
زنان کارگر از خانه تا کارخانه
پریسا شکورزاده
برگرفته از : نقد اقتصاد سياسی
زنان کارگر از خانه تا کارخانه / پریسا شکورزاده
بازتعریف جامعهی مدنی از منظر سیاست فمینیستی
مقدمه :

درپی جنبش ژینا و در وضعیت کنونی، بار دیگر مفهوم «جامعهی مدنی» در تحلیلهای نظری مطرح شده و ازاینرو به نظر میرسد بازاندیشی این مفهوم ضروری است. با این پیشفرض که مفاهیم موجوداتی متعیّن و ثابت و ابزارهایی با کارکرد مشخص برای فهم وضعیت نیستند، بلکه میدانی از نیروهای در نزاع هستند که مفصلبندی موقت آنها حاکی از مناسبات قدرت است، پس پرسش از مفاهیم همواره پرسشی سیاسی است و پروبلماتیک شدن یک مفهوم مداخلهی پرسشگر در این مناسبات قدرت است.
از سوی دیگر، این مداخلهی نظری خود حاکی از جایگیری مشخص پرسشگر است که در این مناسبات قدرت میاندیشد و با این پرسشگری، رخدادی را که بر بدنش اثر گذاشته، بازتاب میدهد؛ چنانکه پرسش امروز ما از مفهوم جامعهی مدنی، بهعنوان پرسشی سیاسی را میتوان مسئلهای برخاسته از نوعی احساس شکست دانست. اتفاقاً گرامشی هم در یادداشتهای زندانش برای کنار آمدن با شکست انقلاب و ظهور فاشیسم در ایتالیا به جامعهی مدنی میاندیشید. به نظر میرسد، احساس شکستی در پس اندیشیدن به جامعهی مدنی نهفته است که میخواهد شکست را با فقدان یا بحران جامعهی مدنی تبیین کند. به همین خاطر است که بازاندیشی دربارهی این مفهوم از آن جهت اهمیت دارد که میتواند همزمان به پرسش کشیدن و تأمل بر چنین احساس شکستی نیز باشد. در طی این بحث نشان خواهم داد که چگونه سیاست فمینیستی رادیکال با بازتعریف جامعهی مدنی، در مقابل چنین خوانشی از وضعیت قرار میگیرد و ما را از بنبست جامعهی مدنی خارج میکند.
گرامشی جامعهی مدنی را به شبکهی قدرتمندی از دژها و خاکریزهایی تشبیه میکرد که در پس خندق دولت قرار دارند. در این تعبیر، جامعهی مدنی میدان منازعه و قلمرو پیکار هژمونیک و رقابت نیروهای اجتماعی است. با تأثی از گرامشی، میخواهم تلاش کنم فضای یک «جنگ سنگر به سنگر» را ترسیم کنم که با تأکید بر گسترش و تکثیر نهادهای جامعهی مدنی و فعال کردن نیروهای اجتماعی متکثر، امکانی را برای اشغال فضاهای استبدادی و دموکراتیکسازی آنها فراهم میکند؛ به بیانی دیگر، بازجذب دولت در جامعهی مدنی به شکل درونماندگار و همچنین نوعی از خودفرمانی را ممکن کند. بدین منظور، با اشاره به نقد فمینیستی جامعهی مدنی میکوشم میدان جنگ تازهای را بازآرایی کنم و سپس از دریچهی زنان کارگر بهعنوان یکی از نیروهای جامعهی مدنی به چگونگی پیشبرد این جنگ بپردازم.
ادامه :