
رضا علامه زاده
چهار شنبه ۲ آذر ۱۴۰۱ – ۲۳ نوامبر ۲۰۲۲ – عصرنو
رژیم جمهوری اسلامی تا کنون ثابت کرده است که توانسته در سکوت خبریِ چهار دهه گذشته نه تنها اعدام ها و ترورها که کشتارهای جمعیاش را نیز از چشم جهانیان پنهان کرده و از عواقب پاسخگوئی به آنان بگریزد.
من تنها به چند نمونه از کشتارهای جمعی از آغاز اشغال ایران توسط رژیم ملایان تا پیش از جنبش انقلابیِ “زن زندگی آزادی” اشاره میکنم که اسناد تصویری بهقدر کافی در موردشان وجود دارد گرچه بهقدر کافی به آنان توجه نشده است.

اولین مورد مربوط به جنگ ترکمنصحرا در فروردین ١٣٥٨ یعنی تنها دو ماه پس از به قدرت رسیدن ملایان است که در فیلم مستند “حرف بزن ترکمن” ثبت شده. شیرمحمد توماج، دانشجوی جوان ترکمن در مقابل دوربین من در گنبد کاووس در اردیبهشت ١٣٥٨ علت واقعی تحمیل جنگی خونبار علیه مردم ترکمن را اینگونه توضیح میدهد: “”خواست تمام روستائيان اين بود كه صد در صد محصول زراعى كه امسال در اين منطقه كشت شده به شوراهاى دهقانى كه در واقع خود روستائيان باشه تعلق بگيره. ولى به خاطر رفت و آمدهاى مكرر فئودالها به تهران، وزارت كشور، به دفتر امام و به جاهاى ديگه … اطلاعيه دادند كه ما براى برداشت محصول گندم گنبد به گروه ضربت احتياج داريم تا ضد انقلابيون را سركوب بكنيم. اينها تمام روستائیها را ضدانقلاب مىدانستند و مىخواستند اينها را سركوب كنند.”
گوئی کشتار ترکمنان در گنبد کاووس کافی نبوده باشد چندی بعد کمیتهچیهای خمینی شیرمحمد توماج و سه نفر دیگر از ترکمنان جوان را شبانه ربودند و چند روز بعد جسد مُثله شدهشان زیر پلی بیرون شهر پیدا شد.
تنها چند ماه بعد از کشتار ترکمنصحرا ، در مردادماه ١٣٥٨ خمینی دستور حمله به کردستان را صادر کرد و پاسداران دست به کشتاری وحشیانه در سنندج زدند که ٢٤ روز ادامه داشت. در عکسهای گرفته شده از میدانِ تیر بهروشنی دیده میشود که برخی از دستگیر شدگان مجروح کُرد را با برانکارد به میدان آورده و تیرباران میکنند.
این عکسهای تکاندهنده همانسال برنده جایزهی پر ارزش پولیتزر شد بی آنکه نامی از عکاس ناشناس آن برده شود. ٢٧ سال بعد معلوم شد که این عکسهای تکاندهنده توسط جهانگیر رزمی گرفته شدهاند.
شناخته شدهترین کشتار جمعی رژیم اسلامی اعدام بیش از ٤٠٠٠ زندانی سیاسی در سال ١٣٦٧ است که گرچه بیش از سه دهه در سکوت خبری قرار داشت ولی امروز به همتِ جان بهدر بردگانِ این جنایت بزرگ، جهانیان از آن اطلاع دارند.
“یوهان کریگلر”، قاضی سرشناس بینالمللی که ریاست دادگاههای جهانی بسیاری را در کارنامه دارد در مقابل دوربین من در فیلم “با من از دریا بگو” احساسش را نسبت به شهادت دادن بازماندگان کشتار ٦٧ اینگونه ابراز کرده است:
“من انتظار اين را داشتم كه شواهد ارائه شده تكاندهنده باشد با اينحال شواهد هولناكتر از آن بود كه تصورش را مىكردم. عمق ستم، شرارت، ظلم و شقاوت باور كردنى نبود. آدم سياست دولتها را مىفهمد. سياست دولتهاى مذهبى را مىفهمد. حتى مقدارى خشونت و فشار قابل فهميدن است. ولى اينهمه خشونت بىدليل، در كمال وحشيگرى و بدطينتى باعث شگفتى است. آدم باور نمىكند كه هيچ دولتى بتواند اينچنين با مردم خودش رفتار كند. انگار سوسمارى بچههاى خودش را ببلعد. غيرقابل باور است. من واقعا شوكه شدم. سالهاست كه در دادگاهها قضاوت مىكنم و بهاين راحتىها شوكه نمىشوم.”
قساوت رژیم حتی وقتی با جمعیتی میلیونی در خیابان روبرو بود تعدیل نشد. مرگ دلخراش “ندا آقاسلطان “در جنبش سبز دنیا را تکان داد. چند صد نفر دیگر در همان روزها در خیابان کشته شدند که مرگشان در هیچ دوربینی ثبت نشد؟ هنوز هم بر کسی معلوم نیست.
آبان ٩٨ نمونه دیگری از کشتار بیمحابای سپاه و بسیج به نمایش گذاشته شد که آنهم بازتاب متناسبی در جهان نداشت. در همه این موارد رژيم ملایان موفق شد نقش خود را در كشتار معترضين بىسلاح و اعتراضات صلحآميز لاپوشانى كند و هر بار بهشكلى از عواقب آن بگريزد.
اما خیزشی که با مرگ فجیع “ژینا-مهسا امینی” آغاز شده با موارد قبلی متفاوت است. ديگر جائى براى كشتار در سكوت باقى نمانده است.
مترقىترين انقلاب خاور ميانه – و به یک معنا در كلِ جهان – هماكنون در حال اتفاق افتادن است. جهان دارد مىبيند و شهامت نسل جوان بويژه زنان و دختران ايران را تحسين مىكند و در عينحال به وحشيگرى رژيمى واكنش نشان مىدهد كه چيزى جز كشتار نمىشناسد.
“سيدعلى” و اوباش قاتلش اين بار نمىتوانند از عواقب وحشيگرىاشان بگريزند. دادگاه کیفری جهانی، اینجا در لاهه تنها چند خیابان آنطرفتر است!
روی سخن من با سیدعلی است! خودت را برای دفاع از زندگی ننگینت در مقابل دادگاهی صالح و انسانی آماده کن؛ دادگاهی که مشابهاش را از هزاران هزار مدافع حقوق بشر، روزنامهنگار، هنرمند، حقوقدان، دانشجو و بسیارانی دیگر در اینهمه سال دریغ داشتهای.
*
[از ترجمه خلاصه شدهی انگلیسی همین مطلب که با کلیپهای ویدئوئی مرتبط همراه بود در سخنرانیام در لاهه (١٩ نوامبر ٩٨) استفاده کردم.]