این نمایش دیگر تماشاگر ندارد

ديدگاه

مردم با صبر و شکیبایی بیش از ٤٥ سال این رژیم فریبکار را تحمل کردند و به این نتیجه رسیدند که رژیم ولایت ظرفیت تغییر، بازسازی اقتصادی و گذر از ارتجاع را ندارد، با مدرنیته مخالفت می کند، مردم را از مسئولیت اجتماعی و بالندگی خود محروم می سازد، از آن گذشته مجالس و نهاد های به اصطلاح قانون گذاری تنها  مرجع قانون گذاری و نظارت بر اجرای آن نیستند و نباید در انتخابات ساختگی و مهندسی شده شرکت کرد

محمد حسین یحیایی
mhyahyai@yahoo.se

این نمایش دیگر تماشاگر ندارد

چند روزی بیشتر به بازی رژیم ولایت با نام « انتخابات » باقی نمانده است. قرار بر این است که در 11 اسفند 1402 این نمایش تکراری و خسته کننده به اجرا در آید. بازیگران از مدت ها پیش انتخاب شدند و برای اجرای منویات ولایت در دو مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی، در جایگاه بندگی خود قرار گیرند در سرلیست یکی از گروه های ذوب شده در ولایت « مرتظی آقا تهرانی » نماینده کنونی تهران، شمیرانات، شهر ری، اسلام شهر و پردیس که همزمان رئیس کمسیون فرهنگی مجلس نیز هست قرار دارد که شخصیت زشت خو و فرصت طلبی است در خدمت رژیم، او در روز شنبه 28 فروردین ماه با افتخار می گوید: مجلس محل تحقق خواست مقام ولایت است. حال این شخص بدون شرمساری چگونه خود را نماینده مردم خطاب می کند و با چه رویی از مردم تقاضای مشارکت در انتخابات می کند!  و یا « آیت اله معلمی » عضو مجلس خبرگان رهبری که باید نظارت بر عملکرد رهبری داشته باشد، بدون اندک خجالتی در مصاحبه با سایت « جماران » فریاد می زند: بی حجابی ها نیاز به تعزیزات دارد و بهترین تعزیزات شلاق است. معلوم نیست این ذهنیت در کدام عصر زندگی می کند و چگونه به قرن 21 پرتاب شده و با سرنوشت میلیون ها انسان بازی می کند! البته این ها اغلب در مکتب « مصباح یزدی » آموزش دیدند که با صدای بلند می گفت : انتخابات یعنی چه؟  مردم چه حقی دارند که انتخاب کنند!!

دکتر حسین یحیایی

از مدت ها پیش رژیم ولایت دریافته است که مردم رغبتی به مشارکت در انتخابات ندارند و شاید هم سرخورده شده به رژیم ولایت باور و اعتمادی ندارند، روزنامه « وطن امروز » به نقل از آخرین نظر سنجی که از سوی صدا و سیما در اوایل بهمن ماه صورت گرفته می نویسد: 52 درصد از مردم از انتخابات 11 اسفند خبر ندارند و یا اغلب نظر سنجی ها از آن حکایت دارند که انتخابات 11 اسفند بی رونق ترین انتخابات تاریخ رژیم ولایت خواهد بود و توده های مردمی در آن شرکت نخواهند کرد و این گویای آن است که باید این شعبده بازی به پایان برسد زیرا هیچ دستآوردی برای مردم نخواهد داشت.« خامنه ای » نگران از آینده خود و مشروعیت نظامش با تعدادی از کوتوله های سیاسی که اغلب نادان، متملق و گاهی روان پریشند به میدان آمده است تا تنور سرد و بی رمق خود را گرم کند. سخن از اسلام، امام زمان، انتخابات رکن اصلی کشور و … به میان می آورد، از نظامی ها هم کمک می طلبد، « حسین سلامی » فرمانده سپاه می گوید: مردم موقعیت حساس را ببینند و پای صندوق رای بیایند! بازیگران رژیم هم هرکدام در نقشی ظاهر می شوند، پوستر های گوناگونی بر درو دیوار می چسبانند، برخی از آخوند ها در شمال شهر تهران عکس های بدون عمامه و در جنوب شهر با عمامه منتشر می کنند یعنی به هر ترفندی برای فریب مردم که یادگاری از ولایت دوران «خمینی » است و در نخستین سال های بعد از انقلاب 1357 به اجرا درآمد دست می یازند، ولی هیچکدام از این بازیگران در پایان نمایش از نقش خود راضی نخواهند بود، زیرا پایان نمایش با تراژدی روبرو خواهد شد. هرچند این خود باختگان شاید برای مدتی به رانت، مال و ثروت دست پیدا کنند ولی در قلب مردم و جامعه جایگاهی نخواهند داشت و براستی نفرین شدگان تاریخ خواهند بود.

آلبرت انیشتن، گفته جالبی دارد و می گوید: با فکر و اندیشه ای که این همه مشکلات آفریده نمی توان با همان فکر و اندیشه از مشکلات رها شد، البته نظیر آن را در ادبیات فارسی هم داریم که می گوید: آزموده را آزمودن خطاست! افرادی که از فیلتر شورای نگهبان گذشتند سال ها است در مقام ها و جایگاه های سیاسی بالایی حضور داشتند و همچنان حضور دارند و جامعه را به این روز سیاه نشاندند، قادر به بازسازی و تغییر نیستند، آنها مخربند و خیانتکار! اخیرا « هریتیچ » گزارشی را منتشر کرده که نشان می دهد، رژیم ولایت در همه حوزه های اقتصادی و سیاسی در ردیف عقب مانده ترین کشور های آفریقایی و جهان قرار دارد، 20 سال پیش رژیم ولایت « سند چشم انداز 20 ساله » منتشر کرد که گویا در منطقه در همه حوزه های اقتصادی و اجتماعی در مقام نخست قرار خواهد گرفت. ولی حالا آن مدت رو به پایان است و تنها ناظر آن علی خامنه ای است که می گوید: به نوک قله نزدیک شدیم و « رئیسی » شیرین عقل هم آن را تکرار می کند، در حالی که ارقام و شرایط جامعه چیز دیگری را نشان می دهد. اقتصاد کشور با بن بست روبرو شده، تراز بازرگانی بگفته خود مقامات منفی 18 میلیارد دلار در این سال خواهد بود، افرادی که سال ها با این رژیم کار کردند با بغض سخن می گویند، « مسعود نیلی » که روزگاری سرپرست خصوصی سازی، رئیس ستاد اقتصادی، رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف و در نهایت مسئول اقتصادی رژیم در همه دوران بوده است می گوید: گروهی در حال غارت و گروهی دیگر در حال حکمرانی، در حالی که شاهد مرگ اقتصاد کشور هستیم و ادامه می دهد کشور در حال نابودی است و « موسی غنی نژاد » از دیگر مشاوران اقتصادی همه دوران رژیم هم فریاد بر می آورد که اقتصاد گرفتار بیماری سرطان است، با دستور نمی توان آن را بهبود بخشید، بنابرین می توان به این نتیجه رسید که این انتخابات هیچ دستآوردی نخواهد داشت و بحران را عمیق تر خواهد کرد، شاید آز آن رو باشد که توده های زحمتکش، روشنفکران آگاه، زنان و مردان مبارز یک صدا فریاد می زنند که به تماشای این نمایش تکراری نخواهند رفت و به بازیگران ناتوان آن رای نخواهند داد، آنچه مسلم است مردم انتخابات را تحریم کرده اند. « صادقی » نماینده پیشین مجلس پیش بینی می کند که در تهران بین 6 تا 10 درصد در انتخابات شرکت خواهند کرد، البته اغلب نظر سنجی ها نشان می دهد که اکثریت قاطع مردم در انتخابات شرکت نخواهند کرد. نهاد نظر سنجی « گمان » زیر نظر « عمار ملکی » می گوید که 77 درصد از مردم ( بیش از 61 میلیون نفر حق رای دارند ) در رای گیری شرکت نخواهند کرد. به نظر می رسد که مردم به این نتیجه رسیده اند که باید به این بازی مضحک پایان دهند، انتخابات بدون احزاب سیاسی آزاد و نهاد های مدنی معنی و مفهومی ندارد و هر روز تنگناهای کشور را بیشتر می کند. دیگر مردم به رژیم ولایت باور ندارند و به آن اعتماد نمی کنند. شعار کارگران ومحرومان اقتصادی و اجتماعی در خیابان ها که فریاد می زنند: از بس دروغ شنیدیم ما دیگر رای نمیدیم نشانگر آن است که مردم از رژیم ولایت گذر کردند. مردم با صبر و شکیبایی بیش از 45 سال این رژیم فریبکار را تحمل کردند و به این نتیجه رسیدند که رژیم ولایت ظرفیت تغییر، بازسازی اقتصادی و گذر از ارتجاع را ندارد، با مدرنیته مخالفت می کند، مردم را از مسئولیت اجتماعی و بالندگی خود محروم می سازد، از آن گذشته مجالس و نهاد های به اصطلاح قانون گذاری تنها  مرجع قانون گذاری و نظارت بر اجرای آن نیستند و نباید در انتخابات ساختگی و مهندسی شده شرکت کرد، البته هنوز افرادی به امید « روزنه گشایی » ممکن است در آن شرکت کنند ( بیانیه 110 نفر از فعالان به اصطلاح اصلاح طلب ) ولی بهترین پاسخ را به این ها « تاجزاده » می دهد که خود سال های طولانی با این رژیم کار کرده است، می گوید : رای نمی دهم تا به ابتذال بگویم، نه !.