به دنبال امضای تفاهم نامه مشترک بین ١٠ جریان و انتشار فراخوان علنی دعوت به همکاری، در تاریخ ٢٥ آبان ماه ١٣٩٧ برابر با ١٦ نوامبر ٢٠١٨، سایت سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران تصمیم گرفته است گفتگوهائی با نمایندگان ١٠ جریان ترتیب دهد تا پروسه ای که تا به حال پیش رفته و نیز چشم انداز آن، برای خوانندگان و علاقمندان بیشتر شکافته شود.
گفتگو با احمد آزاد عضو سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
درباره فراخوان به همکاری مشترک (تفاهم نامه ١٠ جریان)*
سوال اول_ شما اخیرا تفاهم نامه همکاری را با 9 جریان امضا کرده و فراخوان انرا علنی نموده اید. می توانید چگونگی شکل گیری این همکاری ، و نقش سازمان تان را در این روند توضیح دهید؟
پاسخ: سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران از بدو تاسیس بر این باور بوده است که برای سرنگونی حکومت اسلامی و رسیدن به آزادی، دمکراسی و استقرار حکومت متکی بر رای مردم و تامین برابری در جامعه، نیاز به همکاری و ائتلافی گسترده از نیروهای چپ و دمکرات است. این باور در این سالها خود را در تلاشهای خستگی ناپذیر ما در گفتگو و نزدیکی با دیگران جریانات سیاسی و تلاش برای شکلگیری یک ائتلاف پایدار سیاسی نشان داده است. تجربه این سالها برای ما روشن کرده بود که پارامترهای معینی برای شکلگیری یک ائتلاف لازم است که یکی از مهمترین آنها تغییر شرائط سیاسی جامعه ایران است. با تضعیف پایه های اجتماعی حکومت، تشدید نارضایتی مردم، رشد و گسترش اعتراضات و بویژه گسترش مقاومت در مقابل حکومت، نیاز به همکاری و همراهی در میان نیروهای اپوزیسیون افزایش می یافت. بدنبال حوادث سال 88 و اعتراضات گسترده مردم در شهرهای ایران، همکاری میان نیروهای اپوزیسیون عینیت بیشتری یافت و سازمان گفتگوهای خود با برخی از جریانات سیاسی را که نزدیکی بیشتری با آنها داشت، با جدیت بیشتری دنبال کرد. در ابتدا گفتگوها بین 5 جریان سیاسی بود که به تنظیم سندی نیز منتهی شد ولی بدلائلی که جای بحث آن اینجا نیست نتوانست نهائی و اجرائی شود. اما کفتگوها را ادامه دادیم و ذره ای از تلاشهای خود نکاستیم. در مقطعی شرکت کنندگان در این گفتگوها به ده سازمان و حزب رسید. تجربه این تلاشها به ما نشان داده بود برای آن که ائتلافی به درستی بتواند پای گیرد لازم است تا بر سر دو مسئله اصلی، چگونگی گذر از جمهوری اسلامی و حل مسئله ملیتهای ساکن ایران، توافق حداقلی صورت گیرد. از دو سال پیش گفتگوها پیرامون این دو محور متمرکز شد و بدنبال برگزاری جلسات متعدد، نهایتا بین هفت جریان همزبانی بر سر این دو مورد بوجود آمد و تفاهم نامه ای تنظیم شد. سپس در فاصله کوتاهی سه تشکل سیاسی دیگر هم به این هفت جریان اضافه شدند و در نهایت تفاهم نامه با امضاء این ده جریان منتشر شد.
سوال دوم _ به نظر شما محورها و مولفه های اصلی این تفاهم نامه کدام ها هستند؟
پاسخ: تفاهم نامه حول عناصر لازم برای استقرار دمکراسی در ایران تنظیم شده است. جدا از مقدمه تفاهم نامه در بخش «طرح مشترک ما» 14 بند آمده است که تمامی آنها برای تامین حداقل دمکراسی لازم در جامعه ایران است. میگویم حداقل دمکراسی چرا که به عنوان یک فعال چپ، دمکراسی که مورد نظر ما است بسیار عمیقتر و رادیکال تر از این بندها است و این هم کاملا طبیعی است که در یک تفاهم نامه حداقل های لازم در نظر گرفته میشود.
در این بندها میتوان اشاره کرد به: «استقرار نظامی دموکراتیک در شکل جمهوری پارلمانی مبتنی بر جدایی دین و دولت ، تفکیک قوای سه گانه و پلورالیسم سیاسی، انتخابی بودن همه نهادهای حکومت با رای مستقیم مردم و رعایت اصل تناوب قدرت». در این سند بر این اصل تاکید شده است که رای مردم یگانه منشاء قدرت و مشروعیت حاکمیت است. تاکید بر برابر حقوقی شهروندان، تعهد به حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر و لغو مجازات اعدام و هر گونه مجازاتی که حیثیت، شان و منزلت انسان را خدشه دار کند. همچنین تامین برابر حقوقی زنان با مردان، لغو هر گونه تبعیض جنسیتی. بویژه دفاع از مبارزات جاری مردم، طرح و خواست آزادی اجتماعات،
تحصن، اعتصاب، راهپیمایی و اشکال متفاوت مبارزه، برخورداری از حق دفاع در برابر اعمال قهر حکومت و مبارزه مدنی برای رسیدن به مطالبات اقتصادی و سیاسی یکی از مهمترین محورهای این تفاهم نامه تاکید بر عدم تمرکز و تقسیم قدرت در ساختار اداری آینده جامعه ایران است. گسترش و محکم کردن پایه های دمکراسی تنها با مشارکت هر چه وسیعتر مردم در اداره امور خود ممکن خواهد بود. علاوه بر این ایران کشوری است کثیرالمله که ملیتها و اقوام گوناگون با زبان، فرهنگ، سنت و آداب و رسوم مختلف در طی قرنهای متمادی با هم همزیستی داشته اند. ندیدن واقعیت تنوع قومی در ایران و تکرار دائمی «ما ایرانی هستیم» مشکلی را حل نمیکند. ما همه، فارس، ترک، ترکمن، عرب، کرد، بلوچ، لر و… در سرزمینی محصور به مرزهای معینی که ایران نام دارد زندگی میکنیم. اما این دلیلی بر این نیست که هویت اصلی هر یک از این اقوام و ملیتها از بین رفته و همه یکسان و یک شکل و دارای یک زبان و یک فرهنگ و یک آداب و رسوم شده اند. تنوع ملیت و قومی در ایران واقعی است و اتفاقا این تنوع، که بسیار هم کهن است، ثروت بزرگی برای ما است و غنای فرهنگی چند هزار ساله ما خود حاصل این تنوع است. این تنوع را باید به رسمیت شناخت، باید به آن احترام گذاشت و در بالندگی و رشد آن کوشید.
برای گسترش دمکراسی و توزیع قدرت در ایران، در این تفاهم نامه شیوه حکومت جمهوری فدرال برای آینده ایران پیشنهاد میشود.
پس از انتشار این تفاهم نامهنقدهائی پیرامون آن صورت گرفت که عمدتا حول مسئله ملی در ایران بود. برخی از نقدها بر مسئله تامین یکپارچگی ایران تاکید کرده و این تفاهم نامه را خالی از آن میدید. برخلاف نقدهای صورت گرفته، به جرات میتوانم بگویم که هدف این تفاهم نامه دقیقا تامین همبستگی مردم ایران از طریق تفاهم بین آنانی است است که در این سرزمین زندگی میکنند و اتحاد داوطلبانه آنها با یکدیگر تنها راه حفظ یکپارچگی ایران است. سازمان ما با وفاداری به یکی از مهمترین اصول دمکراسی، حق تعیین سرنوشت، در راه وحدت داوطلبانه اقوام و ملیتهای ساکن ایران تلاش میکند و این تفاهم نامه را گامی جدی و اصولی دراین راه میداند و این راه را ادامه خواهد داد.
ما همچنین بر این باوریم که مبارزه برای رسیدن به دمکراسی و تامین حقوق ملی و رفع تبعیض ملیتها و اقوام ساکن ایران در چارچوب یک مبارزه سراسری و همگانی مردم ایران، بهتر و سریعتر به نتیجه خواهد رسید
نکته مهم دیگر این تفاهم نامه، تاکید روشن و بدون ابهام در مورد سرنوشت رژیم حاکم بر ایران و لزوم سرنگونی این حکومت و استقرار یک نظام دمکراتیک متکی بر رای مردم و رسیدن به آزادی و دمکراسی است. امضاء کنندگان این تفاهم نامه باور به اصلاح پذیری این نظام ندارند و معتقدند که مانع اصلی در راه استقرار دمکراسی در ایران رژیم جمهوری اسلامی متکی بر تلفیق دین و دولت بوده و کلیه جناحهای این نظام در حفظ این اصل همدست و همداستان هستند.
سوال سوم _ با توجه به مجموعه نیروهای این طیف که از جمهوری خواهان دموکرات هستند ، ایا امکان گسترش ان هست ؟ در صورت گسترش آن ،غیر از تشکل ها ،ایده ای برای جلب مشارکت افراد و شخصیت هانیز وجود دارد ؟
پاسخ: روشن است که در تمام این سالهاما با سازمانها و احزاب سیاسی گفتگو میکردیم. در واقع ما فراخوان برای تجمع جمهوریخواهان چپ و دمکرات نداده بودیم. در سالهای گذشته این گونه فراخوانها داده شده و تجمعات سیاسی حاصل این فراخوانها هم شکل گرفته اند که بعضا فعال هم هستند. طبعا محور کار، همچنان ائتلاف با تشکلهای سیاسی که خود را با این تفاهم نامه همراه میبینند، خواهد بود. اما این به این معنی نیست که شخصیتها و فعالین سیاسی منفرد جایی در این تلاش ندارند. برعکس حضور شخصیت ها و فعالین سیاسی به گسترش این ائتلاف و همه گیر شدن آن بسیار کمک میکند. این بر عهده ما است که هم، راهی برای مشارکت این دسته از فعالین سیاسی بجوئیم و هم برای جلب آنها کوشش کنیم.
سوال چهارم _ به طور کلی چشم انداز این همکاری و تاثیر گذاری ان بر روند مبارزات جاری مردم ایران را چگونه می بینید؟
پاسخ: بسیار زود است که بخواهیم به این پرسش پاسخ روشنی دهیم. هدف این کار همراه کردن و اشتراک مساعی بخشی از نیروهای مخالف رژیم، در یک ائتلاف سیاسی است که بتوانند هم خود و هم در همکاری با دیگر نیروهای سیاسی، در مبارزه با حکومت اسلامی موثرتر عمل کرده و با ارائه برنامه خود به مردم اعتماد و همراهی آنان را جلب کرده و جویبارهای کوچک پیکارها را به رودخانه خروشان مبارزه برای آزادی، و رهائی از نکبت این حکومت شوم جاری کند. طبیعی است که پراکندگی خوشایند کسی نیست و آرزوی همه آزادیخواهان آن است که روزی رود پرخروش انقلاب مردم بساط این حکومت را در هم ریزد. ما امیدواریم که در این راه موفق شده و بتوانیم بخشی از اپوزیسیون دمکرات و چپ ایران را در یک تلاش جمعی همراه کنیم.
سایت سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
بهمن ١٣٩٧ – فوريه ٢٠١٩