نگاهی به هفتمین نمایشگاه کتاب تهران، بدون سانسور در استکهلم ـ سوئد

معرفی کتاب خاطرات و یادداشت‌ها،در گفت و گو با احمد اسکندری
معرفی کتابِ شهین توکلی در گفت و گو با وحید توکلی

ناصر رحیم‌خانی

نگاهی به هفتمین نمایشگاه کتاب تهران، بدون سانسور در استکهلم ـ سوئد

همراه با ویدئوی گفت و گوها و یادداشت‌ها

گاهی به هفتمین نمایشگاه کتاب تهران، بدون سانسور در استکهلم ـ سوئد

*معرفی کتاب خاطرات و یادداشت‌ها،در گفت و گوی ناصر رحیم خانی با احمد اسکندری نویسنده ی کتاب.
**معرفی کتابِ شهین توکلی: از او سخن می‌گویند، با همیاری ناصر مهاجر/ وحید توکلی، در گفت و گوی ناصر رحیم خانی با وحید توکلی.
*** گزارش‌گونه‌ای از خاطره نویسی ایرانیان از مشروطه به بعد: ناصر رحیم خانی.

هفتمین نمایشگاه کتاب تهران، بدون سانسور در دو روز، جمعه ۲۶ و شنبه ۲۷ ماه مه ۲۰۲۳ میلادی/ ۵ و ۶ خرداد ماه ۱۴۰۲ خورشیدی در استکهلم برگزار شد.

لحظه‌ی ورود به سالن نمایشگاه، رنگ و روی جلد کتاب‌ها چشم‌نواز و جلوه ‌نمائی تیترها دل‌افروز.

نشر باران، نشر ارزان، نشر آرش، نشر سام، نشر کافه ۶۰، از استکهلم، همگی میز کتاب خود را خوش آراسته‌اند با کتاب‌های فارسی و کردی و دری.

در نمایشگاه امسال استکهلم، دختران و پسرانی از نسل جوان ایرانیان ساکن سوئد هم آمده‌اند، دو رمان به زبان سوئدی از دختران ایرانی نویسنده، معرفی کردند، موزیک نواختند و ترانه خواندند.

نشر ناکجا از فرانسه، نشر فروغ از آلمان و نشر دنا از هلند با کتاب‌های بسیار و گوناگون و میز کتاب‌های بزرگ و چشمگیر.

در هر دو روز نمایشگاه، چندین کتاب در زمینه‌های گوناگون‌ معرفی شد با حضور نویسندگان، گفت‌و‌گو با نویسندگان و پرسش‌های حاضران در سالن نمایشگاه از نویسندگان.

امسال، هر دو روز برپایی هفتمین نمایشگاه کتاب بدون سانسور در استکهلم، همراه بود با حضور علاقمندان و خوانندگان کتاب.

پرسش و گفت‌و‌گوی گرم و صمیمانه با ناشران ـ میزبانان پذیرا. شمار حاضران، نشان علاقمندی و نیز نیاز و ضرورت برپایی سالانه‌ی نمایشگاه کتاب بدون سانسور. جای شماری از آشنایان و دوستان خالی.

به دعوت مهرآمیز مسعود مافان مدیر مسئول نشر باران ـ سوئد، من ـ ناصر رحیم‌خانی ـ در معرفی دو کتاب همراه بودم؛ خاطرات و یادداشت‌ها (۱۳۵۹ ـ ۱۳۲۷)، نوشته‌ی احمد اسکندری، نشر باران سوئد، چاپ اول: ۲۰۲۳ (۱۴۰۱).

شهین توکلی: از او سخن می‌گویند، با همیاری ناصر مهاجر/ وحید توکلی. نشر باران، سوئد، چاپ اول: ۲۰۲۳ (۱۴۰۱).


معرفی کتاب خاطرات و یادداشت‌های احمد اسکندری
گفت و گوی ناصر رحیم خانی با احمد اسکندری نویسنده ی کتاب


ساعتی پس از همراهی در معرفی کتاب‌ها، یادداشت کوتاهی برای حاضران در سالن نمایشگاه خواندم با عنوان:گزارش گونه‌ای از خاطره‌نویسی ایرانیان از مشروطه به بعد.

ویدئوهای معرفی کتاب یادداشت‌ها و خاطرات، کتاب از او سخن می‌گویند، و «گزارش‌گونه‌ای از خاطره‌نویسی ایرانیان از مشروطه به بعد» ، تقدیم علاقمندان.

به سبب فشرده بودن وقت معرفی کتاب‌ها و خواندن «گزارش‌گونه‌ای ازخاطره‌نویسی ایرانیان از مشروطه به بعد»، به شماری از کتاب‌های یادداشت شده در دست‌نوشته‌ی همراه، اشاره نشد،شناسه ی کامل شماری از کتاب‌ها ناگفته ماند. همراه ویدئوها، فهرست کامل کتاب‌ها و شناسه ی کتاب‌ها، از روی دست‌نوشته‌ها برای معرفی کتاب‌ها وگزارش‌گونه‌ای از خاطرات‌نویسی ایرانیان، در اینجا بازنوشته می‌شوند:

*ــ اشاره‌ای کوتاه به تاریخ‌نگاری‌ها درباره‌ی کردستان، به فارسی و کردی:

۱ــ شرفنامه، نوشته‌ی شرف خان بِدلیسی، تاریخ نگارش کتاب: ۱۰۰۵هجری. شرف خان از امیرزادگان آموزش دیده ی دوره‌ی صفوی. شرفنامه در دوره‌ی شاه طهماسب صفوی و به فارسی نگاشته شد. ترجمه‌ی کتاب به کردی توسط هه ژار شرفکندی و چاپ کتاب در سال‌های پس از انقلاب.
۲ ــ تاریخ مردوخ، 2 جلد، نوشته‌ی شیخ مردوخ کردستانی. درگذشت: سال ۱۳۲۵ خورشیدی.
۳ ـ کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او، غلامرضا رشید یاسمی (۱۳۳۰ ــ ۱۲۷۵ خورشیدی).
۴ ـ جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، محمدعلی سلطانی، چاپ ۱۳۷۴ خورشیدی.
۵ ـ جغرافیای نظامی کرمانشاهان، مهدی فرهپور. حاج علی رزم‌آرا، چاپ ۱۳۲۵ خورشیدی.

** تاریخ سیاسی جدید:
۱ ــ تاریخچه جنبش های ملی کرد،سعید شرفکندی،آبانماه ۱۳۶۳.
۲ـ بحثی کوتاه در سوسیالیسم، عبدالرحمن قاسملو، ۱۳۶۲.
۳ــ قاضی محمد و جمهوری در آینه‌ی اسناد،بهزاد خوشحالی، ۱۳۸۰ همدان.
۴ ـ خاطرات کریم حسامی، بیش از ۱۰ جلد به زبان کردی. از این مجموعه، تا کنون کتابی یک جلدی به فارسی و توسط نشر ارزان در ۲۰۱۱ میلادی منتشر شده است.
۵ ــ خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، امیدها و نا امیدی‌ها، لندن، ۱۳۶۸ خورشیدی.
۶ ــ ۵۰ سال مبارزه، تاریخچه‌ی کوتاهی از حزب دموکرات کردستان ایران. به زبان کردی. جلیل گادانی.
۷ ـ ئاله کوک، برگ سبز، غنی بلوریان، ترجمه‌ی رضا خیری مطلق، موسسه‌ی خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول ۱۳۸۲.
۸ ـ حمله، اعدام، یورش و یاوه‌سرائی‌های غنی بلوریان و فهرستی از خاطرات من، نویسنده: سنار مامدی، چاپ اول ۱۹۹۹، ناشر: مؤلف، چاپ: باران ـ سوئد.
۹ ــ تنها سنگر بازمانده از قیام، مروری بر شانزده ماه جنبش کردستان از ۲۲ بهمن تا خرداد ۱۳۵۹، محمد سیار، ۱۳۵۹
۱۰ ـ تاریخ بازنده، نقدی بر تاریخ زنده نوشته مرادحسین بیگی، نوشته‌ی شعیب زکریائی، از انتشارات روند سوسیالیستی کومه‌له ۲۰۱۰ ــ ۱۳۸۹.
۱۱ ـ مباحث کنگره‌ی اول کومه‌له، ویراستاران: ملکه مصطفی سلطانی، ساعد وطن‌دوست، شهریور ۱۳۹۴، سپتامبر ۲۰۱۵.
۱۲ ـ شقایق‌ها بر سنگلاخ، زندگی و زمانه‌ی یک زن کرد از کردستان ایران، گلرخ قبادی، ۲۰۱۵.
۱۳ ــ گلزار شقایق‌ها، ناگفته‌های زنان مبارز کردستان ایران، گلرخ قبادی، نشر نقطه ۱۳۹۹.

*** پانویس‌های معرفی کتابِ از او سخن می‌گویند:
۱ ــ «دختر زیبای ماکسی پوش همراه تیم چریک‌های فدایی خلق»، روزنامه‌ی اطلاعات، ۶ خرداد ۱۳۵۰ خورشیدی.
۲ ــ «قاطعیت چریک‌ها، جنگیدن زن‌های آن‌ها تا آخرین نفس»، اسدالله علم ،گفتگوهای من با شاه، طرح نو، تهران، بهار ۱۳۷۱، جلد دوم، ص ۵۳۴.
۳ ـ «آثار شکنجه‌ی ۹۰۰ زندانی سیاسی از ۳۰۰۰ زندانی سیاسی زندان‌های تهران».
«شرفیابی… در مورد گزارش صلیب سرخ بین‌المللی سؤال کردم، رئیس آن دیروز به حضور شاه شرفیاب شد. شاه گفت: «هنوز هم محرمانه و فقط برای ملاحظه‌ی خود ماست. اما با وجود این ادعا می‌کند که از ۳۰۰۰ زندانی، ۹۰۰ نفرشان دارای علائم شکنجه هستند، این درست همان رقمی است که توسط کمیسیون انتصابی خود من هم داده شده بود.» گفتم که به نظر من این خبر واقعاً بدی است و فقط نشان می‌دهد که ناراضیان دلایل واقعی برای اعتراض دارند. ما فقط باید امیدوار باشیم که خبرش درز نکند. شاه تکرار کرد «فقط برای ملاحظه‌ی ماست. هیچکس نمی‌تواند آن را افشاء کند؛ مگر خود ما». اشاره کردم که این روزها نمی‌شود هیچ چیزی را سّری پنداشت و جای تأسف است که ما سعی نکردیم وضع زندان‌های‌مان را به ابتکار خودمان بهتر کنیم. شاه سعی نکرد پاسخی دهد.» ) اسدالله علم، یادداشت‌های علم، ویرایش علینقی عالیخانی، جلد پنجم، ص ۶۹.

۴- ۴۵۰ زن زندانی سیاسی در زندان قصر تهران، دوره‌ی شاه، رقیه (فران) دانشگری، «زنان فدایی در زندان شاه»، راهی دیگر، روایت‌هایی در بود و باشِ چریک‌های فدایی خلق ایران، دفتر نخست، ویراستاران: ناصرمهاجر،تورج اتابکی، نشر نقطه، آلمان، ص۳۳۷.
۵ ـ دادِ بی داد، نخستین زندان سیاسی زنان ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۰ جلد ۱،ویدا حاجبی،چاپ اول خرداد۱۳۸۱ ـ فوریه ۲۰۰۳. جلد ۲ ،چاپ اول خرداد ۱۳۸۳ ـ ژوئن ۲۰۰۴.
۶ـ همدل و همبندم، همره و همرازم: «هرگاه که به آن سال‌های سخت و ما مهربان می‌اندیشم، چهره‌ی مهربان و آرام شهین در خیالم نقش می‌بندد. شهین مهربانانه و فروتنانه هرچه داشت و هرآنچه از دستش برمی‌آمد برای دوستانش انجام می‌داد.» فتان جوکار، از او سخن می‌گویند، ص۶۹.
۷- برای شهین: «مرگ او برای من عمیق‌تر از یک ضایعه دردناک بود. او درجوانی چهره‌ی آرمانی ــ انقلابی من بود. بعدها الگویی از انسانیت و شرافت انسانی، و پس از مرگش چون قدیسی ماندگار که هیچ گاه از پرنسیپ‌های انسانی عدول نکرد و تا به آخر همان گونه که می‌اندیشید زندگی کرد». منیژه ریاضی، از او سخن می‌گویند، ص۶۳.
۸ــ گلدان ما، شهین توکلی، دادِ بی داد، جلد ۲، ص۲۴۹.
۹ــ کتاب مرتضی کیوان، به کوشش شاهرخ مسکوب، تهران، نشر کتاب نادر، چاپ اول ۱۳۸۲.

*******
«گزارش گونه ای از خاطره نویسی ایرانیان از مشروطه به بعد»

گفتار در هفتمین نمایشگاه کتاب تهران،بدون سانسور در استکهلم ـ سوئد

**** پانویس‌های گزارش‌گونه‌ای از خاطره نویسی ایرانیان از مشروطه به بعد :
۱ ــ احمد اشرف، کتاب‌شناسی خاطرات ایرانی، ایران‌نامه (مجله‌ی تحقیقات ایران‌شناسی)، سال چهاردهم، شماره ۱۴، پاییز ۱۳۷۵.
۲ـ منیره برادران، ادبیات زندان: https://bidaran.info/spip.php?article472
۳ ـ محمد توکلی طرقی، تجدد بومی و بازاندیشی تاریخ، نشر تاریخ ایران، تهران، چاپ اول ۱۳۸۲.
۴ـ ربرت .گ . فراگنر، خاطره‌نویسی ایرانیان، ترجمه‌ی مجید جلیلوند رضائی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول ۱۳۷۷.
۵ ــ سفرنامه‌ی میرزا ابوالحسن خان شیرازی «ایلچی» به روسیه، به کوشش محمد گلبن، دنیای کتاب، چاپخانه دوهزار، بهار ۱۳۶۳.
۶ ـ خاطرات حاج سیاح (یا دوره خوف و وحشت)، زیر نظر ایرج افشار، مؤسسه‌ی انتشارات امیرکبیر، چاپ اول ۱۳۴۶.
۷ ــ گزارش سفر میرزا صالح شیرازی، ویرایش، دیباچه، پانوشت: همایون شهیدی، مؤسسه انتشاراتی راه نو، تهران ۱۳۶۲.
۸ـ سیاحتنامه ابراهیم بیگ (یا بلای تعصب او)، زین‌العابدین مراغه‌ای، انتشارات محور، تهران ۱۳۷۸.
۹ ــ سفرنامه و خاطرات میرزا عبداللطیف شوشتری، به اهتمام صمد موحد،کتابخانه‌ی طهوری، چاپ گلشن، تهران، چاپ اول ۱۳۶۳.
۱۰ ــ روزنامه‌ی خاطرات اعتمادالسلطنه، مقدمه و فهارس از ایرج افشار، مؤسسه‌ی انتشارات امیرکبیر، تهران، ص۶۶۰.
۱۱ ـ اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه‌ی اسدالله علم):
«شاه گفت “اشخاصی از ایران برای تیمور بختیار پول می‌فرستند. این افراد تحت نظرند و زمانی که بفهمیم رابط‌های‌شان چه کسانی هستند، آن‌ها را دستگیر می‌کنیم” و سپس نام این افراد را به من داد که بسیار باعث وحشت من شد چون اگر هرکدام از این افراد فرار کند ممکن است من مورد سوء‌ظن قرار بگیرم که آگاه‌شان کرده‌ام. به قول معروف شغل محرم اسرار شاه مورد حسادت هیچ‌کس نیست». گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه‌ی اسدالله علم)، ترجمه زیر نظر دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، چاپ صهبا، چاپ ششم، بهار ۱۳۷۳، جلد ۱، ص ۱۴۲.
۱۲ ــ زندگی طوفانی «خاطرات» سیدحسن تقی‌زاده، به کوشش ایرج افشار، تهران ۱۳۶۸.
۱۳ ــ خاطرات حیدرخان عمواوغلی، همراه با تقریرات منتشر نشده‌ی حیدرخان به خط علی اکبر داور، به کوشش ناصرالدین حسن‌زاده، نشر نامک، چاپ خورشید، چاپ اول، زمستان ۱۳۹۲.
۱۴ ــ خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی، به اهتمام غلامحسین میرزاصالح، انتشارات کویر، چاپ اول ۱۳۷۹.
۱۵ ــ خاطرات عبدالحسین شیبانی (وحیدالملک)، به کوشش ایرج افشار ـ کاوه بیات، چاپ شیرازه، تهران، چاپ اول ۱۳۷۸.
۱۶ ــ محمد قائد، دفترچه‌ی خاطرات و فراموشی، انتشارات طرح نو، چاپ دوم ۱۳۸۴، ص ۱۸۳.
۱۷ ـ مجموعه‌ی تاریخ شفاهی ایران، خاطرات شاپور بختیار، نخست وزیر ایران (۱۳۵۷)، ویراستار حبیب لاجوردی، طرح تاریخ شفاهی ایران دانشگاه هاروارد ۱۹۹۶.
۱۸ ــ کریم سنجابی، امیدها و نا امیدیها، لندن، انتشارات جبهه ملّیون ایران، ۱۳۶۸.
۱۹ ــ خاطرات نورالدین کیانوری، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی دیدگاه، انتشارات اطلاعات، تهران، چاپ اول ۱۳۷۱.
۲۰ ــ خاطرات ایرج اسکندری، به اهتمام: بابک امیرخسروی و فریدون آذرنور، نشر توده‌ای‌های مبارز انفصالی، چاپ اول پائیز سال ۱۳۶۶.
۲۱ ــ مجموعه‌ی تاریخ شفاهی، خاطرات علی امینی، نخست وزیر ایران (۴۱ـ۱۳۴۰)، ویرایش حبیب لاجوردی، طرح تاریخ شفاهی ایران، مرکز مطالعات خاورمیانه، دانشگاه هاروارد ۱۹۹۵.
۲۲ ــ محمد قائد، آدم ما در قاهره، نشر کلاغ ، دی ۱۳۹۶.
۲۳ ــ فخرالدین عظیمی، مشروطیت در خطر بود، پاسخ به پرسش‌های «اندیشه‌ پویا»، خرداد و تیر 1392، ص ۷۰.
معرفی کتاب خاطرات و یادداشت ها، معرفی کتاب شهین توکلی :از او سخن می گویند و گزارش گونه ای از خاطره نویسی ایرانیان از مشروطه به بعد، ارائه شدند در هفتمین نمایشگاه کتاب تهران،بدون سانسوردر استکهلم ـ سوئد ،روز شنبه۲۷ ماه مه ۲۰۲۳ میلادی ـ ۶ خردادماه ۱۴۰۲ خورشیدی.
پوزش از دیرکرد ناخواسته ی این گزارش به سبب پاره ای دشواری ها در پیاده کردن و سامان دادن سه ویدئوی این برنامه . ویدئو ها به ترتیب تقدیم می شوند.

****************
معرفی کتاب «از او سخن می‌گویند»، شهین توکلی.
گفت و گوی ناصر رحیم خانی با وحید توکلی

شهین توکلی زاده‌ی فروردین ۱۳۲۷ خورشیدی در سبزوار ـ خراسان ـ در مهر ماه ۱۴۰۰ خورشیدی، ما را وا‌گذاشت و رفت.

کتابِ از او سخن می‌گویند، دربرگیرنده‌ی ۲۷ یادنامه به یاد شهین توکلی، نوشته‌ی خویشان، برادر، برادرزاده‌ها، دوستان، و همبندانِ شهین در زندانِ شاه، در زندانِ اسلامی.
کتاب با همیاری وحید توکلی ـ برادر شهین ـ و ناصر مهاجر فراهم آمده است. چاپ کتاب به همتِ نشر باران، همین امسال، ۱۴۰۱ خورشیدی ـ ۲۰۲۳ میلادی.

من نام شهین توکلی را تابستان، ۱۳۵۰ خورشیدی شنیدم در زندانِ قصرِ تهران. آن روز، پاسبان بند، سهمیه‌ی کیهان و اطلاعات را دیرتر از وقت هر روزه داد، عبوس و ساکت. در خبر بریده بریده‌ی روزنامه، مصادره‌ی بانک ملی شعبه‌ی خیابانِ آیزنهاور، توسطِ تیمِ چریکی فدائیانِ خلق. و در خبر روزنامه‌ی اطلاعات: همراهی دختر زیبای ماکسی‌پوش با چریک‌ها.(۱)

کمی بعد دانستیم او شهین توکلی‌ست.

شهین توکلی همراه همسر، سعید آریان و برادر، حمید توکلی در خرداد ۱۳۵۰ خورشیدی دستگیر شد. سعید آریان و حمید توکلی همراه ۹ فدائی دیگر در اسفند ماه ۱۳۵۰ خورشیدی، تیرباران شدند. شهین به ۵ سال حبس محکوم شد. شهین اما پس از گذراندن دوره‌ی ۵ ساله، آزاد نشد.

از پس اعلام حزب واحد رستاخیز در اسفند ماه ۱۳۵۳ خورشیدی توسط شاه، دیگر کسی از زندانیان سیاسی ـ پس از گذراندن دوره‌ی حبس ـ آزاد نشد، ملی‌کشی.

تا کشتی‌بان را سیاستی دگر آمد: جیمی کارتر،بازدید سازمان صلیب سرخ بین‌المللی و گزارش آثار شکنجه بر بدن ۹۰۰ زندانی سیاسی از۳۰۰۰ زندانی سیاسی زندان‌های تهران. و البته گزارش «کمیسیون انتصابی خود شاه» هم با همین گزارشِ صلیبِ سرخ بین‌المللی برابر بود.(۲)

در آن سال‌های آغازه‌ی دهه‌ی پنجاه خورشیدی تا آستانه‌ی انقلاب، در زندان قصر تهران، ۴۵۰ زن و دختر مبارزِ سیاسی در زندان.(۳)

و در آن سال‌ها روحیه‌ی مبارزاتی و رزمندگی زنان و دختران فدائی، شاه دیکتاتور را هم حیرت زده کرد. اسدالله علم وزیر دربار و محرمِ اسرارِ شاه، درکتابِ گفت‌و‌گوهای من با شاه، در یادداشتِ سه‌شنبه ۲۳ دی ماه ۱۳۵۴ خورشیدی می‌نویسد: «در باره‌ی شبکه‌ی چریک‌های کشف شده در شمال کشور صحبت کردیم. شاه گفت: قاطعیت آن‌ها در جنگیدن باورنکردنی است حتی زن‌ها تا آخرین نفس می‌جنگند».(۴)

در زندان‌های اوین و قزل‌قلعه، کمیته‌ی مشترک و قصر تهران، منش و روحیه و رفتارِ زنان و دخترانِ سیاسی چگونه بود؟

نخستین زنان و دختران زندانی سیاسی را در اتاقی در زندان قصر تهران جا داده بودند.در طبقه‌ی بالا، زنان زندانی عادی، زنانی کوبیده و پایمالِ فقر و بی‌نوائی، خشونت مردانه،گرفتار اعتیاد، قاچاق، تن‌فروشی.

در فرصت‌های محدود هواخوری در حیاط و از پنجره‌ی اتاق، زنان و دختران سیاسی، گفتار و رفتارِ مهرآمیزِ خواهرانه و غمخوارانه با آن زنان داشتند. این رفتار انسانی و اثربخشی این رفتار را باز می‌خوانیم در خاطرات شماری از زنان زندانی سیاسی در کتابِ داد و بی‌داد،۲ جلد، گردآوری ویدا حاجبی، ۱۳۸۱ و ۱۳۸۳ خورشیدی.(۵)

شهین در خاطره‌ی زنان زندانی دوره‌ی شاه، جلوه‌ی مهر و دوستی، همدلی و همراهی زلال.
شهین توکلی در سال ۱۳۵۶خورشیدی از زندان قصر تهران آزاد شد، یک سال پس از پایانِ حبسِ پنج ساله.

شهین پس از آزادی با گروه یا سازمانی سیاسی، پیوند تشکیلاتی نداشت. با این حال در نظامِ اسلامی شهین را در آبان ماه ۱۳۶۱ خورشیدی در مشهد دستگیر و زندانی کردند، حکم اعدام دادند، بعد حکم ۲۰ سال حبس، بی‌هیچ دلیل، بعدتر حکم ۵ سال حبس.

همبند او در زندانِ سیاسی زنان در مشهد می‌نویسد: «هرگاه به آن سال‌های سخت و نامهربان می‌اندیشم، چهره‌ی مهربان و آرام شهین در خیالم نقش می‌بندد، شهین مهربانانه و فروتنانه هرچه داشت و هرآنچه از دستش برمی‌آمد برای دوستانش انجام می‌داد.»(۶)

یکی دیگر از زنان زندانی زندان نظامِ اسلامی در یاد شهین می‌نویسد: «مرگ او برای من عمیق‌تر از یک ضایعه‌ی دردناک بود. او در جوانی چهره‌ی آرمانی ـ انقلابی من بود. بعدها الگویی از انسانیت و شرافت انسانی و پس از مرگش چون قدیسی ماندگار که هیچ‌گاه از پرنسیپ‌های انسانی عدول نکرد. تا به آخر همان‌گونه که می‌اندیشید زندگی کرد.»(۷)

شهین خود در باره‌ی روحیه و رفتار خود در زندانِ دوره‌ی شاه، شعر‌خوانی، مشاعره با خود، حافظ‌خوانی، مجسمه‌سازی با خمیر نان، نوشته بود: «خیلی از هم سلولی‌ها و همبندانم این روحیه‌ی مرا به مسایل سیاسی، مقاومت و مبارزه ربط می‌دادند. اما این روحیه ربطی به هیچ‌کدام از این مسائل نداشت، جزئی از وجود من بود و هنوز هم هست.»(۸)

کوتاه کنم. یک دو سه پرسش از وحید توکلی در باره‌ی شهین: فکر فراهم آوردن کتاب، انگیزه و هدف شما؟ روش شما در تهیه‌ی کتاب، مقاله‌ها، خاطرات؟

پرسش دیگر: روحِ لطیفِ شهین، همراهی و همدلی بی‌جلوه‌ی او از کجاست؟ در زندان شاه، در زندان اسلامی، در بیرون با همه، از دوست و آشنا تا ناشناس را یاری می‌رساند بی‌صدا. رزمندگی چریکی و آمادگی برای فدای جان، تا غمخواری همگان. چگونه می‌بینی؟

می‌دانیم به ویژه از نیمه‌ی دوم دهه‌ی چهل خورشیدی، بسیاری از جوانان آن نسل، نخست با فرهنگ و ادبیات ایران و جهان آشنا شدند، از منظر ادبیات به جهان نگریستند، اثر پذیرفتند، و سپس‌تر بود که از راه فرهنگ و ادبیات گذر کردند. به میدان سیاست و مبارزه‌ی سیاسی، امیر پرویز پویان، مسعود احمد‌زاده، مرضیه احمدی اسکوئی، غزال آیتی… محفل تبریز، صمد بهرنگی، بهروز حقی، علی رضا نابدل، مناف فلکی… در شهین توکلی این عاطفه‌ی ژرف انسانی چگونه بود؟ از کجا؟


*** پانویس‌های معرفی کتابِ از او سخن می‌گویند:

۱- «دختر زیبای ماکسی‌پوش همراه تیم چریک‌های فدایی خلق»، روزنامه‌ی اطلاعات، ۶ خرداد ۱۳۵۰ خورشیدی.

۲- «قاطعیت چریک‌ها، جنگیدن زن‌های آن‌ها تا آخرین نفس»، اسدالله علم ،گفتگوهای من با شاه، طرح نو، تهران، بهار ۱۳۷۱، جلد دوم، ص ۵۳۴.

۳- «آثار شکنجه‌ی ۹۰۰ زندانی سیاسی از ۳۰۰۰ زندانی سیاسی زندان‌های تهران».

«شرفیابی… در مورد گزارش صلیب سرخ بین‌المللی سؤال کردم، رئیس آن دیروز به حضور شاه شرفیاب شد. شاه گفت: “هنوز هم محرمانه و فقط برای ملاحظه‌ی خود ماست. اما با وجود این ادعا می‌کند که از ۳۰۰۰ زندانی، ۹۰۰ نفرشان دارای علائم شکنجه هستند، این درست همان رقمی است که توسط کمیسیون انتصابی خود من هم داده شده بود.” گفتم که به نظر من این خبر واقعاً بدی است و فقط نشان می‌دهد که ناراضیان دلایل واقعی برای اعتراض دارند. ما فقط باید امیدوار باشیم که خبرش درز نکند. شاه تکرار کرد «فقط برای ملاحظه‌ی ماست. هیچکس نمی‌تواند آن را افشاء کند؛ مگر خود ما». اشاره کردم که این روزها نمی‌شود هیچ چیزی را سّری پنداشت و جای تأسف است که ما سعی نکردیم وضع زندان‌های‌مان را به ابتکار خودمان بهتر کنیم. شاه سعی نکرد پاسخی دهد.» )اسدالله علم، یادداشت‌های علم، ویرایش علینقی عالیخانی، جلد پنجم، ص ۶۹.

۴- ۴۵۰ زن زندانی سیاسی در زندان قصر تهران، دوره‌ی شاه، رقیه (فران) دانشگری، «زنان فدایی در زندان شاه»، راهی دیگر، روایت‌هایی در بود و باشِ چریک‌های فدایی خلق ایران، دفتر نخست، ویراستاران: ناصر مهاجر،تورج اتابکی، نشر نقطه، آلمان، ص۳۳۷.

۵- دادِ بی‌داد، نخستین زندان سیاسی زنان ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۰ جلد ۱، ویدا حاجبی،چاپ اول خرداد ۱۳۸۱ ـ فوریه ۲۰۰۳. جلد ۲، چاپ اول خرداد ۱۳۸۳ ـ ژوئن ۲۰۰۴.

۶- همدل و همبندم، همره و همرازم: «هرگاه که به آن سال‌های سخت و نا مهربان می‌اندیشم، چهره‌ی مهربان و آرام شهین در خیالم نقش می‌بندد. شهین مهربانانه و فروتنانه هرچه داشت و هرآنچه از دستش برمی‌آمد برای دوستانش انجام می‌داد.» فتان جوکار، از او سخن می‌گویند، ص۶۹.

۷- برای شهین: «مرگ او برای من عمیق‌تر از یک ضایعه دردناک بود. او درجوانی چهره‌ی آرمانی ــ انقلابی من بود. بعدها الگویی از انسانیت و شرافت انسانی، و پس از مرگش چون قدیسی ماندگار که هیچ گاه از پرنسیپ‌های انسانی عدول نکرد و تا به آخر همان گونه که می‌اندیشید زندگی کرد». منیژه ریاضی، از او سخن می‌گویند، ص۶۳.

۸- گلدان ما، شهین توکلی، دادِ بی‌داد، جلد ۲، ص۲۴۹.

* کتاب مرتضی کیوان،
 به کوشش شاهرخ مسکوب، تهران، نشر کتاب نادر، چاپ اول ۱۳۸۲

برگرفته از : عصرنو