خواند که رد پای خشم را نمایان می‌سازد، به گونه‌ای که می‌توان گفت «سایه خشونت بر همه زوایای زندگی مردم ایران قابل لمس است.»

وضعیت محیط زیست در ایران. بزرگ‌ترین بحران محیط زیست در ایران، تبدیل شدن ایران به یک کشور خشک و کم‌آب. این مسئله در چهار دهه گذشته آغاز شده و در ده پانزده سال اخیر وارد مرحله عبور از حد آستانه شده است.

عبور از حد آستانه این است که طبیعت، زمانی که ذخیره‌های خود را از دست داد، اصطلاحا مقاومت را رها می‌کند و شروع به مردن می‌کند. این نشانه‌های مردن طبیعت در ایران به تدریج آشکار شد. این یک مسئله‌ی علمی‌ است و نه احساسی.

اخیرا معاون سازمان جنگل‌ها و مراتع اعلام کرد که نزدیک هفتاد درصد تالاب‌های ایران بطور کامل خشک شده‌اند.

فاجعه‌بارتر از همه، خشک شدن دریاچه ارومیه است که یک عمل آن سدهایی که زده شده و هم‌چنین جاده بین ارومیه و تبریز و پر کردن بخش‌هایی از دریاچه و…

از تعداد 609 دشت در کشور، 355 دشت با افت سطوح سفره آب زیرزمینی مواجه است. وضعیت کل چاه‌های موجود در کشور: حدود 45 درصد آن‌ها غیرمجاز هستند.

ترویج خرافه‌پرستی، تقویت نهادهای مذهبی و تبلیغی. هم‌زمان با گسترش فقر و بیکاری و تخریب طبیعت ایران و هرچه بیش‌تر ضعیف شدن علم و دانش، سرمایه‌های ایران و هزینه‌های نجومی‌ بودجه سالانه کشوری صرف گسترش خرافه‌پراکنی و تقویت نهادهای دینی و مذهبی و نهادهای سرکوبگر می‌شود. راهی برای غارت اموال عمومی و پول به جیب زدن نهادهای مختلف توسط دم و دستگاه عریض و طویل روحانیت.

 هزینه پیش‌بینی شده برای بیمه مداحان. خبر آنلاین: در سال 1398، پیش‌بینی شده است یک هزار و 804 مداح بیمه می‌شوند و به ازای بیمه هر فرد، یک میلیون و 940 هزار و 100 تومان در نظر گرفته شده که در نهایت 3 میلیارد و 500 میلیون تومان، بیمه کردن مداحان در کشور، هزینه در برداشته است.

بودجه تعیین اوقات شرعی از طرف موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران. برای هر روز، هزینه‌ای برابر با یک میلیون و 190 هزار و 100 تومان در نظر گرفته شده است. یعنی اگر اوقات شرعی هر روز را شامل اذان صبح، اذان ظهر، اذان مغرب و نیمه شب شرعی در نظر بگیریم، تعیین هر کدام از این اوقات در هر روز، حدود 300 هزار تومان هزینه دارد.

مداخله‌های سیاسی و نظامی حکومت اسلامی در ایجاد یا گسترش جنگ‌های منطقه‌ای و نیابتی و خسارات انسانی ناشی از آن، نشانه‌ای از آن است که حکومت اسلامی نه تنها تهدیدی علیه ایران و مردم ایران، بلکه تهدیدی علیه صلح و ثبات و همزیستی منطقه‌ای و جهانی می‌باشد. منازعاتی که حاصل آن جنگ و مرگ و ویرانی و قحطی و بیماری و گسترش کینه و نفرت‌پراکنی و خونریزی بوده و …

بی‌تردید حادثه تروریستی شاه‌چراغ بسیار دردناک است و از دست رفتن جان هر انسانی، ضایعه‌ای است جبران‌ناشدنی. در چنین روزهایی که ماموران حکومتی در روز روشن معترضان را به گلوله می‌بندند و می‌کشند، کسی به چیزی دیگر جز جان‌باختن انسان‌ها فکر نمی‌کند. اما اتفاقات شش هفته اخیر در جریان اعتراضات و فیلم‌هایی که از برخورد با معترضان منتشر شده، آن‌قدر هولناک و دردناک است که توانسته کلیت حاکمیت را زیر سئوال ببرد و نشان دهد که حکومت اسلامی ایران برای حفظ موقعیت و قدرت و حاکمیت خود، به هر سناریویی متوسل می‌شود تا افکار عمومی را از واقعیت‌های جامعه منحرف سازد.

حکومت اسلامی از همه‌ ابزارها و امکانات سیاسی و ایدئولوژیک برای عملیات تروریستی برخوردار است؛ چون در 43 سال گذشته، تروریسم یک وجه مهم فعالیت‌های این حکومت در صحنه داخلی و خارجی است.  به دلایلی که در بالا اشاره کردیم نسبت دادن این عملیات به داعش از طریق بلندگوهای تبلیغاتی حکومت اسلامی بی‌اساس است. حتی تاکنون سایت‌ها و کانال‌های داعش، مسئولیت این عملیات را بر عهده نگرفته‌اند.

ماموران حکومت اسلامی، تنها در حرکت اعتراضی آبان 1398، 1500 نفر را در خیابان‌ها قتل‌عام کردند. در واقع حکومت سعی می‌کند با کشتار و رعب و وحشت، مردم را باز هم به تمکین و سکوت واردار سازد اما این‌بار و وقایع و مقاومت در شش هفته گذشته مردم، نشان می‌دهد که اوضاع با گذشته فرق دارد و مردم عزم و اراده کرده‌اند تا این حاکمیت تبه‌کار و جانی را از سر راه خود برندارند سکوت نکنند و به اعتصاب و اعتراض خود خاتمه ندهند!

جمعه ششم آبان 1401 – بیست و هشتم اکتبر 2022