به دنبال امضای تفاهم نامه مشترک بین ١٠ جریان و انتشار فراخوان علنی دعوت به همکاری، در تاریخ ٢٥ آبان ماه ١٣٩٧ برابر با ١٦ نوامبر ٢٠١٨، سایت سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران تصمیم گرفته است گفتگوهائی با نمایندگان ١٠ جریان ترتیب دهد تا پروسه ای که تا به حال پیش رفته و نیز چشم انداز آن، برای خوانندگان و علاقمندان بیشتر شکافته شود.
گفتگو با خالد حسنپور عضو رهبری حزب دموکرات کردستان
درباره فراخوان به همکاری مشترک (تفاهم نامه ١٠ جریان)*
سوال اول_ شما اخیرا تفاهم نامه همکاری را با ۹ جریان امضا کرده و فراخوان انرا علنی نموده اید. می توانید چگونگی شکل گیری این همکاری ، و نقش سازمان تان را در این روند توضیح دهید؟
پاسخ: حدود سە سال پیش بە ابتکار سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران از حزب دمکرات کردستان و هشت حزب سازمان دیگر ، جهت بحث و تبادل نظر و در رابطە با همگرایی و اتحاد اپوزیسیون دعوت بعمل آمد، حزب دموکرات کردستان از این ابتکار عمل استقبال نمود و از آن زمان بە بعد بە همراە ٩ سازمان دیگر نشست های متعددی برگزارنمود. طبیعتا بعثهای اولیە حول وحوش ضرورت تشکیل یک اتحاد یا شکلی تنگاتنگ از همکاری بین این ٩ جریان بود بە نحوی کە پاسخگوی مبارزات رو بە اعتلای مردم و جنبشهای در حال فزونی باشد . استقبال این ٩ جریان از ادامە بحثها و شرکت مستمر در نشست ها درهمان ابتدای کار، نشان ازاین داشت کە ضرورت شکل گیری یک اتحاد وسیع بە مخرج مشترک همەسازمان های حاضر در این گروە تبدیل شدەاست.
طبیعتا برای شکلگیری چنین اتحادی، میبایست بە دو مسئلە پایە کە در واقع هم معضل اساسی جامعە ایران و هم مشکل اساسی طیف وسیعی از نیروهای سیاسی حال حاضر است، پاسخ دادە میشد . مسئلە نخست سرنوشت رژیم جمهوری اسلامی بەعنوان یک کلیت، و دیگری نوع نگاەو راهکار حل مسئلە ملی و جنبش هویت طلبی میلیت های ایران از نگاە جریانهای تشکیل دهندە این اتحاد بود . از یک سو ترکیپ نیروهای شرکت کنندە در بحث های مقدماتی، کە شامل نیروهای چپ و دمکرات بود، ضرورت پرداختن بە این دو مسئلە را تبدیل بە یک امر مسلم کردە بود واز سویی دیگر بدون راە حلی مناسب برای معضل رژیم جمهوری اسلامی و حل مسئلە میلیتها، امکان دستیابی بە یک اتحاد پایدار ممکن نبود . باتوجە بە اینکە یکی از عوامل عمدەایی کە در چهل سال گذشتە، باعث استمرار و استقرار جمهوری اسلامی شدە، عدم قاطعیت نیروهای سیاسی درمقابل این رژیم بودە و هست . مسئلە شعار سرنگونی خصوصا بعد از قیام دی ماە سال ٩٦ و زیر سوال رفتن مشروعیت رژیم، بە یک امر مسلم حتی برای آن طیف از نیروهای درگذشتە بەنحوی بدنبال اصلاح رژیم بودند بدل شد . در خصوص مسئلە میلتها هم باید گفت، ستمهای مضاعفی کە در دو نظام سلطنتی و خصوصا جمهوری اسلامی بر میلیت های ایران رواداشتە شدەاست، جامعە ایران را دچار گسل و فاصلە زیادی نمودە است، کە بعضا خود جمهوری اسلامی بە آن معترف است . هر طیفی از اپوزیسیون اگر بەدرستی با قضیە اتنیکی در ایران برخورد نکند و راە حلی برای این معضل پیدا نکند، شانسی برای اینکە در بین اقوام وملیت های ایران جایگاهی پیدا کند نخواهد داشت.
با توجە بە این ضرورتها بود کە شعار سرنگونی جمهوری اسلامی و حل مسئلە میلیتها بە محور اصلی کار این گروە تبدیل شد . و در ادامە این بحث و رایزنیها بود کە دو جریان سیاسی، کە یکی با شعار سرنگونی و دیگری با فدرالیزم مشکل داشت جمع را ترک کردند . بعد از این مرحلە از سە جریان سیاسی دیگر اپوزیسیون، کە بە لحاظ خط و مش سیاسی با تفاهمنامە مشکل چندانی نداشتند، دعوت بە عمل آمد، کە خوشبختانە از دعوتنامەی ٧ جریان استقبال کردند و تفاهمنامە بە امضای ١٠ جریان رسید .
تا جای کە بە نقش حزب دمکرات کردستان مربوط مێشود کە مورد سوال شما بود، حزب ما بە وظایفش هم در سطح اپوزیسیون کردستانی و هم در سطح سراسری واقف هست . و با حفظ اصول و پرینسیپهای خود آمادە همکاری وهمگرایی با همە نیروهایست کە برای سرنگونی جمهوری اسلامی وایجاد نظامی دموکراتیک و فدرال در ایران مبارزە میکنند.
سوال دوم _ به نظر شما محورها و مولفه های اصلی این تفاهم نامه کدام ها هستند؟
پاسخ: این تفاهمنامە کە حاصل نزدیک بە سە سال بحث و گفتگو است، از یک مقدمە و چهاردە بند تشکێل شدەاست . در مقدمە بە یک سدە مبارزات مردم ایران، اعم از زنان، اقشار گوناگون اجتماعی، میلیتها، روشنفکران و کارگران اشارە شدەاست . کە برای ایرانی آزاد پیشرفتە و دور از هرگونە تبعێض جنسیتی، ملی و مذهبی تلاشها و جانفشانیهای زیادی کردەاند . در ادامە بە قانون اساسی جمهوری اسلامی و ساختار قدرت کە بر پایە تبعێض و نابرابری است اشارە شذە و باتوجە بە سیاست و عملکرد این رژیم در چهل سال گذشتە، بر این اصل کە رژیم در کلیت خود اصلاح پذیر نیست و باید سرنگون شود تاکید شدەاست .
همچانکە گفتە شد تفاهمنامە از ١٤ بند تشکیل شدەاست، کە بە مشکلات و معضلات جامعە ایران در زمینەهای مختلف پرداختە و برای هرکدام از این مسائل، راە حلی کە پاسخگوی این مقطع از خواستهای جامعە است پیشنهاد کردەاست . برای نمونە در بند یک بر استقرار نظامی دموکراتیک در شکل جمهوری پارلمانی مبتنی بر جدایی دین از دولت و اصل تناوب قدرت تاکید شدەاست . در بند دو بە هویت واقعی میلیتهای ایران اشارە شدە است، چیزی کە اکثر نیروهای اپوزیسیون از آن طفرە میروند و بە بهانەی مختلف آنرا انکار میکنند . در ادامە این بند بر لزوم حکومتی غیر متمرکز و فدرال تاکید شدەاست . باتوجە بە اینکە در این مرحلە از زمان، مشکل عمدە جامعە ایران انکار هویت میلیتها و عدم پذیرش یک سیستم فدرالیستی و، نظامی دمکراتیک مبتنی بر حقوق بشر است، تفاهمنامە و همبستگی ١٠ جریان توانستە بە این سی گرە و مشکل اساسی جامعە ایران جواب روشن و سریح بدهدو، از این منظر چشمنداز روشنی ترسیم نمودە است تاجایکە بە دموکراسی و آزادی مربوط مێشود، چند بند از ١٤ بند بە این مهم اختصاص دادە شدەاست . جدایی نهاد دین از دولت، تضمین آزادیهای سیاسی، آزادی اندیشە و بیان، آزادی اجتماعات، تضاهرات و اعتصابات روشن نمودە است . و همچنین بە اعلامێە جهانی حقوق بشر و پیمانهای الحاقی و لغو مجازات اعدام کە یکی از مشکلات بزرک سیستم موجود و سیستمهای گذشتە بودە تاکید شدە است . و همچنین در رابطە با عدالت اجتماعی و برابری در ایران بر تامین برابر حقوقی شهروندان مستقل از جنسیت، مذهب، تعلقات قومی زبانی و مسلکی تاکید موکد شذەاست . بە این ترتیب میتوان گفت کە تفاهمنامە ١٠ جریان بە نسبت پیمانامەهایکە تاکنون بە امضا رسیدەاند، جامعترین تفاهمنانامەایست کە تاکنون منتشر شدەاست.
سوال سوم _ با توجه به مجموعه نیروهای این طیف که از جمهوری خواهان دموکرات هستند ، ایا امکان گسترش ان هست ؟ در صورت گسترش آن ،غیر از تشکل ها ،ایده ای برای جلب مشارکت افراد و شخصیت هانیز وجود دارد ؟
پاسخ: اعضای تشکیل دهندە این اتحاد قبلا و در جریان پروسە شکل گیری، رایزنیهای زیادی خصوصا در بین طیف جمهوریخواە دمکرات و چپ انجام دادەاند . همچانکە در جواب سوال یکم اشارە کردم دو جریان کە از ابتدا در بحثها و جلسات این جمع شرکت میکردند، هرکدام بە بهانەای چە درست یا نادرست صف خودشان از این گروە جدا نمودند . و علیرغم اینکە مواضع خودشان را کە مبتنی بر مخالفت با فدرالیزم و شعار سرنگونی بود بە ما اعلام کردە بودند، اما این موضع سیاسی هم مانع ما نشد و با هر دو جریان مکاتبە شد و در نامە پافشاری شدە بود کە جهت پیدا کردن راەحلی مشترک در جلسات گروە شرکت جویند . و همچانکە مستحضر هستید، همراە اعلام تفاهمنامە در روز ١٦ نوامبر دعوتنامەای هم روبە طیفهای مختلف جمهوریخواە و دمکرات نوشتە و منتشر شد، کە در آن از این نیروها خواستە شدە بود، کە اگر خود را با تفاهمنامە همسو میدانند، برای سرنگونی جمهوری اسلامی در شکلی از اشکال با هم همکاری داشتە باشیم .
در مورد قسمت دوم پرسش، غیراز تشکلهای سیاسی، ایدەای هم برای جذب شخصیتهای سیاسی داریم، باید بگویم کە این اتحاد تاکنون اصل را بر شرکت احزاب و سازمانهای سیاسی گذاشتەاست و در مورد جذب شخصیتهای سیاسی تاکنون بعث جدی صورت نگرفتە است . اما بندە فکر میکنم باتوجە بە نقش نخبگان و شخصێتهای سیاسی در عرصە سیاسی ایران، میشود این این مسئلە را بە بحث و گفتگو گذاشت، و شخصێتهای سیاسی و حقوق بشری با رای مشورتی در این اتحاد و ارگانهای مختلف شرکت فعال داشتە باشند .
سوال چهارم _ به طور کلی چشم انداز این همکاری و تاثیر گذاری ان بر روند مبارزات جاری مردم ایران را چگونه میبینید ؟
پاسخ: تاجایکە بە اعلام تفاهمنامە و عکس العمل نیروهای اپوزیسیون بر میگردد، بعد از علنی کردن تفاهمنامە در ١٦ نوامبر سال گذشتە، شاهد برخوردهای منفی و مثبت در سطح نیروهای اپوزیسیون نسبت بە تفاهمنامە بودەایم . طبیعتا هیج اتحاد و همگرایی باتوجە بە اختلاف نظرهای سیاسی و ایدئولوژیکی و پراکندگی کە در سطح نیروهای سیاسی وجود دارد، انتظار اینرا داشتە باشد کە از اعلام موجودیتش با یک اقبال عمومی روبرو شود . اما باتوجە بە همە اینها تفاهمنامەی ١٠ جریان با استقبال و ارزیابی مثبت نیروها و شخصیتهای سیاسی جمهوریخواە، دموکرات و تا حدوی چپ روبرو شد . ولی ارزیابی مثبت این نیروها و شخصیتها از تفاهمنامە و اتحاد ١٠ جریان چیزیست و تن دادن بە همکاری و همگرایی چیز دیگریست . تجربە تشکیل ائتلاف ها در سطح اپوزیسیون ایران نشان میدهد، کە اختلافات و رقابتهای سازمانی و تشکیلاتی بر اشتراکات سیاسی و برنامەای غلبە میکند و امر پیوستن بە ائتلاف ها عقیم گذاشتە میشود .
اما در رابطە با آن دستە از نیروها و شخصیتهای سیاسی کە بە تفاهمنامە واکنش منفی نشان دادەاند بیشترشان ازجریان های سلطنت طلب و مشروطە خواە و پان ایرانیست بودند، این امر برای ما قابل پیشبینی بود. تا جایکە بەاین قشر از اپوزیسیون برمیگردد، این دوستان رویکردی کاملا تمامیت خواهانە نسبت بە حقوق میلیتها و فدرالیزم دارند . و از انجاکە تفاهمنامە ١٠ جریان خوانش جدیدی از وضعیت اتنیکی و حقوق ملی میلیتها ارائە دادە و چشم اندازی روش در این خصوص پیشنهاد کردە است، روشن بود کە مورد استقبال آنها قرار نخواهند گرفتآآ.
اما خود اتحاد این ١٠ جریان هم بە لحاظ کمی و هم بە لحاظ کیفی رویداد کوچکی نیست . اکثریت این سازمانها و احزاب، صاحب اعتبار، نام و پایگاە مردمی در بین تودەهای مردم هستند و، بە لحاظ پیشینە مبارزاتی، سابقە طولانی در مبارزات مردم در دو رژیم سلطنتی و جمهوری اسلامی دارند . پر واضح است کە این همگرایی با سیاست و گفتمان مشترکی کە از این بە بعد در رابطە با مسایل سیاسی و جنبشهای اجتماعی روبە مردم ارئە میدهد،تحولی در بین مردم از بخشهای مختلف جامحە و کشور ایجاد میکند . البتە پروسە شکل گیری و علنی کردن تفاهمنامە مرحلەای بود کە بە خوبی و موفقیت سپری شد . اما کار اصلی این گروە از اینجا شروع مێشود . انچە کە بە این اتحاد وسیع بیشتر جایگا و وزن می بخشد، عملکرد اتخاذ سیاست و مواضع درست، اصولی و سنجیدە، در رابطە با قضایای سیاسی و بخصوص جنبشهای رو بە فزونی است . طبیعتا در این راستا کارهای زیادی در زمینە ایجاد رسانە، سازماندهی در دو سطح داخل و خارج در پیش است. کە اومیدواریم در آیندە با تلاش ومساعدت همە نیروها بە آن دست یابیم .
سایت سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
بهمن ١٣٩٧ – فوريه ٢٠١٩
* فراخوان به همکاری مشترک (تفاهم نامه ده جريان)
گفتگوهای قبلی :